eitaa logo
چشمه جاری
544 دنبال‌کننده
715 عکس
141 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 راستى «چرا معلم شده‌اى؟» انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است؟ 🔷 آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغل‏ها، براى كسب درآمد گزيده‏اى؟ 🔷 آيا در طلبِ يك كار به اصطلاح بى‏دردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بوده‏اى؟ 🔷 اگر چنين است، در خويش، تجديد نظر كن و مسئوليت خدايى و انسانى‏ات را به خاطر آور، كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى. 🔷 تو با «انسان‏هايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مى آموزند، اعمال و حركات تو را الگو قرار مى دهند. 🔷 بخش عظيمى از شخصيت‏شان را «حرف‏ها» و «رفتار» تو مى سازد. اگر فاسد باشى، نسل‏هايى را فاسد كرده‏اى و اگر صالح باشى، نسل‏ها را اصلاح كرده‏اى. 📚 تربیت کودک، ص۱۰ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅👈 چرا باید معلّم بود؟ 🔶 معمولا سؤال مى‏شود كه در كلاس چگونه بايد بود؟ در حالى كه سؤال مهم‏تر اين است كه اساسا، چرا بايد معلّم بود؟ 🔶 ما تا نقش انسان در هستى را درك نكرده باشيم، نقش معلم در كلاس را نخواهيم فهميد. تا چرا بودن انسان پاسخ نگيرد، چگونه بودن او جواب نخواهد گرفت. 🔶 آيا نقش تو، تعيين كننده شغلت بوده است؟ چگونه مى‏توان از يك معلم، «صبر» و «تحمل» و «فداكارى» و «از خود گذشتگى» انتظار داشت، در حالى كه نداند «چرا بايد صبور و ايثار گر باشد»؟! «وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً»؛ و چگونه صبر مى‏كنى به آنچه احاطه نكرده‏اى به آن از راه دانش؟! 🔶 اين است كه براى تحمّل بار سنگين معلمى، زمينه‏هايى لازم است. اين‏ زمينه‏ها از تفكر شروع مى‏شود، تفكر در انسان و در جهان و نقش او در جهان. 🔶 اين بينش و اين تفكّر، اين جهان‌بينى، ما را به عقيده هايى مى‏رساند و اين عقيده‏هاست كه مى‏توان نظام‏ها و احكام را تحمّل كند. 📚 تربیت کودک، ص۱٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 معلم بايد بيش از هر كس، صداقت داشته باشد؛ چون الگو است، چون اسوه است. و صدق، چيزى نيست جز هماهنگى ميان حرف و عمل و نيّت. 🔷 معلم خوب، چون خدا را دوست دارد، خلق خدا را نيز دوست دارد و فرزندان خلق را عاشق است. 🔷 او فقط يك آشنا نيست، كه دوست است و مى‏گويند:دوست تو، كسى است كه تو را براى خودت مى‏خواهد. و دشمن تو، كسى است كه تو را براى خودش مى‏خواهد. 🔷 و انسان عاشق خدا، خودش و ديگران و همه هستى را براى خدا مى‏خواهد و در اين مرحله است كه انسان به اخلاص مى‏رسد. 🔷 بايد ديد چقدر در كارهايمان خلوص داريم، كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«النّاسُ كُلُّهُمْ هالِكُونَ الَّا الْعالِمُونَ وَ الْعالِمُونَ كُلُّهُمْ هالِكُونَ الَّا الْعامِلُونَ وَ الْعامِلُونَ كُلُّهُمْ هالِكُونَ الَّا الْمُخْلِصُونَ وَ الْمُخْلِصُونَ فى خَطَرٍ عَظيمٍ». 🔷 و از امام صادق علیه السلام راجع به عمل خالص پرسيدند، گفت:«وَ الْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذى لاتُريدُ انْ يَحْمِدُكَ عَلَيهِ أَحَدٌ الَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ و عمل خالص، عملى است كه نخواهى به خاطر آن عمل هيچ كس جز خدا، تو را بستايد و از تو تعريف كند. 📚 تربیت کودک، ص ۱۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 نظر مقام معظم رهبری درباره مرحوم استاد علی صفایی حائری رحمة الله علیه 🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 ما مسئوليم؛ چون داراييم. مسئوليت بر اساس توانايى است نه آگاهى؛ «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إلاّ وُسْعَها». 🔶 و نوع مسئوليت ما، وابسته به اهميت كارها و ضرورت نيازها و استعداد و توان ماست. 🔶 در اين قرن وحشى، شديدترين نيازها، نياز جهت دادن و شكل دادن و كشف كردن استعدادهاست. نياز رهبرى كردن و تربيت نمودن و بارور ساختن است. 🔶 تربيتى كه مسخ انسان نباشد و نفى او نباشد، داغ كردن، شاخ و برگ دادن و به آغوش كشيدن نباشد، بلكه روشنى دادن باشد و ريشه دادن و زمينه فراهم آوردن. 🔶 آن مربى و رهبرى كه فقط يك راه پيش پاى افرادش مى‏ گذارد، هر چند اين راه، راه خوبى ها باشد، به آنها ستم كرده است، كه بايد دو راه را نشان داد و بايد زمينه انتخاب را فراهم نمود؛ «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ». آنگاه با آنهايى كه راه را انتخاب كرده ‏اند در برابر آنها كه سنگ راه شده ‏اند، ايستاد. 📚 تربیت کودک، ص ۱۸ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 شايد گام اول توحيد، اين باشد كه انسان به توحيدِ با خويش برسد، ظاهر و باطنش را يكى كند. واقعيت موجود خويش را با حقيقت متعالى انسان، يگانه كند. 💠 حرف‏هاى زيبا تأثيرى ندارد وقتى ما، حتى با خويش، يگانه نيستيم و خويشتن را از ياد برده‏ايم. من از خويش بيگانه‏ايم و در وطن غريبيم؛ «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ»؛ آيا امر مى‏كنيد مردم را به خوبى، ولى خودتان را فراموش مى‏كنيد؟ 💠 معلم موحّد را لازم نيست كه بخشنامه‏ها و مدير مدرسه و... كنترل كنند، بلكه او يك سره، خدا را ناظر بر خويش مى‏داند؛ «إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ»؛ خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست؛ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»، به درستى كه خداوند تو را مى‏پايد. 💠 و بنابر اين، براى كنترل اعمالش، به نيروى خارجى نياز نيست، زيرا به تقوى رسيده است و خود نگهدار است. 💠 ساختن جامعه توحيدى، ممكن نيست مگر اين كه افراد آن جامعه، موحد باشند و به توحيد رسيده باشند. و توحيد واقعى زمانى است كه كارهاى ما محركى جز اللَّه، نداشته باشد. 💠 بايد از خويش پرسيد، به راستى محرك ما، براى تمام كارهايمان، خداست؟ عامل‏هاى شرك، مشوق كارهاى ما نبوده‏اند و نيستند؟ 💠 و عوامل شرك عبارتند از: - هوس‏هاى خودمان (نفس) - حرف‏ها و هوس‏هاى مردم (خلق) - جلوه‏هاى دنيا (دنيا) - وسوسه‏هاى دشمن و طاغوت‏ها و شيطان (شيطان) 💠 بنابر اين، مدرسه، معبد است و معلم عابد و كارش، عبادت، اگر محركش خدا باشد و قصدش پيش بردن انسان‏ها، به سوى اللَّه و اگر نيّتش نزديك‏تر كردن خويش و ديگران باشد، در هر مرحله به طرف خالق هستى قربة الى اللَّه. 📚 تربیت کودک، ص ۱۵ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری 💠 مربی واقعی در مرتبه اول خداست:«مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ» هر کس به خدا گرایید خدا نیز هدایتش می‌کند. 💠 و سپس عالم ربّانی‌ای که دیدنش یاد خدا را در انسان زنده کند:«مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ»؛ کسی که دیدن او شما را به یاد خدا اندازد. 💠 این مربی از لطافت و حرّیتی برخوردار است که انسان را در خود نگه نمی‌دارد و به خود مشغول نمی‌کند. 💠 این مربی همچون پل انسان را به حق می رساند، نه آنکه هم چون سدی او را پشت خود نگه دارد. 💠 این مربی مثل شیشه نگاه را عبور می‌دهد و به حق متوجه می‌کند. 💠 ملاک مربی همین است نه چشم بندی ها و خودنمایی‌ها و مرتاض بازی‌ها 💠 یکی از شاگردان استاد از سفر مشهد خاطره‌ای را تعریف کرد: روزی که می‌خواستیم بازگردیم بچّه‌ها هر کدام در تکاپو بودند. 💠 یکی در فکر خریدن چیزی برای بچه، یکی در فکر تهیه چیزی برای زن، یکی فکر رسیدن و خستگی‌ها. 💠 اما آن عارف واصل بعد از نشستن روی صندلی و به محض استقرار آهی کشید و فرمود:«إِلَهِی إِلَيْكَ لَا إِلَى غَيْرِكَ»؛ که پیام ها داشت برای تشتت داعیه‌های ما! 📚 مشهور آسمان، ص ۵۳ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه هنگام رفتن پسرش محمد به جبهه و اجازه او از ایشان، اين چنين گفته بود: من شماها را بزرگ نكرده‏ام تا در پيرى عصاى دست من باشيد. 💠 شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواسته‏ام. خواسته‏ام تا نور چشم خدا و اولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو. 💠 تمامى انتظار و دعا و خواسته‏ام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‏ها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد. 📚 یادنامه، ص ۱۸ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔶 اوائل پیروزی انقلاب بود، با توجه به آشنایی که با کتابهای استاد صفایی رحمةالله علیه هم چون «مسئولیت و سازندگی» و «رشد» داشتم، ایشان برای سخنرانی به دانشگاه صنعتی اصفهان دعوت کردم. 🔶 استقبال کم نظیری از ایشان شد، تا اذان صبح بچه‌ها با استاد گفت‌وگو می‌کردند و استاد با نهایت محبّت به سؤالهای ریز و درشت آنها پاسخ می‌گفتند. 🔶 یادم هست به ایشان گفتم: آیا بیایم قم و طلبه شوم؟ جواب ندادند. چند بار سؤالم را تکرار کردم، جواب نمی دادند. 🔶 بالاخره به حرف آمدند و گفتند: من فکر می‌کردم تو باهوشی. خود من برای تو جوابم. اگر کار مهمتری بود من می‌رفتم به سراغ همان، این چه سؤالی است که از من می پرسی. 🔶 مهمترین نیاز هر جامعه‌ای، نیاز فکری و تربیتی است. اگر کاری بالاتر از هدایت آدم‌ها بود خداوند آن را به أنبیای خودش می‌داد. 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۷ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه می‌گفتند: طلبه قولش دوا و وجودش در یک جمع شفاست. 🔷 اما دکترها خیلی هم که حاذق باشند، نهایتاً نسخه می‌نویسند و دارویش را باید از داروخانه گرفت. 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۴۱ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 تطهیرگاه قلب 🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔶 با استاد صفایی رحمة الله علیه از حرم امام رضا علیه السلام بیرون می‌آمدیم، گفتند: حقیقتاً آدمی در حرم أهل بیت علیهم السلام زیر بارش بی امان فضل الهی پاک می‌شود. 🔶 همانطور که جسم ما کثیف می‌شود و نیاز به شستشو و حمام دارد، دل و روح ما هم کثیف می‌شود. «حرم تطهیرگاه قلب و روح انسان است». 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۲۲ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 پایگاه نور 🔶 استاد صفایی رحمة الله علیه آخر ماه قبل و اول ماه بعد را براى درك فيض زيارت ثامن الحجج به مشهدالرضا علیه السلام مى‏رفت. 🔶 و هر آنچه در زندگى به او داده شده بود، از اين پايگاه نور مى‏ديد و مى‏گفت: من از على بن موسى الرضا علیه السلام شرمنده‏ام، كه هميشه سرشار از محبت‏ها و بهره‏مند از عنايت‏هايش بوده‏ام و جام‏هاى پياپى در حلقه عنايتش نوشيده‏ام و از او مى‏خواهم كه در ظلمات دنيا و موج دريا و خشكى راه‏ها و همراه همه نعمت‏ها و فضيلت‏ها، چراغ راه و سفينه نجات و ضامن كرامت آدم‏ها باشد و آنجا كه راه رفته‏ها مى‏مانند و زمين‏گير مى‏شوند او ما را بردارد و به مقصد برساند. 🔶 در نهايت هم در همين راه و زيارت حضرتش با وقوع سانحه‏اى در سحرگاه بيست و دوم تيرماه ۱۳۷۸ جام حق را سركشيد و به لقاء و ديدار دوست شتافت و روح بلند و آسمانيش از زمين رخت بر بست كه او گمنام در زمين و مشهور در آسمان بود. 📚 یادنامه، ص ۱۹ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حجةالاسلام موسی صفایی 🔷 من و محمد در بسیج مسجد خرمی ثبت نام کرده بودیم. محمد که سنش از من بیشتر بود و شرایط اعزام را داشت، بالاخره تصمیمش را گرفت و آماده‌ی حرکت به سمت جبهه شد. 🔷 وقتی عزم محمد بر حرکت جزم شد، پدرم به او گفت: خیال نکنی آخر جبهه شهادته ها! آمادگی این رو هم داشته باش که بری اسیر بشی و سال ها توی سلول‌های نمور زندگی کنی، یا ترکش بخوری و عمری زمین گیر بشی. 🔷 اگر داری به عشق شهادت میری، باید این آمادگی رو هم داشته باشی که عمری ناچار باشی روی ویلچر بشینی و در عین حال هیچ وقت هم از کرده‌ی خودت پشیمون نشی، پس اول شهید شو بعد به شهادت برس. 📚 رد پای نور، ج ۳ ص ۱۶۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 مادام که راه نیفتاده‌ای مشکل برخورد و تصادف نداری، فقط مشکل ماندن و گندیدن هست. 💠 با شروع حرکت، درگیری شروع می‌شود و با تصمیم و انتخاب تو مبارزه شدت می‌یابد. هر چه قدر ارزش تو و انتخاب تو و عمل تو بیشتر شود هجوم وسوسه ها و شیطنتها زیادتر خواهد بود. 💠 من از هجوم وسوسه‌ها و درگیری‌ها می‌فهمم که ارزش بیشتری به دست آورده‌ام. از هجوم راهزن‌ها باید بفهمی که متاع و کالای ارزشمندی داری پس برای مبارزه آماده باش. 📚 مشهور آسمان، ۲۴۴ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 شکر این است که آنچه را او به ما داده است، برای او خرج کنیم. وقتی ماشین در مسیر خودش راه می افتد، سرعت و شتاب می‌گیرد. به جریان انداختن استعدادهای انسان در مسیری که برای او گذاشته شده نیز باعث رشد و پیشرفت او می‌گردد. 💠 شکر، به معنای به جریان انداختن داده های او در راهی است که او می‌خواهد. این جریان باعث زیادتیِ خودِ انسان می شود:«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ». تعبیر این نیست:«لأزیدَنَّ نِعمَتَکُم»؛ نعمت را زیاد نمی‌کنند؛ بلکه خود انسان زیاد می شود. 💠 در نتیجه می‌تواند به آنچه دارد، جهت بدهد و به مقصد برساند تا هستی پای او باشد، نه بار او. حضرت علی علیه السلام، امیر داشته های خود است و اسیرشان نیست. 💠 برای همین، قدرت و ثروت و حتّی سلطنت بار علی علیه السلام نخواهند بود و برای او پا هستند؛ او به آنها جهت می‌دهد و این قدرت در نتیجه شکر و به جریان انداختن استعدادها در راه حق، به دست انسان می رسد. 📚 عوامل رشد، رکود، انحطاط، ص ۷۱ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠اگر هدايت خدا را به دست آوردى، به خاطر وسوسه‏ها، از آن چشم مپوش و به حرف‏ها گوش مده و از موانع و از فقر و بدبختى و يا تنهايى و غربت نترس؛ كه رنج‏ها در راه خدا، راحت است و راحتى‏ها در راه‏هاى ديگر، رنج؛ كه تو در بهار، رنج زمستان را در دل دارى و غصّه‏ى فردا را مى‏خورى. 💠 و اگر از هدايت خدا چشم پوشيدى، بدان كه به عذاب مى‏رسى و چشم و گوش و قلب تو را مى‏گيرند و تو حتّى از آگاهى‏ها و تجربه‏هاى خودت هم بهره نمى‏گيرى؛ كه:«خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ». 💠 ادامه‏ى كفران هدايت و كفر در برابر آگاهى‏ها، محروميت از امكانات و وسائل آگاهى است. 📚نامه‏هاى بلوغ، ص ۴۱ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 سعى كن با آنچه يافته‏اى زندگى كنى و با شكر، باعث زيادى نعمت معرفت خود گردى. 🔷 چون در حديث است:«مَنْ عَمِلَ بِما يَعْلَمُ، عَلَّمَهُ اللَّه ما لَمْ يَكُنْ يَعْلَم»؛ كسى كه به آنچه آموخته، عمل كند، خدا به او، آنچه را كه نمى‏توانست بياموزد، مى‏آموزاند. 🔷 امّا اگر كفر كردى و ناسپاس شدى، مطمئن باش كه از آگاهى‏ها و معرفت‏هاى موجودت هم بهره‏مند نخواهى شد؛ كه در اين آيه آمده:«خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ ...»؛ دل و گوش و چشم تو، كه منابع معرفت و آگاهى تو هستند، بر اثر كفر و ناسپاسى، مختوم مى‏شوند و مُهر مى‏خورند و از كار مى‏افتند تا آنجا كه تو ديگر از آنچه مى‏بينى و احساس مى‏كنى، بهره‏مند نمى‏شوى و استفاده نمى‏كنى. 📚 نامه های بلوغ، ص ۷٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 در دعاى مناجات خمسة عشر مى‏خوانيم:«وَاسْئَلُكُ مِنَ الْيَقينِ ما تُهَوِّنُ عَلَىَّ مُصيباتَ الدُنْيا وَ تَجْلُو بِهِ عَنْ بَصيرَتى‏ غَشَواتَ العِمى‏». 💠 يقين دو اثر دارد، رنج‏ها را سبك مى‏كند و پرده‏ها را كنار مى‏زند، تا آنجا كه بهشت و جهنم را مى‏بينى و آخر خط را مشاهده مى‏نمايى كه:«لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحيم». 💠 مرحله‏ى پايين يقين همراه ديدار از دنيايى ديگر و شهود عوالم دور است. و آنچه تو را به يقين مى‏رساند شكر تو و به كار گرفتن معرفت و آگاهى و هدايت‏هاى مستمر است، كه:«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُونَ». چه كسى ستم‌كارتر است ‏از آنها كه به نشانه‏هاى خدا يادآورى شدند و هدايت‏هاى مستمر او به آنها رسيد و آنها با مهلت از آن اعراض كردند و در اين فرصت، شكر نياوردند. ما از مجرم‏ها انتقام مى‏گيريم و منابع آگاهى و چشم و گوش و دل آنها را مختوم مى‏كنيم و مهر مى‏زنيم. تا آنجا كه چيزى از آگاهى آنها بكارشان نيايد و بهره‏مند نشوند. 💠 من كه مى‏يابم در اين مرحله بايد از غذايم بگذرم و يا فلانى را تحمل كنم و يا به او محبت نمايم، ولى به خاطر بخل و يا حسادت و يا بديهاى او، چشم پوشى مى‏نمايم، چگونه توقع دارم كه به يقين برسم در حالى كه از اين هدايت‏ها و ياد آوريها، چشم پوشيده‏ام. 💠 بدنبال شكر و پذيرش يادآوری‌ها و هدايت‏ها، به يقين مى‏رسيم و در يقين اين دو خاصيت هست تحمّل رنج و مصيبت و شهود و بصيرت. 📚 قيام، ص ۲۲۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 حاج آقا پور سیّدآقایی 🔷 اگر تابلویی از امام خمینی رحمة الله علیه مى‏ديد و یا نشانش مى‏دادند و از او نظر مى‏خواستند، اول به چشم‌هایش نگاه می کرد که آیا نقاش توانسته آن را خوب بکشد یا نه؟ مى‏گفت: چشم‌های امام، چشم‌های عادی نیست، نفوذ عجیبی دارد. 🔷 این چشم‌ها مال کسانی است که روی خود کار کرده‌اند و شب‌ها را با خالق به سر برده‌اند و با او سر و سرّی داشته‌اند. 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۴۱ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه 🔷 پسرم، خدا را شاكر باش كه رهبر امروز كشور تو، از اين انس برخوردار است و از اين امن سرشار. 🔷 و اين است كه براى مبارزه با همه‏ى اينهايى كه آتش مى‏كارند، ايستاده است و نه بر شرق و نه بر غرب و نه بر جهان سوم و حتّى نه بر ملّيت ايرانى، كه بر ايمان مردم و آن‏ هم نه ايمان غرور، كه بر ايمان به خداى واحد قهّار متّكى است. 📚 نامه‌های بلوغ، ص ۱۷ 🆔👉 @cheshmeyejarie
🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه 💠 اگر امام خمینی، روح الله بود، مقام معظم رهبری، روح الامین است. 💠 زیرا ایشان مردی خدا باور است، و در حاکمیت ایشان احساس امن می‌کنیم. 📚 چشمه در بستر، ص ۲۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 «انَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنوُا بِرَبِّهِم». آنها جوانمردانى بودند كه به پروردگار خود رو آوردند، نه به بت‏هايى كه پرورشى نمى‏دهند و نه به مرده‏هايى كه رشدى نمى‏آورند. 🔷 آنها به ربّ خود رو آوردند، «وَ زِدْناهُمْ هُدىً»، در نتيجه ما هم هدايت آنها را زياد كرديم، چون هر كس از داده‏هايش در مسير بهره بگيرد و شكر كند، ما او را زياد مى‏كنيم و نعمت‏هايش را وسعت مى‏دهيم. «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُم». 🔷 و نكته اينكه فقط نمى‏گويد:«لازيدنّ نعمتكم»، چون مادام كه انسان خودش زياد نشده باشد، زيادتى نعمت‏ها او را كم مى‏كند و اسير مى‏سازد و نگه مى‏دارد. او به شاكرها وسعتى مى‏دهد كه نعمت‏ها اسيرشان نمى‏كند و رنج‏ها از پاى نمى‏اندازدشان. 📚 روش برداشت از قرآن، ص ۱٠۴ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 ايمان چيست؟ چه مراحلى دارد؟ چه آثار و چه علائمى به دنبال مى‏آورد؟ و چه بارهايى و چه حقوقى را بر دوش مى‏گيرد؟ 🔷 ايمان چيزى جز عشق و نفرت نيست. «هَلِ اْلايمانُ إلاّ الْحُبِّ وَ الْبُغْضُ». ايمان عشق در راه او و نفرت به خاطر اوست. ايمان رهبرى و جهت دادن به عشق و نفرت است. 🔷 ايمان حد قلبى مذهب است.«الَّذينَ آمَنُوا أَشَّدُ حُبّاً للَّهِ». آنها كه ايمان مى‏آورند از عشق بزرگترى براى خدا برخوردار مى‏شوند.«قالَتِ ألاعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا، وَ لكِن قُولُوا أَسْلَمْنا فَلَمَّا يَدْخُلِ الايمانُ فى‏ قُلُوبِكُم». اعراب مى‏گفتند ما ايمان آورده‏ايم، ما گرويده‏ايم. بگو شما ايمان نياورده‏ايد، بگوييد اسلام آورده‏ايم. هنوز ايمان در دل شما راهى نيافته است. هنوز اين عشق خدا در سينه‏ها خرگاه نزده است. هنوز ديگران پاسدار دل‏ها هستند. 🔷 اين عشق به تدريج شكل مى‏گيرد و پيچيده مى‏شود. اين گياه آهسته سربلند مى‏كند تا از تمامى وجود تو سرازير مى‏شود و از دست و پا و چشم و گوش و فكر و خيال تو، جوانه مى‏دهد و بار مى‏آورد. 🔷 «إنَّ الايمانَ مَبْثُوثٌ عَلَى الْجَوارِحِ». ايمان بر تمامى وجود تو پراكنده است. ممكن است دست تو ايمان آورده باشد، ولى هنوز چشم تو ايمان نياورده باشد و خالى مانده باشد. هر كدام از اعضا و جوارح تو كه از اين عشق زنده شدند، به ايمان مى‏رسند، تا آنجا كه روحُ الايمان در تمامى وجود تو سايه مى‏گستراند. 🔷 سرعت و شتاب و يا كندى و حتى خشكيدن اين گياه عشق به تو بستگى دارد كه چگونه سيرابش كنى و بارورش سازى. هر چه بيشتر شكر كنى و بيشتر گام بردارى، زودتر مى‏رسى و بيشتر بار مى‏گيرى. 🔷 ايمان عمل را مى‏زايد و عمل ايمان را بارور مى‏سازد. آنها كه پرش‏هاى آهويى دارند و همراه مقايسه‏ها و ذكرها مدام با خودشان كار مى‏كنند و به خودشان نهيب‏ مى‏زنند، زودتر مى‏رسند. 🔷 بارها گفته شده كه بذر فكر و گياه عشق، اگر همراه ذكر و يادآورى تو نباشد، هيچگاه از زير خاك سر بر نمى‏آورد. من كسانى را سراغ دارم كه سال‏هاست در جا زده‏اند و گياه ايمانشان بى‏رنگ مانده و دارد مى‏خشكد. و كسانى را سراغ دارم كه هنوز ماهها نگذشته كه سربرآورده‏اند، چون داستان حركت انسان، داستان كفر و شكر است.«لَئِنْ شَكَرتُم لأَزيدَنَّكُم‏». 🔷 مدام نوسان دارد. در هر مرحله اگر اقدام نكنى، افت مى‏كنى و مدام پايين مى‏آيى و اگر اقدام كردى پيش مى‏روى و جلو مى‏افتى. تو كه فهميدى بايد از اين لقمه‏ى چرب بگذرى. اگر توجيه كردى، تو در همين جا نمى‏مانى كه رفته رفته، بخل در تو سبز مى‏شود. با اينكه چند لقمه دارى، از بشقاب رفيقت برمى‏دارى تا آنجا كه يك انبار احتكار كرده‏اى و باز هم نگاهت به كاسه‏ى ديگران است تا آنجا كه مجبور مى‏شوى با كسانى دوست شوى كه احتكار مى‏كنند و چشم به انبارت ندارند تا آنجا كه در بزمشان راه مى‏يابى و ... تا آنجا كه از دست مى‏روى. 🔷 و اگر در اين آخرين پله يك قدم برداشتى، يك حركت كردى، قدرت گام دوم را به تو مى‏دهند تا آنجا كه مى‏توانى دو لقمه و بيشتر و بيشتر بدهى و از تمامى انبارهايت بگذرى. 🔷 داستان انسان، داستان شكر و كفر است، در هر لحظه پيش مى‏برد و يا عقب مى‏افتد. اين طور نيست كه خيال كنى در يك جا ايستادن، در همانجا ماندن است، كه ايستادن عقب گرد است و پايين رفتن. 🔷 آن زنده دل گفته بود آنها كه در نينوا حسين را كشتند، همان‏هايى بودند كه از يك لقمه نگذشتند. از يك چاى داغ نگذشتند، از اول و دوم نگذشتند تا آنجا كه نتوانستند از گندم رى هم بگذرند تا آنجا كه دستشان را هم با خون حسين شستند. 📚 صراط، ص ۹٠ 🆔👉@cheshmeyejarie