eitaa logo
چشمه جاری
544 دنبال‌کننده
715 عکس
141 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 در آن شب سياه كه قلبم، در راه گلويم ايستاده بود، به آن جلوه‏ى روشنايى رسيدم. 🔷 او در گوش صبح‌دم به من گفت: تو هيچگاه به خودت نمى‏انديشى. اما به يك ليوان؟ بسيار ... 🔷 او در جلوه‏ى طلوع چنین گفت: تو «خودت» را گم كرده‏اى. گم شده‏ى تو در «تو» خلاصه مى‏شود. 🔷 او در اوج نيمروز، هنگامى كه از من جدا مى‏شد، زمزمه مى‏كرد: خيال مى‏كنى سراب‏ها تو را سرشار مى‏كنند؟ 🔷 ببين قلب تو، در راه گلويت ايستاده، دل تو بوى مرگ مى‏دهد. 🔷 آنها كه به يك ليوان پوچ، بيش از خودشان فكر مى‏كنند، آنها كه با خودشان و بر خودشان مرورى نداشته‏اند، پيداست كه خودشان را گم مى‏كنند و در ابتذال زندگى روزانه رسوب مى‏كنند و فسيل مى‏شوند. 🔷 و اين دل مرده و اين قلب گنديده، در راه گلويشان، در راه نفس كشيدنشان، مى‏نشيند و عرصه را برايشان تنگ مى‏كند و انتقام مى‏گيرد. 🔷 آخر مگر نه اينكه انسان از خودش عبور مى‏كند تا به دنياى بيرون مى‏رسد، پس چه شد كه اين منزل اول مجهول مانده و يا در نهايت به تحليل علمى دستگاه هاضمه و قلب و مغز، اكتفاء شده و از مقايسه‏ها و تكبيرها بركنار مانده است. 🔷 اين فرار از خويشتن و اين فرار از خلوت و از سكوت و از مرور بر خويش، به خاطر انگيزه‏هايى است كه اگر تحليل شوند، مى‏توانند ما را از اين فرار و دلمردگى و گمشدگى نجات بدهند. 📚 صراط، ص ۱۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 براى مبارزه با دشمن‏هاى بزرگ، نه در داخل مرزهاى خودت كه در داخل مرزهاى خودشان بايد دست به كار شوى. 💠 حضرت على علیه السلام می‌فرمود:«فَوَ اللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا». به خدا قسم، هيچ كس در درگاه خانه‏اش نجنگيد جز آنكه ذليل شد. 📚 انتظار، ص ۵۷ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 ما در برابر سوال‌هایی که ما را به مقایسه و به سنجش و تعقّل وا می‌دارند، مجبوریم که به تفکّر روی بیاوریم و برای این تفکّر مجبوریم که خلوتی و سکوتی را تحمّل کنیم. 🔶 که:«دَلِيلُ‏ الْعَقْلِ‏ التَّفَكُّرُ وَ دَلِيلُ التَّفَكُّرِ الصَّمْتُ». نشان عقل و سنجش تفكّر است و نشان تفكّر، سكوت و خلوت. تو تا نشناسى نمى توانى بسنجى و تا خلوتى نداشته باشى نمى توانى فكر كنى. 🔶 حضرت على علیه السلام در نهج ‏البلاغه آنجا كه از برادرش توصيف مى‏ كند، بر همين نكته دست مى‏ گذارد:«إِذا غُلِبَ عَلى الْكَلامِ، فَلا يُغْلَبُ عَلى السُّكُوتِ». 🔶 چه بسا كسى بيشتر از او حرف مى‏ زد، ولى نمى‏ توانست بيشتر از او سكوت كند و سكوت را تحمل نمايد. برادر امام على علیه السلام كسى بود كه در سكوت شكست نمى خورد. 🔶 اين ماييم كه غوغاى درون‏مان را نمى‏توانيم براى يك لحظه هم تحمل كنيم و مجبوريم كه سر و صدا راه بيندازيم و شادى و نشاط را روپوش شلوغى و غوغاى درونمان كنيم و از خود فرار نماييم. 📚 صراط، ص ۱٠ 🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 مسأله اين است كه ما به چاى‏ها، آجرها، درها و ديوارها، بيش از هر چيز فكر كرده‏ايم و خود را در زندان زندگى بسته‏ى خود محبوس ساخته‏ايم و در قبرستان تكرارها مدفون نموده‏ايم و باكمان نيست كه پوسيده‏ايم و از دست رفته‏ايم و خودمان بزرگ‏ترين مجهول مانده‏ايم. 🔶 اگر ما به خويش و به انسان‏ها به اندازه‏اى كه به يك ليوان خالى فكر كرده‏ايم فكر مى‏كرديم، مى‏توانستيم در هر راه اين گام‏ها را برداريم و در هر كلاس درس‏هايى بگيريم و درس‏هايى بدهيم و در اين داد و ستد، بهره‏هاى بزرگى بدست بياوريم. 📚 مسئولیت و سازندگی، ص ۴۵ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 برای شناخت خودت، نیاز به سکوت داری. باید با خودت خلوت کنی تا بتوانی بیندیشی. 💠 یک متر بردار و روی قد و قامتت بگذار. از چه چیزهایی خوشحال می‌شوم و چرا؟ 💠 یعنی من این قدر حقیر آفریده شده‌ام یا خودم را تا به این حد تحقیر کرده‌ام؟ اندازه من این است یا خودم کردم که لعنت بر خودم باد؟! خاک بر سرم کنند اگر اینم. هر وقت در آینه نگاهم به خودم می‌افتد، می‌گویم: این تویی، خیرِ سرت قرار بود آنچنان رشد کنی که با هیچ طوفانی نلرزی. می‌بینی قدم از قدم برنداشته‌ای! 📚 آسمان لاجوردی، ص ۱٠۹ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 وقتی ضربه‌ای به یک شیشه وارد می‌شود خرد می‌شود؛ ولی بازار مسگرها، با ضربات ممتد چکش بر پیکره مس حیات دارد. چرا؟ 🔷 چرا همان ضربه‌ای که یک جسم را می‌شکند، به یک جسم دیگر حالت می‌دهد؟ 📚 آسمان لاجوردی، ص ۱٠٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 دزد و راهزن دوروبر قافله پِهن آفتابی نمی‌شود. کاروانی که بار طلا و جواهر دارد، مورد سوء قصد طرّاران قرار می‌گیرد. 💠 همین که می‌بینی راهزن‌ها، برای غارت یک قافله بسیج شده‌اند، یعنی آن کاروان توشه ارزشمندی دارد. 💠 خدا همین را می‌گوید:«إِنَّ الَّذِينَ اتَّقُوا إِذا مَسَّهُمْ طَائِفُ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ». با هجوم شياطين، مؤمنین متذکّر و بیدار می‌شوند. به بصیرت می‌رسند. 💠 هرجا دیدی شیطان دور کاری را گرفته یک معنا بیشتر ندارد: آن کار خیلی ارزشمند است؛ وگرنه شیطان بیکار نیست وقت خودش را صرف کارهای بی‌ارزش کند. 📚 آسمان لاجوردی، ص ۲۷۷ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 ارزش آدم‌ها به اندازه چیزهایی است که خوشحال یا ناراحتشان می‌کند. تو همان‌هایی. 💠 مگر غیر از این است که آدمی بنده همان چیزهایی است که مغز و قلب و اختیارش را به بند کشیده؟! 💠 خدایا، بی‌رودربایستی بگویم: من همینی هستم که می‌بینی: به اندازه یک حرف، یک متلک؛ به اندازه تمام حقارت‌هایی که خوشحالم می‌کنند. 💠 و من از شنیدن این حقارت ناراحتم. و می‌دانم که تو از این ناراحتیِ من خوشحالی. کمکم کن جز به شادی تو شادمان نشوم. 📚 آسمان لاجوردی، ص ۹۲ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:«عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أعيُنِهِم»؛ عظمت خالق در درون متقین کاری می‌کند که هر چه غیر او به چشمشان نمی‌آید. 🔷 چشم راه ورود به دل است. وقتی چیزی در چشم تو بزرگ بیاید به دلت راه پیدا می‌کند؛ اما وقتی چیزی به چشمت حقیر بیاید، راهی به دل پیدا نمی‌کند. 🔷 در دلی که خالق آن را پر کند، جا برای هیچ مخلوق دیگری باقی نمی‌ماند. 📚 آسمان لاجوردی، ص ۱۵۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
🟣👈 فریب دادن نفس 🎤👈 حاج آقا حیدری 🔶 استاد صفایی رحمة الله علیه بر عکس ما که فریب نفس را می خوریم، او نفس خود را می فریفت. 🔶 می‌گفت: باید نفس را برای عبادت گول بزنی که البته این را هم از رهنمودهای امام علی علیه السلام گرفته بود. 🔶 حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند:«خَادِع نَفسَکَ فی العبادة» برای عبادت به نفس خویش خدعه بزن. 🔶 می‌فرمود: من برای قرائت قرآن در شب یا نماز شب به حیله‌هایی متوسل می‌شوم و نتیجه هم می‌گیرم. 🔶 وقتی نیمه شب بیدار می‌شوم و یا بیدارمان می‌کنند، می‌گویم: حال نماز که نداری پس فقط یک وضو بگیر. بعد می‌گویم حالا که وضو گرفتی و حال نماز نداری دست کم روی به قبله بنشین. 🔶 باز به نفس می‌گویم حالا که رو به قبله هستی چند آیه‌ای بخوان و همین که قرائت را شروع می‌کنم و چند سوره می‌خوانم حال و توجهی می‌آید و دیگر شیطان گریخته است. 🔶 این چنین در جزئیات راه غلبه بر نفس و مقابله با شیطان را می‌آموخت و کلیات نمی‌بافت. 📚 مشهور آسمان، ص ۷۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 راستى «چرا معلم شده‌اى؟» انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است؟ 🔷 آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغل‏ها، براى كسب درآمد گزيده‏اى؟ 🔷 آيا در طلبِ يك كار به اصطلاح بى‏دردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بوده‏اى؟ 🔷 اگر چنين است، در خويش، تجديد نظر كن و مسئوليت خدايى و انسانى‏ات را به خاطر آور، كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى. 🔷 تو با «انسان‏هايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مى آموزند، اعمال و حركات تو را الگو قرار مى دهند. 🔷 بخش عظيمى از شخصيت‏شان را «حرف‏ها» و «رفتار» تو مى سازد. اگر فاسد باشى، نسل‏هايى را فاسد كرده‏اى و اگر صالح باشى، نسل‏ها را اصلاح كرده‏اى. 📚 تربیت کودک، ص۱۰ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅👈 چرا باید معلّم بود؟ 🔶 معمولا سؤال مى‏شود كه در كلاس چگونه بايد بود؟ در حالى كه سؤال مهم‏تر اين است كه اساسا، چرا بايد معلّم بود؟ 🔶 ما تا نقش انسان در هستى را درك نكرده باشيم، نقش معلم در كلاس را نخواهيم فهميد. تا چرا بودن انسان پاسخ نگيرد، چگونه بودن او جواب نخواهد گرفت. 🔶 آيا نقش تو، تعيين كننده شغلت بوده است؟ چگونه مى‏توان از يك معلم، «صبر» و «تحمل» و «فداكارى» و «از خود گذشتگى» انتظار داشت، در حالى كه نداند «چرا بايد صبور و ايثار گر باشد»؟! «وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً»؛ و چگونه صبر مى‏كنى به آنچه احاطه نكرده‏اى به آن از راه دانش؟! 🔶 اين است كه براى تحمّل بار سنگين معلمى، زمينه‏هايى لازم است. اين‏ زمينه‏ها از تفكر شروع مى‏شود، تفكر در انسان و در جهان و نقش او در جهان. 🔶 اين بينش و اين تفكّر، اين جهان‌بينى، ما را به عقيده هايى مى‏رساند و اين عقيده‏هاست كه مى‏توان نظام‏ها و احكام را تحمّل كند. 📚 تربیت کودک، ص۱٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
🔷 معلم بايد بيش از هر كس، صداقت داشته باشد؛ چون الگو است، چون اسوه است. و صدق، چيزى نيست جز هماهنگى ميان حرف و عمل و نيّت. 🔷 معلم خوب، چون خدا را دوست دارد، خلق خدا را نيز دوست دارد و فرزندان خلق را عاشق است. 🔷 او فقط يك آشنا نيست، كه دوست است و مى‏گويند:دوست تو، كسى است كه تو را براى خودت مى‏خواهد. و دشمن تو، كسى است كه تو را براى خودش مى‏خواهد. 🔷 و انسان عاشق خدا، خودش و ديگران و همه هستى را براى خدا مى‏خواهد و در اين مرحله است كه انسان به اخلاص مى‏رسد. 🔷 بايد ديد چقدر در كارهايمان خلوص داريم، كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«النّاسُ كُلُّهُمْ هالِكُونَ الَّا الْعالِمُونَ وَ الْعالِمُونَ كُلُّهُمْ هالِكُونَ الَّا الْعامِلُونَ وَ الْعامِلُونَ كُلُّهُمْ هالِكُونَ الَّا الْمُخْلِصُونَ وَ الْمُخْلِصُونَ فى خَطَرٍ عَظيمٍ». 🔷 و از امام صادق علیه السلام راجع به عمل خالص پرسيدند، گفت:«وَ الْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذى لاتُريدُ انْ يَحْمِدُكَ عَلَيهِ أَحَدٌ الَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ و عمل خالص، عملى است كه نخواهى به خاطر آن عمل هيچ كس جز خدا، تو را بستايد و از تو تعريف كند. 📚 تربیت کودک، ص ۱۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 نظر مقام معظم رهبری درباره مرحوم استاد علی صفایی حائری رحمة الله علیه 🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 ما مسئوليم؛ چون داراييم. مسئوليت بر اساس توانايى است نه آگاهى؛ «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إلاّ وُسْعَها». 🔶 و نوع مسئوليت ما، وابسته به اهميت كارها و ضرورت نيازها و استعداد و توان ماست. 🔶 در اين قرن وحشى، شديدترين نيازها، نياز جهت دادن و شكل دادن و كشف كردن استعدادهاست. نياز رهبرى كردن و تربيت نمودن و بارور ساختن است. 🔶 تربيتى كه مسخ انسان نباشد و نفى او نباشد، داغ كردن، شاخ و برگ دادن و به آغوش كشيدن نباشد، بلكه روشنى دادن باشد و ريشه دادن و زمينه فراهم آوردن. 🔶 آن مربى و رهبرى كه فقط يك راه پيش پاى افرادش مى‏ گذارد، هر چند اين راه، راه خوبى ها باشد، به آنها ستم كرده است، كه بايد دو راه را نشان داد و بايد زمينه انتخاب را فراهم نمود؛ «وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ». آنگاه با آنهايى كه راه را انتخاب كرده ‏اند در برابر آنها كه سنگ راه شده ‏اند، ايستاد. 📚 تربیت کودک، ص ۱۸ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 شايد گام اول توحيد، اين باشد كه انسان به توحيدِ با خويش برسد، ظاهر و باطنش را يكى كند. واقعيت موجود خويش را با حقيقت متعالى انسان، يگانه كند. 💠 حرف‏هاى زيبا تأثيرى ندارد وقتى ما، حتى با خويش، يگانه نيستيم و خويشتن را از ياد برده‏ايم. من از خويش بيگانه‏ايم و در وطن غريبيم؛ «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ»؛ آيا امر مى‏كنيد مردم را به خوبى، ولى خودتان را فراموش مى‏كنيد؟ 💠 معلم موحّد را لازم نيست كه بخشنامه‏ها و مدير مدرسه و... كنترل كنند، بلكه او يك سره، خدا را ناظر بر خويش مى‏داند؛ «إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ»؛ خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست؛ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»، به درستى كه خداوند تو را مى‏پايد. 💠 و بنابر اين، براى كنترل اعمالش، به نيروى خارجى نياز نيست، زيرا به تقوى رسيده است و خود نگهدار است. 💠 ساختن جامعه توحيدى، ممكن نيست مگر اين كه افراد آن جامعه، موحد باشند و به توحيد رسيده باشند. و توحيد واقعى زمانى است كه كارهاى ما محركى جز اللَّه، نداشته باشد. 💠 بايد از خويش پرسيد، به راستى محرك ما، براى تمام كارهايمان، خداست؟ عامل‏هاى شرك، مشوق كارهاى ما نبوده‏اند و نيستند؟ 💠 و عوامل شرك عبارتند از: - هوس‏هاى خودمان (نفس) - حرف‏ها و هوس‏هاى مردم (خلق) - جلوه‏هاى دنيا (دنيا) - وسوسه‏هاى دشمن و طاغوت‏ها و شيطان (شيطان) 💠 بنابر اين، مدرسه، معبد است و معلم عابد و كارش، عبادت، اگر محركش خدا باشد و قصدش پيش بردن انسان‏ها، به سوى اللَّه و اگر نيّتش نزديك‏تر كردن خويش و ديگران باشد، در هر مرحله به طرف خالق هستى قربة الى اللَّه. 📚 تربیت کودک، ص ۱۵ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا حیدری 💠 مربی واقعی در مرتبه اول خداست:«مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ» هر کس به خدا گرایید خدا نیز هدایتش می‌کند. 💠 و سپس عالم ربّانی‌ای که دیدنش یاد خدا را در انسان زنده کند:«مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ»؛ کسی که دیدن او شما را به یاد خدا اندازد. 💠 این مربی از لطافت و حرّیتی برخوردار است که انسان را در خود نگه نمی‌دارد و به خود مشغول نمی‌کند. 💠 این مربی همچون پل انسان را به حق می رساند، نه آنکه هم چون سدی او را پشت خود نگه دارد. 💠 این مربی مثل شیشه نگاه را عبور می‌دهد و به حق متوجه می‌کند. 💠 ملاک مربی همین است نه چشم بندی ها و خودنمایی‌ها و مرتاض بازی‌ها 💠 یکی از شاگردان استاد از سفر مشهد خاطره‌ای را تعریف کرد: روزی که می‌خواستیم بازگردیم بچّه‌ها هر کدام در تکاپو بودند. 💠 یکی در فکر خریدن چیزی برای بچه، یکی در فکر تهیه چیزی برای زن، یکی فکر رسیدن و خستگی‌ها. 💠 اما آن عارف واصل بعد از نشستن روی صندلی و به محض استقرار آهی کشید و فرمود:«إِلَهِی إِلَيْكَ لَا إِلَى غَيْرِكَ»؛ که پیام ها داشت برای تشتت داعیه‌های ما! 📚 مشهور آسمان، ص ۵۳ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه هنگام رفتن پسرش محمد به جبهه و اجازه او از ایشان، اين چنين گفته بود: من شماها را بزرگ نكرده‏ام تا در پيرى عصاى دست من باشيد. 💠 شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواسته‏ام. خواسته‏ام تا نور چشم خدا و اولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو. 💠 تمامى انتظار و دعا و خواسته‏ام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‏ها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد. 📚 یادنامه، ص ۱۸ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔶 اوائل پیروزی انقلاب بود، با توجه به آشنایی که با کتابهای استاد صفایی رحمةالله علیه هم چون «مسئولیت و سازندگی» و «رشد» داشتم، ایشان برای سخنرانی به دانشگاه صنعتی اصفهان دعوت کردم. 🔶 استقبال کم نظیری از ایشان شد، تا اذان صبح بچه‌ها با استاد گفت‌وگو می‌کردند و استاد با نهایت محبّت به سؤالهای ریز و درشت آنها پاسخ می‌گفتند. 🔶 یادم هست به ایشان گفتم: آیا بیایم قم و طلبه شوم؟ جواب ندادند. چند بار سؤالم را تکرار کردم، جواب نمی دادند. 🔶 بالاخره به حرف آمدند و گفتند: من فکر می‌کردم تو باهوشی. خود من برای تو جوابم. اگر کار مهمتری بود من می‌رفتم به سراغ همان، این چه سؤالی است که از من می پرسی. 🔶 مهمترین نیاز هر جامعه‌ای، نیاز فکری و تربیتی است. اگر کاری بالاتر از هدایت آدم‌ها بود خداوند آن را به أنبیای خودش می‌داد. 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۷ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔷 استاد صفایی رحمة الله علیه می‌گفتند: طلبه قولش دوا و وجودش در یک جمع شفاست. 🔷 اما دکترها خیلی هم که حاذق باشند، نهایتاً نسخه می‌نویسند و دارویش را باید از داروخانه گرفت. 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۴۱ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 تطهیرگاه قلب 🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔶 با استاد صفایی رحمة الله علیه از حرم امام رضا علیه السلام بیرون می‌آمدیم، گفتند: حقیقتاً آدمی در حرم أهل بیت علیهم السلام زیر بارش بی امان فضل الهی پاک می‌شود. 🔶 همانطور که جسم ما کثیف می‌شود و نیاز به شستشو و حمام دارد، دل و روح ما هم کثیف می‌شود. «حرم تطهیرگاه قلب و روح انسان است». 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۲۲ 🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 پایگاه نور 🔶 استاد صفایی رحمة الله علیه آخر ماه قبل و اول ماه بعد را براى درك فيض زيارت ثامن الحجج به مشهدالرضا علیه السلام مى‏رفت. 🔶 و هر آنچه در زندگى به او داده شده بود، از اين پايگاه نور مى‏ديد و مى‏گفت: من از على بن موسى الرضا علیه السلام شرمنده‏ام، كه هميشه سرشار از محبت‏ها و بهره‏مند از عنايت‏هايش بوده‏ام و جام‏هاى پياپى در حلقه عنايتش نوشيده‏ام و از او مى‏خواهم كه در ظلمات دنيا و موج دريا و خشكى راه‏ها و همراه همه نعمت‏ها و فضيلت‏ها، چراغ راه و سفينه نجات و ضامن كرامت آدم‏ها باشد و آنجا كه راه رفته‏ها مى‏مانند و زمين‏گير مى‏شوند او ما را بردارد و به مقصد برساند. 🔶 در نهايت هم در همين راه و زيارت حضرتش با وقوع سانحه‏اى در سحرگاه بيست و دوم تيرماه ۱۳۷۸ جام حق را سركشيد و به لقاء و ديدار دوست شتافت و روح بلند و آسمانيش از زمين رخت بر بست كه او گمنام در زمين و مشهور در آسمان بود. 📚 یادنامه، ص ۱۹ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حجةالاسلام موسی صفایی 🔷 من و محمد در بسیج مسجد خرمی ثبت نام کرده بودیم. محمد که سنش از من بیشتر بود و شرایط اعزام را داشت، بالاخره تصمیمش را گرفت و آماده‌ی حرکت به سمت جبهه شد. 🔷 وقتی عزم محمد بر حرکت جزم شد، پدرم به او گفت: خیال نکنی آخر جبهه شهادته ها! آمادگی این رو هم داشته باش که بری اسیر بشی و سال ها توی سلول‌های نمور زندگی کنی، یا ترکش بخوری و عمری زمین گیر بشی. 🔷 اگر داری به عشق شهادت میری، باید این آمادگی رو هم داشته باشی که عمری ناچار باشی روی ویلچر بشینی و در عین حال هیچ وقت هم از کرده‌ی خودت پشیمون نشی، پس اول شهید شو بعد به شهادت برس. 📚 رد پای نور، ج ۳ ص ۱۶۶ 🆔👉@cheshmeyejarie