eitaa logo
چشمه جاری
520 دنبال‌کننده
741 عکس
146 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
✅👈 عبور از واسطه‌ها 🔶 ساده دلى را ديدم كه به قرآن و به خدا اعتراض داشت مى‏گفت: مگر خدا نمى‏گويد از خود تعريف نكنيد؟ مگر نمى‏گويد منم نزنيد؟ پس چرا هر جاى قرآن را باز مى‏كنى او از خودش مى‏گويد كه چه كرده‏ام و چه نكرده‏ام و فقط از خودش دم مى‏زند؟! 🔶 گفتم ما از بس خودمان را پيچيده‏ايم و به بت‏ها و حجاب‏ها چشم دوخته‏ايم او مى‏خواهد خودش را نشان بدهد كه من هستم كه جلوه كرده‏ام و تو هستى كه در جلوه‏ها مانده‏اى و آنها را بت ساخته‏اى و در آن محدوده‏ها مانده‏اى. 🔶 راه بيفت. اين شيرهاى آب، اگر منبع‏ها نبودند آبى به تو نمى‏دادند و جز قرقر و باد گلو چيزى نداشتند و اين اوست كه منبع‏ها را سرشار كرده است:«إنْ مِنْ شَىْ‏ءٍ الّا عِندنا خَزائِنُه» 🔶 كارى كه قرآن در رابطه با فكر ما دارد همين نكته است كه او را در تمامى بت‏هاى ما و حجاب‏هاى ما نشان بدهد، كه تو با او پيوند بخورى و از محدودها بيرون بيايى. 📚 صراط، ص ۳۵ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 خدایی كه نياز شكم مرا و نفت و سماور و چاى امروز مرا از ميليون‏ها سال پيش تهيه كرده، آيا نياز دل من و روح من را از من دريغ مى‏دارد؟ (📚 بشنو از نى، ص ۴۶) 🔷 خدايى كه نياز سماور امروز مرا از ميلياردها سال پيش تهيه كرده، نيازهاى عظيم‏تر مرا فراموش نمى‏كند. (📚 روش نقد، ج ۱ ص ۸۷) 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 وسعت کفر 🔷 كفر با فرض عمل به تمام احكام و انكار يك حكم مُسَلَّم، امكان دارد و آرام نباشيم كه در كجا ايستاده‏ايم و به چه ايمان داريم؛ چون ما از آن‏چه نداريم صدمه مى‏خوريم. 🔷 هنگامى كه سيل سدى را سوراخ مى‏كند، قسمت‏هاى ديگر آسيبى ندارند. سلامتِ قسمت‏هاى ديگر كارساز نيست و نبايد غرور بياورد؛ كه سد از قسمت‏هاى سست و از نقطه ضعف‏هايش مى‏شكند، نه از قسمت‏هاى محكم و مستحكمش. 🔷 هنگامى كه ماشين ما مى‏ماند و يا بدن ما صدمه مى‏خورد، ما دارايى‏هايش و موجودى‏هايش را به رخ مى‏كشيم، در حالى كه ماشين از ندارى‏ها ايستاده است، ما مغرور دارايى‏ها هستيم. 🔷 ما از ايمان‏ها صدمه نمى‏خوريم، از كفرهايمان بايد جستجو كنيم كه هيچ كافرى به تمامى دين كافر نيست و ما در همين‏جا مى‏لنگيم. 🔷 زن در برابر يك حكم مى‏ايستد، مرد در برابر يك حكم، ثروتمند در برابر يك حكم، فقير در برابر يك حكم، جوان در برابر يك حكم، پير در برابر يك حكم، و اين طور نيست كه همه به همه‏ى دين كافر باشند. 🔷 كفر وسعتى دارد كه با ايمان‏هاى ما هم گره مى‏خورد، چه بسا ايمان صبح را با كفر شب آلوده كنيم و ايمان شب را با كفر صبح بشكنيم. 📚 تطهیر با جاری قرآن ج ۱ ص ۲۸۹ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 خوبی یا خوشی؟ 💠 يك خوبى داريم و يك خوشى، تو كدامش را مى‏خواهى؟ خربزه براى مريض خوش است ولى خوب نيست. دارو براى او خوب است ولى خوش نيست. تو كدام را طالب هستى؟ 💠 خوبى چيست؟ و براى رسيدن به خوبى بايد چه بكنى؟ خوبى آن است كه كمبودهاى مرا پر كند و كسرى‏هاى مرا جبران كند. به من بدهد، از من نگيرد. 💠 قرآن، هم خوبى را نشان مى‏دهد و هم راه رسيدنش را. براى رسيدن به خوبى بايد از خوشى‏ها و محبوب‏ها گذشت. 💠 «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى‏ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون»؛ هيچگاه نيل به خوبى‏ها پيدا نمى‏كنيد تا اينكه از محبوب‏ها و عشق‏ها بگذريد. براى رسيدن به خوبى‏ها، از خوشى‏ها مى‏گذرند. 📚 روش برداشت از قرآن، ص ۳٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 «وَ عَسَى‏ أَن تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ»؛ بسا چيزى را نخواهيد و آن براى شما خوب باشد. 🔶 «وَ عَسَى‏ أَن تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَّكُمْ»؛ بسا چيزى را دوست داشته باشيد و آن براى شما بد باشد؛ چون خوبى با خوشى متفاوت است. 🔶 دارو خوب است، مطابق نياز است ولى خوش نيست و خربزه براى مريض خوش است ولى خوب نيست و هلاك اوست. 📚 تطهیر با جاری قرآن، ج ۳ ص ۳۷۴ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 روش تفكر و مطالعه‏ 💠 ارديبهشت امسال با چند نفر از دوستان به ييلاقى كوهستانى رفته بوديم. كوه جالب بود و دوستان من مى‏خواستند از آن گل‏هاى قشنگ و آن سبزه‏هاى مليح به سير و سلوكى هم برسند و صبحانه را با اين غذاى روحى تكميل كنند. 💠 يكى از آنها خيلى ساختگى، آمده بود (مثل معركه گيرها) كنار يك گل وحشى نشسته بود و سر تكان مى‏داد و لب وا مى‏چيد و مثلًا تفكر مى‏كرد كه جل الخالق، ببين خدا چه كرده و چه قدر زحمت كشيده است. 💠 او پس از اينكه خودش مقدارى مست مى‏شد، ديگران را به سر خمره مى‏طلبيد و آنها را دعوت مى‏كرد كه ببينيد چه رنگى! چه برگ‏هايى! اصلًا چه خاصيتى! و بعد مرا حَكَم قرار مى‏داد كه لابد خيلى خاصيت دارد. 💠 من از آن همه تصنع خنده‏ام گرفته بود. با اينكه از اين دلقك‏بازى‏ها نفرت داشتم، فقط لبخند زدم و گفتم: تو با اين تفكرات عميقت آخر سر مى‏شوى يك گياه شناس و اگر موفق بشوى در همين حد مى‏مانى. اين تفكرها تو را به گياه نزديك مى‏كند و اين سير فكرى تو را تا همين حد پيش مى‏برد نه بيشتر! 💠 چرت دوستم كاملًا پاره شد و با صميميت پرسيد: پس چگونه بايد فكر كنيم تا بيشتر پيش برويم و خدا را ببينيم؟ 💠 گفتم: به اين مثال دقت كن. من و تو با هم مى‏آييم در منزلى كه تو در آنجا شب‏هايى را بيدار بوده‏اى و جام‏هاى لذتى را سر كشيده‏اى. من و تو با هم‏ مقدارى لباس را روى بند مى‏بينيم و اين گوشه هم كفش‏ها و دم‏پايى‏هايى را مى‏بينيم و آن طرف‏تر هم تخت و فرش و وسائل ديگر را مى‏بينيم. 💠 گفتم: در اين صحنه من هر چه فكر مى‏كنيم، هرچه دم‏پايى را زير نظر بگيرم و آن را بشكافم، به كجا مى‏رسم؟ جز به چاه‏هاى نفت و كارخانه‏هاى پتروشيمى؟ همين‏طور هر جا لباس‏ها را بررسى كنم، به چه چيز دست مى‏يابم؟ جز به سليقه‏ها و ذوق‏ها و هنرها؟ و هرچه تخت را زير و رو كنم، به چه چيز جالبى برمى‏خورم؟ جز خانه‏ى موريانه‏ها و يا جنگل‏ها و باغ‏ها و باغبان‏ها؟ 💠 اين از من، اما تو! تو با هر نگاه، هزار خاطره در ذهنت زنده مى‏شود. از دم‏پايى به پاها و بدن‏ها و قامت‏ها و نازها مى‏رسى و از لباس‏ها به محبت‏هايى پى مى‏برى و از تخت چوبى خشن به لطافت‏ها كوچ مى‏كنى. 💠 چرا؟ چون تو پيش از لباس، صاحب لباس را ديده‏اى و بيش از خانه، با صاحبخانه بوده‏اى و انس‏ها و بزم‏ها و نوشانوش‏هايى داشته‏اى. تو از لباس، قامت را مى‏بينى و لطافت را حس مى‏كنى و حتى زمزمه‏هاى محبت را مى‏شنوى و در اين سطح است كه مى‏توانى بگويى: به صحرا بنگرم، صحرا ته بينم‏ به دريا بنگرم دريا ته بينم‏ به هرجا بنگرم كوه و در و دشت‏ نشان از قامت رعنا ته بينم‏ 💠 در اين مرحله تو در هر جا، قامت را مى‏بينى نه لباس را. و يار را مى‏بينى، نه اغيار را. و اين است كه مدهوش مى‏شوى و بدون هيچ‏گونه تصنعى به اعماق سفر مى‏كنى. 💠 اگر تو پيش از اينكه با اين گل و صحرا و دشت مأنوس بشوى. به عشقى و جمالى و رحمتى و دوستى و دلدارى رسيده باشى، ديگر با هر برگ گل او را مى‏بينى و در هر كجا او را مى‏يابى. و از سطح يك گياه‏شناس آگاه فراتر مى‏روى. كه او مو بيند و تو پيچش مو وى ابرو بيند و تو اشارت‏هاى ابرو 📚 روش برداشت از قرآن، ص ۱۱۹ 🆔👉@tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 لذّت یا رنج 🔶 لذّت و رنج مربوط به خارج از وجود ما نیست؛ بلکه به نوع نگاه ماست. 🔶 من می‌توانم با تمامی امکانات در رنج باشم، چرا؟ چون وقوف دارم این امکانات از من جدا خواهند شد. 🔶 مرگ آگاهی و وقوف انسان نسبت به مرگ او را رها نمی‌کند و او رنج این دنیا؛ رنج رهایی و جدایی را خواهد داشت. 🔶 و می‌توانم با تمامی رنج‌ها راحت باشم. مع العُسر در یسار و راحتی باشم. 🔶 پس راحتی و یسار یا رنج و ناراحتی مربوط به بود و نبود دنیای خارج نیست، به نوع تعلق من، به توقع من، به موضع‌گیری من، به برخورد من برمی‌گردد. 📚 روزگار ستمگر، ص ۱۱۹ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 زندگی انسانی ما در انتخاب، شکل می‌گیرد. آنها که مرده‌ها و میرنده‌ها را انتخاب کرده‌اند، حتی اگر خرناس هم بکشند مرده‌اند و اگر تمامی دنیا را نه دردست که درحلقوم و شکم خویش بگذارند فقیرند و محرومند که خود را به کمتر داده‌اند و برای بی‌ارزش تر از خود رنج برده‌اند و نفس کشیده‌اند. (چهل حدیث، ص ۷۳) 🔶 انسان، فرزند انتخاب خویشتن است و جبر‌های گوناگون زمینه ساز انتخاب او هستند. (روش نقد ج ۱۰۷) 🔶 شخصیت انسان را می‌توان از روی انتخابش درک کرد. (تربیت کودک ص ۱۴) 🔶 کسانی که یافته‌اند شخصیت انسان درانتخاب اوست و انسان هم ناچار از انتخاب است، ناچار بزرگ‌ترها را انتخاب می‌کنند و حق را می‌طلبند و با این انتخاب شخصیت خود را نشان می‌دهند. (مسؤلیت و سازندگی، ص ۲۴۳) 🆔 @cheshmeyejarie
💠 انسان با انتخابش زنده است. كسى كه كمترها را انتخاب كرده و يا خويشتن را انتخاب كرده و يا انتخاب نكرده است، شخصيتش در همان سطحى است كه انتخاب كرده است. 💠 انتخاب نكردن هم خود نوعى انتخاب است. كسانى كه يافته ‏اند شخصيت انسان در انتخاب اوست و انسان هم ناچار از انتخاب است، ناچار بزرگ‏ترها را انتخاب مى ‏كنند و حق را مى‏ طلبند و با اين انتخاب شخصيت خود را نشان مى‏ دهند. 💠 شخصيت انسان هنگامى مى ‏شكند كه انتخاب نداشته باشد؛ به او تحميل و تزريق و تهديد كرده باشند. 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 انسان در انتخابش زنده است و با انتخابش ادامه مى‏يابد. آنها كه مرده‏ها را انتخاب كرده‏اند، حتى در هنگام نفس‏ كشيدنشان مرده‏اند و آنها كه زنده را خوسته‏اند و «حَىّ» را دنبال كرده‏اند، حتى در مرگشان زنده‏اند؛ چون مرگ سلول‏ها و مرگ غريزه‏ها، مرگ نباتى و مرگ حيوانى است. 🔷 زندگى انسان در ارزيابى و سنجش و انتخاب او خلاصه مى‏شود. در نتيجه آنها كه حق را انتخاب كرده‏اند و «حَىّ قَيُّوم» را خواسته‏اند، حتى با مرگ ادامه دادند. 🔷 و همين است كه نبايد خيال كنى آنها كه در راه حق و براى حق رفته‏اند، مرده‏اند، كه آنها زنده هستند و رشد مى‏كنند و رزق مى‏گيرند. «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى‏ سَبيلِ اللَّهِ امْواتاً بَلْ احْياءٌ عِنْدَ رَبِهِّمْ يُرْزَقُونَ». 📚 مسئوليت و سازندگى، ۱۶۸ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 خودسوزی قبل از دیگرسازی 🔷 كار اول من و تو اين است كه خود را بسازيم، زيرا ديگرسازى ممكن نيست تا خودسوزى صورت نگرفته باشد. 🔷 خودسازى نمى‏شود، مگر اينكه انسان، شهامت خودسوزى را بيابد و با دست‏ تواناى خويش شعله‌اى برافروزد، كثافت‏ها و آلودگى‏هاى وجوديش را بسوزاند و تولدى تازه بيابد. 🔷 افسوس كه ما، پيش از آنكه از آلودگی‌ها پاك شده باشيم بر خويش عطر پاشيده‌ايم و خويشتن را جز آنكه هستيم به ديگران معرفى كرده‌ايم. 🔷 ما به جاى آنكه رنگ خدا را گرفته باشيم، به خدا رنگ زده ‏ايم. چگونه مى‏خواهيم ديگران را بسازيم و از اسارت‏ها رها سازيم، در حالى كه هنوز خويش را نساخته‏ايم؟ 🔷 ما كه خود اسيريم، چگونه سخن از آزاد كردن ديگران مى‏ گوييم؟! نمى‏توان بار رسالت اللَّه را بر دوش داشت تا زمانى كه بنده غير اوييم. پس بايد از حاكميت غير او آزاد شد. 📙 تربیت کودک، ص ۱۲ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈بازی همان بازیست ✴️ «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِی الأَمْوالِ وَ الأَوْلادِ». زندگى دنيا بازى و سرگرمى و زينت و فخر فروشى و زياده طلبى در ثروت‏ها و فرزندان است. ✴️ زندگى بازى است با توپ و عروسك و چرخ و ماشين و كبوتر و بلبل و تمبر و عكس و زن و درس و بحث و مدرك و مريد و مراد و خلق خدا و كتاب خدا. ✴️ زندگى بازى است، ما بازيگرهايى هستيم كه از بازى دست برنمى‌داريم نهايت، بازيچه ‏ها را عوض مى‏كنيم و متنوع مى‏كنيم. و با تنوع خود را فريب مى‌دهيم. ✴️ و علامت بازيگرى ما همين است كه فائز و سربلند نيستيم كه‏ خائض و فرو رفته‏ايم. و اين خطاب خداست كه به رسولش دستور مى‏دهد؛ «ذَرْهُم فى خَوضِهِم يَلعَبونَ». اينها در حال فرو رفتن هستند، بازى مى ‏كنند، اينها را رها كن. 📚 قیام، ص ۷۷ 🆔👉@cheshmeyejarie