eitaa logo
گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
176 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.5هزار ویدیو
37 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۲): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2512 بخش قبلی☝️ کلمه «أهدی» در آیه مذکور، بمعنای «هدایت‌یافته‌تر» گویای آنست که یک مطلب نسبی است و مطلق‌بردار نیست. فلذا با درجات متعددی از هدایت قابل درصدبندی مواجهیم. یعنی کسانی هدایت‌یافته هستند و کسانی هم هدایت‌یافته‌تر! ولیکن تک‌احتمالی‌ها قادر به درک این نیستند و طبق عادت مألوف و معمول خود، همه‌چیز را سیاه یا سفید می‌بینند و هیچ اعتقادی به هیچ رنگ دیگری ندارند! انسان‌ها را یا هدایت‌یافته می‌پندارند یا گمراه و ضلیل! حد وسطی برای کسی قائل نیستند فلذا با دیگران یا می‌ورزند یا که قاعدتاً هر دو بیراهه است. این‌گونه انسان‌ها معمولاً مستبدینی هستند که «تنها برداشت» خود را مطلقا «درست‌ترین برداشت» تلقی می‌کنند و نسبت به دیگران به می‌پردازند و اگر در صحنه‌های وارد شوند تبدیل می‌شوند به کرگدن‌های ویرانگر یا کوروکودیل‌های غارتگر! «تک‌احتمالی‌های بدبین» بعنوان خطرناک‌ترین انسان‌های جامعه، معمولا به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شوند و نصیحت‌ناپذیرند و با مفهومی بنام کاملاً بیگانه هستند و لذا بحث و مذاکره با آن‌ها معمولاً بی‌ثمر و بلکه بدنتیجه است! این مریض‌القلب‌ها معمولاً زمانی متوجه خبط و خطای خود شده و نادم می‌شوند که مرتکب جنایت یا خیانت شده و دیگر کار از کار گذشته است. اکثر فریب‌خورده‌ها که براحتی اسیر نیرنگ شیادها می‌شوند، از همین «انسان‌های تک‌احتمالی» هستند ولیکن از نوع آن‌ها. البته خوشبینی و بدبینی، فرع بر تک‌احتمالی آنهاست. یعنی نوع تک‌احتمالی می‌تواند تعیین‌کننده باشد و کسی را بسمت بدبینی یا خوش‌بینی سوق دهد. به همین علت، انسان‌های تک‌احتمالی گاهی هستند و گاهی خوشبین و لذا چندان ثباتی در خود ندارند. این‌ها را بعلت (dogmatism) می‌توان و هم نامید. و از آنجا که «تنهااحتمال» متبادر به ذهن‌شان معمولاً می‌باشد، آن‌ها را هم می‌توان نامید. بر اساس توهم و آمادگی برای ، بدترین مصیبت دامن‌گیر اینهاست. قرآن کریم، آن‌ها را «فی قلوبهم مرض» معرفی می‌کند. یعنی یا که از مصادیق ملعونین هستند. (که فقط در سوره احزاب بدانها اشاره شده است) شامل سه قسم از انسان‌هاست (، و ) که لیاقت و قابلیت در را ندارند و بر فرض است که آن‌ها را شناسایی، بازداشت و محاکمه نماید و محکومیت آنها یا و یا است. خطرناک بودن اینها بعلت اقدام عاجل آنهاست که البته کاملاً قابل انتظار است زیرا هیچ مجالی به خود نمی‌دهند که قبل از و خود به احتمالات دیگر حتی لحظه‌ای فکر بکنند و بعضاً اینها را هم می‌نامند!! این‌ها همان‌هایی هستند که تنها به قاضی رفته و راضی برمی‌گردند! و برای این‌ها کاملاً بی‌معنی‌ست. وجود چنین انسان‌هایی در (حکومتی و قدرتی)، برای جامعه بسی مضرّ و وحشتناک است. آیا هسته‌های گزینش ادارات، فرمول و فرمت‌هایی برای شناسایی چنین افرادی دارند تا از ورود یا ارتقاء آن‌ها در مراتب اداری و تشکیلاتی، پیشگیری کنند؟ در پیش است و ، چگونه باید تشخیص بدهند که به «کاندیدهای تک‌احتمالی» رأی ندهند؟ البته بعید نیست که تک‌احتمال اینها گاهی قرین واقعیت باشد که در اینصورت آن‌ها باصطلاح به خال زده و برنده میدان و معرکه می‌شوند. ولیکن این ، به ریسک و خطر نهفته در روش و منش رفتاری مرسوم و معمول اینها نمی‌ارزد. در مقابل «افراد تک‌احتمالی»، افرادی هستند که آن‌ها را باید «چند احتمالی» (از دو احتمال لغایت احتمالات حتی نیم‌درصدی متعدد!) نامید. تعداد این عده از انسان‌ها در علت‌یابی گفتارها و رفتارهای دیگران و پدیده‌های پیرامونی، معمولاً تابع میزان بدبینی و خوش‌بینی آنهاست. هرچه خوشبین‌تر باشند تعداد احتمالات ذهنی‌شان، کمتر می‌شود و هرچه بدبین‌تر باشند بر تعداد احتمالات آن‌ها افزوده می‌گردد. بر خلاف گروه تک‌احتمالی که اهل اقدام عاجل هستند، اینها معمولاً گرفتار ، ، نامعقول، ایستائی بی‌وجه و می‌شوند و فرصت‌های لازمه را بر باد می‌دهند و بسیاری از ، معطل می‌ماند. اینها آنچنان اسیر احتمالات مختلف و گمانه‌زنی‌های گوناگون و بلکه می‌شوند که تحقیق و توزین آنها جهت رسیدن به ، مجال هر اقدام فوری و لازم را از آن‌ها سلب می‌کند. ... ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2517سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دشمن مقاومت: می‌خواستیم پرچم ایران را پایین بیاوریم تا پرچم اسرائیل به جای آن در سوریه برافراشته شود اما وقتی می‌بینم اسرائیل تمام توان دفاعی کشورم را هدف قرار داده، به عنوان کسی که سال‌ها برای صلح بین سوریه و اسرائیل تلاش کرده احساس میکنم از پشت خنجر خورده‌ام... ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 از پوزیده‌های سوریه! یکی از های که می‌خواست و لذا بدنبال زمین گذاشتن بود، بشرطی که ملت سوریه را حساب بکند، علیرغم خنجری که از پشت خورده، هنوز هم نشده و در خود سیر می‌کند! اینگونه احمق‌ها زمانی بیدار شده و پیدا می‌کنند که سر از تن خودشان جدا شود! یعنی حتی اگر سر از تن بستگانشان هم جدا شود، یقظه‌ای نمی‌یابند! این از ، انتظار و دارد! و گمان می‌کند که این ، مردم سوریه و بلکه کل جامعه بشری را حساب می‌کنند!! این ابله (نمونه‌ای از عرب‌زبان) ترجیح می‌دهد که بجای و در سوریه، از پرچم و ، استقبال شود! بدیهی‌ست که اگر شمشیرت را حواله نکنی و گرفتار تضمین و و و عقب‌نشینی غیرتاکتیکی بشوی، خیلی زودتر از آن‌چه که تصورش را بکنی بر پشتت فرو خواهد نشست و زمانی به خود خواهی آمد که ، هیچ چیزی برایت باقی نگذاشته باشد بجز یا ذلیلانه! و حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 👌 از جرج اورول تا دونالد ترامپ از آلدوس هاکسلی تا ایلان ماسک در 👈یادداشت ۱۴۰۳/۱۱/۳ خود👉 که به «پیوند +» اشاره کرده و نوشتم: «می‌توان حدس زد که ؛ بسیار خطرناک‌تر از دنیای زشت هاکسلی خواهد بود.» نیم‌نگاهی هم به دو نویسنده‌ای داشتم که خود از آینده را در قالب رمان‌های نسبتاً جذابی به تصویر کشیده بودند که شاید هنوز هم علاقمندانی برای مطالعه دارند. اگرچه آن‌ها آینده چندین قرن بعد از خود را تصویرسازی کرده‌اند ولیکن در همین قرن اول پیش‌بینی آن‌ها هم، می‌توان به تحقق نسبی پیشگویی داستان‌واره آن‌ها اشاره کرد. بنظر بنده در حال حاضر، قهرمان ، کسی جز دونالد ترامپ نیست همچنانکه قهرمان ، کسی جز ایلان ماسک نیست! بنابراین ترامپ را در امتداد اورول و ماسک را در امتداد هاکسلی می‌توان دید. دنیای جرج را دونالد و دنیای آلدوس را ایلان، به منصه ظهور می‌رسانند! ولو اینکه شما هر دو نفر را عروسک‌های دست‌آموز جریانات مرموز و شیطانی حاکم بر غرب بویژه و تلقی نمایید. اما بنظر می‌رسد که مأموریت ایلان ماسک تحقق دنیایی است که آلدوس هاکسلی، قبلاً سناریوی آن‌را تصنیف کرده و مأموریت دونالد ترامپ، تجلی دنیایی است که جرج اورول، پیشاپیش از آن رونمایی کرده است! بنابراین می‌توان توصیه کرد؛ اگر می‌خواهید بدانید که ترامپ قرار است کارگردان چه سناریویی باشد، بد نیست رمان‌های جورج اورول را ورق بزنید و اگر می‌خواهید بدانید که ماسک بدنبال چه مگاپروژه/مگاپروسه و نقشه‌ای است بد نیست نوشته‌های آلدوس هاکسلی را مطالعه کنید. (ضمناً در مطالعه دنیای قشنگ آلدوس، نقد را از قلم نیاندازید!) در مقایسه رمان‌های جورج و آلدوس (دو نفری که تقریباً همزمان و در قالب داستان، به پیش‌بینی پرداخته‌اند) گفته شده: «اورول با تیزبینی جامعه‌ای را نشان می‌دهد که در آن همه زیر نظر برادر بزرگ هستند و هر خطا و نافرمانی‌ای سنگین‌ترین مجازات را به همراه دارد، در حالی که هاکسلی آینده‌ای را ترسیم می‌کند که در آن انسان‌ها از راه رحم‌های مصنوعی به دنیا می‌آیند و هویتی مستقل و فردی ندارند.» تفاوت خطوط ترامپ و ماسک، از جنس همان تفاوت ترسیمی اورول و هاکسلی است با این تفاوت که اینجا شاهد پیوند دونالد و ایلان هستیم که می‌توانند هم‌پوشانی شگفت‌انگیزی را پدید آورند. پدیده‌ای که مورد بیشترین بهره‌برداری توسط (در تعبیر ) و (در تعبیر ) قرار خواهد گرفت! گویا که قیچی فن‌آوری+حکم‌رانی علیه بشریت (نه فقط مسلمانان) در وحیانی حدفاصل خواهد بود. (مساجد اربعه آخرالزمانی؛ ، ، و که شاید «التین+الزیتون+طور سینین+البلد الامین» اشاره به آن‌هاست!) 👌حال بنده در صددم که هر دو دنیای موازی مذکور (از آلدوس تا ایلان و از جورج تا ترامپ) را در سلسله مقالات خود مورد اشاره قرار بدهم. شاید خط سیاسی اورول=»ترامپ برجسته‌تر از خط فناوری آلدوس=»ایلان دیده شود ولیکن بنظر بنده، خط بر خط غلبه خواهد کرد و در هر حال، اوضاع سیاسی-فناوری ما (ایران و دنیای اسلام) هم تحت‌الشعاع خطوط مذکور قرار خواهد گرفت مگر اینکه پیشاپیش بدانیم و بتوانیم وارد تعامل و تقابل با آن‌ها بشویم وگرنه همچون زورقی شکسته، اسیر آن‌ها خواهیم شد. از طرفی، جنس تلاقی هر دو خط ظاهراً موازی (یا مکمل) مذکور را می‌توان در سپهر اوضاع آخرالزمانی دنیا مورد ارزیابی و توجه قرار داد. فلذا با این ابهام یا مسئله هم مواجهیم که این دنیای آخرالزمانی مفروض، چه تأثیراتی بر (عج) خواهد داشت؟ آیا باعث خواهد شد یا موجب آن خواهد گشت؟ ایلان+ترامپ، نماد دو خط فناوری+سیاسی همچون دو لبه یک قیچی صد البته شیطانی است که اگر تحقق یابد، چنان دنیایی برای انسان‌ها شکل می‌دهد که گویی سلطان علی‌الاطلاق آن، کسی بجز نخواهد بود تا آن‌جا که اساساً قابل و نیل به هم نخواهد بود. فلذا اگر تسویفی صورت بگیرد، بالطبع امر ظهور دچار چنان فترتی خواهد شد که نه تنها فراموش بلکه به مطلبی غیرلازم تبدیل خواهد شد! و حال آنکه بعید است ، چنین وضعی را برای بشر، مقدر کرده باشد. بنابراین می‌توان حدس زد که تعجیل رخ خواهد داد تا اوضاع دنیا نه تنها وفق مراد شیطان پیش نرود بلکه بالعکس، دنیای قشنگی شکل بگیرد، هم در فضای سیاسی و حکمرانی و هم در سپهر علم و فناوری. چنانکه در روایات دینی هم داریم که ۲۵ قسمت از ۲۷ قسمت علمی که برای بشریت قابل دستیابی است، (عج)، خواهد بود. اللهم عجل لولیک الفرج 👈اینجا را هم ببین👉 ۱۴۰۳/۱۱/۱۸ ✍مقالات حم | حیفه نبینی | محل نظرات
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 👌 از جرج اورول تا دونالد ترامپ از آلدوس هاکسلی تا ایلان ماسک در 👈یادداشت ۱۴۰۳/۱۱/۳ خود👉 که به «پیوند +» اشاره کرده و نوشتم: «می‌توان حدس زد که ؛ بسیار خطرناک‌تر از دنیای زشت هاکسلی خواهد بود.» نیم‌نگاهی هم به دو نویسنده‌ای داشتم که خود از آینده را در قالب رمان‌های نسبتاً جذابی به تصویر کشیده بودند که شاید هنوز هم علاقمندانی برای مطالعه دارند. اگرچه آن‌ها آینده چندین قرن بعد از خود را تصویرسازی کرده‌اند ولیکن در همین قرن اول پیش‌بینی آن‌ها هم، می‌توان به تحقق نسبی پیشگویی داستان‌واره آن‌ها اشاره کرد. بنظر بنده در حال حاضر، قهرمان ، کسی جز دونالد ترامپ نیست همچنانکه قهرمان ، کسی جز ایلان ماسک نیست! بنابراین ترامپ را در امتداد اورول و ماسک را در امتداد هاکسلی می‌توان دید. دنیای جرج را دونالد و دنیای آلدوس را ایلان، به منصه ظهور می‌رسانند! ولو اینکه شما هر دو نفر را عروسک‌های دست‌آموز جریانات مرموز و شیطانی حاکم بر غرب بویژه و تلقی نمایید. اما بنظر می‌رسد که مأموریت ایلان ماسک تحقق دنیایی است که آلدوس هاکسلی، قبلاً سناریوی آن‌را تصنیف کرده و مأموریت دونالد ترامپ، تجلی دنیایی است که جرج اورول، پیشاپیش از آن رونمایی کرده است! بنابراین می‌توان توصیه کرد؛ اگر می‌خواهید بدانید که ترامپ قرار است کارگردان چه سناریویی باشد، بد نیست رمان‌های جورج اورول را ورق بزنید و اگر می‌خواهید بدانید که ماسک بدنبال چه مگاپروژه/مگاپروسه و نقشه‌ای است بد نیست نوشته‌های آلدوس هاکسلی را مطالعه کنید. (ضمناً در مطالعه دنیای قشنگ آلدوس، نقد را از قلم نیاندازید!) در مقایسه رمان‌های جورج و آلدوس (دو نفری که تقریباً همزمان و در قالب داستان، به پیش‌بینی پرداخته‌اند) گفته شده: «اورول با تیزبینی جامعه‌ای را نشان می‌دهد که در آن همه زیر نظر برادر بزرگ هستند و هر خطا و نافرمانی‌ای سنگین‌ترین مجازات را به همراه دارد، در حالی که هاکسلی آینده‌ای را ترسیم می‌کند که در آن انسان‌ها از راه رحم‌های مصنوعی به دنیا می‌آیند و هویتی مستقل و فردی ندارند.» تفاوت خطوط ترامپ و ماسک، از جنس همان تفاوت ترسیمی اورول و هاکسلی است با این تفاوت که اینجا شاهد پیوند دونالد و ایلان هستیم که می‌توانند هم‌پوشانی شگفت‌انگیزی را پدید آورند. پدیده‌ای که مورد بیشترین بهره‌برداری توسط (در تعبیر ) و (در تعبیر ) قرار خواهد گرفت! گویا که قیچی فن‌آوری+حکم‌رانی علیه بشریت (نه فقط مسلمانان) در وحیانی حدفاصل خواهد بود. (مساجد اربعه آخرالزمانی؛ ، ، و که شاید «التین+الزیتون+طور سینین+البلد الامین» اشاره به آن‌هاست!) 👌حال بنده در صددم که هر دو دنیای موازی مذکور (از آلدوس تا ایلان و از جورج تا ترامپ) را در سلسله مقالات خود مورد اشاره قرار بدهم. شاید خط سیاسی اورول=»ترامپ برجسته‌تر از خط فناوری آلدوس=»ایلان دیده شود ولیکن بنظر بنده، خط بر خط غلبه خواهد کرد و در هر حال، اوضاع سیاسی-فناوری ما (ایران و دنیای اسلام) هم تحت‌الشعاع خطوط مذکور قرار خواهد گرفت مگر اینکه پیشاپیش بدانیم و بتوانیم وارد تعامل و تقابل با آن‌ها بشویم وگرنه همچون زورقی شکسته، اسیر آن‌ها خواهیم شد. از طرفی، جنس تلاقی هر دو خط ظاهراً موازی (یا مکمل) مذکور را می‌توان در سپهر اوضاع آخرالزمانی دنیا مورد ارزیابی و توجه قرار داد. فلذا با این ابهام یا مسئله هم مواجهیم که این دنیای آخرالزمانی مفروض، چه تأثیراتی بر (عج) خواهد داشت؟ آیا باعث خواهد شد یا موجب آن خواهد گشت؟ ایلان+ترامپ، نماد دو خط فناوری+سیاسی همچون دو لبه یک قیچی صد البته شیطانی است که اگر تحقق یابد، چنان دنیایی برای انسان‌ها شکل می‌دهد که گویی سلطان علی‌الاطلاق آن، کسی بجز نخواهد بود تا آن‌جا که اساساً قابل و نیل به هم نخواهد بود. فلذا اگر تسویفی صورت بگیرد، بالطبع امر ظهور دچار چنان فترتی خواهد شد که نه تنها فراموش بلکه به مطلبی غیرلازم تبدیل خواهد شد! و حال آنکه بعید است ، چنین وضعی را برای بشر، مقدر کرده باشد. بنابراین می‌توان حدس زد که تعجیل رخ خواهد داد تا اوضاع دنیا نه تنها وفق مراد شیطان پیش نرود بلکه بالعکس، دنیای قشنگی شکل بگیرد، هم در فضای سیاسی و حکمرانی و هم در سپهر علم و فناوری. چنانکه در روایات دینی هم داریم که ۲۵ قسمت از ۲۷ قسمت علمی که برای بشریت قابل دستیابی است، (عج)، خواهد بود. اللهم عجل لولیک الفرج 👈اینجا را هم ببین👉 ۱۴۰۳/۱۱/۱۸ ✍مقالات حم | حیفه نبینی | محل نظرات
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 چرا فال نیک؟! (بخش۲): ⁉️آیا گسست از را (اگر واقعی باشد) باید به گرفت؟ ✅ آری! زیرا پیوست ترامپ+ماسک بسی خطرناک بود تا آن‌جا که بنده در مقاله ۱۴۰۳/۱۱/۱۸ نوشتم: «جنس تلاقی هر دو خط ظاهراً موازی (یا مکمل) مذکور را می‌توان در سپهر اوضاع آخرالزمانی دنیا مورد ارزیابی و توجه قرار داد. فلذا با این ابهام یا مسئله هم مواجهیم که این دنیای آخرالزمانی مفروض، چه تأثیراتی بر (عج) خواهد داشت؟ آیا باعث خواهد شد یا موجب آن خواهد گشت؟» و افزودم: «ایلان+ترامپ، نماد دو خط فناوری+سیاسی همچون دو لبه یک قیچی صد البته است که اگر تحقق یابد، چنان دنیایی برای انسان‌ها شکل می‌دهد که گویی سلطان علی‌الاطلاق آن، کسی بجز نخواهد بود تا آن‌جا که اساساً قابل و نیل به هم نخواهد بود»! در تحلیل بنده؛ پیوست و اتحاد ترامپ و ماسک، تا آن‌جا خطرناک تلقی شد که می‌توانست، ظهور (عج) را تحت‌الشعاع خود قرار بدهد و حتی موجب یا آن گردد! فلذا ادامه دادم: «اگر تسویفی صورت بگیرد، بالطبع امر ظهور دچار چنان فترتی خواهد شد که نه تنها فراموش بلکه به مطلبی غیرلازم تبدیل خواهد شد! و حال آنکه بعید است ، چنین وضعی را برای بشر، مقدر کرده باشد. بنابراین می‌توان حدس زد که تعجیل رخ خواهد داد تا اوضاع دنیا نه تنها وفق پیش نرود بلکه بالعکس، دنیای قشنگی شکل بگیرد، هم در فضای سیاسی و حکمرانی و هم در سپهر علم و فناوری» حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۲/۱۱