☫﷽☫
#تحریر_حم
(از سخنرانیهای مکرّر حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!):
جایگاه ابدی #روحانیت!
(بمناسبت سالیاد #شهادت #امام_صادق علیه و علی آبائه الثناء و السلام)
⁉️ اگر همه #روحانیون را جمع کرده و به #دریا بریزیم چه میشود؟!
جوابهای محتمل:
۱) همه آنها غرق میشوند زیرا اگر #شنا هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمیدهد!
۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک #حکومت قدرتمند، قادر به انجام آنست!
۳) انجام این #فتنه نافرجام، اساسا امکانپذیر نیست. زیرا #پیامبر_اعظم (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، #علماء هم باقی هستند. (ولو اینکه #جن و #إنس جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است.
۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است):
سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان #خمین، عزیمت کرده و به #تعلیم و #تربیت #طلاب آن خطّه بپردازم. برای فراخوان #جذب_طلبه، دنبال عبارت مناسبی میگشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره #احزاب؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيامهاى الهى را #ابلاغ مىكنند و از #خدا مىترسند، و از هيچكس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى #حسابرسى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون #بسمله را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست #مؤمنان همگی باهم #کوچ نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفهای برای #فهم_دین #الله مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند #هشدار دهند؟، باشد که #حذر کنند.)
زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت #اجتماعی اشاره میکند که عبارتند از:
۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت #فهم_دین خدا بصورت #گروهی و #تخصصی و #متمرکز)
۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به #مردمان همزبان ولو اینکه ترتیباثری ندهند!)
۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش)
#تفقه (در دین خدا) و #رجعت (بسوی مردم) جهت #هشدار خطرات (أخروی و دنیوی) سه #مطالبه_الهی از #مؤمنان است که آنها را باید #واجب_کفائی تلقی کرد.
تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، #نهضت و #نظام تشکیل و تشکل قشری در همه #جوامع_بشری (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید #فقهآء_منذرون یا #فقهآء_راجعون نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشهکن سازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا #تحریف نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام آن نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در #قرآن و کتابی ثبت شده که الی الابد #ماندگار است و خود #خالق_متعال از آن محافظت کرده و میکند و خواهد کرد. چنانکه فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹/سوره حجر)
بنابراین به فعالان خاماندیش عدم و محو روحانیت از جامعه باید گفت:
ای مگس! عرصه #سیمرغ نه جولانگه توست
عِرض خود میبری و زحمت ما میداری!
و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران #روحانیت هستند باید گفت:
برو این دام بر مرغی دگر نِه
که عنقا را بلند است آشیانه
شاید بیهوده نباشد که عدهای هم میگویند: «العلماء باقون...بقیه دربوداغون»!!! 😇
👌 و صد البته که #روحانیت سه دستهاند:
۱) علمای ربّانی
۲) جاهلان متنسک
۳) عالمان متهتک
و در تعبیر شریعتی؛ «پاک، پوک و پلید»
فلذا اگرچه روحانیت (محصلین حوزات علمیه) آلوده به متنسکین جاهل (پوکها) و متهتکین عالم (پلیدها) هستند (که کمر اسلام ناب را میشکنند) ولیکن مفتخر به علمای ربّانی و پاک هم است.
نفرتپراکنی مطلق (عدم استثناء ربّانیّون) علیه روحانیت و حوزات علمیه، اگر ریشه در نطفه حرام نداشته باشد قطعا ریشه در لقمه حرام دارد که هر دو معمولاً به استخدام رسمی و غیررسمی صهیونیزم سفّاک و مفسد در میآیند و استفراغات آنها را نشخوار میکنند.
زیرا «علمای ربّانی پاک» از راسخین در #علم و #حلم هستند و تالیتِلوِ معصومین(ع) و مراد #امام_خمینی از روحانیت هم همین علمای ربّانی است که فرمود: «اسلام بدون روحانیت، کشور بدون طبیب است». و مکلفند به اینکه ضمن حفظ #خشیت_الهی، «مبلّغین رسالات الله» باشند.
صهیونیزم سردسته دشمنان روحانیت است.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار ۱۴۰۲
🆔 @chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
✅ @SMHM212
امر خطیر خطرشناسی و
هشدار در بنیاد فقاهت!
(بخش ۰۱)
#روحانیت یعنی #آژیر_خطر
و #روحانی یعنی #هشدارگر
#تکالیف_اصلی روحانیت، عبارتند از:
۱) خطرشناسی
۲) هشدارگری
در مقاله «جایگاه ابدی روحانیت» اشاره کردیم که منشأ و علت وجودی #حوزات_علمیه و #سلسله_جلیله روحانیت و #فقاهت، آیه مبارکه ۱۲۳ سوره بدون #بسمله است.
(در بعضی نسخ #قرآن، آیه ۱۲۲ سوره شریفه #توبه)
ولیکن برخی از #روحانیون از بیان این آیه شریفه، واهمه دارند و از تبیین و حتی ذکر آن گریزانند!
یعنی؛ در حالیکه آحاد روحانیت و #علماء اسلام، در نعمت و رحمت برخورداری از فضای #علمی و #معنوی و حتی #مادی از سپهر و فضای حوزات علمیه و نیز یافتن #اعتبار_اجتماعی متأثر از آنرا، مدیون این آیه مبارکه هستند، با این حال بعضاً التفاتی به آن نداشته و (گویا که تعمد دارند آنرا نادیده بگیرند!) بلکه جرأت نمیکنند توجه دیگران را به مفاهیم والای آن جلب نمایند! چرا؟!
نشان به آن نشان که (بنده ۶۱ سالهای که یکسوم عمرم به مسافرت در انواع بلاد اسلامی و غیراسلامی گذشته)، کمتر حوزه علمیهای را دیدهام که تابلوی سر درب ورودی خود را با این #آیه_مجیدیه تزیین کرده باشد! و البته این #غفلت متحیره، محدود به بعضی از روحانیت نیست و بنظر میرسد، بسیاری از مردمان هم چندان علاقهای به شنیدن و فهم مسئولیتآور آن ندارند!
تدبری در مفاهیم خود این آیه شریفه، میتواند علل #مهجوریت این آیه را روشن سازد.
زیرا باید دقیقاً ملاحظه کرد که؛ در آیه ۱۲۲ #سوره_توبه قرآن؛ کلمه «لینذروا» چه سنخیّت و تناسبی با کلمه «لیتفقهوا» دارد؟!
طبق مفاهیم این آیه؛ فقه یعنی #فهم_خطرات و #فقیه یعنی #خطرشناس و #فقاهت هم بالتبع یعنی #خطرشناسی و #فقهاء یعنی #خطرشناسان، فلذا «تفقه» یعنی ادراک و فهم دقایق و عواقب خطراتی که جامعه و آحاد آنرا تهدید میکند.
زیرا کسی قادر به #هشدار در باره #تهدیدات است که خطرات را بشناسد و چرا قرآن از فقیه توقع دارد که پیوسته به هشدار بپردازد و دائماً اعلام خطر کند؟! آیا بجز اینست که در ذات فقه و بلکه محور بنیادی آن، خطرشناسی جهت #پرهیز دادن مردمان است؟!
(مفهوم۱؛ تفقه و فقیهی که خطرشناسی و هشدارگری ندارد، اساساً فقاهت و فقیه نیست و «فقیه آلمحمد» یعنی کانون خطردانی و هشدارگری)
به همین دلیل؛ #علم و #تقوا در قرآن، معمولاً قرین هم به کار رفتهاند. زیرا دانش، زاینده تقواست و تقوی هم از علم، نشأت میگیرد. (إنما یخشی الله من عباده العلماء)
با دقت در این آیه، درمییابیم که؛ سؤال و جوابی مقدر است مبنی بر اینکه؛ وقتی که فراگیری جهت اقامه «دیانتورزی»؛ چنان امر خطیری است که میطلبد عموم مؤمنین بدان مبادرت و اهتمام بورزند ولیکن چنین مطلبی، بعللی عملاً امکانپذیر نیست و قرآن هم بر این مسئله، صحه میگذارد که؛ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً»؛ امکانپذیر نیست که همه #مؤمنین به امر فراگیری امر #دیانت_ورزی کوچ نمایند! (کوچ بمفهوم دست شستن از زندگی عادی ولو در قالب مسافرت به شهری غریب و دور از وطن و بستگان)
پس چه باید کرد؟!
جواب آنست که؛ «آب #دریا را اگر نتوان کشید، پس بقدر #تشنگی باید چشید»! همان سخن #پیامبر(ص): «ما لا یُدرَک کلُّهُ لا یُترَک کلُّهُ»؛ آنچه را کامل به دست نمیآید، نباید به تمامی وانهاد.
فلذا آیه با این سؤال (= مطالبه الهی) تکمیل میشود که؛ «فَلَوْ لَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ؟»؛ پس چرا از هر فرقهای، طایفهای کوچ نکنند؟ یعنی که از هر فرقهای، طایفهای باید کوچ کنند. چرا باید عدهای کوچ کنند؟! جواب: «لِيَتَفَقَّهُوا فِيالدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» برای اینکه؛ در #دین_خدا تفقه کنند تا زمانی که بسوی مردم خود برگشتند، آنها را (به #خطرات و #تهدیدات جاری و آتی آنها) هشدار بدهند تا شاید (امیدست) آنها هم #حذر و احتیاط نمایند.
بنابراین؛ چرخه مطلوب #قرآن_مجید، لزوم کوچیدن طایفهای از مؤمنین برای فراگیری دقیق و عمیق امر خطرات و تهدیدات دنیوی و أُخروی مردمان برای زمانی است که بسوی ارتباط با مردم برمیگردند تا با تمام وجود خود (و بتعبیر امیرالمؤمنین؛ «أن لا یقارّوا»؛ با بیقراری و دلواپسی!) هشدار بدهند، بدون آنکه توقع داشته باشند که مردمان هم لابداً و حتماً به هشدارهای آنان، کمترین ترتیباثری بدهند!
(مفهوم۲؛ اگر مردمان نه تنها بیتفاوتی، بلکه دشمنی هم بورزند، فقیه باید به امر هشدار ورود یافته و به خطرگویی خود ادامه بدهد)
(مفهوم۳؛ کسی/کسانی غیر از فقهای دینی، #حق اعلام خطر و هشدار دادن ندارند. زیرا که این امر، مطلبی کاملاً #تخصصی است)
(مفهوم۴؛ سخنرانی فقیه/فقهاء چیزی بجز خطررانی نیست!)
..ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۷ آبان۱۴۰۲
🆔
🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام
💎
💠 کانال «حیفه این پیامها را نبینی»
🌹