eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
131 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
16 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری حم؛ ⁉️ رضوان کجاست؟! 👌 در روز علیه‌السلام، هنگام بدرقه حنظله شبامی (از یاران آن‌حضرت که کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به بهشت است. ولیکن منظور آن‌حضرت از «ملک لایبلی» چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با آدم در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی «شجره جاودانگی» و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ تعلیم‌یافته به (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و حوا گمان می‌کردند که آن و ایده‌آل در همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد. آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که «عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در دنیا تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به و ذوق آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار گردد! خطر بسیار بزرگی بود ولیکن و این را به جان خریدند! زیرا که کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از ، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب حسین(ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائا غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله، اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) (برگرفته از کتاب «طپش خلقت و انقراض آخرت» که البته از سال ۱۳۶۶ تاکنون بعللی هنوز موفق به چاپ آن نشده‌ام!) 💠 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✍ تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳) اشاره شد که سقف پروازی (ع) و بالطبع سایر تا «سدرة‌المنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است. اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از ، توان و حق ندارند وگرنه می‌گیرند! ملائکه طبق اشاره ، دارای بال‌های پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند. (جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال) حال با ملاحظه «بال‌دار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرة‌المنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، می‌توان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از ، جسم جن از و جسم ملک از است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به هر دو مخلوق مذکور را رؤیت می‌کرده‌اند. بحث‌مان به این‌جا کشید که، بعد از سدرة‌المنتهی تا مقام ، ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش می‌گیرد! حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا می‌داند که نباید وارد شود؟! - آیا پیشاپیش به آن‌حضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟ - آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیده‌اند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش می‌گیرند؟ - چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمی‌بیند؟! و آتش نمی‌گیرد؟! بنظر می‌رسد که ملائکه قبل از به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا می‌کردند! و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم بین «سبوح+قدوس» بودن و «مفسد+سفّاک» بودن و و «قابل جمع» بودن مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح می‌دهند آنرا کتمان نمایند! ولیکن خدای متعال ترجیح می‌دهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد. همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام می‌دهد. و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که ، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل می‌کند؟ و چنانچه به این اسم خاص، بی‌اطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد! همان‌قدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته گمان می‌کرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع می‌شود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش می‌گیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن ، بلافاصله آتش گرفته و نابود می‌شود! با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بی‌جواب می‌ماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مى‌كنند، بگو: روح از من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده ‌نشده‌ است! (س.اسراء) وقتی که از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا می‌فرماید؛ «لیس کمثله شیء»! یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند! عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسم‌الله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به و الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس». «یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر و » در دعای مذکور از دیگر عبارت‌های مرتبط با مبحثی‌ست که ما در این سلسله دنبال می‌کنیم. با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در ماه مبارک ، رسم است، حتی یک بار هم اسم‌الله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ (از سخنرانی‌های مکرّر حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!): جای‌گاه‌ ابدی ! (بمناسبت سالیاد علیه و علی آبائه الثناء و السلام) ⁉️ اگر همه را جمع کرده و به بریزیم چه می‌شود؟! جوابهای محتمل: ۱) همه آنها غرق می‌شوند زیرا اگر هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمی‌دهد! ۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک قدرتمند، قادر به انجام آنست! ۳) انجام این نافرجام، اساسا امکان‌پذیر نیست. زیرا (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، هم باقی هستند. (ولو اینکه و جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است. ۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است): سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. برای فراخوان ، دنبال عبارت مناسبی می‌گشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره ؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيام‌هاى الهى را مى‌كنند و از مى‌ترسند، و از هيچ‌كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست همگی باهم نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفه‌ای برای مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند دهند؟، باشد که کنند.) زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت خدا بصورت و و ) ۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به همزبان ولو اینکه ترتیب‌اثری ندهند!) ۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش) (در دین خدا) و (بسوی مردم) جهت خطرات (أخروی و دنیوی) سه از است که آنها را باید تلقی کرد. تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، و تشکیل و تشکل قشری در همه (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید یا نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشه‌کن سازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام آن نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در و کتابی ثبت شده که الی الابد است و خود از آن محافظت کرده و می‌کند و خواهد کرد. چنانکه فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹/سوره حجر) بنابراین به فعالان خام‌اندیش عدم و محو روحانیت از جامعه باید گفت: ای مگس! عرصه نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری! و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران هستند باید گفت: برو این دام بر مرغی دگر نِه که عنقا را بلند است آشیانه شاید بیهوده نباشد که عده‌ای هم می‌گویند: «العلماء باقون...بقیه درب‌وداغون»!!! 😇 👌 و صد البته که سه دسته‌اند: ۱) علمای ربّانی ۲) جاهلان متنسک ۳) عالمان متهتک و در تعبیر شریعتی؛ «پاک، پوک و پلید» فلذا اگرچه روحانیت (محصلین حوزات علمیه) آلوده به متنسکین جاهل (پوک‌ها) و متهتکین عالم (پلیدها) هستند (که کمر اسلام ناب را می‌شکنند) ولیکن مفتخر به علمای ربّانی و پاک هم است. نفرت‌پراکنی مطلق (عدم استثناء ربّانیّون) علیه روحانیت و حوزات علمیه، اگر ریشه در نطفه حرام نداشته باشد قطعا ریشه در لقمه حرام دارد که هر دو معمولاً به استخدام رسمی و غیررسمی صهیونیزم سفّاک و مفسد در می‌آیند و استفراغات آن‌ها را نشخوار می‌کنند. زیرا «علمای ربّانی پاک» از راسخین در و هستند و تالی‌تِلوِ معصومین(ع) و مراد از روحانیت هم همین علمای ربّانی است که فرمود: «اسلام بدون روحانیت، کشور بدون طبیب است». و مکلفند به اینکه ضمن حفظ ، «مبلّغین رسالات الله» باشند. صهیونیزم سردسته دشمنان روحانیت است. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ ⁉️ کجاست؟! 👌 در روز علیه السلام، هنگام بدرقه (از یاران آن‌حضرت که حافظ کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به است. ولیکن منظور آن‌حضرت از چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ آدم تعلیم‌یافته به عالم وجود (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و گمان می‌کردند که آن عالم مطلوب و ایده‌آل لابد در داخل همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! شیطان راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد! آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که « آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و حقیقت داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به شجره منهیه و (چشیدن) آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که انسان نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار وحشی گردد! بسیار بزرگی بود ولیکن آدم و حوا این خطر عظیم را به جان خریدند! زیرا که ارزش خطر کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذٍ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت پیری زودرس خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از بهشت، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب (ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائاً غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از دنیا و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) محرم ۱۴۰۰ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ ✍ (گلچینی از گفته‌های منبری و نوشته‌های تبیینی در طی؛ قریب ۴۰ سال سخنرانی در انواع هیئات، مساجد و محافل و قریب ۲۰ سال مطلب‌نویسی در انواع فضاهای مجازی) = ؛ (مقدمه): و در طول ازمنه و دوران‌های متنوع خود، دارای انواع گوناگون فرهنگ‌ها و سبک‌های زندگی بوده است که ناب‌ترین و الهی‌ترین و بالتبع، الهام‌بخش‌ترین و أکمل آن‌ها؛ است که قرین اوج و موج است. آن جامعه‌ای، متعالی است که بخواهد و بتواند به فرهنگ عاشورایی آراسته گردد و این فرهنگ أکمل را در تار و پود کار و زندگی خود تجلی بخشد وگرنه که اندر خم یک کوچه مانده است! ولو اینکه شکوه تمدنی آن، چشم‌ها را خیره سازد و واأسفا که عقل مردم به چشمشان است و چشمشان کم‌سو! اگر برای «فرهنگ عاشورائی»، پیکر و ساختاری در نظر بگیریم، بلارَیب روح آن، است و اساساً فرهنگ عاشورا، عجین با علیه‌السلام است و این کالبد بدون آن‌حضرت، معنا و مفهومی ندارد. فلذا پیش‌نیاز فرهنگ عاشورا، به حسین است. به آن حسینی که است. شاید مناسب‌تر آن بود که از عنوان استفاده شود ولیکن بلحاظ احتمال خلط مبحث با فرهنگ اهالی ساکن شهر کربلا، از این عنوان معنی‌دار صرف‌نظر شد! سخن امام صادق علیه‌السلام مبنی بر اینکه؛ «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» (صرف‌نظر از تفاسیر مختلفی که توسط علمای انقلابی از آن بعمل آمده)، در واقع سخن از آرزوئی قابل تحقق است و برای شیعیان اهل‌البیت (علیهم‌السلام) یک و امر «باید»ی است که صد البته تجلی أکمل آن بدست (عج) امکان‌پذیر خواهد گشت إن‌شآءالله یکی از قابل‌تأمل‌ترین تفسیرهای این عبارت از آنِ آیت‌الله خامنه‌ای است که آن را چنین تفسیر کردند: «در هر دوره‌ای انسان‌ها نقشی دارند که اگر آن نقش را به‌درستی، در لحظه مناسب، در زمان خود ایفا کنند، همه‌چیز به سامان خواهد رسید، ملت‌ها رشد خواهند کرد، انسانیت گسترده خواهد شد.» (پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله خامنه‌ای در گزارشی از بیانات معظم‌له در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه امام حسین(ع)) و اما : اگرچه حسین مشهورترین امام از ۱۲ امام است ولیکن بقول صائب: یک عمر می‌توان سخن از «زلف یار» گفت در بند آن مباش که؛ مضمون نمانده‌ است برای ، باید او را حداقل از سه زاویه ضروری، مورد نگرش قرار بدهیم وگرنه نگاه ما جامع نخواهد بود: ۱) ۲) ۳) حماسه‌ای که امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا آفرید، ریشه در ریشه و شاکله شخصیتی آن‌حضرت داشت ولیکن حماسه‌آفرینی شخصیتی مثل حسین، علل مختلفی داشت که در بین آن‌ها باید علت‌العلل آنرا هم جُست وگرنه قابل بهره‌برداری أکمل نخواهد بود. فلذا ناچاریم مبحث خود را در سه مقاله پیوسته به هم دنبال نمائیم: ۱- شاکله شخصیتی ۲- نهضت و حماسه ۳- انگیزه و هدف وگرنه بی‌بهره یا کم‌بهره خواهیم ماند. بدون این معرفت مثلثی یا نقصان در اضلاع و زوایای آن، هرگز به کنه مطلب و جوهره و و فرهنگ عاشورائی، نائل نخواهیم گشت. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی 🆔 @chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام
☫﷽☫ انسان خلیفه کیست؟ و خلافت‌ش چیست؟ در ؛ ؟ ؟ ؟ (نقدونظر به پیامی در یکی از گروه‌های مجازی در پیام‌رسان واتساپ سال‌های قبل): سلام این سخن جناب [آملی] قابل نقادی است. ، کدام است؟ انسان است ولیکن او چیست؟ صرف‌نظر از اینکه انسان، خلیفه (جانشین) کیست؟ ( یا ؟)، هم، نکته قابل تأملی است. خلافت را بعضی‌ها لیاقت تعبیر کرده‌اند که تعبیر غلطی است. آن‌ها پنداشتند که انسان، است و مقام خلیفة‌اللهی لابد لیاقتی است که به انسان فرموده است!!! این دیدگاه عالی‌ترین رتبه خلیفة‌اللهی را به (ص) می‌بخشد و جوابی هم به این سؤال نمی‌دهد که اگر چنین است چرا در بجای «اشهد أنّ محمداً عبده و رسوله» نمی‌گوئیم؛ «اشهد ان محمدا خلیفته و رسوله»؟! و حال آنکه ترکیب «خلیفه+الله»، مجعول است و از و به منتقل شده و به غلط مشهور گشته است و در فاقد است. برخی دیگر از مفسرین (امثال حضرت آیةالله اعلی‌الله مقامه الشریف) خلافت بمفهوم لیاقت را برنتافته و آنرا به قابلیت تعبیر کردند! تا این «عنوان ظاهراً محترم»، مشمول گردد و اینکه؛ همه انسان‌ها خلیفة‌الله هستند!!! (نه فقط پیغمبر اکرم و...) ولیکن این تعبیر هم از آنجایی مخدوش است که ایضا مبتنی بر خلیفة‌الله پنداشتن انسان است که خلاف و و است. و حال آنکه بدون رهایی از و جعلی «خلیفه+الله»، نمی‌توان به خلافت پی برد و درک کرد که نه لیاقت است و نه قابلیت! و اما نگاه درست در این موضوع آنست که خلافت انسان، مفهومی بجز فرصت ندارد. خلافت برای انسان در زمین، فرصتی برای ، ، و است و در این فرصت می‌تواند بجای و به و برسد. و اما ترکیب ، الزاماً بمفهوم خلیفة‌الله نیست و لذا با تعریف خاصی، می‌تواند معقول و قابل قبول باشد. یعنی انسانی که هرگز نمی‌تواند خلیفة‌الله باشد، اما می‌تواند خلیفة‌الرحمن باشد که توضیح آن، مجال دگری می‌طلبد. فتأمل ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ @SMHM212 ⁉️ از کی؟! از کی بگیرم؟! و خود را از کی بگیریم؟ (پاسخی به امثال ): غزّه و مسائل سه‌گانه و دوگانه آن 1⃣ الف) سه‌گانه (مثلث فلسطین): ⚠️ در قضیه قِصّه پر غُصّه غَزّه، با مثلثی مواجهیم که اضلاع آن عبارتند از: ۱) و جاری شبانه‌روزی در (باریکه غزه و بعضاً در کرانه باختری و تا حدودی هم در مرزهای لبنان) که از فردای عملیات محیرالعقول تاکنون لاینقطع ادامه دارد! و نزدیک چهل شبانه‌روز است که هر ۱۰ دقیقه یک کودک، سلاخی می‌شود و با هزاران تن بمب و موشک اهدائی ، طی جنایاتی سبعانه و وحشیانه و کم‌سابقه، ده‌ها هزار نفر از زنان و مردان فلسطینی به خاک و خون کشیده شده و صدها هزار نفر از خانواده‌ها آواره گشته‌اند! تلخ‌ترین واقعه غیرقابل انکاری که مقابل اتفاق می‌افتد و ادامه دارد! ۲) ضرورت مشاهده و معاینه و توجه عمیق و دقیق و مداوم و گسترده و لحظه بلحظه به ابعاد و اعماق و آثار ظلم و تحمیلی در این صفحه روزگار به سرکردگی بر و مظلوم در پهنه و توسعه إدراک و فهم و لزوم ایجاد و تشدید غیرت و همت نسبت به و آحاد بشر بویژه در جهت پی بردن به ضرورت اهمیتی و اولویتی نجات منطقه بویژه غزه از چنگال خون‌ریز و متمرکز در برای امحاء ملت فلسطین از طریق آشکار و بی‌محابا! ۳) اقامه انواع راهکارهای بازدارندگی درّندگان در سراسر جهان از تداوم سفّاکی و قصّابی غاصبان_قدس و حوالی مقدسه آن به پیشتازی مبارزان فلسطینی، لبنانی، یمنی، عراقی، ایرانی وو.. که هرچه زودتر باید بصورت روزافزون توسعه و تداوم یابد و «جنگ جنگ تا رفع کل فتنه»، تحقق یابد. 👌 حال هر شخص حقیقی یا حقوقی که خارج از این ، هرگونه گفتار و نوشتار و رفتاری که از خود بروز بدهد تا موجب مردمان این روزگار از این مثلث مقاومت و به تقویت آن شود، بدون تردید در جبهه تحرک دارد و باید سریعاً و قویاً منکوب شود. در مثلث مقاومت، قاعدتاً ما باید تکلیف خود را از و دریافت نمائیم نه از پلید و پلشت. یاوه‌گویی‌های گستاخانه امثال ظریف، خارج از «عرصه مثلث مقاومت» است و محکوم به هم‌آوایی با دشمنان که باید خفه‌خون بگیرند. ⁉️ آیا ما باید وظیفه و تکلیف خود را از بدبخت‌های ذلیل و بدنام‌هایی مثل ظریف (و در باطن؛ ذلیل، سخیف، شنیع و زمخت) بگیریم؟! ⁉️ از ( و ) و یا از و اشخاصی بی‌بنیاد یا بدبنیاد؟! از کی بگیریم؟! 💠 قرآن: «ءَ أَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَهُ الْوَ'حِدُ الْقَهَّارُ؟!» (سوره یوسف/آیه ۳۹) یعنی؛ آیا خدایان متفرق (بی‌حقیقت مانند بتان و فراعنه و غیره) بهترند یا خدای یکتای قاهر و غالب؟ (این سؤال مهم در قرآن از زبان (ع) نقل می‌شود که گرفتار توطئه شده و به افکنده شد و مجدداً گرفتار شد و به زندان افکنده شد تا گردد! و اینک فلسطین، گرفتار بنی‌اسرائیل خبیث و هوس‌رانان منطقه و جهان گشته و پشت دیوارهای حائل به حبس و حصر کشیده شده و به تونل‌ها و چاه‌ها رانده شده است!) ✅ قرآن: «و مَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَآءِ وَ الْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَ اجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً وَ اجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرا» (آیه ۷۵/سوره زنان) ًیعنی؛ شما را چه شده كه در راه خدا و (در راه نجات) مردان و زنان و كودكان مستضعف نمى‏جنگید؟! آنانكه مى‏گویند: پروردگارا! ما را از این شهرى كه اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف خود سرپرستى براى ما قرار ده و از سوى خودت، براى ما ياورى قرار بده. آری! طرح هر بحثی خارج از این «مثلث اسلامی و مستضعفین غزه»، خیانت در حق مسلمین و مستضعفین عالم است و هر کسی که مرتکب آن شود، بلاشک است. یعنی ناامید و هر کسی که در این ، دم از ناامیدی بزند، چیزی بجز قاذورات ابلیس نیست و باید رجم (رانده) گردد. ...ادامه دارد. ✍ حسینی(منتظر) دبیرکل حزب وحدت و عدالت ۲۳ آبان۱۴۰۲ 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠 🆔 @chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 👍 رسالت محو اسرائیل به ملت ایران! ⁉️ ایرانیان در جمهوری اسلامی کیستند؟!! عطف به پیام 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/4276 ‏﴿أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾‏ (قرآن/سوره حج/آیه۳۹) ✅ به مظلومین، اجازه کشتن ظالمین داده شد و همانا خدا بر یاری آنان حتماً تواناست. از مظاهر بارز در طی ۷۵ سال اخیر در ، عادت به و سایر و است که تنها راه‌حل اضمحلال این عادت به درندگی قصابان غاصب، از صفحه روزگار است. در قرآن، صریحاً إذن (دستور) به نابودی و محو اسرائیل داده است. حال اگر هر شخص حقیقی یا حقوقی که قادر به محو و إزاله نجاساتی بنام صهاینه بوده/باشد، کوتاهی کرده/می‌کنند، باید جوابگوی خدای قهار باشند. البته احمق‌هایی مثل زشت‌کلام کاذب، قادر به درک و فهم این مطلب نبوده و نیستند و نخواهند بود ولیکن برای ساده‌لوح‌هایی که ممکنست تحت تأثیر امثال این ، گمان کنند که هیچ شخصی، مأموریت به نابودی ندارد و حق هم ندارد که داشته باشد، لازمست شود. مضافاً که ، هزاران سال است که پیوسته در بوده و است و از هیچ فتنه و توطئه‌ای علیه ایران، دریغ نورزیده است! و ما مجاز به و هستیم. سؤال: چه کسی به ایران/جمهوری اسلامی ایران، رسالت/مأموریت داده که، اسرائیل را نابود و محو نماید؟ جواب: خدای قاصم الجبارین در قرآن و امامین انقلاب اسلامی در جایگاه ولایت‌فقیه، به ایران، مأموریت به کشتار اسرائیلی‌ها داده است. 👌 بنابراین هیچ‌گونه نیازی به انکار و تکذیب و اخفاء و کتمان و هرگونه توجیه بلاوجه دیگر نبوده و نیست و نخواهد بود. و اما توجیهاتی از جنس «حرفهای عاری از ایمان و تقوا و توکل و تفویض الهی» امثال دکتر ظریف و دکتر حدادعادل و...؛ ۱) اسرائیل در تکاپوی آنست که برای نجات خود، آمریکا و ایران را به جنگ با همدیگر بکشاند و ما نباید بهانه به دست آن‌ها بدهیم! ۲) چنانچه ، اقدام به انجام خود نماید، ممکنست در به سرکردگی علیه ایران وارد گردد، بهتره بی‌خیال این مأموریت بشویم! ۳) ما از محل نزاع اسرائیل با غزه، فاصله جغرافیایی قابل توجهی داریم و...! و‌ چرندیاتی از این قبیل! ⁉️ چه مفهومی بجز این دارد که ترس از آمریکا و همپالگی‌های اروپایی آن را بر ترس از نافرمانی خدای منتقم، ترجیح می‌دهیم؟! و «لَ‌قَدیرٌ» بودن الله «عَلیٰ نَصْرِهِمْ» را باور نداریم؟! هیهات منّا الذلّة آیا غیر از اینست که؛ ما ملت شهادتیم؟! و ما ملت امام حسینیم؟! براستی ما کیستیم؟! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۶ آبان ۱۴۰۲ ✅ 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🌹
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش سوم): کلمه را بیش از ۳۰ بار به کار برده است و بیش از دو برابر آن از کلمه استفاده کرده است. ولیکن ما را محدود به این دو مفهوم نکرده است، بلکه ساحت سومی هم برای ما منظور داشته است که اشاره به ارزشمندترین بُعد وجودی ماست در قالب کلمه و مفهوم «آدمیت» که کمتر از ۳۰ آنرا به کار برده است! 👌 همان است که مقامی بس رفیع و تقریبا دست نیافتنی است! چنانکه ظریفی گفت: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل!» و دقیق دیگری تکمیل کرد که: «ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است»! آدمیت فراتر از انسانیت است همچنانکه انسانیت فراتر از بشریت است. 👈 در بشریت هیچکسی بر دیگری برتری ندارد حتی برگزیده‌ترین مخلوق خدا که معترف است به «قل إنما أنا بشر مثلکم»! در بشریت همگان مثل هم هستند ولو اینکه خواص جسمانی انواع تیره‌ها و نژادها با هم بسی متفاوت باشند؛ از سفید تا سیاه و از کوتاه تا بلند و... اما در انسانیت بلحاظ «نوسان نفوس»، تفاوت‌ها بسی هست که بلحاظ ناپایداری آنها ایضا نمی‌توان ارزیابی دقیقی از آنها به عمل آورد. ای‌بسا و زاهدی که یکشبه و بلکه در یک لحظه سقوط می‌کند و ای‌بسا و که مقبولیت پیدا کرده و صعود می‌یابد. (و المخلصین فی خطر عظیم)! ۲- و اما مذهب؛ مطلق‌گوئی و کلی‌گوئی در این حیطه، بسیار ابلهانه است. زیرا کدام مذهب؟ سؤالی است که اجازه نمی‌دهد کسی از جواب دادن بدان بگریزد. آیا هر مذهبی محکوم است؟! در حالیکه در زمین شاهد هستیم که بعضا تا ۱۸۰ درجه در مقابل همدیگر قرار دارند. مذهب علیه مذهب یک واقعیت و بلکه حقیقت است. به تعبیر قرآن؛ «لکم دینکم و لی دین» که بعد از تأکید و تکرار عجیبی بر مرزبندی و ، بیان می‌شود. ⁉️ محکومیت هر مذهبی به همسانی با نژادپرستی (در حالی که برخی مذاهب از جمله ، آنرا شدیدا تخطئه کرده و می‌کنند) چه وجهی از خردمندی و درایت دارد؟! ✅ محکومیت همه مذاهب بصورت یکپارچه، نهایت بلاهت و سفاهت است. و اتفاقا آفرینش صحنه‌ای که بهانه تحریر این مقال گشت، از تأکیدات مصرحه مذهب ماست. مذهبی که آن «رحمة للعالمین» است (و البته شمشیری آخته علیه بی‌رحم و و ) بنابراین در انتخاب عبارات و کلمات خود باید بسیار اهل دقت و نظر باشیم تا بخاطر اهمال‌گوئی، موجب تضییع ارزشهائی نباشیم که در ذات خود آنها را و می‌دانیم. و اینکه حواسمان به () باشد که با سلاح «ارزش علیه ارزش» ما را از الهی، دور نسازد. بنابراین بشریت (با مفهوم انسانیت و بلکه آدمیت) نه در مقابل است و نه بر مذهب حق برتری دارد. ⁉️ بشریتی که بجز حیوانیت (بل هم أضل) نباشد کی و کجا بر مذهبی که عین آدمیت (عاشق معشوق حقیقی و خادم للعالمین) است، رجحان دارد؟! فتأمل! و السلام ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) + ابعاد حکم‌رانی قرآنی؛ (جواب کوتاهی به سؤالی که دو سال قبل (۱۴۰۰) یکی از دوستان راجع به وجاهت برگزاری یک دوره آموزشی در موضوع «حکم‌رانی قرآنی» توسط یک مؤسسه فرهنگی، پرسید:) بسمه تعالی حکم‌رانی قرآنی چنانکه مستحضرید؛ در قرآن، ما را با سه عبارت؛ «آدم+انسان+بشر» معرفی می‌کند که نشان از سه بُعدی بودن ما دارد. در اینجا از استدلال و تعلیل این عبارت‌پردازی عبور کرده و به ابعاد اجتماعی (محتاج حکم‌رانی) جامعه سه ساحتی؛ بشریتی، انسانیتی و آدمیتی اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم. هر جامعه‌ای که دارد، نیازمندی‌ها و حوائج سه‌گانه‌ای دارد که عبارتند از: ۱) حوائج و توقعات بشریتی ۲) حوائج و توقعات انسانیتی ۳) حوائج و توقعات آدمیتی هر حکومتی بویژه از نوع ، ملتزم است تا به اجابت این حاجت‌ها و بپردازد. اجابت این نیازمندی‌های سه‌گانه، امری کاملا تخصصی است که قاعدتاً متخصصین آن باید تربیت شوند. امر خطیر حکم‌رانی قرآنی (متخصص در اجابت تمنیّات بشری، نیازمندی‌های انسانیتی و حاجت‌های آدمیتی جامعه) قاعدتاً رهین معرفت‌شناسی، برنامه‌ریزی و امکانات ضروری آنست. البته این امر یک است ولیکن در قالب «اُمّة یدعون الی الخیر» هم قابل پیشبرد است و بالتبع «السابقون السابقون؛ اولئک المقربون»! حال که «مرکز تربیت مدیران قرآنی» تحت پوشش «بنیاد قرآن» مصمم به رِدامندی جبّه «امة یدعون الی الخیر» است، باید مهیای «عزم عظیم»ی گردد. فلذا باید دید؛ چیستند و کدامند؟ ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «شهر»+«رمضان» (بخش ۰۳): ... اگر این ادعا قرین صحّت باشد، باید پرسید که این خاصیت (ارماض الذنوب) از کجا نشأت می‌گیرد؟ واقعاً غیر از خدا چه کسی می‌تواند گناهان انسان‌ها (بویژه آنها) را بسوزاند و محو نماید؟ آن یا صفتی که و حضرت با آن به ازاله و خلائق در بپردازد تا را به موضع اولیه خود برگرداند، کدام است؟ وقتی که در زاویه‌ای از عالم، جُناح و گناهی رخ دهد که محو آن، مستلزم جراحی سخت و شدیدی در تراز «سوزانیدنی نابودکننده از صفحه خلقت» باشد، از چه کسی بجز رمضان بر می‌آید؟ 👌 آن آتشی است که وقتی چیزی را بسوزاند، هیچ اثری از آن، باقی نمی‌گذارد! رمضان؛ حتی اگر اسم‌الله نباشد، آن حریم آتشینی است که می‌تواند أبَرقدرتی از بنام حضرت () را هم بسوزاند! چنانکه در الی‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم، فرمود؛ «لو دنوت أنملة لأحترقت»! چرا ، هیچ‌کدام از ماه‌های ۱۲گانه خود را متصف به صفات خود نفرمود بجز رمضان؟! لابد و ظرائفی در این مطلب هست که باید در باره آن بسی و کرد. چنین تفقه مطلوبی را در سلسله «مقالات حسینی منتظر»، تحت عنوان «تفسیر رمضان»، دنبال می‌کنیم تا شاید حجابی از حُجُب مختلف (فراوان و پیچیده) این مطلب خطیر، کنار بزنیم و امید آنکه بر حجاب‌های قضیه نیافزاییم! 🤲 لطفاً با ما همراه باشید 🙏 و سال نو بر همه ما مبارک باد 🤲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش دوم): پیش‌بینی‌های تحقق‌یافته مرحله اول و ابهامات پیش‌بینی‌های مرحله دوم! ... از طرفی قابل انکار نیست که هیچ حکومتی (حتی حکومت (ص) و (ع) و (عج) ثم الامثل فالامثل) نمی‌تواند مورد تأیید ۱۰۰٪ی آحاد «جامعه مختار به انتخاب» باشد. از این بالاتر مگر داریم که وقتی خود خدای ، مسئله را با خودش در میان گذاشت، آن‌ها «إن‌قلت»ی آوردند! (که در جای خود قابل تفسیر است و اینکه چه تعابیر خطایی هم از آن صورت گرفته که بماند!) و خدا آن بگومگوی خود‌ با فرشتگان خود (در زمانی قبل از ) را در ، حکیمانه ذکر کرده است و بسی قابل تأمل است. و از آن شفاف‌تر ماجرای دیگری در ، زمانی بود که خدا از خود بر او دمید و پیشاپیش بر آدم داده بود ولیکن یکی از مخلوقات (عزازیل؛ عزیز خدا) تمرد کرد ولو اینکه پیامدی از نصیب او شد؛ «قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ» (س.حجر/آ.۳۴)! یعنی کل ملائکه که تعداد آنها را فقط خدا می‌داند، تمکین و همراهی کردند ولیکن شیطان، مخالفت ورزید! 😳 حتی در کار خدای شایسته‌ی «نسبح بحمدک و نقدس لک»، مخالف پیدا شد! خدای قادر قهار از عزازیل (که حالا تبدیل شده به ابلیس!) می‌پرسد؛ چرا از فرمان من سرپیچی کردی؟! برتری خلقت بر را بهانه کرد و حال آنکه خدا آنرا ناشی از او معرفی می‌کند. «... فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ ...» 👈این آیات را ببینید👉 یعنی هر نهضت و نظامی بعید است مخالف و معاندی نداشته باشد و هیچ‌گاه بعید نیست مشارکت صددرصدی تحقق نیابد یا اینکه مشارکت حداکثری به مشارکت حداقلی نیانجامد. مهم آنست که عده‌ای ولو قلیل، پای کار باشند. قرآن را می‌نامد. نه اکثریت است و نه اقلیت بلکه عده‌ای هماهنگ است که مسیر و مقصد واحدی را دنبال می‌کنند ولو اینکه در باشند و حتی وعده پیروزی به آن‌ها می‌دهد؛ «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» (بقره/۲۴۹) چه‌بسا که گروه قلیلی بر گروه کثیری، پیروز شوند با و خدا با است. امت اسلام در هر بلادی، پیدا می‌شود و خوشبختانه در ایران بیش از سایر بلاد است. فلذا عدم تحقق مشارکت ۱۰۰٪ی نه عیب است و نه غلط و نه قابل خودخوری برای خودی و نه قابل بهانه برای سوءاستفاده ناخودی! ولیکن ، برای نیکی و تقوی (تعاونوا علی البرّ و التقوی) کاملاً مطلوب است بشرطی که قرین و نباشد (و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان) مشارکت ۹۸٫۲٪ی ملت ایران در اصل حکومت «جمهوری اسلامی» (فروردین ۱۳۵۸) و مشارکت ۹۹٫۵٪ی آنان در همه‌پرسی جمهوری اسلامی (آذر ۱۳۵۹) استثنایی‌ترین مشارکت در طول تاریخ بشریت بود که می‌توان آن را نامید! حتی برای چنین مشارکت بی‌نظیری، باز هم بعداً شیاطینی پیدا شدند که إن‌قلت آوردند! در هر حال توقع مشارکت ۱۰۰٪ی وجاهت شرعی و قانونی و حتی عرفی ندارد ولیکن مشارکت حداکثری، مطلوب است و لذا با علل عدم مشارکت ۶۰٪ی که به هر علتی پای کار نیامدند (صرف‌نظر از آن‌ها که مصداق شیطان هستند و هدایت‌ناپذیر و نیامدن آن‌ها عجیب نیست بلکه آمدنشان، شگفت‌انگیز است)، کار داریم. وگرنه خدای صبار هم ماجرای سجده بر آدم را چنان طولانی می‌کرد تا بالاخره شیطان را با خود از خرش پیاده کند و متقاعد سازد که فرمان سجده بر آدم را انجام دهد! و حال آنکه خدای مهربان با «فاخرج» و «فاهبط» متوسل به خشونت و تحقیر شد و در قیامت هم آن‌ها را با «اخْسَئُوا فِيهَا وَ لَا تُكَلِّمُونِ» (۲۳/۱۰۸/ق) مورد تحقیر و تذلیل قرار می‌دهد. و اما پیش‌بینی‌های درست و نادرست: در خصوص حدس می‌زدم ۵۰۰٫۰۰۰ نفر را جذب نماید (با توجه به روند کاهشی آراء ری‌شهری از ۹۰۰٫۰۰۰ به ۷۰۰٫۰۰۰ فلاحیان! و نیز برنامه و کارنامه خوبی که از خود ارائه داد) اما خوش‌خیالی بود. اگرچه این حرف را جایی ننوشته بودم! خوش‌خیالی دوم بنده این بود که جلیلی اول و پزشکیان دوم می‌شوند اما برعکس شد! و به مرحله دوم رفتن انتخابات، قابل پیش‌بینی بود و بنده هم اشاره کردم. در باره قالیباف تصورم درست بود که می‌شود و ورود وی به انتخابات را زمان ثبت‌نام، غلط ارزیابی کردم اما در ادامه به او حق دادم و خوب شد که آمد و ماند تا یک میلیون نفر از ۳ میلیون نفری که به او رأی دادند نروند دنبال پزشکیان! ولیکن در خصوص این ۳ میلیون نفر حامی وی، خیلی حرف دارم که اگر مجالی شد اشاره خواهم کرد. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 «بعوضة»؛ مثلی برای هدایت مؤمنین و ضلالت کفار و فاسقین! : «إن الله لا یستحیی أن یضرب مثلا ما بَعُوضَةً فما فوقها‌ فأما الذین آمنوا فیعلمون أنه الحق من ربهم و أما الذین کفروا فیقولون ماذا أراد الله بهذا مثلا؟! يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيرًا و ما یضل به الا الْفَاسِقِينَ» (بقره/۲۶) خدا هیچ باکی ندارد که پشه کوچکی را مایه بسیاری از انسانها و بهانه بسیاری از آن‌ها که فاسقند قرار دهد! در مقایسه مساحت غزه با و مقایسه آن با مساحت و مقایسه آن با و مقایسه آن با و هکذا الخ، می‌توان گفت؛ غزه همان بعوضة است! (و «فمافوقها»؛ همان )! امروزه دو میلیون نفره، بهترین مثل برای هدایت و ضلالت هشت میلیارد روی است. غزه؛ بهانه‌ای است برای گمراهی و همزمان برای هدایت اهل ایمان. (فاسقین؛ کسانی هستند که گوش‌شان بدهکار نیست!) واقعه وحشتناک چهل هزار نفر بویژه هزاران کودک بی‌گناه و مجروحیت ده‌ها هزار نفر و آوارگی صدها هزار نفر از اهل غزه توسط مورد حمایت ، موجب گشته است که فاسقین، وجود را انکار و تکذیب نمایند! با این توجیه که اگر واقعاً خدایی وجود دارد (که رحیم و رحمان و نیز عادل و رئوف هم است)، چگونه چنین جنایاتی را تحمل می‌کند و حتی اجازه می‌دهد که جنایتکار هم به حمایت همه‌جانبه از این بپردازد؟ پس کو خدا و عدالت و رحمت او؟! ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲۵ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 شفاعت قیامت (بخش ۱): طبق برداشتی مبتنی بر و مطالعات محدودی که از سال ۱۳۵۵ تاکنون داشته‌ام: ۱) عالم قیامت و محشر، عالم است و تنها سکه رایج ، است. «ثواب»، برای خرید ۷ درکه و ۸ درجه است. ۲) بزرگترین ، است! (قرآن/سوره توبه/آیه ۱۱۱): ۞ «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» ۳) قریب باتفاق انسان‌ها برای انجام معاملات مورد نیاز خود (خلاص از ) و مورد علاقه خود (وصال به ) در این بازار مکاره، احساس تهی بودن و کمبود شدید ثواب و بالطبع دارند. لذا روز قیامت، نامیده شده است. «و أنذرهم یوم الحسرة اذ قضی الامر و هم فی غفلةٍ و هم لایؤمنون» (سوره ۱۹/آیه ۳۹) ۴) بدترین وضعیت قیامت را رقم می‌زند و قریب باتفاق انسان‌ها گرفتار آن شده و قریب باتفاق ثواب‌های‌شان، توسط ، غارت می‌شود. «کسب رضایت صاحبان حق»، شدیدترین رنج روز محشر است و قریب باتفاق انسان‌ها بازنده می‌شوند و مغبون. فلذا آنرا می‌نامند. «يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ» (سوره تغابن/آیه ۹) تغابن؛ دو طرفه است، یعنی هیچکدام از طرفین دعوا براحتی با هم کنار نمی‌آیند. فلذا اگر ثوابی دارند باید تحویل بدهند وگرنه عِقاب طرف مقابل را باید تحویل بگیرند. به همین علت، قریب باتفاق انسان‌ها، ثواب‌های خود را در حساب دیگران می‌بینند و گناه‌های دیگران را در حساب خود! که فاجعه بسیار دردناکی است. در واقع اکثریت انسان‌های بزرگ، بهشت خود را به جهنم دیگران می‌بازند! که نتیجه بی‌توجهی و بی‌دقتی آن‌ها در زندگانی مشترک با دیگران در دنیاست که را مراعات نکرده‌اند. و ممکنست این ثواب‌ها و گناه‌ها چندین دست بچرخند! و در این حساب‌کشی، که بهشت و جهنم در منظر آن‌هاست، حتی به نزدیکترین عزیزان و خویشان و حتی و خود، رحم نمی‌کنند و لذاست که در سوره زلزال می‌فرماید: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ (۷) وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (۸) دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد! ۵) قریب باتفاق انسان‌ها از شدت استیصال و بیچارگی، به دامن شیطان می‌آویزند و او به آن‌ها می‌گوید: «وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ. (سوره ابراهیم/آیه ۲۲) و چون حکم (قیامت) به پایان رسید (و اهل بهشت از اهل دوزخ جدا شدند) در آن حال شیطان (برای نکوهش و تمسخر کافران) گوید: خدا به شما به حق و راستی وعده داد و من به خلاف حقیقت شما را وعده دادم و خلف وعده کردم و بر شما (برای وعده دروغ خود) هیچ حجت و دلیل قاطعی نیاوردم و تنها شما را فراخواندم و شما اجابتم کردید، پس (امروز شما ابلهان که سخن بی‌دلیل مرا پذیرفتید) مرا ملامت مکنید بلکه نفس (پر طمع) خود را ملامت کنید، که امروز نه من فریادرس شما خواهم بود و نه شما فریادرس من توانید بود، من به شرکی که شما به (اغوای) من آوردید معتقد نیستم، آری (در این روز) ستمکاران عالم را عذابی دردناک خواهد بود.» ۶) آخرین امید قریب باتفاق انسان‌ها، است که شاید قبول کند و شامل حال آن‌ها بشود. که البته شامل خیلی‌ها می‌گردد تا آن‌جا که هم به طمع می‌افتد! ولیکن بسیاری از شفاعت‌ها هم از طرف خدا اعلام مردودی می‌شود! ۷) ورود (بدون که البته در ، معلوم می‌شود؛ اکثریت انسان‌ها چنین محکومیتی را دارند!) به ، به تنهایی است و لذا لازمست تعدادی از را با هزینه کردن از شخصی خود نمایند و با خود به بهشت ببرند. ۸) دو شخصیت بهشتی، بیشترین شفاعت را انجام می‌دهند: و اما چرا این دو ؟! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
⭕️پایان نزدیک است: نتانیاهو خداوند را به مبارزه طلبید! 🔹 همه گناهانی که ما انسان‌ها مرتکب می‌شویم در یک کفه و بی‌ادبی و بی‌احترامی به خداوند در کفه دیگر! خداوند به گناهکاران مهلت می‌دهد، تا جایی که گاهی مردم از صبر و بردباری خداوند نسبت به گناهکاران شگفت‌زده می‌شوند، اما هرگز نشنیده‌ام که کسی با وجود بی‌احترامی به خداوند، نجات یافته باشد! از نمرود تا فرعون، از قارون تا قوم عاد و ثمود، و همچنین قوم لوط، سنت خداوند این است که هرکس به او بی‌احترامی کند، مردم در او شگفتی‌های قدرت خدا را خواهند دید! 🔹 دیروز نتانیاهو حرفی عجیب زد و گفت: «حتی اگر خدا هم با آنها باشد، ما آنها را شکست خواهیم داد!» این همان نقطه‌ای است که در آن صبر خداوند بر مردم به پایان می‌رسد! سپاس خداوندی را که جبّاران را هنگامی که در قلمرو و قدرتش با او به مبارزه برمی‌خیزند، در هم می‌شکند. منتظر باشید، چرا که تاریخ درس‌های بسیاری دارد! 1. کشتی تایتانیک، پس از کشتی نوح علیه‌السلام دومین کشتی معروف تاریخ است! در زمان ساختش، این کشتی یک شاهکار مهندسی و پیشرفتی بزرگ در صنعت دریانوردی به شمار می‌رفت! طول آن 269 متر، عرضش 200 متر و عمقش 18 متر بود. ظرفیتش 2435 مسافر به‌علاوه 885 نفر خدمه بود. این کشتی معروف، همان‌طور که خداوند در قرآن فرموده است، «در میان امواجی به بزرگی کوه‌ها» حرکت می‌کرد. اما همین دومین کشتی معروف تاریخ در اولین سفرش غرق شد! زمانی که برای اولین بار کشتی تایتانیک به آب انداخته شد، خبرنگاران برای پوشش این رویداد جمع شدند، یکی از خبرنگاران از مالک کشتی «توماس اندروز» درباره ایمنی و قدرت این کشتی پرسید و او پاسخ داد: «این کشتی غیرقابل غرق شدن است، حتی خود خدا هم نمی‌تواند آن را غرق کند!» اما خیلی طول نکشید که توماس اندروز فهمید که خداوند متعال می‌تواند! 2. رئیس‌جمهور برزیل، «تانکریدو نِواس» در جریان مبارزات انتخاباتی خود گفته بود: «اگر پانصد هزار رأی بیاورم، حتی خدا هم نمی‌تواند مرا از رسیدن به ریاست جمهوری بازدارد!» او آرا را به دست آورد، اما یک روز قبل از مراسم تحلیفش به بیماری واگیرداری مبتلا شد و پس از یک ماه بدون اینکه حتی یک روز هم روی صندلی ریاست جمهوری بنشیند، به هلاکت رسید! ➖➖➖ یکی از ده فرمان این هست: نام‌خدای خود را بیهوده بر زبان میار. او دستور خدارا زیر پا گذاشت لعنت او نزدیک است 🔻 🔻 ┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄ ✅ 👇👇 @ahraaralmoghavemt ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌فواره چون بلند شود، سرنگون شود هر انسانی بمحض اینکه خود را و از و خود ببیند، سر به بر می‌دارد. «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَىٰ+أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَىٰ» و زمانی که ، تبدیل شد به ، بر خداست که او‌ را سازد و حتی براندازد که فقط خداست حرفه‌ای! و بر همگان است که از تاریخ، بگیرند. سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۵ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏