9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپی از مزار استاد صفایی رحمة الله علیه
🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 سؤال استاد صفایی رحمة الله علیه در حرم امام رضا علیه السلام از آقای قرائتی.
💠 أمیرالمومنین علیه السلام یارانش (مثل سلمان و ابوذر) را می دید لذّت می برد، شده حضرت مهدی علیه السلام تو را ببیند و لذّت ببرد⁉️
🆔کانال👈 چشمه جاری
💠 يكى از دوستان مى گفت چه كنيم تا به يقين برسيم؟ به او گفتم: «يقين لازم نيست، كه انسان با احتمال هم كار و حركت مى كند». در تجارت، با احتمال حركت مى كنند. در كشاورزى با احتمال آغاز مى كنند. دانه هايى كه يك كشاورز در زمين مى پاشد، يقين ندارد كه رشد كند و ممكن است هزار آفت سر راهش باشد، اما با همين توجه اقدام مى كند.
💠 حال چه شده وقتى انسان مى خواهد در راه خدا حركت كند، مى گويد بايد يقين داشته باشم! در اينجا يقين را اول مى خواهيم، ولى در تجارت با يك احتمال هم حركت مى كنيم تا جايى كه بيست بار ضرر مى دهيم، ولى باز هم ادامه مى دهيم و تازه اين ادامه را جزء پشتكار خود تلقى مى كنيم و به حساب حماقتها و سفاهتها نمى آوريم.
💠 وقتى مى خواهيم با خدا معامله كنيم، مى گوييم: يقين نداريم! ما كجا و كى يقين داشته ايم؟! در حركتهاى خود و در اين دنياى احتمالات، با چه يقينى اقدام كرده ايم؟ اينجاست كه كم مى آوريم.
💠 وقتى مى خواهيم به فقيرى كمك كنيم، بايد يقين داشته باشيم كه صد درصد فقير باشد. اصلاً مگر مى توانيم كسى را پيدا كنيم و قسم حضرت عباس بخوريم كه هيچ نان شب نداشته باشد؟!
💠 وقتى مى خواهيم در راه خدا حركت كنيم، يك جور معامله مى كنيم و وقتى مى خواهيم در راه خود و براى خود حركت كنيم، طور ديگرى عمل مى كنيم. همين چيزهاست كه براى انسان مشكل ايجاد مى كند.
📚 اخبات، ص 86
🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 آنچه تو را به يقين مى رساند شكر تو و به كار گرفتن معرفت و آگاهى و هدايتهاى مستمر است كه: «مَنْ أظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرِ بِاياتِ رِبِّهِ ثُمَّ أعْرَضَ عَنْها انَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِموُن».
💠 چه كسى ستمكارتر است از آنها كه به نشانه هاى خدا يادآورى شدند و هدايتهاى مستمر او به آنها رسيد و آنها با مهلت از آن اعراض كردند و در اين فرصت، شكر نياوردند.
💠 ما از مجرمها انتقام مى گيريم و منابع آگاهى و چشم و گوش و دل آنها را مختوم مى كنيم و مهر مى زنيم. تا آنجا كه چيزى از آگاهى آنها بكارشان نيايد و بهره مند نشوند.
💠 من كه مى يابم در اين مرحله بايد از غذايم بگذرم و يا فلانى را تحمل كنم و يا به او محبت نمايم، ولى به خاطر بخل و يا حسادت و يا بديهاى او، چشم پوشى مى نمايم، چگونه توقع دارم كه به يقين برسم در حالى كه از اين هدايتها و ياد آوري ها، چشم پوشيده ام.
💠 بدنبال شكر و پذيرش يادآوری ها و هدايتها، به يقين مى رسيم و در يقين اين دو خاصيت هست تحمل رنج و مصيبت و شهود و بصيرت.
📚 قيام، ص 226
🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 دوستى مى ناليد كه من با اين همه برهان و استدلال به يقين و اطمينان نرسيده ام و نمى دانم از كجا بايد به يقين رسيد، گفتم تو با احتمال شروع كن و شكر كن و آنچه را كه يافته اى به كار بگير تا آنچه را كه ندارى به تو بدهند كه «مَنْ عَمِلَ بِما عَلِمَ، وَفَّقهُ اللَّهُ عِلْمَ ما لَمْ يَكُنْ يَعْلَمْ». هر كس به دانش خود و معرفت خود عمل كند، خداوند او را توفيق مى دهد و آنچه نمى داند و نمى توانست بداند، به او مى سپارد.
💠 يقين مزد شاكران است، مزد آنهايى است كه به تذكرات حق و هدايتهاى او، توجه داشته اند و عمل كرده اند كه:«مَنْ اظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ اعْرَضَ عَنْها انَّا مِنَ الْمُجْرِمينَ مُنْتَقِمُون». چه كسى ستمكارتر است از كسى كه به نشان هاى پروردگارش يادآورى شد و با تمام هدايتها و فرصتها، «ثُمَّ اعْرَضَ»؛ اعراض كرد ما از كسانى كه مجرم هستند و اعراض كرده اند انتقام مى گيريم و آنها را به ختم و طبع و وقر و خزى و وهن، مبتلا مى سازيم، تا آنجا كه از ادراكات حسى و قلب و گوش و چشم خود هم محروم مى گردند.
💠 كسانى كه كفر مى ورزند و به هدايتها روى نمى آورند و شكر يادآورى ها و هدايتها را نمى كنند، محروم مى شوند و گرفتار مى گردند. گفتم اين هدايتها، مستمر و مداوم براى همه مى آيد، مى بينم كه به من تذكر مى دهند كه به فلان كمك كن، از فلان بگذر، فلانى را درياب، مى فهمم كه تو گرسنه اى و من امكان دارم، تو گرفتارى و من توانايى دارم، مى فهمم و به من تذكر مى دهند و برايم جا مى اندازند و به من فرصت مى دهند، ولى اعراض مىكنم.
💠 گفتم داستان، فقط داستان كلى محرمات و واجبات نيست، كه هدايتهاى مستمر و تذكرات مداوم، در راه است و انسانى كه چشم مى پوشد، ناچار بايد غرامت بدهد، كه دست انتقام در كار است، گفتم ما آنچه لازم داشته ايم، همراه داريم و خيال مى كنيم كه اطمينان لازم است در حالى كه حتّى همراه يقين مى توانيم اعراض و جحود داشته باشيم.
💠 و مثل شيطان صداى خدا را بشنويم و ملكوت او را ببينيم و اشياء را همانطور كه هست درك كنيم و به حقيقت معرفت برسيم و با اين حال، كافر شويم و با اين عرفان و شهود، رجيم و مطرود گرديم.
💠 گفتم ما آنچه را كه لازم داشته ايم. همراه داريم و اگر احساس كمبود مى كنى، اين كمبود، اطمينان و يقين نيست، اين احساسى كه تو دارى و اين كمبودى كه حس مى كنى، مربوط به قرب و رفع حجاب است.
💠 گفتم من اطمينان دارم و يقين دارم كه شير هست و درنده هست، ولى احساسى ندارم چون دورم و اگر نزديك هم بشوم و شير را در قفس ببينم باز اين احساس را ندارم كه حجاب در كار است. پس مشكل با مسأله اطمينان و يقين حل نمى شود كه شكر مى خواهد و اطاعت مى خواهد، تا قرب حاصل شود و به تدريج حجابها و مانعها برطرف گردد. و انس و احساس و آشنايى، دل را سرشار نمايد، ويقين و مراتب و درجات آن، دل را بگيرد. و به فضيلت يقين دست بيابى.
📚 قيام، ص 163
🆔 کانال👈 چشمه جاری
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
💙 آيت الله مرعشی نجفی در دوران طلبگی پس از آنكه مقطعی از درسش را در نجف به پايان مي برد به تهران مي آيد و مقدمات ازدواج ايشان فراهم می گردد.
💙 دختری معرفی شده و به خواستگاری مي روند. پدر دختر شرطی را براي داماد مطرح می كند و آن اينكه: يك جفت گوشواره، 4 عدد النگو، 2 عدد پيراهن، 2 قوّاره چادری و 2 جفت كفش بايد تهيه كند.
💙 گرچه درخواست، چندان سخت نبود ولكن برای ايشان تهيه همين مقدار هم مقدور نبود. ايشان نااميد از انجام شرط عازم قم می شود امّا قبل از حركت به قصد زيارت عبدالعظيم علیه السلام در شهر ری توقف می كند.
💙 پس از توقفی در صحن، مشكل را با حضرت در ميان می گذارد و با حالی دل شكسته زار زار می گريد و عبايش را روی صورتش می كشد.چند لحظه بعد كسی دست روی شانه اش می گذارد و آرام می گويد آقا بسته تان را برداريد تا خدای نكرده كسی نبرد.
💙 ايشان ناراحت از اينكه او را از چنين حالی بيرون آورده، نگاه ميی كند، بسته جلوی پايش افتاده است. ابتدا اعتنايی نمی كند، ولی بعد بسته را می گشايد.
💙 درون بسته اين اشياء به طور مرتب چيده شده بود: 2 جفت كفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پيراهن، 4 عدد النگوی طلا و يك جفت گوشواره
📚 سرزمین کرامت، ص ۴۳
💐 ۴ ربیع الثانی سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک باد
❌ نشر با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا ری شهری
🔶 آیت الله سیّد عبدالجواد عَلَم الهدی گفتند: سیّد عبدالمهدی سِلمی نجفی، پسر دایی پدرم، که در زمان رضاخان پهلوی در تهران تبلیغ می کرد، به دستور طاغوت وقت دستگیر شد.
🔶 ایشان بعد از آزادی به ما گفت: بعد از یک سال زندان به شهر بیرجند تبعید شدم. یکی از شب ها که بسیار دلتنگ بودم، به حضرت عبدالعظیم حسنی متوسّل شدم و با چشم گریان به خواب رفتم.
🔶 در رؤیا دیدم وارد مجلسی شدم که جالسین همه روحانی بودند، و صدر مجلس سیّد عبدالعظیم با صورت نورانی و مجلّل نشسته است.
🔶 جلو رفتم و بعد از سلام شکایت حالم را به عرض رساندم. گفتند: وقتی در تهران بودی نزد ما نمی آمدی؛ ولی بعد از این به دیدار ما بیا.
🔶 از خواب بیدار شدم و تا صبح فکر می کردم. بعد از اذان صبح مأمور شهربانی در منزل آمد و گفت: عبدالمهدی سِلمی اینجاست؟ در منزل رفتم و خود را معرّفی کردم.
🔶 گفت: آزاد شدی، هر کجا می خواهی برو! بدون هیچ تعرّض و تعقیب به تهران آمدم و با خود عهد کردم تا آخر عمر زیارت آن حضرت را شب های جمعه ترک نکنم.
📚 خاطره های آموزنده، ص 72
❌ نشر با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
💠 شکر این است که آنچه را او به ما داده است، برای او خرج کنیم. وقتی ماشین در مسیر خودش راه می افتد، سرعت و شتاب می گیرد. به جریان انداختن استعدادهای انسان در مسیری که برای او گذاشته شده نیز باعث رشد و پیشرفت او می گردد.
💠 شکر، به معنای به جریان انداختن داده های او در راهی است که او می خواهد. این جریان باعث زیادتیِ خودِ انسان می شود:«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ». تعبیر این نیست:«لأزیدَنَّ نِعمَتَکُم»؛ نعمت را زیاد نمی کنند؛ بلکه خود انسان زیاد می شود.
💠 در نتیجه می تواند به آنچه دارد، جهت بدهد و به مقصد برساند تا هستی پای او باشد، نه بار او. حضرت علی علیه السلام، امیر داشته های خود است و اسیرشان نیست.
💠 برای همین، قدرت و ثروت و حتّی سلطنت بار علی علیه السلام نخواهند بود و برای او پا هستند؛ او به آنها جهت می دهد و این قدرت در نتیجه شکر و به جریان انداختن استعدادها در راه حق، به دست انسان می رسد.
📚 عوامل رشد، رکود، انحطاط، ص ۷۱
🆔 کانال👈 چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا حیدری
💠 روزی طلبه ای از استاد صفایی رحمة الله علیه پرسید: چه کنیم تا دنیا ما را نگیرد و مزاحم راه نگردد؟
💠 گفتند: باید از دنیا بزرگتر شوی، آن وقت راحت می شوی. چنانکه وقتی کوچک و کودک بودی دنیایت توپ و عروسک بود و اسیرش بودی ولی حالا که بزرگتر شده ای دیگر در آن دنیا نمی گنجی و به بچه های کنونی می خندی و از اسارتشان در شگفتی.
📚 مشهور آسمان، ص ۲۱۹
🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 دعای عجیب و غریب
💠 خدایا به بدی ها و گناه های ما پاداش بده.
🆔 کانال👈 چشمه جاری