eitaa logo
📖کـــافـــــــــہ شـــعــــــــر📖
3.4هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
7.9هزار ویدیو
20 فایل
همه شب نقش خیالاتِ تو هست و، دلِ من ، از تو ای ارام جانم ، خبری  نیست که نیست،، اشک می بارد زچشمم باز خاموشم ، خموش ، چون منِ دیوانه ،خونین جگری ، نیست که نیست ، #راحم_تبریزی ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مشاهده در ایتا
دانلود
عمر خوش در قرب جان پروردنست عمر زاغ از بهر سرگین خوردنست عمر بیشم ده که تا گه می‌خورم دایم اینم ده که بس بدگوهرم گرنه گه خوارست آن گنده‌دهان گویدی کز خوی زاغم وارهان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ با هرچه عشق نام تو را می توان نوشت با هر چه رود راه تو را می توان سرود بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را با دست های روشن تو می توان گشود ‌ 👇🍃👇 🪶❄️ ‌ ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐ 🍃👈 ❤تنها صداست که می ماند......❤ 🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
آنکه سرم بر خطِ فرمانِ اوست گویِ دلم در خَمِ چوگانِ اوست دل به غمش دادم و جان هم دهم گر لب و دندان، لب و دندان اوست حالِ دلم هر چه پریشان تر است پرتو آن زلفِ پریشانِ اوست تشنه بمیرد چو دلم هر که او در طلبِ چشمۀ حیوان اوست چشمۀ خورشید بدان آبروی قطره ای از چاهِ زنخدان اوست صبرِ چنان سخت، کمان در غمش سست تر از عقدۀ پیمان اوست دل که چنان سینه همی کرد وی دیدمش او هم نه ز مردان اوست شاید اگر دل، نه به فرمان ماست زآنکه به هر حال که هست آنِ اوست ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
شب فراسوی سیاه شباهت گیسوان تو ثمره ی ستارگان برمی انگیزند و ماه از دیده تحسین می شود بر بام افق ابرهای پهناور چه اساطیری بادبان های این باد کشتی نامرئی لنگر برگرفته از گلسنگ جنگل روی خلسه ی برگ امواج به ساحل طنین می افکند کلاغ کهنسال استوار شاخه شبنم جوان لغزان گلبرگ میان قعر و اوج عالم مبهمی پدید تا لشگر خاکستری روشن مه پیش به سو می رفت فرمانبردار از ملکه ی اقلیم شب گیسویت خواهد بود حریر ابریشمین سرد همچون نگهبانان اطراف لانه های پرندگان چه با اقتدار ایستاده اند و اعتماد هوای بارانی که مهربانی قایق های نجات هجوم بر راکد رخوت برای بوته ها درختان زیبای ون چنان نمای طلایی پاییزی قطره قطره غوطه ور می شوند به یاد داشته باش حتی با هر چیز گرانبهایی تاخت نزنم یک تار گیسوی تو را قلب و روحت را دوست دارم جاودانه . ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
زندگی چیست به‌جز راهی پاییزشدن مثل میخانه‌ی بی‌مست غم‌انگیزشدن کار دل نیست دم از عشق زدن تا نرسد به مقام عدم و ذره‌ی ناچیز شدن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
فرو پاشیده‌ام دستانم را قطع کرده‌ام آغشته‌ام از سکوت فریاد رها شده‌ام از هوا‌ از گیاه از درخت همه‌ ی جهانم را بی رحمانه در گوشم آویخته‌ام تا بیایی... حالا با هوای باران ترا در پلکم می‌پوشانم مه‌ گرفته از پرتگاه صورتم می‌افتی بر سینه‌ای فرو پاشیده برای تو...! ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمیدانم چه خواهد شد راستش را بخواهی دیگر بذایم مهم هم نیست من برای همه احتمالات زندگی خسته‌ام 👇🍃👇 🪶❄️ ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐ 🍃👈 ❤تنها صداست که می ماند......❤ 🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
دوست دارم... دستانم را میان شالیزار های ، موهایت پنهان کنم. دوست دارم... نگهبان مرزهای چشمانت باشم.! دوست دارم... گُم شوم میان حریر ، سبزِ تَنَت. دوست دارم... آبی بپوشی... هم رنگ دریا. دوست دارم ، دوست دارم... افسوس... دستِ دلتنگی ورق میزند ، شعرم را. کلاف خیالت تنهائیم را ، در هم می پیچد. جانِ احساسم می میرد. ایوانِ شعرم پُر می شود ، از بوی یاس های وحشی خیالِ تو.!! من اینجا پُرم از تو...! حوالی کوچهء چشمانت ، منتظر می‌مانم. تَنَم پُر می شود.... از زخم "انتظار" درد می‌کند جای زخمِ... "انتظار" () ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
بهشت یعنی یک موسیقی ملایم باشد تو اینجا باشی سرت روی پایم دست راستم لای موهات و دست چپم در حال نوشتن شعر... اما صبر کن، من که چپ دست نیستم! مهم نیست، تا آن روز تمرین می‌کنم... اولویت همیشه با موهای "تو" ست! ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
دیگر برایت شعرهایم را نمی خوانم دیگر در این تنهاییِ با هم نمی مانم دیگر نمی خواهم به هر قیمت شده، باشی از اینکه بی حد عاشقت بودم پشیمانم باران اگر روزی به همراه تو معنا داشت حالا خودم تنهای تنها زیر بارانم دیگر نمی خواهم دروغانه بتابی، نه تاریکی ام را دوست دارم ماه تابانم عشقی که می گفتی نمی میرد به موبنداست حدّ دوام آوردنش را هم نمی دانم با هر دروغت ضربه ای بر باورم میخورد از لطف تو بدبین و غمگین و پریشانم بی اعتمادم کرده ای... از عشق می ترسم جوری شده از سایه ی خود هم گریزانم من جانِ خود را پای عشق تو هدر دادم بعد از تو شاید مرگ باشد راه درمانم باور ندارم حرف هایت را، نگاهت را با جمله ی من دوستت دارم نرنجانم ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
زیر نور عاشقانه‌ی مهتاب نگاه تو؛ روی پلک خواب تلاطم نرمی‌ است که از جرعه‌ای طلوع می‌کند در بامداد.. خورشید که در قلک غروب می‌افتد سکه‌های ستاره دانه، دانه سینه‌ریز دامنم می‌شوند. آنگاه چه طربناک پیراهنم در اتاق می‌رقصد و پرنده‌های نازک از سطح نمناک صبح در معنای چشمه جاری می‌شوند...! ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖
عمریست در خیال به دنبال کودکی ام گاهی به دنبال پروانه ایی در باغ بارها و بارها زمین می خورم و زانوی زخمی ام را نوازش می کنم و گاهی از سر شیطنت زنگ در خانه ی همسایه را می زنم و پا به فرار می گذارم زمانی هم بادبادکی هوا می کنم با نخی در دست روی شن های ساحل می دوم و زمانی خسته از بازیگوشی های روزانه شب عروسکم را بغل می گیرم و قصه ها می گویم برایش می گویم: کودکم همین اندازه بمان شادی کن و برقص شیطنت کن و بازیگوش باش به دنبال سنجاقک و پروانه برو زنگ خانه ی همسایه را که زدی پا به فرار بگذار ادا و شکلک در بیاور آبنبات و بستنی ات را لیس بزن و بینی ات را با سر آستینت پاک کن زمان را متوقف کن که حال خوبت گره خورده بر پیشانی کودکی ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ 📖@cofeh_shear📖