eitaa logo
چشمه جاری
524 دنبال‌کننده
731 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 بچه نباش؛ فرار نکن بلکه استفاده کن. 🎤👈 حاج آقا عالی 🆔 👈 چشمه جاری
🔷 ماندن در راه، كم از عقب‏گرد نيست. كسى كه در يك كلاس مى‏ ماند، به اين معنا نيست كه در همان كلاس باقى مانده است. 🔷 در كاروانى كه در حال حركت است، توقف و ماندن، از دست رفتن و بدست گرگ‏ها افتادن است. در يك مجموعه وقتى توقف كنيم، از مجموعه‏ عقب خواهيم افتاد. 🔷 توقف ما، برابر است با بازگشت و عقب‏گرد ما و اين وحشتناك است. در روايات آمده است: «مَنْ اعْتَدَلَ يَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ»؛ اگر كسى دو روزش با هم مساوى بود، مغبون است. 🔷 تساوىِ دو روز، غبن آدمى است؛ چون ماندن و توقف، حتى به اندازه دو روز، عقب‏گرد و غبن و محروميت را به همراه دارد. 📚اخبات، ص 73 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✴️👈 فرزند کمتر یا بیشتر⁉️ ✅ آن روزها همه جا پر بود از تبلیغات «فرزند کمتر زندگی بهتر». از رادیو و تلویزیون گرفته تا تابلو های که در خیابانها و بیمارستان ها؛ خود نمایی می کرد. ✅همه و همه در حال ترویج همین فرهنگ بودند. مدت ها با خودم فکر می کردم که آیا زیر بنای این حرف درست است یا نه؟ ✅ حاج آقا صفایی رحمة الله علیه در حالی پسرش هادی را بغل گرفته بودند وارد شده و پس از احوالپرسی؛ به بازی با او پرداختند. ✅ در همین حال از شیخ پرسیدم: ببخشید حاج آقا بالاخره فرزند کمتر زندگی بهتر، یا فرزند بیشتر زندگی بهتر⁉️ ✅ حاج شیخ گفت: اگه بتونی از پس تربیتشون بر بیای ده تاش هم کمه، اما اگه نتونی، یکیش هم زیاده. 📚 رد پای نور، ج ۳ ص ۱۷ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه 🔷 كودك انسان، مانند بچه ساير حيوانات نيست. فقط شكم و بدن نيست تا براى توليدش منتظر درآمد و خوراك و لباس باشيم؛ همين كه بودجه بود، قطارشان كنيم و همين كه تنگدستى پيش آمد شعار بدهيم، اولاد كمتر، آسايش بيشتر ... 🔷 كودك گذشته از آن كه شكم و بدن دارد؛ يعنى گذشته از احتياجاتى راجع به خوراك و پوشاك و مسكن و ... صاحب مغز و داراى فكر و روح است و بايد به تربيت اين دو قسمت هم پرداخت. بايد اين گونه مسائل را هم در نظر گرفت. 🔷 و براى اين چنين تربيتى، اگر پدر و مادر، آمادگى و شناخت داشته باشند، عوامل تربيتى و نيازها و طرز برآوردن نيازهاى كودك را شناخته باشند، مى‏ توانند هفتاد تا فرزندش را هم تربيت كنند، در غير اين صورت‏ از عهده يك نصفه ‏اش هم بر نمى‏ آيند. 📚 تربیت کودک، ص ۵۳ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 تولدی دوباره 🔷👈 فصل سوم سیر مطالعاتی آثار استاد صفایی رحمة الله علیه 🆔 کانال 👈 چشمه جاری ‌
✅👈 قلعه امن 💠 یکی از شاگردان خوب و قدیمی استاد صفایی رحمة الله علیه گفت: درس کفایه (کتاب درسی حوزه) را نزد استاد در منزلشان می خواندیم. 💠 یکی از روزهای زمستان که ایشان کرسی را هم به پا کرده بود، ناگهان کتاب را بست و نگاهش را به پنجره دوخت؛ برف در حال بارش بود، سپس با بیانی مشفقانه گفت: بچه ها قدر ایمان را بدانید، ایمان قلعه امن است. 💠 درست مثل حالا که بیرون برف می بارد و سرد است، ولی ما هرگز احساس ناراحتی نمی کنیم؛ چون در پناه گرمای کرسی هستیم و تازه هر چه بیشتر ببارد و سردتر سود، ما حس مطبوع تری داریم. 💠 ولی کسی که ایمان ندارد، زیر بارش ناراحتی ها و بن بست سرد کفر، درهم می شکند. 📚 مشهور آسمان، ص ۱۵۹ 🆔 کانال👈چشمه جاری
✅👈 عوامل تربیتی کودک 🔷 در صورتى كه پدر و مادر، هدف تربيتى داشته باشند، براى سازندگى و تربيت كودك و بلوغ به آن هدف مى‏ توانند از عوامل: تقليد، رقابت، قهر، ترس، محبت و احسان‏ و تشويق و توجه و پاداش و ... استفاده كنند. 📚 تربیت کودک، ص ۵۴ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅👈 عامل اول: تقليد 💠 كودك اصولاً داراى غريزه تقليد است و اين غريزه از شعبات غريزه كمال جويى و قهرمان پرستى است. كودك وقتى كه چشم باز مى‏كند و پدر نيرومند و نان آور خود را مى‏ بيند، خود به خود شيفته او مى‏ شود و به تقليد از او مى‏ پردازد، به شرط آن كه اين شخصيت پدر سوراخ برندارد و مورد تحقير مادر و ديگران قرار نگيرد و يا تا سطح شخصيت كودك پايين نيايد. 💠 پدرانى هستند كه خود را كوچك و خوار مى‏ سازند و يا پدر و مادرانى هستند كه يكديگر را در مقابل چشم فرزند مى‏ كوبند كه در نتيجه هيچ كدام‏ نمى‏ توانند قهرمان و الگوى محبوب كودك باشند، اينجاست كه كودك به ديگران رو مى ‏آورد و يا به خود پناه مى‏ برد. 💠 در صورتى كه به خود پناه برد، گرفتار روح انزوا و غرور و خود بينى مى‏ شود و در صورتى كه به ديگران رو بياورد، خطر اشتباه در انتخاب الگو زياد است و چه بسا به هلاكت و نابودى و فساد بكشد. از اين رو پدر بايد شخصيت خود را حفظ كند و مادر بايد شخصيت پدر را نگه دارد و در اين الگو خدشه ‏اى وارد نسازد. 💠 و البته اين به اين معنا نيست كه پدر مانند برج زهر مار باشد و ديگر لبخند نزند و حرفى نگويد كه نكند شخصيتش سوراخ شود، نه، پدر با شخصيت مى ‏تواند حتى هنگام شوخى و بازى و بگو و بخند، عظمت خود را داشته باشد، حتى هنگامى كه فرزندش بر سر و رويش مى ‏پرد اين عظمت را حس كند. پدر با شخصيت مانند كوه است، حتى هنگامى كه بر سر او پا مى‏ گذاريم، در دل از او وحشت داريم و از بلنديش مى ‏هراسيم. 💠 خلاصه اين روحيه تقليد مى ‏تواند بزرگترين عامل تربيتى باشد كه كودك را به سوى خوبى‏ ها و بدى‏ ها بكشاند. در صورتى كه پدر خود تربيت يافته باشد و مؤدب باشد و معتقد و هدف‏دار باشد اين تربيت‏ها و اعتقادها و هدف‏ها به كودك منتقل مى‏ شود. 📚 تربیت کودک، ص ۵۴ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 مادام كه فرزند در خانه است، تنها با مراعات پدر و مادر كار تمام است و همين كه پا به بيرون مى‏ گذارد و با ديگران محشور مى‏ شود، پدر و مادر بايد به جز مراعات سابق، به بت‏ها و مرجع تقليدها و الگوهاى ديگر كودك نيز توجه داشته باشند. 💠 از آن‏ها كه مى‏ توانند الگوى خوبى باشند، تمجيد كنند و از آنها كه نمى‏ توانند، با زرنگى انتقاد كنند، تا اين كه وازدگى در فرزند به وجود بيايد. 💠 اين غلط است كه با زور كودك را از چنين شخصيتى محبوب جدا كنند؛ چون اين جدايى جز عطش و علاقه چيزى زياد نمى‏ كند و هر چه فرزند بزرگ‏تر شود، بيشتر به خود فرو مى ‏رود و از پدر و الگوى سابقش فاصله مى‏ گيرد. 💠 در اينجاست كه پدر بايد فرزند را با الگوهاى بزرگتر و شخصيت‏هاى عظيم ‏تر آشنا كند و آنها را براى او ترجمه نمايد، وگرنه فرزند خود سرانه به اين كار دست مى ‏زند و با اشتباه‏هاى خود، فسادهايى به بار مى‏ آورد و از دست مى ‏رود. 💠 البته اين در صورتى است كه پدر يك شخصيت معمولى باشد وگرنه شخصيت‏هاى فوق العاده مى‏ توانند تا آخر الگوى قابل اطمينان و محبوبى باشند. 💠 اوائل بلوغ پدر و مادر بايد با آگاهى‏ هاى كامل جاى تقليد كور كورانه را با شناخت‏ها و آگاهى ‏ها عوض كنند و حتى فرزند را در تقليد كردن و بدون برهان و تحقيق پذيرفتن و دنبال كسى رفتن سرزنش كنند و به او حالى كنند كه تو بايد با شخصيت و بيدارى تمام، از آن چه مى‏ شنوى و مى‏ بينى استفاده كنى و نتيجه بگيرى و اگر دنبال حرفى و شخصيتى مى ‏روى اين‏ تقليد و پيروى، استدلالى و منطقى باشد، نه از روى ترس و عادت و يا نبود شخصيت و يا خامى و نپختگى. 📚 تربیت کودک، ص 54 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷👈 عامل دوم: رقابت‏ 🔶 تقليد، شخصيت كودك را بزرگ كردن بود و رقابت شخصيت كودك را تحريك كردن است و اراده كودك را بارور كردن است. در نتيجه، تحريك‏هاى عقده آور و مقايسه ‏هاى تحقير كننده را نمى‏ توان به حساب رقابت گذاشت؛ مثل اين كه بگويند: خاك بر سرت! تو هيچى نمى‏ شوى! تو خرى! تو بدبختى! تو نمى‏ توانى فلان كار را انجام دهى، ولى محمود پسر خاله‏ ات انجام داده و يا حسن برادرت فلان كار را كرده. 🔶 اين گونه گفتگوها شكستن شخصيت كودك است و جز ايجاد دشمنى و حسادت بين كودكان نتيجه‏ اى ندارد و در واقع اين رقابت نيست، بلكه تلقين ضعف و زبونى و تحقير است. تو از فلانى زرنگ‏ ترى، تو با استعدادترى، تو مى ‏توانى بهتر از او باشى، ولى بى‏ حال و سر به هوا و بازيگوش هستى. 🔶 ببين فلانى نصف لنگ تو نيست و اين كارها را انجام داده، تو كه به اين بزرگى و به اين زرنگى هستى، چرا اين جا نشسته ‏اى؟ اين طرز گفتگوها كودك را با استعدادها و ظرفيت‏هايش آشنا مى‏ كند و حركت مى‏ دهد و جلو مى ‏راند. 🔶 پدر و مادر آگاه مى ‏توانند با داستان‏هايى كه از خود مى ‏گويند، كودك را رقيب خود كنند و به حركت وا دارند و اين نوع رقابت؛ چون از تقليد هم كمك مى ‏گيرد، كارگرتر است. 🔶 خلاصه، رقابت در كودك، كم يا زياد وجود دارد، مربى بايد اين حس را پرورش دهد و تحريك كند و براى كودك رقيب‏هايى بتراشد كه در تمام دوره ‏ها با رقابت و به خاطر رقابت با آنها حركت و جنبش زيادترى از خود نشان دهد و قدم‏هاى بلندترى بردارد. 🔶 مربى بايد به كودك شخصيت بدهد و او را با شخصيت‏هاى بزرگ همانند كند تا اين كه كودك نيرو بگيرد و به خود مطمئن شود و از ركود خود وحشت كند و جلوتر بيايد. 🔶 اين شخصيت دادن از تعريف استعدادهاى كودك و يا عظمت دودمان و يا عشيره و فاميل و يا كشور و وطن مى ‏تواند ريشه بگيرد و آن رقيب تراشيدن‏ها نبايد با تحقير و نفى كودك آلوده شوند. 📚 تربیت کودک، ص 57 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅👈 عامل سوم: ترس و مجازات‏ 🔷 ترس احساسى است كه در انسان نيروهايى را به حركت وا مى‏ دارد و او را به كارهايى وادار مى‏ نمايد و به نيرنگ‏ها و فرارها و يا به حركت و پيشرفت و پرهيزكارى و كنترل هوس‏ها مى ‏انجامد، و گاهى اين احساس باعث از دست دادن نيروها و شكست روحيه و ظهور جنون است. 🔷 و به همين خاطر است كه عامل ترس پيچيدگى و مشكلاتى دارد و چه بسا دچار افراطها و تفريطهايى بشود. آنچه را كه نمى ‏توان به طور كلى نفى كرد، لزوم اين احساس براى تكامل شخصيت است. 🔷 ترس‏ها تا اندازه زيادى از اميدهاى دور و دراز و لوس‏گرى‏ ها و تيز بازى‏ها و خامى‏ ها و سركشى‏ها جلوگيرى مى ‏نمايد. شخصيتى كه بى‏ باك و نترس بار مى ‏آيد و از هيچ چيز واهمه ‏اى ندارد، شخصيتى فاسد و خطرناك خواهد شد كه حتى هلاكت خود و اجتماعش را به چيزى نمى‏ گيرد. 📚 تربیت کودک، ص ۵۸ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 اصولاً نبود ترس به خاطر نبودن تعلق و نبود علاقه است، به خاطر آزادى و وارستگى از همه مسائل است. كسى كه از هيچ چيز نمى‏ ترسد، اگر برايش دلبستگى به چيزى آمد و علاقه به موضوعى پيدا شد، آنچه عامل از دست رفتن و جدايى از محبوب مورد علاقه ‏اش مى‏ شود، همان باعث و عاملِ تهديد و ترس و وعيد، مى ‏گردد. 💠 و چون انسان با عشق آفريده شده است، پس يك شخصيت معتدل نمى ‏تواند بدون محبوب و بدون علاقه باشد؛ علاقه به نفس، به حيات، به خوبى ‏ها و به كمال‏ها و جمال‏ها. و در نتيجه اين شخصيت وابسته و متعلق، نمى ‏تواند بدون ترس و خالى از اين احساس باشد. 💠 و اين ترس باعث كنترل و پرهيزكارى و خوددارى از كارهايى است كه محبوب را از دست مى‏ گيرد و باعث‏ آمادگى و سازندگى عواملى است كه به محبوب مى ‏رساند. 💠 البته اين سازندگى ‏ها و اين خود دارى‏ ها و كنترل‏ها، وابستگى كاملى به نوع ترس و مقدار ترس و شخص دارند؛ اگر ترس از جرم و مخالفت قانون باشد، نه از شخص و از قلدر و از ظلم و اگر ترس در زمينه وابستگى و علاقه باشد و اگر به مقدار طبيعى و لازم باشد و اگر شخص ترساننده هميشه يك بعدى و خشن و شخص ترسانده شده، هميشه تو سرى خور و تحقير شده نباشد، اين ترس جز حركت و كنترل و خوددارى و سازندگى، نتيجه‏ اى ندارد. 💠 آنجا ترس باعث فرار و نيرنگ و خيانت و دروغ مى ‏شود كه مداوم بوده و ترساننده يك بُعدى باشد و ترسانده شده، علاقه‏ اى نداشته باشد و محبتى نديده باشد. 💠 لذا دستور است كه هنگام تهديد، يكى بترساند و ديگرى اين ترس را توجيه كند و اين عمل را توضيح دهد و كودك را از جرم خود آگاه كند و به او محبت نمايد. و باز دستور است كه اگر ترس و كتك مفيد نيفتاد، از عامل ديگرى استفاده شود. 📚 تربیت کودک، ص ۵۹ 🆔 کانال👈 چشمه جاری