❇️ در روايت آمده: يكى از اصحاب حضرت سجّاد علیه السلام نقل مى كند: شبى از شبها ديدم كه حضرت بار سنگينى را بر روى دوششان حمل مى كنند و مى روند.
❇️ در مسيرى كه مى رفتند، بار به زمين افتاد و ايشان نمى خواستند كه كسى متوجه شود. من آمدم و كمك كردم.
❇️ ديدم مقدار نان و خرمايى است كه حضرت آماده كرده اند تا تقسيم كنند. به ايشان گفتم اجازه بدهيد من بردارم.
❇️ حضرت اجازه ندادند و فرمودند:«هر كس بايد بارِ خودش را خودش بردارد».
❇️ شخص مى گويد با حضرت تا اطراف شهر آمديم. ديدم ايشان نان و خرما را بدون سر و صدا بالاى سرِ عدّه اى كه از اهل سنّت بودند و شيعه نبودند، گذاشتند.
❇️ به ايشان گفتم:«يابن رسول اللَّه، ايشان كه از شيعيان نيستند؟!» حضرت فرمودند:«اگر از شيعيان بودند كه نمك غذايمان را هم تقسيم مى كرديم».
📚 روزهاى فاطمه، ص 40
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 براى بعضى از دوستان كه براى ايتام كارگشايى مى كرد، حكايتى نقل كردم از جوانمردى كه در كار ماشين بود و از تبار بنى هندل، ولى لوطى بود و دريا دل.
💟 اين جوانمرد دوستى داشت كه در تصادفى رفت و خانواده ى سنگينى باقى گذاشت با فقر و نياز و آبرودار. جوانمرد با خود فكر كرد كه چطور به اين عزيزان امكانى برساند كه ذليل نشوند و بر خاك نيفتند؟
💟 به نتيجه اى رسيد و تصميمى گرفت. پس از مدتى به سراغ آنها آمد و با سخنى براى آنها از سرّى پرده برداشت، كه پدر شما پول زيادى به من قرض داده بود و بر من منّت گذاشته بود كه هر وقت دستم باز شد بازگردانم.
💟 حال رفته است و از من هم سندى ندارد، من گرفتارم از شما خواهش مى كنم كه آبرويم را نگهداريد و اين بدهى و دين سنگين را ماهيانه از من بگيريد، من هم جبران مى كنم و بعدها از خجالت شما بيرون مى آيم.
💟 آن خانواده هر ماه باعزّت و حتى خشونت بر سر جوانمرد بانگ مى زدند كه معطل نكن و مردانگى را به نامردى پاسخ مده.
💟 و هنوز هم پس از سالهاى سال نمى دانند كه جوانمرد هيچ بدهى نداشته و بخاطر راحتى يتيمها و خانواده ى بى سرپرست اينگونه خود را وامدار نشان داده بود و در گرو گذاشته بود.
📚چهل حدیث، ص 134
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 اين سفسطه و اين منطق كه اگر خدا مى خواست خودش به اينها مى داد:«أَنُطعِمُ مَن لَو يَشاءُ اللّهُ أطعَمَهُ»؛ آيا كسانى را خوراك بدهيم كه اگر خدا مى خواست به آنها مى خورانيد؟
🔷 اگر خدا مى خواست كه شكمها را سير كند، خودش بهتر مى توانست و اين سفسطه درست بود، اگر هدف در انفاق همين بخور و بخوران، بنوش و بنوشان بود، اين حرف جوابى نداشت.
🔷 اما، نه هدف اين است كه شكمى سير شود و نه خدا اين را مى خواهد. او مى خواهد دو دسته، خودشان را بارور كنند، يكى با دادن و ديگرى با روى نينداختن. يكى با شكر و ديگرى با صبر.
📚 فقر و انفاق، ص 82
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌👈 او منتظر ماست.
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دل باغبانمان را شاد نکردیم
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ استاد صفایی رحمة الله علیه هنر زیادی در بهره بردن از فرصتهای کوچک برای هدایت داشت.
♦️ دوستی می گفت: برای بازی فوتبال به بیرون شهر می رفتیم.
♦️ یک بار زمین بازی عوض شده بود و ایشان احتیاج به راهنمایی داشت.
♦️ من سر دو راهی ایستاده بودم و بچه ها را راهنمایی می کردم که از کدام طرف بروند.
♦️ ناگاه حاج شیخ سوار بر ترک موتوری از راه رسید و توقف کرد. گفتم: از این طرف.
♦️ ایشان تأملی کرد و گفت: چه خوب است انسان بر سر دو راهی بایستد و آدم ها را راهنمایی و هدایت کند.
📚 مشهور آسمان ص ۱۰۰
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 سعى كن با آنچه يافته اى زندگى كنى و با شكر، باعث زيادى نعمت معرفت خود گردى.
🔶 چون در حديث است:«مَنْ عَمِلَ بِما يَعْلَمُ عَلَّمَهُ اللَّه ما لَمْ يَعْلَم»؛ كسى كه به آنچه آموخته، عمل كند، خدا به او، آنچه را كه نمى توانست بياموزد، مى آموزاند.
🔶 امّا اگر كفر كردى و ناسپاس شدى، مطمئن باش كه از آگاهى ها و معرفتهاى موجودت هم بهره مند نخواهى شد؛ كه در اين آيه آمده:«خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ».
🔶 دل و گوش و چشم تو، كه منابع معرفت و آگاهى تو هستند، بر اثر كفر و ناسپاسى، مختوم مى شوند و مُهر مى خورند و از كار مى افتند تا آنجا كه تو ديگر از آنچه مى بينى و احساس مى كنى، بهره مند نمى شوى و استفاده نمى كنى.
🔶 نامه های بلوغ، ص 70
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ تنها دود چراغ خوردن و خواندن و بلعيدن كتابها كارگشا نيست.
♦️ بايد با آنچه كه يافته اى زندگى كنى. و بايد بر روى آگاهى و شهادتت به پا بايستى. «وَالَّذينَ هُمْ بِشَهاداتِهِم قائِمُون».
♦️ هدايتى كه براى محسنهاست به متقين نمى رسد. و هدايتى كه براى متقين است به مؤمنين نمى رسد.
♦️ هر كدام هنگامى كه جارى شدند و با شكر به مرحله ى بالاتر رسيدند، مى توانند برداشت بيشترى داشته باشند.
📚 تطهیر با جاری قرآن، ج 1، ص 25
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ مايى كه آگاهى يك عمر را داريم هنگامى كه حركت يك لحظه را نداشته باشيم، در نتيجه با نعمتها بازى كرده ايم، در حالى كه بايد با نعمتها كار مى كرديم.
♦️ و نكته اين است كه بازیگرى با نعمتها نه تنها باعث محروميت توست كه ديگران را هم زده مى كند.
♦️ كسانى كه با دارو بازى مى كنند نه تنها خود شفا نمى گيرند، كه اين داروها را از ديگران هم جدا مى سازند.
♦️ بازى با كلمه ها و حرفهاى خوب همين تكاثر و بازيگرى است كه ديگران را زده و محروم مى كند و تو را مسؤول، كه:«لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ».
📚 تطهیر با جاری قرآن، ج 3، ص 223
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 كسانى كه به اندازه تمامى عمرشان آگاهى به دست آورده اند، ولى به اندازه يك لحظه هم گامى برنداشته اند، بدانند كه همين آگاهى ها، اغلال و زنجيرهاشان مى شود و آنها را خُرد و خسته مى كند.
💟 اينكه مى بينيد با بارى از معلومات و مطالعات و آگاهى ها، هر كدام فرعونى شده ايم و آشكار و پنهان، دعواها داريم، به همين خاطر است كه آگاهى يك عمر را به دوش گرفته ايم، ولى حركت يك لحظه را هم نداشته ايم. بارى كه بازده نداشته باشد، چه كمرها كه نمى شكند!
📚 حرکت، ص 23
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 اگر انسان با شناخت و بينشى كه يافته است، زندگى كند؛ يعنى با آنچه فهميده، حركت و تمرين كند، مى تواند بارهاى سنگين را بردارد.
🔷 ما آگاهى يك عمر را پيدا مى كنيم، ولى حركت يك روز را هم نداريم. اينجاست كه اين آگاهى، خود بار و وبال ماست، غل و زنجير ماست: «وَ جَعَلْنَا الاغْلالَ فِى أعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا»؛با اين چشم پوشى از آگاهى، زنجيرها بر گردن انسان انداخته مى شود.
🔷 آدمى، از لحظه اى كه به «آگاهى» مى رسد، بايد با آن كار كند، «تمرين» كند.
🔷 منى كه امروز فهميدم بايد اين لقمه را بدهم، اگر ندهم، فردا كه بايد از سر سفره ام بگذرم، نمى توانم. بعد نوبت اين مى رسد كه خانه ام را بدهم، نمى توانم. جانم را بدهم، نمى توانم.
🔷 و چون قبول دارم و مى خواهم آن را انجام دهم، ولى نمى توانم، رنج مى برم و زير فشار وجدان، خرد مى شوم. شوخى نيست!
🔷 كسى مى تواند از يك لقمه بگذرد كه تمرين داشته باشد. اينجاست كه رفته رفته، توانايى گذشت از لقمه اى ديگر را هم پيدا مى كند و مى تواند سفره اش را بدهد، مى تواند از سر هستى اش بگذرد. مى تواند در متن معركه ها پا بر جا و استوار باشد.
🔷 و كسى هم كه فهميد، ولى اقدامى نكرد، اين چشم پوشى و كفر، در او فسادى به وجود مى آورد و او را آماده مى سازد تا رفته رفته، حتى از لقمه دوست هم نگذرد و به او هجوم آورد و از او بگيرد.
🔷 كه داستان آدمى، داستان لحظه است. داستان تصميم اوست. داستان انتخاب اوست. وقتى يك آگاهى برايت مى آيد، اگر اعتنا نكنى، سياهى مى آيد و رفته رفته افت مى كنى تا حدى كه مى توانى سر ميز مشروب هم بنشينى.
💟 آگاهى بدون علاقه، عامل حركت نيست و حركت بدون تمرين هم امكان پذير نيست.
💟 اين سه؛ يعنى آگاهى و علاقه و تمرين، پشت سر هم قرار مى گيرند.
💟 كسى كه آگاهى و فهمى را پيدا كرده، اين آگاهى در او عشق و علاقه اى به وجود مى آورد و اين عشق، در او حركت و عمل را محقق مى سازد.
💟 البته اين حركت و عمل، تمرين مى خواهد و كار با عجله و شتاب، به سامان نمى رسد.
📚 حرکت، ص 163
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 خيال مى كنيم خيلى مهم هستيم؛ چون فقط مى دانيم، در حالى كه دانستن، مسأله اى را حل نمى كند.
🔶 خيال مى كنيم همين كه مى دانيم كسانى بالاى كوه رفته اند، ما هم مى توانيم برويم.
🔶 دانستن را با توانستن خلط مى كنيم. در اين هنگام است كه غرور ما را مى گيرد و مى گوييم: «ما با بزرگان بوديم، با كسانى كه شبها اين جور بودند، روزها اين جور بودند».
🔶 بايد پرسيد: تو آنها بودى، يا با آنها؟ همين كه با آنها بودى، مانع تو شده؛ چون باعث غرور تو شده است.
📚 حرکت، ص 165
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 ما چشمان خود را باز نمى كنيم؛ چون مى دانيم اگر باز كنيم، اول درگيرى و بحران است. مى گوييم: «حالا ولش كن، بگذار نفهميم».
🔷 غافل از اينكه كسى كه مى داند نفهميده، ديگر نمى تواند نفهم برود، ديگر مستضعف نيست.
🔷 مستضعف كسى است كه در باطل است، ولى خيال مى كند آنچه دارد، حق است.
🔷 مستضعف كسى است كه اختلافها را نشنيده يا اختلافها را شنيده و دنبال آنها رفته، ولى به نتيجه غلط رسيده؛ مثل مسيحى و يهودى و مشركى كه خيال مى كنند حق همان است كه آنها دارند.
📚 حرکت، ص 198
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 معرفت و علم آدمى بر فرض كه ريشه بگيرد و سر بر دارد مى تواند با غفلت، كفران، با كفر به نابودى باز گردد و مختوم و مغفول شود.
💟 كسانى كه با آگاهى خود كار نكرده اند گرفتار محروميت مى شوند.
💟 در روايتى از أميرالمؤمنين علیه السلام آمده است كه بسيارى از مردم ستاره ها را مى بينند ولى از آن راهياب نمى شوند.
💟 كسانى راهياب مى شوند كه دراسة داشته باشند و با ذكر مستمر و حفظ آن، مجارى و منازل آنها را بشناسند. علم با ذكر مستمر، به عهد و به عمل منتهى مى شود.
📚 وارثان عاشورا، ص 182
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌👈 امضای پرونده حضرت سلیمان توسط خداوند متعال
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 حضرت على علیه السلام مى فرماید: كسانى كه كم مى دانند و مى خواهند زياد ياد بدهند.
🔷 كسانى كه ريشه ندارند و مى خواهند ميوه هاى سنگين را به سر گيرند، مى شكنند و خُرد مى شوند.
📚 حرکت، ص 207
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 آنها كه بيشتر از علم خويش خيز برمى دارند جز به درگيرى ها و اختلافها و قيل و قالها نمى رسند.
🔷 آنها كه با بالهاى ضعيف، شور پرواز مى گيرند، جز به مرگ دست نمى دهند.
📚 روش نقد، ج 3، ص 18
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ تمام سؤالهاى يك كودك در روز اول مدرسه رفتن، حل نمى شود، در حالى كه طرح اين سؤالها براى كودك ضرورى است.
♦️ حتى اگر كودك خود كنجكاو نبود و سؤالى طرح نمى كرد، بايد براى او سؤالهايى مطرح بشود و جواب آن به دوره هاى بالاتر حواله گردد.
♦️ با اين روش، ظرفيت فكرى كودك توسعه مى يابد و شوق بزرگ شدن و رشد كردن و زندگى را پشت سر گذاشتن، در او پا مى گيرد.
♦️ اين چنين كودكى با اميد به آينده گامهاى بلندترى برمى دارد و به خاطر رسيدن به آگاهى، تلاشهاى بيشتر و توجه هاى عميق ترى مى كند.
♦️ مگر آنكه لوس و بى ظرفيت بار آمده باشد كه بخواهد زود برايش همه چيز را مهيا كنند و خواسته هايش را تأمين نمايند كه اين چنين كودكى درمانش همين واگذار كردن و ضربه زدن و به استقلال و شخصيت رساندن است.
📚 روش برداشت از قرآن، ص 67
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 آن چه جهل را از بين مى برد، تنها علم نيست؛ كه علم است و حلم.
💟 در دعا آمده: «اللّهُمَّ اقْسِمْ لِى حِلْماً يَسُدُّ عَنّى بابَ الْجَهْلِ»؛ از تو حلمى را مى خواهم، نه علمى را، كه باب جهل را بر روى من ببندد.
💟 گاهى نمى دانم كه چاله اى وجود دارد ولى با حلم و تأنّى خودم، چاله را پيدا مى كنم.
💟 از طرفى هم گاهى مى دانم كه جلوى پاى من چاله اى وجود دارد ولى با شتاب و عجله ام، گرفتار مى شوم و در چاله مى افتم.
📚 دعاهاى روزانه حضرت زهرا، ص 101
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 ما اگر مرز ميان سه حالت را در هم نريزيم، آن وقت به انصاف علمى رسيده ايم.
🔶 آنچه را كه مى دانيم هست، بپذيريم
🔶 و آنچه را كه مى دانيم نيست، نفى كنيم
🔶 و آنچه را كه نمى دانيم، نه نفى كنيم و نه بپذيريم؛ كه نفى و اثبات هر دو نيازمند علم هستند.
📚 روش نقد، ج 4، ص 91
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✴️ تو ضعفهايت را در معاشرتهايت مى شناسى، نه اين كه معاشرتها به تو ضعفى بدهند.
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 امیر دنیا باش، نه اسیر دنیا
🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری
💟 استاد صفایی رحمة الله علیه می گفت: عشق امام زمان علیه السلام، برداشتن بارهای اوست؛ چون عاشق، امر معشوق را عهده دار می شود.
💟 می گفت: اگر به من بگویند امام زمان علیه السلام در دو خیابان آن طرف تر ایستاده است و در همان حال جوانی از من پرسش داشته باشد، من نزد آن حضرت نمی روم.
💟 چرا که آن وقت حضرت مرا توبیخ میکند: چرا سر پست خودت نایستاده ای.
📚 مشهور آسمان ص ۹۵
🆔👉 @cheshmeyejarie
❇️ چنان که مرسوم است برخی اشکال می گیرند که چرا طلبه ها کار یدی نمی کنند و حال آنکه حضرت علی کار می کرد
✅ استاد صفایی فرمود:حضرت علی علیه السلام که روی زمین کار می کرد، به این خاطر بود که او را از کار کردن روی استعدادها محروم کرده بودند و گرنه هرگز آدم ها را رها نمی کرد.
❇️ یکی از برادران طلبه که گویا دل آزردگی زیادی از برخورد برخی بی انصاف ها داشت پرسید: راستی به نظر شما مفت خور کیست؟
✅ فرمود: مفت خور کسی که مشغول انجام تکلیف نباشد. اگر پزشکی بتواند پزشک تربیت کند، ولی تعلیم را رها کرده و مطب باز کند که خود را تأمین مالی کند، بر مسند وظیفه ننشسته است.
📚 مشهور آسمان ص ۱۶
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ چرا دنیا با غم قاطی شده است⁉️
🎤👈 استاد علی صفایی حائری
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ ما مسئوليم؛ چون داراييم. مسئوليت بر اساس توانايى است نه آگاهى؛ «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إلاّ وُسْعَها».
♦️ و نوع مسئوليت ما، وابسته به اهميت كارها و ضرورت نيازها و استعداد و توان ماست.
♦️ در اين قرن وحشى، شديدترين نيازها، نياز جهت دادن و شكل دادن و كشف كردن استعدادهاست. نياز رهبرى كردن و تربيت نمودن و بارور ساختن است.
♦️ تربيتى كه مسخ انسان نباشد و نفى او نباشد، داغ كردن، شاخ و برگ دادن و به آغوش كشيدن نباشد، بلكه روشنى دادن باشد و ريشه دادن و زمينه فراهم آوردن.
♦️ آن مربى و رهبرى كه فقط يك راه پيش پاى افرادش مى گذارد، هر چند اين راه، راه خوبى ها باشد، به آنها ستم كرده است، كه بايد دو راه را نشان داد و بايد زمينه انتخاب را فراهم نمود؛ «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ».
♦️ آنگاه با آنهايى كه راه را انتخاب كرده اند در برابر آنها كه سنگ راه شده اند، ايستاد.
📚 تربیت کودک، ص 18
🆔👉 @cheshmeyejarie