🖋
آدم هایی که روح بزرگی دارند،
عقده های کمتری دارند،
شعور بیشتری دارند و قلب مهربانتری...
برای همین نباید از آنها ترسید...
آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکترند...
چون از صدمه زدن به دیگران هراسی ندارند!!
چقدر اين جمله دلنشينه:
افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها میگذراند.
خود را در محاصره افراد موفق قرار دهید.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دوستانهها💞
#چکاوک -عزیز دلم !خیلی شرایط سختیه !متوجه هستم! اما آخرش که چی؟ آخرش که باید تصمیم بگیری! کمیل گن
#چکاوک
-باشه! اما صبر کن گناهکار رو به دام بندازم. صبر کن قاتل رو دستگیر کنم. صبر کن سند و مدرک پیدا کنم. بعدش هرچی تو بگی!
آهی کشیدم و گفتم:
-پیدا نمیکنی! اون آدم اهل این حرفها نیست !من شناختمش کمیل! اون نمیتونه قاتل باشه! اون دل رحم تر از این حرفاست! داری بالاسر قبری گریه میکنی که مرده توش نیست! این کار به هیچ جا نمیرسه! هیچ سند و مدرکی دستتو نمیگیره!
ببین توروخدا به خاطر کارهای احمقانه ی شما منم دارم به اون دروغ میگم !دارین منو مجبور میکنین. باورم نمیشه منم دارم در مقابل ضیاءالدین دورویی و دورنگی در میارم و رو بازی نمیکنم !
-خیلی خودتو ناراحت نکن! همچین آدمی لیاقتش همینه!
معترضانه گفتم:
-کمیل! اینجوری راجع بهش صحبت نکن!با چشمانی میرغضب نگاهم کرد.
- گفتم اینقدر جلوی من ازش دفاع کن!
-چجوری ازش دفاع نکنم وقتی اون
شوهرمه !دندانها را بر هم فشرد و چشمانش را تنگ کرد.
- به عمد اینارو میگی !درسته؟
لبخندی گوشه لبم نشست.
- شوهرمه خب! شوهرمه! دروغ که نمیگم!
- دختر چشم سفید !صبر کن جانم !صبرکن ثابت بشه !خودم طلاقتو ازش میگیرم.
او اخم درهم کشید و من صدایش زدم .
- کمیل! لحنم چاپلوسانه بود. یک تا ابرویش بالا رفت .
-ها !
-میخوام یه خواهشی ازت بکنم.
-چه خواهشی؟
آب دهانم را فرو بردم. از دو روز قبل داشتم تمرین میکردم که مسئله را چگونه با او درمیان بگذارم.
-کمیل شما دوتا هنوز ضیاءالدین رو تعقیب میکنین؟
- آره. معلومه دیگه !
-هنوز به نوبت این کارو میکنین؟چشمهایش را تنگ کرد.
-چی میخوای بگی چکاوک؟
-دعوام نکن! خب؟ راستشو بخوای...یعنی میخوام بگم که.. یعنی میدونی موضوع اینکه ...
- میخوای بری خونش؟؟ چکاوک دوباره؟؟
نفس پراسترسم رابیرون دادم و با سر تایید کردم. بعد مظلومانه نگریستمش !
-و از من میخوای برای اون روز و شب، شیفت کشیک یوسف رو بردارم.
بانگاهی مظلومانه نگاهش کردم و گفتم:
- تو چقدر باهوشی کمیل!
-تو چقدر چشم سفید شدی چکاوک! بزنم یه وریت کنم؟ خجالت نمیکشی؟
بغ کردم و تشر زدم:
-اینقد منو شرمنده نکن !به من اینجوری نگو !
-دیگه خیلی پررو شدی! چجوری روت میشه تو چشم من نگاه کنی و بگی میخوای با اون خلوت کنی؟ شرم و حیا شوهر کرد رفت !
-اینجوری با من صحبت نکن مثل بابابزرگا ! مگه من میخوام چیکار کنم !خودم حواسم به خودم هست ! من فقط ازت خواستم شیفتتو جابجا کنی ! همین!
- تورو خدا دیگه چی میخواستی؟ موقعیت فراهم کنم که برین سر قرار توی مکان! تو منو چی فرض کردی؟ گوش دراز ؟
عصبی گفتم :
-اصلا نمیخوام کمکم کنی ! و رویم را به طرف دیگر برگرداندم.
- حالا مثلا قهر کردی؟
-آره قهر کردم !همیشه دعوا داری !
-تو حواست هست از من چی میخوای؟ میخوای بهت کمک کنم بری سر قرار با اون مرتیکه ای که به اتهام قتل، پرونده اش روی میز ماست ! آخه نمیترسی بلایی سرت بیاره؟ نمیترسی تو رو هم به سرنوشت پروانه دچار کنه؟ آخه تو چقدر خنگی دختر !
-نمیترسم ! مگه لولوخورخوره است که بترسم ! دارم میگم اشتباه میکنی !حالا ببین کی به حرفم میرسی! اون همچین آدمی نیست ! منم بهش اعتماد کردم !حالا اگه میخوای کمکم کنی که دمت گرم! اگه کمکم نمیکنی هم اینقدر نمک به زخمم نپاش !پوف کلافه ای کشید و گفت:
-میدونم دیگه !میدونم حتی اگه بگم نه و کمکت نکنم ؛ بازم تو میری تو اون خونه ی کوفتی و بعد هم یوسف میفهمه و شر میشه و دنیا رو بهم میریزه و نقشه مون لو میره !
با ذوقی پنهان نگاهش کردم .
-این یعنی تو کمکم میکنی؟
-این یعنی من مجبورم به تو کمک کنم ! اینجوری هم ذوق نکن که اعصابم از دستت شکاره ! وای خدای من! ببین توی چه مخمصه ای گیر افتادم !
با رویی گشاده نگاهش کردم.
-حالا پس کمکم میکنی؟ پوف کلافه ای کشید و گفت :
- بگو کدوم روز کوفتی میخوای بری پیشش !
-قربونت برم !یه دونه ای بخدا !
-بسه !بسه اون نیش رو ببند! کمی خجالت بکش ! حداقل جلوی من اینقدر ذوق و شوق نشون نده برای خلوت کردن با اون مرتیکه !
لبهایم را بستم و سعی کردم خنده ام را مهار کنم و با سر تایید کردم.عمیق نگاهم کرد.
-کی اینقدر عاشق شدی آخه تو دخترِ صاف و ساده و بی شیله پیله ی من !
-اون خیلی خوبه کمیل !تو نمیشناسیش! اون قشنگ ترین اتفاقیه که توی زندگی من افتاده !
-اون با بیست و دو سال سن بزرگتر از تو، قشنگترین اتفاق زندگیته؟؟ کم کم دارم به عقلت شک میکنم !
- آره عزیزم! اون یه نسل بزرگتر از منه با بیست و دو سال سن بیشتر! اما بهترین آدمیه که سر راهم قرار گرفته !میدونم که باهاش خوشبخت میشم ! بخدا میشم ! قول میدم ! آهی کشید و گفت:
-پس دربرابر این همه موانع و مشکلات چیکار میخوای چی کار بکنی؟
ادامه دارد ...
🍃🍃🍃🍃🍂🍃
همیشه نه، ولی
گاهی میان بودن و خواستن فاصله می افتد
بعضی وقت ها هست
که کسی رابا تمام وجود میخواهی
ولی نباید کنارش باشی!
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بگذار آدمها تا میتوانند " سنگ " باشند
مهم این است که تو از نژاد "چشمه ای"
پس جاری باش
و اجازه نده سنگ ها مانع حرکت تو شوند
آنها را با نوازشهایت ذره ذره خرد کن
و از روی آنها با لبخند عبور کن....
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
❇️ تقویم نجومی
🗓 یکشنبه
🔺 ۲۰ خرداد/ جوزا ۱۴۰۳
🔺 ۲ ذی الحجه ۱۴۴۵
🔺 ۹ ژوئن ۲۰۲۴
🌓 امروز قمر در «برج سرطان» است.
✔️ برای امور زیر نیک است:
امور ازدواجی
خرید رفتن
بنایی
جابجایی
امور زراعی
قرض و وام دادن و گرفتن
پیش خرید
نوشتن قرارداد
معاملات ملکی
امور حفاری
استحمام
امور مربوط به حرز
👼 زایمان
نوزاد مبارک و خوشقدم باشد. انشاءالله
🚘 مسافرت
خوب است.
💞 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب یکشنبه)
دلیلی بر استحباب یا کراهت نیست.
💇 اصلاح سر و صورت
باعث حاجتروایی میشود.
🩸حجامت،خوندادن،فصد،زالو انداختن
خوب نیست.
💅 ناخن گرفتن
روز مناسبی نیست.
موجب بیبرکتی در زندگی میگردد.
👕 بریدن پارچه
روز مناسبی نیست.
موجب غم و اندوه شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
این حکم شامل خرید لباس نیست.
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب یکشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۲ سوره مبارکه "بقره" است.
﴿﷽ الم ذلک الکتاب لاریب فیه﴾
خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمیدانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد. ان شاءالله
مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
📿 وقت استخاره
از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا مغرب
📿 ذکر روز یکشنبه
«یا ذالجلال و الاکرام» ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۴۸۹ مرتبه «یا فتاح»، موجب فتح و نصرت یافتن میگردد.
☀️ ️روز یکشنبه متعلق است به:
💞 #حضرت_علی علیهالسلام
💞 #فاطمه_زهرا سلاماللهعلیها
اعمال نیک خود را به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🌺 خورشید جایش را به ماه میدهد
⭐️ روز بـه شب ، آفتاب به مهتاب
🌺 ولـــی مهــر خـــــدا
⭐️ همچنان با شدت میتـابـد
🌺 امیدوارم قلب هـــاتـــون
⭐️ پــراز نــور درخشــان
🌺 لطف و رحمت خــدا باشه
⭐شبتون آرام کنار خانواده و عزیزان
🌹شبـ🌙ـتون غرق در عطر گل
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
کارم هر روز شده بود گریه 😭
💔آرامش نداشتم
مشکلات مالی ، عاطفی ،بیماری های روحی🤕
فقط قرص ارومم می کرد😔
تا اینکه از طریق خواهرم با دوره رایگان #خدای_خوب_من آشنا شدم اولش باورم نمی شد می گفتم مگه میشه؟!😳
اما بعد یک ماه زندگیم به طور شگفت انگیزی تغییر کرد
روی لینک بزن شاید این دعوت نامه ای از سوی خداست برای تو😢❤️
https://eitaa.com/joinchat/3134259359C4c8f3048a8
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
❌کار در منزل با تسویه روزانه❌
✅روزانه بین ۵۰۰ تا ۱ میلیون تومان✅
🟠 مناسب خانم های خانه دار
🟠 مناسب کارمندان به عنوان شغل دوم
خانم ها روی لینک زیر بزنن👇
💰《کسب درآمد مخصوص خانم ها》
آقایون روی لینک زیر بزنن👇
💰《 کسب درآمد مخصوص آقایان》
نمونه درآمد و ویدئو اعضا کانال رو ببین😳👇
https://eitaa.com/joinchat/3201696057Cc93bf7a5af
سریع عضو شو تا پاک نشده❌