eitaa logo
چشمه جاری
522 دنبال‌کننده
723 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 هنگامى كه انسان گرفتارى‏ ها و سختى‏ ها و مسائل موجود در راهى را براى رسيدن به هدفى در نظر بگيرد، ناچار آماده شده و توانايى درگيرى و حتى بهره ‏بردارى در او بوجود مى ‏آيد. 🔶 اما هنگامى كه مسائلش را نشناخته باشد، با برخورد ناگهانى به مشكلات و سختى ‏ها غافلگير مى ‏شود و ضربه مى‏ خورد و عقب مى‏ نشيند. توجه به مشكلات خود باعث مجهز شدن و درگير شدن و استفاده كردن مى ‏شود. 🔶 هنگامى كه من مى ‏دانم ازدواج و يا مسافرت به تهران چه سختى ‏هايى دارد از اول وسائل رفاهيم را برمى ‏دارم و يا توانايى بدنم را مى‏سنجم و حركت مى ‏كنم. 🔶 و هنگام برخورد آماده‏ ام و منتظرم و تحمل‏ مشكلى كه در انتظارش بوده ‏اى خيلى آسان‏تر از برخورد با مشكلِ از راه رسيده و ناگهانى است. 📚 استاد و درس، ص 39 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ در هنگام مشورت نبايد اسير برداشت‏ها و حرف‏ها بود، بايد ملاك‏ها را بدست آورد و بايد از اطلاعات و آگاهى ‏هاى ديگران بهره ‏مند شد و آن‏ها را سنجيد و سپس انتخاب كرد. ❇️ مشورت چشم خود را كور كردن نيست، بلكه از چراغ‏هاى ديگر بهره گرفتن است. ❇️ اين اشتباه است كه با امر و نهى ديگران حركت كنيم. چه بسا آنچه كه ملاك نهى است باعث حركت من و تشويق من باشد؛ چون شرايط و موقعيت‏ها و محيطها يكسان نيست. 📚 مسئوليت و سازندگى، ص 30 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ انسان مجبور است كه آزاد باشد و اين همان تعبير دقيقى است كه امام مطرح مى‏ كنند: «لا جَبْرَ وَ لا تَفْويِضَ بَلْ امْرٌ بَيْنَ الامْرَيْنِ»؛ يعنى انسان هر دو را دارد. ✅ انسان مجبور است كه آزاد باشد و چيزى است بين اين دو؛ يعنى جبر در اختيار و اختيار در عمل. 📚 حركت، ص 78 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 اين شيطان‏ها هستند كه براى مبارزه آماده شده‏ اند و سواره‏ ها و پياده‏ ها را تهيه كرده ‏اند و دسته به راه انداخته و لشكرهايى شكل داده ‏اند. 💠 و اين شيطان‏ها هستند كه از راه‏هاى گوناگون شروع مى ‏كنند، حتى از راه عبادت، تو را بى‏ كار مى ‏كنند. مى‏ گويند نماز نخوان، مردم خيال مى‏ كنند كه تو ريا كرده ‏اى. و تو بى‏ خيال براى اينكه ريا نكنى، نمازت را نمى‏ خوانى و يا نماز شب را كنار مى ‏گذارى. 💠 غافل از آنكه تو به خاطر مردم نماز نخوانده ‏اى و گرفتار اين رياى منحوس‏تر شده ‏اى. آخر با گفتن مردم و خيال آنها، تو ريا كار نمى ‏شوى. ريا هنگامى است كه آنها محرك تو باشند و در تو اثر بگذارند. 💠 استادى مى‏ گفت: شيطان دشمن است و براى دشمنى و مبارزه مى ‏كوشد تا ريشه‏ ها را بخشكاند و اگر نتوانست از ساقه مى‏ برّد و اگر نتوانست شاخه ‏ها را مى‏ شكند و اگر نتوانست آفت‏ها را به درخت مى ‏بندد و اگر نتوانست ميوه ‏هايش را مى‏ گنداند و حتى پس از جمع ‏آورى، محصول آن را مى‏ سوزاند و با غرور عجب آن را باطل مى ‏كند. 💠 اين شيطان است كه شك و وسوسه راه مى‏ اندازد و اگر نتوانست در اعمال دخالت مى‏ كند و اگر نتواست مى ‏كوشد تا حضور قلب را بگيرد. مى‏ كوشد تا نماز را به آخر وقت بيندازد. مى‏ كوشد تا هزار درگيرى و غفلت پيش بياورد. 📚 صراط، ص 110 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ امامت ادامه‏ ى رسالت است. در حالى كه‏ فقاهت زمينه ‏ساز امامت است، نه ادامه آن. ✅ كه امامت قطع نشده و برچيده نشده كه امام هست در حالى كه ديگر رسالتى و رسولى نيست. 📚 انتظار، ص 141 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 ولايت فقیه عهده ‏دار زمينه‏ سازى و دعوت و تربيت افراد و سازمان دادن به آن‏هاست. و در صورتی كه مردم آمادگى داشته باشند و پشتيبانى كنند ولايت و رهبرى با فقهاست، كه نمى‏ توان كنار نشست و به نظارت پرداخت. 🔶 به اندازه ‏اى‏ كه مردم مى‏ پذيرند و تحمل مى ‏كنند، حجت بر فقيه تمام مى ‏شود كه عهده ‏دار شود و رهبرى كند. «لولا حُضورُ الْحاضِرِ وَ قِيامُ الْحُجَّةِ بِوجُودِ النّاصِرِ لألْقَيْتُ حَبْلَها عَلى غارِبِها وَ لَسَقَيْتُ آخِرِها بِكاْسِ أوَّلِها». 🔶 آنجا كه پذيرش جهانى براى حكومت حضرت مهدى علیه السلام نيست، نمى ‏توان از پذيرش‏هاى مقطعى و منطقه ‏اى چشم پوشيد، بلكه بايد از اين امكان استفاده كرد و به زمينه ‏هاى بيشتر و گسترده‏ تر دست يافت. 🔶 ولى نمى‏ توان در اين مراحل به خويشتن دعوت كرد و از معصوم چشم پوشيد، كه دعوت به خويشتن و بالابردن پرچم و استقلال در حكومت، همان طاغوت تراشى و حمايت و دعوت به طاغوت است كه در روايات آمده: «كُلُّ رايَةٍ تُرْفَع قَبْلَ قِيامِ الْقائِمِ فَصاحِبُها طاغُوتٌ»؛ هر پرچمى و هر دعوت مستقلى پيش از قيام قائم دعوت طاغوت است و باطل است. 📚 تقیّه، ص 217 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 بر فرض ما خود را حق بدانيم و ضعف‏ها و كمبودهاى مسئولان نظام را دليل بطلانشان بشناسيم. بايد از حضرت على علیه السلام درس بگيريم. آنگونه حق را تقويت كنيم، كه باطل تغذيه نشود. و آنگونه باطل را بكوبيم كه حق بهره ‏مند گردد نه باطل ديگر. 💠 آنجا كه با تضعيف خلفا، مسلميه و سجاح حاكم مى‏ شوند و تمامى اسلام از دست مى‏ رود و يا شرق و غرب تورهايشان سنگين مى‏ شود، نمى ‏توانى، حتّى حق خودت را مطرح كنى. كه تو تمامى حق را به اين گونه، بر باد داده‏ اى. و راه را براى دشمن باز كرده‏ اى. 💠 ما كه در تاريخ‏مان جز حضرت على علیه السلام را انتخاب نكرديم، نمى ‏توانيم جز به حكومت علوى روى بياوريم و نمى ‏توانيم به آنچه كه هست قانع باشيم. ولى بايد آن طور بمانيم كه نردبان باطل‏ها نشويم و حق را طعمه باطل نسازيم. 💠 بلكه باید زمينه ‏ساز امامت معصوم باشيم. و از ولايت فقيه به امامت معصوم راه بگشاييم؛ چون اين ولايتى است كه با وكالت و انتخاب مردم و بناءالعقلاء و قراردادهاى اجتماعى و به عنوان امور حسبيه قابل توجيه است. 📚 انتظار، ص 150 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 اين حرف كه ديگران در شرايط امروز ايران بهتر مى‏ توانند كارگشا باشند يك شعار و يك فريب است. ولى اين حرف كه همين مسئولان مى ‏توانند بهتر از اين كار كنند، اين مطلوبى است كه رهبرى هم از آن‏ها مى‏ خواهد. و حتّى راه انتقاد را هم نشان مى ‏دهد. 🔶 و از اين گذشته، اين هم يك سؤال است كه من و تو در برابر كمبودها و نارسايى ‏ها چه بايد بكنيم، تضعيف كنيم، توجيه كنيم، يا به تكميل برخيزيم. 🔶 حقيقت اين است كه تضعيف، جنايت است. و توجيه حماقت و تكميل رسالت ماست. 📚 انتظار، ص 149 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 مشكلات موجود، نمى‏ تواند دليل عدم لياقت باشد و شكست ولايت فقيه را شهادت دهد. كه اين‏ها با اين همه مشكل دارند عرابه‏ اى را مى‏ كشند، كه ديگران از زير بارش فرار كرده بودند و با تمام حمايت‏ها، به خارج گريخته بودند. 🔷 ديگران حتّى با ائتلافشان و حتّى بدون كارشكنى و قيام مسلحانه‏ ى اين‏ها نمى‏ توانند، كارگردانى كنند. و اين مسئولان گرچه بايد از اشتباههايشان تجربه بگيرند و بهتر گام بردارند. 🔷 ولى ما نمى‏ توانيم موضع تضعيف و توجيه را داشته باشيم كه بايد تكميل كنيم. و كمبودها را پر كنيم هر چند اگر ما را نپذيرند و حتى كنار بزنند و حتّى اگر به چوب ببندند و به زندان بيفكنند. 🔷 كه ما نه با امر مسئولان كه با امر خدا مكلف هستيم. و نه در برابر اين‏ها كه در برابر او مسئوليم. 📚 انتظار، ص 150 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 آنچه كه امروز مقام رهبرى بر آن تكيه دارد كه حكومت اسلامى، نه يك كلمه بيش و نه يك كلمه كم، با همين ديد توضيح مى ‏يابد كه حكومت‏هاى موجود و سيستم‏هاى شناخته شده در رابطه‏ ى انسان و جامعه طرح شده‏ اند، نه در رابطه‏ ى انسان و هستى و انسان و نظام، آن هم انسانى مستمر و نظام مداوم. و اين است كه نمى ‏توانند با اين طرح حكومتى تركيب شوند و مونتاژ شوند. 🔷 تو يا بايد انسان را در جامعه مطرح كنى، آن وقت به اسلام احتياج نيست تا چه رسد به تشيع و يا انسان را در هستى مطرح كنى، آن وقت جز تشيع، اسلامى نيست و جز طرح حكومتى شيعى، طرحى اسلامى وجود ندارد. 📚 تو می آیی، ص 67 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه به آقای شرعی که پیام فرستاده بود که بیا با ما همکاری کن، گفته بود: کار مى ‏كنم‏ اما همکاری نه! 🔷 دلیلی ندارد همه زیر یک سقف و در یک سنگر کار کنیم. من برای شما نیرو تربیت مى‏ كنم‏ اما اینکه بیا مثلاً قاضی شوم، کار من نیست. من برای شما قاضی تربیت مى‏ كنم‏. 🔷 مى‏ گفت‏: این انقلاب بر روی افراد تکیه دارد که امام راحل قبل از سال ۴۲ آنها را ساخته است. باید حوزه ها نیروهای جدیدی بسازد که بتوانند بارهای انقلاب را به دوش کشند، آن هم بدون هیچ مزد و منت. «لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً». 📚 حکایت ها و هدایت ها، ص 44 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 تو از هر كس توقع ندارى كه مثل تو عمل كند و مثل تو موضع بگيرد. و اختلاف در عمل را دليل مخالفت‏ها حساب نمى ‏كنى و علامت دشمنى نمى‏ دانى. كه با توجه به وحدت جهت، اختلاف عمل خود مفيد است و رحمت است. 💠 ابوطالب حامى و دوست رسول است، اما يك بار هم پشت سر رسول به نماز نايستاد تا آنجا كه بسيارى از دوست و دشمن، او را كافر حساب كردند و مى‏ كنند. در حالى كه ابوطالب با نمازش پشت سر رسول، جبهه ‏ها را كم كرده بود و با استقلالش دشمن را به عكس‏ العمل‏هاى متفاوت وادار مى‏ كرد و در محذور مى‏ گذاشت. 💠 اين اختلاف عمل با توجه به اختلاف ضرورت‏ها و ضعف‏هاى هر كس، موضع‏ گيرى ‏هاى گوناگون را توجيه مى‏ كند كه چگونه ابوذر و سلمان و مقداد و ... با وضعيت‏هاى گوناگون به هدف خويش روى مى ‏آوردند. و وحدت جهت، به جاى وحدت در عمل نشسته بود. 💠 اين اشتباه است كه ما تمامى دوستانمان را به يك نوع موضع ‏گيرى وادار كنيم. و يك نوع برخورد را پيشنهاد كنيم؛ چون دشمن در برابر يك «جبهه» راحت مى ‏شود و كارش را مى ‏شناسد. به عكس، آنجا كه خود، اختلاف‏ها را با وحدت در جهت تجويز كنيم، او مجبور است، در جبهه‏ هاى گوناگون، عكس ‏العمل‏هاى متفاوتى را ابراز كند و متحير بماند. 💠 اين همه گروه‏هاى چپ و راست با اينكه تمامى كفر يك امت هستند، به خاطر اين است كه اگر افرادى از يك گروه سر خوردند به گروه‏هاى ديگر پيوند بخورند. و تا آخر در آن دايره بچرخند. در صورتى كه اگر يك گروه مى ‏ماندند، در صورت سرخوردگى، افراد به طرف مخالف روى مى‏ آوردند. و يا از ميدان بيرون مى ‏رفتند. 💠 تفاوت افراد در امكانات، شرايط و در ضعف‏ها و قوت‏ها، موضع‏ گيرى‏ هاى مختلف و كارهاى مختلف را پيش مى‏ آورد. و فضيلت عمل و صلاح آن به اين گونه تفسير مى ‏شود. و اختلاف روايات توجيه مى ‏يابد. كارهاى مختلفى كه محور دارند و جهت دارند. از پراكندگى و هرج و مرج مى ‏رهند. اما وحدت عمل، با تعدد جهت، به تزاحم‏ها و درگيرى ‏ها مى‏ انجامد. 📚 انتظار، ص 219 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 ملاك انتخاب رسول، نه ثروت اوست، نه قدرت او و نه ايل و تبارش. ملاك، آزادى و آگاهى اوست؛ آزادى از كشش‏ها و جاذبه ‏ها و آگاهى به راه‏ها. آزادى از اينكه خود باتلاق و بتى براى ديگران باشد و آگاهى به راه‏ها و باتلاق‏هايى كه بر سر راه ديگران است. 🔷 در يك كلام، ملاك انتخاب رسول عصمت است و عصمت؛ يعنى همان آگاهى و آزادى. نتيجه اين آگاهى و آزادى عصمت است و معصوم كسى است‏ كه اشتباهى برايش نيست و خلق را در خود نگاه نمى ‏دارد. هم پاك است و هم آگاه؛ آگاه است به تمامى راه‏ها و پاك است از تمامى كشش‏ها و جاذبه ‏ها. 🔷 عامل اين عصمت چيست؟ يكى شناخت است و ديگرى ايمان و عشق بارورى كه در او مايه گرفته است. من امروز، حتى فكر اينكه كثافتى را بخورم به خودم راه نمى‏ دهم. در اين مسأله معصوم هستم؛ چون به شناخت رسيده ‏ام، ولى شايد كوچك‏تر كه بودم كثافت‏ها را هم مى ‏ليسيدم. عصمت نتيجه چنين شناختى است و نتيجه رسيدن به عشق‏هاى بزرگ‏تر. 🔷 يكى از راه‏هاى شناسايى رسول، همين عصمت اوست. رسول مى‏ فرمايد: «فَقَدْ لَبِثْتُ فِيْكُمْ عُمُرَاً مِنْ قَبْلِهِ»؛ من مدت‏ها با شما بودم. «أَفَلا تَعْقِلُونَ»؛ آيا نمى ‏سنجيد؟ نمى‏ فهميد؟ رسول زندگى خود را براى آدم‏ها مطرح مى ‏كند تا از اين راه او را بشناسند. 🔷 دوّمين روش براى شناسايى رسول، طرح و راهى است كه او نشان داده. اين طرح براى انسانى است كه تنها با نظام توليدى جامعه در رابطه نيست، بلكه با نظام حاكم بر هستى مرتبط است و از محدوده مردمى كه با آنها زندگى مى‏ كند، فراتر است. 🔷 طرح رسول كه پس از گذشت قرن‏ها به دست ما رسيده، از هر طرحى جلوتر است. از عالى ‏ترين طرح‏هايى كه امروزه در دست داريم، عالى‏ تر است. مى ‏توانيم مقايسه كنيم. 🔷 پس زندگى رسول «عصمت»، طرحى كه دارد «دين»، شيوه و روشى كه در تربيت نسل‏ها به كار برده است «سنّت»، پيامبرانى كه به رسالت‏هاى بعد از خود خبر داده ‏اند و معجزه او، همه اينها ملاك شناخت رسول هستند. 📚 حرکت، ص 85 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 هنگامى كه هدف و نياز به رسالت مجهول مى‏ماند، ملاك‏هاى انتخاب هم گنگ و مبهم مى‏گردد. 🔷 نياز به رسالت، به خاطر نارسايى انديشه و وجدان انسان است. به خاطر رسيدن به جهان بينى و شناخت هستى و انسان و نقش انسان در اين هستى است. 🔷 و به خاطر سازندگى و تربيت انسان براى اجراى اين نقش است. و به خاطر رهبرى و حكومتى است، هماهنگ با استعدادهاى عظيم انسان. و به خاطر قانون‏گذارى و تنظيمى است هماهنگ با نظام و قانون‏هاى حاكم بر هستى و حاكم بر انسان. 🔷 هنگامى كه هدف رسالت اين شكوفايى‏ها در انسان باشد و اين حكومت و اين رشد در جامعه، ناچار رسول بايد با ملاك و خصوصياتى‏ همراه باشد كه بتواند خلق را به رشد برساند و باتلاق استعدادهاى خلق نباشد. 🔷 در اين سطح، ملاك انتخاب رسول مى‏شود آزادى و پاكى و به تعبير جامع، عصمت، نه قدرت و ثروت و رياست. آيا فرعونى كه او را به خدايى پذيرفته‏اند، ادعاى رسالتش را نمى‏پذيرند و آيا اين پذيرش با رشد و شكوفايى همراه است يا با اسارت و انحطاط⁉️ 🔷 اين است كه رسول از ميان آنهايى انتخاب مى‏شود كه هيچ رنگى ندارند و با ملاك‏هايى همراه مى‏شود كه به رشد خلق و تشكيل جامعه‏اى بر اساس قسط بينجامد. و اين است كه ملاك رسالت مى‏شود پاكى و آزادى و عصمت. 📚 روش برداشت از قرآن ۷۶ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 با تفكر در مقدار استعدادها، مى‏يابيم كه انسان چقدر ادامه دارد و در نتيجه هستى تا كجا گسترده مى‏شود. ما از مقدار نفتى كه در چراغ است، مى‏توانيم حدود روشن بودنش را حدس بزنيم و از مقدار سوختى كه در ماشين است، حدود حركت آن را و ... 🔶 ما از استعدادهاى اضافى جنين در شكم مادر، كشف مى‏كنيم كه او براى نُه ماه نيست و براى اين محدوده نيست؛ چون او در آنجا بدست و پا و ... كارى ندارد. در آن محدوده به بيش از جفت، نياز نيست. در نتيجه ما از استعدادهاى عظيم انسان كشف مى‏كنيم كه براى اين محدوده‏ى هفتاد ساله نيست؛ چون بيش از اين حرف‏ها سرمايه دارد. 🔶 براى اين محدوده به فكر و عقل نياز نيست؛ كه غرايز اجتماعى در كندو، جامعه‏اى را ساخته كه هنوز انسان به آن نرسيده است. تضادها و استعدادها و پاى آزاد او، بى‏نهايت سرمايه است و در نتيجه انسان بى‏نهايت ادامه خواهد داشت و هنگامى كه انسان بى‏نهايت سرمايه داشته باشد و بى‏نهايت ادامه بيابد، جهان هستى تا بى‏نهايت گسترده خواهد بود و براى اين بى‏نهايت راه نه تنها به فكر و عقل كه به وحى هم نياز است؛ چون فكر و عقل ما به تمام راه احاطه ندارد و نمى‏تواند ما را براى اين راه دراز، آماده كند. 📚 مسئولیت و سازندگی، ص 157 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 تو خدايى را مى‏بينى كه آگاه و مهربان است. به تو و هستى آگاهى دارد و به همه‏ى خلق مهربان است. اگر آن‏ها را نمى‏خواست، نمى‏آفريد. آيا اين مهربان آگاه، تو را با غريزه و فكر و علم و عقل و وجدان رها مى‏كند و در رابطه‏هاى تو و جهان، حكمى و دستورى نمى دهد؟ 💠 نكته همين است كه حجّت باطنى و عقل ما و غريزه و علم ما و وجدان ما، نمى‏توانند عهده‏دار ما باشند. ما در نظام زندگى مى‏كنيم و در اين نظام جهانى كه علم شاهد آن است، نمى‏توان بى‏ضابطه حركت كرد. كوچك‏ترين حركت و عمل ما، به دستور و برنامه‏اى نياز دارد كه با وجود ما و با ساخت و بافت جهان هماهنگ باشد. 💠 خدا انسان را رها نمى‏كند و با حجّت وحى، به عقل او كمك مى‏نمايد؛ چون علم ما محدود است و غريزه‏ى ما ناقص و آزاد و وجدان ما محكوم محيط و عادت و غريزه. 💠 ما با تمام هستى رابطه داريم و در اين رابطه، او ضابطه‏ها را همراه رسول فرستاده و پيش از آنكه انسان گرفتار شود، چراغ راهش را آورده است. بر خلاف آنچه در تاريخ مى‏نويسند، انسان با آموزش و آگاهى پا در خاك گذاشته، نه آنكه عريان به دنبال خوراك و لباس و آتش و ابزار راه افتاده باشد و به صنايع و علوم امروز رسيده باشد؛ كه اين همه علوم و صنايع، هنوز براى كوچك‏ترين حركت‏هاى ما، نورى ندارد؛ كه هنوز تمامى روابط را نمى‏شناسند. 💠 آدم، همراه آموزش و تعليم، پا بر روى خاك مى‏گذاشته. و وحى، به‏ علم و غريزه‏ى انسان راه مى‏دهد و فلسفه و عرفان و علم را، جهت مى‏دهد. 📚 نامه های بلوغ، ص 34 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 مقدمات لازم برای همراهی با امام حسين عليه السّلام 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 علاّمه امینی رحمةالله علیه 💠 من معتقدم همان طوری که آقا أمیرالمؤمنین علیه السلام باب علم رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم است که فرموده:«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ‏ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا». هر کس بخواهد به شهر علم رسول الله برود، باید از درب آن وارد شود. 💠 حضرت أبوالفضل العباس علیه السلام هم باب الحسین علیه السلام است و باید از کانال ایشان به حضرت سیّدالشهداء علیه السلام رسید. 📚 بر منبر خاطره، ص ۲۶۸ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا فاطمی نیا 🔶 علاّمه طباطبایی از استادشان آیت الله میرزا علی قاضی رحمة الله علیه نقل نمودند که ایشان گفته اند: تمام فیض ها از مسیر حضرت أباعبدالله علیه السلام به عالم می رسد؛ و پیشکار ایشان هم حضرت أبوالفضل علیه السلام هستند. 📚 نکته ها از گفته ها، ج 1 ص 154 ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ دنيا، قانونمند است و نمى‏توان بى‏گُدار به آب زد. دنيا، همه جايش راه نيست؛ يك راه مشخص و يك نظام حاكم دارد؛ كه غريزه در حيوانات و علم در انسان تا اندازه‏اى اين راه را شناخته است. ✅ و همين محدوديت غريزه و علم، نياز به وحى و نبوت را مطرح نموده است؛ چون انسان چه در رابطه با فكر و عقل و غرايز و غضب و شهوتش و چه در رابطه با اشياء و چيزهايى كه مى‏خورد و مى‏پوشد و نگاه مى‏كند و دست مى گيرد و چه در رابطه با افراد، از همسر و پدر و مادر و فرزند گرفته تا آدم‏هاى دور و نزديك و چه در رابطه با ملّت‏هاى ديگر، محتاج وحى است و نياز به رسول دارد تا به او بياموزد، كه چگونه با خودش كار كند و با فكر و عقل و غرايزش برخورد نمايد. ✅ و چگونه با اشياء و زمين و آسمان و اطرافش، رابطه برقرار نمايد. و چگونه با آدم‏ها تماس بگيرد و با ملّت‏ها سياست بگذارد. ✅ براى كسى كه قانونمندى را شناخته، آدم‏ها و اشياء، مثل سرزمين‏هاى مين‏گذارى شده هستند. آدم‏ها، حتى با يك كلمه منفجر مى‏شوند. و همين است كه براى عالِم عارف، حالت دقّت و حذر شكل مى‏گيرد. ✅ مى‏بينى، وقتى كه مى‏خواهى به سيم برق دست بگذارى و يا آتشى را بردارى، چگونه حذر و دقّت دارى. تمامى وجود تو و تمامى جهان اطراف تو و تمامى آدم‏هايى كه با آن‏ها رابطه دارى، همين حذر و دقّت را مى‏خواهند؛ چون در كنار قانونمندى‏ها، فقط يك راه هست و بى‏حساب نمى‏توان به هر طرف پريد و هر چيز را زير پا گذاشت. 📚 نامه های بلوغ، ص ۸۹ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا