eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
12.6هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
.🍃🍃🌸🍃 #ثریا خندیدم و گفتم نه این چه حرفیه بعدشم من میتونم محمدرضا منو دوست داره اگر دوست نداشت ا
🍃🍃🍃🌸🍃 گفتم حالا چرا دعوتو پس فرستادن ؟ عبداله گفت زن عموتون گفتن ناخوش احوالن بی بی رو کرد به عبداله و گفت برو خبرو به خانوم برسون بفهمه بقیه زودتر مطلع شدن غوغا به پا می‌کنه زودتر از عبداله راهیه اتاقم شدم دلم طاقت نیاورد و رفتم پشت در اتاق نشیمن فال گوش وایستادم با خودم فکر کردم حتما خبر دیگه ای هست که عبداله به من نگفته عبداله آروم صحبت می‌کرد و مامان همین که پس فرستادن دعوت رو شنید داد زد چه غلطا پدرشونو میسوزونم اگر بخوان با آبروی دختر من بازی کنن سریع پریدم سمت اتاقم که صدای بی بی اومد که داد میزد خاک برسر شدیم سمت مادرم رفتم که بی حال روی صندلی ولو بود و رنگ از رخش پریده بود بی بی به عبداله گفت منتظر چی هستی برو دنبال طبیب خانوم جان بگو بیان کنار صندلی مامان نشسته بودم و دستشو ماساژ میدادم مامان بی جون زمزمه میکرد دیدی ثریا دیدی چجوری عزت و ابرومونو پیش کلفت و نوکر از بین بردن بی بی فاطمه خانوم جان بغل کرد و برد سمت اتاقش مادرم رو تخت دراز کشیده بود و مدام سر بی عزت شدنش حرف میزد در خونه رو زدن عبداله همراه طبیب اومده بود خواست وارد بشه که بی بی اومد داخل و گفت خانم جان طبیبتون همراه شاگردش اومده مادرم داد زد اومده که اومده فقط بگین طبیب خودش بیاد هر نامحرمی رو اتاق ما راه ندین طبیب دکتر خانوادگی ما بود که به احترام خانوادم برای معاینه میومد خونه از در اتاق بیرون رفتم که کنار دکتر یه پسرجوون همراه با یه کیف توی دستش دیدم بی بی گفت ببخشید اما خانوم جان گفتن فقط طبیب خودشون محرم می‌دونن و شاگردتون پشت در باشه دکتر خندید و گفت این پسر تحصیل کرده‌ی فرنگه شاگردم نیست اما امر امر خانوم خونه‌ست من و اون موندیم پشت در راهنماییش کردم سمت مهمون خونه و گفتم بشینه خندید و گفت من راحتم همینجا منتظر میمونم شما هم بفرمایید به کاراتون برسید رفتم سمت آشپزخونه نمی‌دونم چرا اما آشوب عجیبی داشتم شربت بهارنارنج درست کردم و بردم سمت اتاق مهمون خونه دستام از شدت ترس می‌لرزید میدونستم هم زبونی بامرد غریبه عاقبت خوبی نداره و خانم جان نمیبخشه شربتو گذاشتم جلوشو و خواستم برگردم که گفت مادرتون بیمارن؟ سرتکون دادم و گفتم بله خندید خندش آرامش عجیبی داشت لیوان بهار نارنج گرفت روبروم و گفت انگار حالتون زیاد مساعد نیست تا حالا تنها با مردی هم زبون نشده بودم حس میکردم دارم پس میفتم 🌼🌼🌼🌼🌼
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗿آیا اهرام ثلاثه مصر از سنگ ساخته شده است یا گِل پخته شده؟ قرآن توضیح میدهد! ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
تقویم نجومی اسلامی ✴️ چهارشنبه 👈14 اذر/ قوس 1403 👈2 جمادی الثانی 1446 👈4 دسامبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است. ✅امور مقدماتی ازدواج. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅خرید و فروش. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅خرید سلف. ✅معاملات. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅و عقد قرارداد خوب است. 👶 برای زایمان مناسب و نوزاد مبارک و خوش یمن است. 🚖سفر: مسافرت شدیدا مکروه است و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج جدی و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️کاشت و برداشت محصول. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️انواع جراحی ها. ✳️آغاز درمان و معالجه. ✳️نو پوشیدن. ✳️وام و قرض دادن و گرفتن. ✳️و شکار و صید و ماهیگیری‌نیک است. ✳️برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید. 💑مباشرت امشب: مباشرت امشب : فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان شود. 💉💉 حجامت. خون دادن و فصد خوب نیست. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث حاجت روایی می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 3 سوره مبارکه"آل عمران " است. نزل علیک بالحق مصدقا لما بین یدیه... و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که سه چیز خوب و پی در پی به خواب بیننده برسد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن. 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز. چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله. ✴️️ وقت استخاره. در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله...🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 و زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست! هنوز هم خورشید لبخند می‌زند، آسمان، در آغوش می‌گیرد، زمین می‌رویانَد و درختانِ لبخند، شکوفه می‌زنند. هنوز هم نوزادان متولد می‌شوند، شمع‌دانی‌ها گل می‌دهند، ماه می‌تابد، ستاره چشمک می‌زند، جیرجیرک آواز می‌خواند، پروانه پرواز می‌کند، درختان میوه می‌دهند، چشمه‌ها می‌جوشند و امید، هر صبح در زیر پوست سرد زمین، به جریان می‌افتد. که امید زیباست، عشق زیباست، طلوع زیباست، شکفتن زیباست؛ و زندگی... آه، زندگی با تمام دردهایش، هنوز هم زیباست... شبتون بخیر خواهرای گلم 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا گفتم حالا چرا دعوتو پس فرستادن ؟ عبداله گفت زن عموتون گفتن ناخوش احوالن بی بی رو کرد ب
🍃🍃🍃🌸🍃 آب دهنمو قورت دادم و گفتم نه چرا مگه من خیلی خوبم سرشو انداخت پایین و لبخندش از رو لبش نرفته بود گفت درسته دکتر حاذقی نشدم اما انقدر دکتر هستم که ناخوشی مریضمو تشخیص بدم حتما از بیماری مادرتون دلشوره و نگرانی دارید حس میکردم برای بار اوله دارم زبون باز میکنم به حرف زدن ،پیدا کردن کلمات همینقدر برام سخت بود با قاشقی که توی لیوان بود شربتو هم زد و گفت مثل این که خودم باید بخورم فقط شما و مادرتون توی این خونه باغ زندگی میکنید ؟ گفتم بله سرشو اورد بالا و گفت بقیه کجان؟ منظور پدری برادر و خواهری گفتم رفتم سرکار، چشماشو جمع کرد و به من نگاه کرد گفتم ببخشید من حالم خوب نیست هنوز از صورتمو به سمت در اتاق برگردونم که گفت وایسا حس کردم از همون نقطه دستم بدنم شروع کرد به یخ زدن هر لحظه ممکن بود از شدت ترس و هیجان حالم بهم بخوره گفت روی صندلی و یکم آروم باشید داشتم به این فکر میکردم اگر خانم جان منو ببینه که دارم با یه پسر غریبه فرنگ رفته حرف میزنم چیکار میکنه که پسرجوون گفت ببخشید خانوم سرمو آوردم بالا گفت من میرم بیرون شما بیشتر از این معذب نباشید توی راهرو صدای طبیب میومد که گفت ببخشید محمد حسین جان اگر اینجا معطل شدی من چند ساله طبیب و محرم این خونه ام پذیرفتن شخص دیگه ای توی خلوتشون براشون سخته ، از جام پاشدم و نفس عمیقی کشیدم بلوز و دامنمو مرتب کردم و رفتم سمت راهرو رو به طبیب گفتم خانم جان چش شده ؟ طبیب خندید و گفت امان از ذهن آشفته خانوم ،براشون دارو نوشتم تهیه کنید اما مشکلی نیست گذرا بوده رو کردم به دکتری که میدونستم الان اسمش محمد حسین‌ه و گفتم از شما هم ممنونم رفتار مادرم رو به حساب بی ادبی نزارید محمدحسین لبخند زد و گفت من رفتار مادر همچین بانویی رو به حساب بی ادبی نمی‌ذارم طبیب که رفت سمت اتاق خانم جان رفتم در زدم و وارد شدم مامان دراز کشیده بود رو تخت و بی حال بود گفتم خانوم جان دردت به جونم هنوز که چیزی نشده خب شاید واقعا زن عمو حالش بد شده خودت که دیدی همیشه میگن عروس خونشونم شما خیلی حساس شدین مامانم دستمو گرفت و گفت یکی یه دونه‌ی خونه تو غصه‌ت این چیزا نباشه کاری میکنم حسرت داشتن عروسی مثل تو رو بخورن مگه میزارم اسم رو دخترم بزارن رفتم سمت اتاقم دست کشیدم رو لحاف مخمل رو تخت دراز کشیدم و چشامو بستم بار اول بود یه مرد ازم تعریف میکرد با خودم فکر کردم حتما با محمدرضا هم ازدواج کنم همینجوری ازم تعریف میکنه 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
هر یک صفحه از 🌱💚💚💚 @Malakeonline
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیات ٢۵ و ٢۶ سوره مبارکه رعد. 🔎 جستجوی سوره: 🕊🕊🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💐سـ❤️ ـلام 😍 ✋ 🍁 روزتون پراز خیروبرکت 🍁 🍂 امروز چهارشنبه ☀️ ۱۴ آذر ۱۴۰۳خورشیدی 🌙 ۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶ قمر 🎄 ۴ دسامبر ۲۰۲۴ میلادی 💯ذکر_روز 🍁🌼یا حی و یا قیوم🌼🍁    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88