eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
164.9هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
17.7هزار ویدیو
283 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️......... 😍 آنان داشتند... من دارم.... من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است... اما چادر از چفیه بهتر است.... آنان چفیه می بستند تا وار بجنگند... من چادر می پوشم تا زندگی کنم... آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود... من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم... آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند... من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم... آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ... من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم... . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🏴🏴🏴🏴 ✍ چند خط بگیم از .. میایین بریم کربلا؟! خاطرات پیاده روی😔😔 (قسمت اول) بسم الله.. -عمود های قرار که آخرش ۷ داشت -کبابش صف داره؟ +آره ولی سریع رد میشه بیا وایسیم🍡🍢 -یخ در بهشت های سبز و زرد و قرمز شارع العباس🍧🍧🍧🍨🍭 -جمله "زودتر بریم یه موکب تمیز پیدا کنیم "غروب شد -استحمام با آب خنک🚿 -خشک کردن با چفیه🌝🌞 -موکب مختار ثقفی با عکسِ فریبرز عرب نیا -آب لیمو عمانی و آب انگور تگری که تا نخوری ندانی🥃 -هلابیکم زوار -وای فای رایگان📲 -اَه آنتن ندارم! -چشمایی که با التماس میگفتن "یکی بردار" -برچسب اسمامون با دست خط های خرچنگ قورباغه پشت گوشیامون -مبل های نارنجی خسته کنار جاده -فنجان های قهوه عربی -صدای بلندگوی مرکز مفقودین🎙📢📢 : "سیده خدیجه الماجدی من اهالی البصره " -رانندگی های خطرناک و بدون گواهینامه عراقی ها🚗🚙🚕 -شهر بدون شهرداری -پیرزن های عرب ، این اسطوره ها و سلاطین حفظ تعادل و آن ساک دستی روی سرشان -نصف شکر ،نصف چای عراقی در لیوان یکبار مصرف -نون ماهی شکل🥟 -فلاف مشایه که این را هم تا نخوری ندانی🌮🌯 -تل پتو تشک های ته موکب -تل دمپایی های جلوی حرم👡👡 -لِه شدن تو تفتیش های چند ساعته ورودی حرم -شلوغی صف قورمه سبزی جلوی تل زینبیه🍛 -کالسکه های دوقلو با گاری -ترکیب سبد میوه و طناب با صدای بی وقفه کشیده شدن روی زمین🍎🍏🍇🍉 -کوه خرما و ارده و کنجد🍚 -مای بارد -بسته دستمال کاغذی دست بچه ها -گرمای پدر و مادر دار سر ظهر☀️ -سرازیری باب القبله -نیمروی اول صبح غرق در پاتیل روغن🍳🥚 -منقل ها و دود چشم سوزشان -قهوه جوش های طلایی☕️ -بوی عود -دود عودهای عربی -خورشید بغل جاده که میرود پایین🌞🌝 -از کجا اومدین شما؟ -"دنبال پتوی گلبافت نباش دخترجان!" -"مبیت للنساء" -آهنگ یوسف پیامبر ماشین حمل کپسول گاز🎶🎵 -صندلی های پلاستیکی با طناب به هم وصل شده ی رنگارنگ بعضاً شکسته -حرّک زایر -عمود ۳۱۳ و زیارت آل یاسین -راه قدس از کربلا میگذرد -موکب صوفی صفا و تلفظ های خنده دار ما نظیر سفا سیتی -پنکه های مه پاش آن خیابان بهشتی🌬 -گم شدن -دیدن یک آشنا میان میلیون ها آدم در مشایه -پیکسل دادن به بچه کوچولوهای عراقی -رفتن برق در مشایه و راه رفتن با چراغ قوه گوشی ها🔦📱 -موکب امام رضا -اضافه کردن "الـ" ابتدای تمام کلمات فارسی😂😅 -روضه رقیه -یادگاری دادن موکب دار های عراقی -خوابم یا بیدارم اینجا .. -بزن تو گوشم ببینم خواب نیستم! -پروفایل عازمم حلالم کنید -کنار قدم های جابر -صباحا اتنفس بحب الحسین -ماساژهای صلواتی.. -عمود ۵۰۲ موکب قطیفی ها و بغل های گرمشان -عمود ۱۱۸ ، عمود قرار امام حسنی ها ، روضه غربت -حاجی غصه نخور، یه روز مدینه کربلا میشه پیاده میریم زیارت امام حسن ع! -سلام آقا که الان روبروتونم جمله هایی که یادمان داده بودند در جواب به عراقی ها بگوییم -ان شاءالله تزرونی -آشت ایدیکم -الله اتقبل -مأجورین -العفو -سنگ های خنک کف حرم -هر قدم به نیت یکی -اعتیاد پیدا کردن به طعم چای عراقی و انرژی مازاد بعدش☕️🍪 -هرکس به نیابت یک -قدم قدم نذر ظهور تو -نماز های شکسته بین راهی -آشغال جمع کردن با کارتن -سامرایی که کنسل شد -ترکاندن تاول ها -"شما برید فلان عمود بایستید من خودم رو میرسونم های مشکوک" -مبیت موجود -ماهی کباب🦈 -وضو با آب یخ💦🚰 -نذر سایه -انبوه آدم هایی که جلوی صحن خواب بودند و قدم های با احتیاط که یک وقت نیفتی رویشان -آشنا بودن کوچه پس کوچه های نجف چنان که محلّه ی پدری .. -روز و شب تو دل جادّه -آقاجان!از کدوم مسیر میای؟ -قدرت بدنی باور نکردنی خانم های عرب -گرگ و میش های کله صبح مشایه -نشستن روی جدول خیابان های کربلا -فراموش کردن تمام حرف هایی که آماده کرده بودی در حرم بزنی و حالا فقط نگاه و دوخته شدن دهان -کمیل آخرین شب جمعه -کوله به جای بالشت -زیارت -حاج قاسم که شنیدیم می آید و میرود و خیلی مراقب امنیت تمام مشایه است -افسردگی موقع برگشت -حال عجیب تا مدّت های نامعلوم -صبح بعد از رسیدن به خانه که هنوز موقع بیدار شدن انتظار داری به جای خانه مشایه را ببینی اما در کمال تعجّب روبه رو میشوی با در و دیوار اتاق! و حالا -دلتنگی -دلتنگی -دلتنگی .. -و خدا رحم کند این‌همه دلتنگی را .. ❤️💚💛🧡💜💙💔 به یاد حاج قاسم عزیز سردار دل ها 😭😭😭😭😭😭
🌿بابا آمد... ✨ 🌸به بچه‌های محمد بلباسی 🌳خبر بدین بابا داره برمی‌گرده... 🌸هویت پیکر ۷ شهید مدافع حرم 🌳خان‌طومان بلباسی، رضا 🌸حاجی‌زاده، علی عابدینی، 🌳 رجایی‌فر، شیری، 🌸مجید سلمانیان و نظری 🌳شناسایی شده و پیکرها فردا در 🌸حرم‌امام‌رضا(علیه السلام) طواف‌ داده‌ می‌شه... 🆔 @Clad_girls
♦️امام خامنه ای 🌟اگر زنان در اجتماعی یك ★ملتی حضور نداشته باشند، 🌟آن حركت به نخواهد رسید، ★موفق نخواهد شد.❌ 🥀وداع و فرزند۲۰روزه مدافع حرم 🌷 🌙 🆔 @Clad_girls
🔻 از ناموس من و شما در مقابل اراذل و اوباش دفاع کرد، اعضای بدنش هم به بیماران هدیه خواهد شد. روزنامه خبیث همشهری از نام برای او احتراز کرده و نوشته: یک بسیجی در درگیری با اشرار! 🆔 @Clad_girls
شهید مهدی معتقد بود باید مقابل داعش ایستاد👊، وطنی باشد یا غیروطنی. شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از سرزمین محل تولدش به شهادت رسید🌷 تا اثبات کند که برای او مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماهها همسر و فرزند یکساله اش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و بشود🕊 🌹🍃🌹🍃 🆔 @Clad_girls
قرار یک زندگی الهے این است یکی بشود ودیگری اما... انتظار همیشه واژه دلتنگ کننده همسران است ... 😔 💚 💌 | @Clad_Girls
علت شکست حقارت آمیز ترامپ از نگاه خانم زینب سلیمانی 🆔 @Clad_girls 🌸🍃
❤️......... 😍 آنان داشتند... من دارم.... من چادر می پوشم، چادر مثل چفیه محافظ من است... اما چادر از چفیه بهتر است.... آنان چفیه می بستند تا وار بجنگند... من چادر می پوشم تا زندگی کنم... آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود... من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم... آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند... من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم... آنان چفیه را سجاده می کردند وبه خدا می رسیدند ... من با چادرم نماز می خوانم تا به خدا برسم... . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌ ‌🔸وقتی جلیلی اجازه بازجویی شهید را به آژانس نداد ➖خبرنگار NBC: درباره دکتر .... چی چیزی میتوانید به ما بگویید؟ ➕جلیلی: اجازه مصاحبه با دانشمندان‌مان را نمیدهیم/اتهامات جعلی قابل قبول نیست/ مبنای همکاری ما با آژانس طبق مقررات بوده و ما هر شش مسئله‌مان با آنها حل کردیم و آنها نیز تایید کردند 📌بخشی از مصاحبه دکتر سعید جلیلی، دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی با شبکه آمریکایی NBC در سال ۸۹ 🆔 @Clad_girls
برای منی که فرمانده اش بودم باور کردنی نبود، اما عباس تا به حالا یک نامحرم ندیده بود.😳 اولین نامحرمی که حتی ایشان را هم درست ندید دختر عمویش بود که نامزدش شد.💍 روزی که برای مراسم ازدواج رفته بود،پرسیدم: دختر عمویت رو دیدی؟ گفت: نه واقعا!!🙄 چنین آدمی هست که می‌شود شهید مراقب چشمش هست.💯 گفتم: تو از آنهایی هستی که خیلی عاشق پیشه میشوی چون اولین نامحرمی که دیدی همسرت است...♥️ 🔖 سردار اباذری 💓 شهدا ⛔️ @Clad_girls💖
♦️امام خامنه ای 🌟اگر زنان در اجتماعی یك ★ملتی حضور نداشته باشند، 🌟آن حركت به نخواهد رسید، ★موفق نخواهد شد.❌ 🥀وداع و فرزند۲۰روزه مدافع حرم 🌷 🌙 🆔 @Clad_girls
و تــو ای بانُـو..!💕🦋 بـدان... جنـگ و میݩ و ترڪش💣 همه‌اش بـهـانـ‌هـ بـود💛💫 🕊 فقط خواسـت ثابـٺ کند در این سرزمین تابخـواهی فـدایی دارد...❣ @clad_girls❣🌼
♨️ / یک سحر جانسوز 😔 های شما / قسمت هفتم👇👇 دانشجو دانشگاه باهنر کرمان ام چند باری افتخار داشتم برم گلزار شهدای کرمان و با شهدای شاخص اش آشنا بشم واقعا اتفاقای عجیبی اونجا برام افتاد واقعا زنده بودن. این رفت و آمد ها باعث با خانواده هاشونم آشنا بشم و یکبار برای سالگرد شهادت یکی از دوستان حاج قاسم سلیمانی رفتم خونه شون که وقف حضرت زهرا سلام الله کرده بودند خانم ها طبقه بالا بودیم که حاج قاسم عزیز رو دیدم واقعا خیلی نزدیک و صمیمانه بود باورم نمی شد که مردم عادی دوره شون کرده بودند و هیچ اعتراضی نداشتند گذشت هرجا میرفتم می‌گفتند اینجا حاج قاسم عزیزمان حضور داشتند خیلی احساس وابستگی خاصی داشتم روز شهادت خونه مون بودم و کرمان نبودم خواب بودیم منو مهدیه کنارهم تا مامانم گفت باورم نمیشد ولی دو دستی کوبیدم به سرم و دعا دعا میکردم خبر اشتباه باشه تا فرداش باورم نمیشد ولی بعدش دیگه نتونستم تحمل کنم باید میرفتم کرمان. زیاد به دوروبرم توجهی نداشتم ولی انگار مهدیه هم متأثر شده بود. با اینکه می تونستم نرم خوابگاه و بیشتر خونه بمونم ولی شب قبل تشییع جنازه رفتم کرمان. مهدیه هم از طرف دانشگاه شون به تشییع جنازه اومد من تو یه اتوبوس و مهدیه تو اتوبوس دیگه. نگران مهدیه بودم من کرمان می شناختم و دوستام موکب برای زاءران داشتند. صبح ساکمو گذاشتم و سریع خودمو رسوندم به موکب جمعیت زیادی اومده بودن خیلی زیاد تو موکب ما برگهایی داشتیم که به مردم می‌دادیم تا برای همدردی با خانواده سردار مطلبی بنویسند حس وحال غریبی بود اشک مردم و آه و لعن به دشمن حتی یه لحظه قطع نمیشد از هرجایی فکرشو میکردی آدم اومده بود روستاهای شمال و شمال غرب تا جنوب حتی بعضی ها سواد نداشتند و میگفتن تا من براشون بنویسم دستم میلرزید و اشک امونم رو گرفته بود خلوتی می خواستم و اونم فقط دیدار سردار بود. عده ساعت به ساعت زیادتر میشد و آزمون خواستن اگر می خواهید اینجا بمونید درب موکب ببندید و فقط نظاره گر باشید خبرای بدی شنیده می‌شد و می‌گفتند چندنفری جانشون رو از دست دادند استرس زیادی داشتم چند بار به مهدیه زنگ زدم گوشی آنتن نمی‌داد چند نفری تو موکب موندند و من همراه دوستم رفتم به سمت گلزار نمی خواستم بدون دیدن سردار برم می خواستم بهش بگم پیش امام حسین علیه السلام و دوستاشون منو هم شفاعت کنن از موکب تا گلزار راه زیادی بود و ما مجبور شدیم به خاطر ازداحم جمعیت وارد جنگل نزدیک گلزار بشیم. بعد از مدتی به گلزار رسیدیم اما جای سوزن انداختن نبود باورم نمیشه تا حالا این همه آدم رو اینجا ندیده بودم کوچیک بزرگ نوزاد ویلچری وحتی فلج همه بودن واقعا همه غم رو تو چهره شون میشد دید. 💠➖➖➖➖➖💠 سردار اسلام آسمانی شد وارواح شهدا اورا درآغوش گرفتند صبح که ازخواب بیدار شدم مثل همیشه نبودم...گویا خوابی دیده بودم وآن چیزی که از خواب یادم بوداین بود که در چهار راه نزدیک خانه که همیشه بنر اطلاعیه می زنند بنر زدن که محرم آمده است محرم یک ماه زودتر آمده است ومن این را دیدم....صبح ها که می رفتم دعای ندبه یک حال بشاش داشتم اما آن روز نداشتم.. رفتم مسجد برخلاف همیشه به ستون تکیه دادم که شنیدم سخنران حرف عجیبی می زند😳 آنهم درمورد سردارقاسم سلیمانی... قاسم سلیمانی که درعرض سه ماه طبق وعده اش داعش را ریشه کن کرد کسی که به نیروهای مقاومت....کمک میکرد وفرمانده سپاه قدس بود. حرف های که بوی نبود اورا می داد سردرگم بودم تا اینکه سخنرانی تمام شد ومداح آمد وخبر تـــرور ســـردارقاسم سلیمانے را داد،من سردرگم یک خبر ناگوار وبرایم مبهم بود آنچه که شنیدم حتی فکرش راهم نمیکردم😔😭 اما آری مداح حرف از ترور سردار دلها می زد حرف از نبود سردار قاسم وابومهدی... دوست داشتم زودتر دعا تمام شود وبروم خانه وببینم جریان چیست... رفتم واینترنت را روشن کردم ودراینستا چرخیدم ودیدم خبرها وپست ها حکایت از ترور سردار سلیمانے توسط آمریکا دارد.. تلویزیون را روشن کردم وخبرها را دنبال وحرف های غیرباوری که حقیقت داشت میشنیدم...😞😭 وسردار وسپهبد قاسم سلیمانے یک عنوان دیگرهم کنار اسمش نقش بسته بود واو شده بودشهیــ🕊ــدسردار سپهبدقاسم سلیمانے.... اوبه همراه چهار همراهش درکشور عراق نزدیک فرودگاه بغداد در ماشین مورد حمله موشکے بالگردهای آمریکــ👿ـایی قرارگرفت در ساعت1:20دقیقه بامداد روز جمعه مصادف با سیزده دی ماه سال 98....😭 ورهبرعزیزم در ابتدای نامه خود نوشته بود...*سردار اسلام آسمانی شد وارواح شهدا اورا درآغوش گرفتند* وتعبیرخوابم را در شهادت حاج قاسم وپرچم های قرمز ومشکی یاحسین که درتشیع اش می چرخاندن 🏴🚩و لباس های مشکی برتن مردم واشک چشمانشان😭 ودرمداحی های حماسی وشور انگیزوکربلایی دیدم... امـــامن هنوز باور نکردم شمارا نمیدانم اما هنوز باورنکردم...😭 💠➖➖➖➖➖💠 🆔 @Clad_girls
بسم الله الرحمن الرحیم . . . آه! مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من! کجایی؟ مشتاق دیدارت هستم... وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو می‌کند، دود می‌کند و می‌سوزاند. چقدر این لحظه را دوست دارم. آه... چقدر این منظره زیباست. چقدر این لحظه را دوست دارم. در راه عشق جان دادن خیلی زیباست... خدایا! 30 سال برای این لحظه تلاش کردم. برای این لحظه با تمام رقبای عشق در افتاده‌ام. زخم‌ها برداشته‌ام، واسطه‌ها فرستاده‌ام. چقدر این منظره زیباست! چقدر این لحظه را دوست دارم...» . . . بخشی از نامه ی سردار برای دخترش فاطمه چندماه قبل از شهادت🌷 . . . 🆔 @Clad_girls