eitaa logo
چشمه جاری
524 دنبال‌کننده
732 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپی از مزار استاد صفایی رحمة الله علیه 🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 سؤال استاد صفایی رحمة الله علیه در حرم امام رضا علیه السلام از آقای قرائتی. 💠 أمیرالمومنین علیه السلام یارانش (مثل سلمان و ابوذر) را می دید لذّت می برد، شده حضرت مهدی علیه السلام تو را ببیند و لذّت ببرد⁉️ 🆔کانال👈 چشمه جاری
💠 يكى از دوستان مى ‏گفت چه كنيم تا به يقين برسيم؟ به او گفتم: «يقين‏ لازم نيست، كه انسان با احتمال هم كار و حركت مى ‏كند». در تجارت، با احتمال حركت مى ‏كنند. در كشاورزى با احتمال آغاز مى ‏كنند. دانه ‏هايى كه يك كشاورز در زمين مى ‏پاشد، يقين ندارد كه رشد كند و ممكن است هزار آفت سر راهش باشد، اما با همين توجه اقدام مى‏ كند. 💠 حال چه شده وقتى انسان مى‏ خواهد در راه خدا حركت كند، مى‏ گويد بايد يقين داشته باشم! در اينجا يقين را اول مى‏ خواهيم، ولى در تجارت با يك احتمال هم حركت مى‏ كنيم تا جايى كه بيست بار ضرر مى‏ دهيم، ولى باز هم ادامه مى‏ دهيم و تازه اين ادامه را جزء پشتكار خود تلقى مى‏ كنيم و به حساب حماقت‏ها و سفاهت‏ها نمى ‏آوريم. 💠 وقتى مى‏ خواهيم با خدا معامله كنيم، مى ‏گوييم: يقين نداريم! ما كجا و كى يقين داشته ‏ايم؟! در حركت‏هاى خود و در اين دنياى احتمالات، با چه يقينى اقدام كرده‏ ايم؟ اينجاست كه كم مى‏ آوريم. 💠 وقتى مى‏ خواهيم به فقيرى كمك كنيم، بايد يقين داشته باشيم كه صد درصد فقير باشد. اصلاً مگر مى‏ توانيم كسى را پيدا كنيم و قسم حضرت عباس بخوريم كه هيچ نان شب نداشته باشد؟! 💠 وقتى مى‏ خواهيم در راه خدا حركت كنيم، يك جور معامله مى‏ كنيم و وقتى مى‏ خواهيم در راه خود و براى خود حركت كنيم، طور ديگرى عمل مى‏ كنيم. همين چيزهاست كه براى انسان مشكل ايجاد مى‏ كند. 📚 اخبات، ص 86 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 آنچه تو را به يقين مى ‏رساند شكر تو و به كار گرفتن معرفت و آگاهى و هدايت‏هاى مستمر است كه: «مَنْ أظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرِ بِاياتِ رِبِّهِ ثُمَّ أعْرَضَ عَنْها انَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِموُن». 💠 چه كسى ستمكارتر است ‏از آنها كه به نشانه‏ هاى خدا يادآورى شدند و هدايت‏هاى مستمر او به آنها رسيد و آنها با مهلت از آن اعراض كردند و در اين فرصت، شكر نياوردند. 💠 ما از مجرم‏ها انتقام مى ‏گيريم و منابع آگاهى و چشم و گوش و دل آنها را مختوم مى‏ كنيم و مهر مى ‏زنيم. تا آنجا كه چيزى از آگاهى آنها بكارشان نيايد و بهره ‏مند نشوند. 💠 من كه مى ‏يابم در اين مرحله بايد از غذايم بگذرم و يا فلانى را تحمل كنم و يا به او محبت نمايم، ولى به خاطر بخل و يا حسادت و يا بديهاى او، چشم پوشى مى‏ نمايم، چگونه توقع دارم كه به يقين برسم در حالى كه از اين هدايت‏ها و ياد آوري ها، چشم پوشيده ‏ام. 💠 بدنبال شكر و پذيرش يادآوری ها و هدايت‏ها، به يقين مى ‏رسيم و در يقين اين دو خاصيت هست تحمل رنج و مصيبت و شهود و بصيرت. 📚 قيام، ص 226 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 دوستى مى ‏ناليد كه من با اين همه برهان و استدلال به يقين و اطمينان‏ نرسيده ‏ام و نمى‏ دانم از كجا بايد به يقين رسيد، گفتم تو با احتمال شروع كن و شكر كن و آنچه را كه يافته‏ اى به كار بگير تا آنچه را كه ندارى به تو بدهند كه «مَنْ عَمِلَ بِما عَلِمَ، وَفَّقهُ اللَّهُ عِلْمَ ما لَمْ يَكُنْ يَعْلَمْ». هر كس به دانش خود و معرفت خود عمل كند، خداوند او را توفيق مى‏ دهد و آنچه نمى ‏داند و نمى ‏توانست بداند، به او مى‏ سپارد. 💠 يقين مزد شاكران است، مزد آنهايى است كه به تذكرات حق و هدايت‏هاى او، توجه داشته‏ اند و عمل كرده ‏اند كه:«مَنْ اظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ اعْرَضَ عَنْها انَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُون». چه كسى ستمكارتر است از كسى كه به نشان‏ هاى پروردگارش يادآورى شد و با تمام هدايت‏ها و فرصت‏ها، «ثُمَّ اعْرَضَ»؛ اعراض كرد ما از كسانى كه مجرم هستند و اعراض كرده ‏اند انتقام مى‏ گيريم و آنها را به ختم و طبع و وقر و خزى و وهن، مبتلا مى ‏سازيم، تا آنجا كه از ادراكات حسى و قلب و گوش و چشم خود هم محروم مى‏ گردند. 💠 كسانى كه كفر مى ‏ورزند و به هدايت‏ها روى نمى ‏آورند و شكر يادآورى‏ ها و هدايت‏ها را نمى ‏كنند، محروم مى ‏شوند و گرفتار مى‏ گردند. گفتم اين هدايت‏ها، مستمر و مداوم براى همه مى‏ آيد، مى‏ بينم كه به من تذكر مى ‏دهند كه به فلان كمك كن، از فلان بگذر، فلانى را درياب، مى‏ فهمم كه تو گرسنه ‏اى و من امكان دارم، تو گرفتارى و من توانايى دارم، مى ‏فهمم و به من‏ تذكر مى ‏دهند و برايم جا مى ‏اندازند و به من فرصت مى ‏دهند، ولى اعراض مى‏كنم. 💠 گفتم داستان، فقط داستان كلى محرمات و واجبات نيست، كه هدايت‏هاى مستمر و تذكرات مداوم، در راه است و انسانى كه چشم مى‏ پوشد، ناچار بايد غرامت بدهد، كه دست انتقام در كار است، گفتم ما آنچه لازم داشته ‏ايم، همراه داريم و خيال مى‏ كنيم كه اطمينان لازم است در حالى كه حتّى همراه يقين مى‏ توانيم اعراض و جحود داشته باشيم. 💠 و مثل شيطان صداى خدا را بشنويم و ملكوت او را ببينيم و اشياء را همانطور كه هست درك كنيم و به حقيقت معرفت برسيم و با اين حال، كافر شويم و با اين عرفان و شهود، رجيم و مطرود گرديم. 💠 گفتم ما آنچه را كه لازم داشته‏ ايم. همراه داريم و اگر احساس كمبود مى‏ كنى، اين كمبود، اطمينان و يقين نيست، اين احساسى كه تو دارى و اين كمبودى كه حس مى ‏كنى، مربوط به قرب و رفع حجاب است. 💠 گفتم من اطمينان دارم و يقين دارم كه شير هست و درنده هست، ولى احساسى ندارم چون دورم و اگر نزديك هم بشوم و شير را در قفس ببينم باز اين احساس را ندارم كه حجاب در كار است. پس مشكل با مسأله اطمينان و يقين حل نمى‏ شود كه شكر مى‏ خواهد و اطاعت مى‏ خواهد، تا قرب حاصل شود و به تدريج حجابها و مانعها برطرف گردد. و انس و احساس و آشنايى، دل را سرشار نمايد، ويقين و مراتب و درجات آن، دل را بگيرد. و به فضيلت يقين دست بيابى. 📚 قيام، ص 163 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا حیدری 💠 استاد صفایی رحمة الله علیه در شب عروسی دخترشان، داماد و دخترش را صدا زدند و گفتند: دخترم را به مرد می دهم نه به مَهر. 💠 و به آنها توصیه نمودند: به یکدیگر حکومت نکنید، بلکه حکومت خدا را بپذیرید. 📚 مشهور آسمان، ص ۲۰۱ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
💙 آيت الله مرعشی نجفی در دوران طلبگی پس از آنكه مقطعی از درسش را در نجف به پايان مي ‏برد به تهران مي ‏آيد و مقدمات ازدواج ايشان فراهم می‏ گردد. 💙 دختری معرفی شده و به خواستگاری مي‏ روند. پدر دختر شرطی را براي داماد مطرح می ‏كند و آن اينكه: يك جفت گوشواره، 4 عدد النگو، 2 عدد پيراهن، 2 قوّاره چادری و 2 جفت كفش بايد تهيه كند. 💙 گرچه درخواست، چندان سخت نبود ولكن برای ايشان تهيه همين مقدار هم مقدور نبود. ايشان نااميد از انجام شرط عازم قم می‏ شود امّا قبل از حركت به قصد زيارت عبدالعظيم علیه السلام در شهر ری توقف می‏ كند. 💙 پس از توقفی در صحن، مشكل را با حضرت در ميان می ‏گذارد و با حالی دل شكسته زار زار می‏ گريد و عبايش را روی صورتش می‏ كشد.چند لحظه بعد كسی دست روی شانه‏ اش می‏ گذارد و آرام می‏ گويد آقا بسته ‏تان را برداريد تا خدای نكرده كسی نبرد. 💙 ايشان ناراحت از اينكه او را از چنين حالی بيرون آورده، نگاه ميی كند، بسته جلوی پايش افتاده است. ابتدا اعتنايی نمی‏ كند، ولی بعد بسته را می‏ گشايد. 💙 درون بسته اين اشياء به طور مرتب چيده شده بود: 2 جفت كفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پيراهن، 4 عدد النگوی طلا و يك جفت گوشواره‏ 📚 سرزمین کرامت، ص ۴۳ 💐 ۴ ربیع الثانی سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک باد ❌ نشر با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا ری شهری 🔶 آیت الله سیّد عبدالجواد عَلَم الهدی گفتند: سیّد عبدالمهدی سِلمی نجفی، پسر دایی پدرم، که در زمان رضاخان پهلوی در تهران تبلیغ می کرد، به دستور طاغوت وقت دستگیر شد. 🔶 ایشان بعد از آزادی به ما گفت: بعد از یک سال زندان به شهر بیرجند تبعید شدم. یکی از شب ها که بسیار دلتنگ بودم، به حضرت عبدالعظیم حسنی متوسّل شدم و با چشم گریان به خواب رفتم. 🔶 در رؤیا دیدم وارد مجلسی شدم که جالسین همه روحانی بودند، و صدر مجلس سیّد عبدالعظیم با صورت نورانی و مجلّل نشسته است. 🔶 جلو رفتم و بعد از سلام شکایت حالم را به عرض رساندم. گفتند: وقتی در تهران بودی نزد ما نمی آمدی؛ ولی بعد از این به دیدار ما بیا. 🔶 از خواب بیدار شدم و تا صبح فکر می کردم. بعد از اذان صبح مأمور شهربانی در منزل آمد و گفت: عبدالمهدی سِلمی اینجاست؟ در منزل رفتم و خود را معرّفی کردم. 🔶 گفت: آزاد شدی، هر کجا می خواهی برو! بدون هیچ تعرّض و تعقیب به تهران آمدم و با خود عهد کردم تا آخر عمر زیارت آن حضرت را شب های جمعه ترک نکنم. 📚 خاطره های آموزنده، ص 72 ❌ نشر با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 شکر این است که آنچه را او به ما داده است، برای او خرج کنیم. وقتی ماشین در مسیر خودش راه می افتد، سرعت و شتاب می گیرد. به جریان انداختن استعدادهای انسان در مسیری که برای او گذاشته شده نیز باعث رشد و پیشرفت او می گردد. 💠 شکر، به معنای به جریان انداختن داده های او در راهی است که او می خواهد. این جریان باعث زیادتیِ خودِ انسان می شود:«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ». تعبیر این نیست:«لأزیدَنَّ نِعمَتَکُم»؛ نعمت را زیاد نمی کنند؛ بلکه خود انسان زیاد می شود. 💠 در نتیجه می تواند به آنچه دارد، جهت بدهد و به مقصد برساند تا هستی پای او باشد، نه بار او. حضرت علی علیه السلام، امیر داشته های خود است و اسیرشان نیست. 💠 برای همین، قدرت و ثروت و حتّی سلطنت بار علی علیه السلام نخواهند بود و برای او پا هستند؛ او به آنها جهت می دهد و این قدرت در نتیجه شکر و به جریان انداختن استعدادها در راه حق، به دست انسان می رسد. 📚 عوامل رشد، رکود، انحطاط، ص ۷۱ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا حیدری 💠 روزی طلبه ای از استاد صفایی رحمة الله علیه پرسید: چه کنیم تا دنیا ما را نگیرد و مزاحم راه نگردد؟ 💠 گفتند: باید از دنیا بزرگتر شوی، آن وقت راحت می شوی. چنانکه وقتی کوچک و کودک بودی دنیایت توپ و عروسک بود و اسیرش بودی ولی حالا که بزرگتر شده ای دیگر در آن دنیا نمی گنجی و به بچه های کنونی می خندی و از اسارتشان در شگفتی. 📚 مشهور آسمان، ص ۲۱۹ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 دعای عجیب و غریب 💠 خدایا به بدی ها و گناه های ما پاداش بده. 🆔 کانال👈 چشمه جاری