eitaa logo
دانش حیاتی
346 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
601 ویدیو
10 فایل
کانالی برای نخبگان: مطالب حیاتی با رویکرد بین-رشته‌ای: فلسفه، الهیات، سیاست و اقتصاد. هشتگ #مقاله، #تحلیل و #نقد برای مطالب خودم: https://eitaa.com/criticalknowledge/460 @mshessami87 تماس نامزد دکتری فلسفه اسلامی و محقق #سیاست و #اقتصاد و #رسانه و #تمدن
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پیتر ایمانوئلسن، روزنامه‌نگار سوئدی: 🔹گزارش‌ها حاکی از آن است که ایالات متحده و نروژ خط لوله را منفجر کردند و ۴۰۰.۰۰۰ تن گازهای گلخانه‌ای را در جو منتشر کردند. یک فاجعه‌ی آب و هوایی . 🔺عجیب است که چگونه همه متعصبان تغییرات آب و هوایی در مورد آن کاملاً ساکت هستند! 🔺@barahoot_tv1
طناب نئولیبرالیسم را که بکشی، از جای جای کشور صدای زنگوله حلقه‌به‌گوش‌های این مکتب فکری در می‌آید. علت چیست؟ اولا آکادمی‌ها، مملو از افرادی است که کتاب‌های درسی نئولیبرال را به جای علم، خوانده اند و این فریب بزرگ، بر جانشان نشسته است. خود را دانشمند و دیگران را بی‌سواد می‌پندارند. ثانیا رسانه مترجم، در دسترس‌ترین منابع را که منابع نئولیبرال است، ترجمه می‌کند و به خورد مردم می‌دهد. ثالثا نظام سیاستگذاری ما منبعث از آکادمی‌ها، آن‌چه را که نئولیبرال‌ها می‌گویند علمی می‌داند و اجرا می‌کند. همین. آنقدر هم سخت نیست که بدانیم چرا نئولیبرال‌ها در جای جای کشور حضور دارند. البته این را هم بگویم! هیچ کدام از این‌ها یک نئولیبرال واقعی نیستند! نئولیبرال واقعی کسی است که می‌داند مسیر استعمار کدام است و برای استعمار کشورها به نفع کشورش (یعنی ارض موعود) چه باید کند. این‌ها که ما در ایران داریم، تربیت شده اند که کاری کنند که کشور ما به راحتی استعمار شود. بی آن‌که حتی بدانند استعمار چیست! این‌ها همان حلقه‌به‌گوشان نئولیبرالیسم هستند و شایستگی عنوان نئولیبرال را هم ندارند. اما چه کنیم که دوست نداریم بیش از حد تحقیر شوند. ☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
دانش حیاتی
طناب نئولیبرالیسم را که بکشی، از جای جای کشور صدای زنگوله حلقه‌به‌گوش‌های این مکتب فکری در می‌آید. ع
به نام خدای نور☀️ و پیامبر منیر✨، صلواة بر او و خاندان منیرش✨ ✍ خیزش علیه نیولیبرالیسم 🔹امروز جریانی از اقتصاددانان جوان در برابر هژمونی که مشهور به است قد علم کرده‌اند و این رویارویی نظری تعیین‌کننده‌ترین برای آینده اقتصاد ایران است. 🔹نیولیبرالیسم به عنوان یک مکتب اقتصادی امریکایی-انگلیسی، ۳۴ سال است بر اقتصاد و دانشگاه و نهادهای سیاست‌گذار کشور حاکم است و بر سیاست‌های دولت‌های مختلف تأثیرگذار بوده و با این وجود تقریباً هیچ آگاهی نسبت به آن در افکار عمومی وجود ندارد طوری که کم‌تر کسی حتی اسم آن را شنیده است و تصور غالب این است که مشکلات اقتصادی ما به خاطر یک ایده «تخیلی» و «متحجرانه» به نام اقتصاد اسلامی و «مقاومتی» است. 🔹این ظاهراً بزرگ‌ترین تدلیسی است که به نظر می‌رسد هژمونی استعمار در ایران پسا-انقلاب پیاده کرده است. 🔹این هژمونی واقعاً پنهان و لطیف بوده چنان که توصیه‌های آن تبدیل به مشهورات حتی عامه شده است، چنان که امروز بسیاری از عامه مردم هم می‌پندارند که مثلاً: * اقتصاد یک «علم» با فرمول‌های ثابت و متقن است. * توسعه «بخش خصوصی» به خودی خود نتایج مطلوبی خواهد داشت (حداقل تا پیش از رو شدن افتضاح خصوصی‌سازی‌ها در دهه گذشته که البته حتی بعد از این انتباه هم تصور می‌شود مشکل در «خصولتی» شدن خصوصی‌سازی است و اگر «درست» خصوصی‌سازی شود مشکل حل می‌شود با این که کمتر تصوری در خصوص این «درست» و لوازم آن وجود دارد)، * بخش دولتی و خصوصی به عنوان دو ترتیبات قراردادی و اعتباری با هم تفاوت ماهوی دارند چنان که مثلاً یکی بالضروره شر است، دیگری بالضروره خیر. * یا بازار آزاد ضرورتاً چیز خوبی است، * یگانه شاخص رفاه اجتماعی سایز تولید ناخالص داخلی (GDP) است، * ساخت ساختمان‌های بلند و بازارهای شیک نشانه «پیشرفت اقتصادی» است، * جلب سرمایه‌گذاری خارجی ضرورتاً نتایج مطلوبی داشته و دارد، * تورم ضرورتاً به خاطر خلق نقدینگی از طرف دولت است، * مصرف بیشتر به معنی خوشبختی بیشتر است، * بین مقدار ثروت و مقدار خوشبختی رابطه مستقیم هست، * تبلیغات تجاری امر مطلوب یا دستکم لازمی است، * یا اساسی‌تر، توسعه صنعتی به خودی خود متضمن سعادت جامعه است (بدون التفات به آسیب‌های فرهنگی، اخلاقی و محیط‌زیستی مهیب توسعه اقتصادی مدرن)، * و باز اساسی‌تر، اصلاً می‌توان با قطع نظر از زیربناهای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقیِ صحیح، به یک حیات اقتصادی مطلوب رسید. 🔹اجمالاً این که امروز اصلاحات در اقتصاد نیازمند بازخوانی انتقادی مبانی و توصیه‌های اقتصاد متعارف در شعاع مکتوبات اقتصادی انتقادی چپ و در مقابلِ کارنامه تاریخی آن است و همچنین فهم نقش زیربناهای فرهنگی و غایات دینی در تبلور اقتصاد مطلوب 🔹پیگیری مناظرات بین اقتصاددانان متعارف و انتقادی که گاه در این کانال هم نشر می‌شود برای آشنایی با این موضوع تعیین‌کننده توصیه می‌شود، گرچه بصیرت‌های فلسفی نیز برای رسیدن به احکام صحیح بسیار ضروری است و ان شاءالله در آینده مواردی بیان خواهد شد. @criticalknowledge
26.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸رد پای دشمنان ایران به وضوح مشخص است. 🔹از صندوق بین المللی پول و نسخه هایش برای نابودی زندگی معیشتی مردم ایران چه میدانید؟ بشنوید از سید یاسر جبرائیلی 📌 این برنامه را در کانال یوتیوب جدال ببینید. 📺 youtube.com/live/Wu-sFLWZytI
دانش حیاتی
🔸رد پای دشمنان ایران به وضوح مشخص است. 🔹از صندوق بین المللی پول و نسخه هایش برای نابودی زندگی معیشت
به نام ذات احدی که گوهر عدل است ✍ چپاول ایران و دولت به دست شرکت‌های شبه‌دولتی! ⚠️در این کلیپ از مصاحبه دکتر جبرائیلی با برنامه جدال، با حقایق دردناکی رو به رو می‌شوید. 🔹به یاد می‌آورید که در دوره دولت قبل در اوج جنگ اقتصادی دولت ترامپ علیه ایران،‌ بلوایی رسانه‌ای بر سر بودجه نهادهای حوزوی برپا شد که چرا در شرایط تحریم بخش زیادی از بودجه کشور به وسیله این نهادها «بلعیده می‌شود». شکی نیست که تمام دریافت‌کنندگان بیت‌المال باید پاسخگو باشند، اما آمارهای آن دوره تا کنون نشان می‌دهد که سهم کل نهادهای حوزوی از بودجه کشور کمتر و اغلب بسیار کمتر از یک درصد بودجه یا ۶ همت (هزار میلیارد تومان) بوده است! 🔹همزمان،‌ در حالی که همه در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در مجموع فقط ۱۴ همت (هزار میلیارد تومان) به طور خالص سود و مالیات به دولت پرداخت کردند، نمودار آقای جبرائیلی فقط برای یکی از شرکت‌های پتروشیمی طی دو دوره ۹ ماه در این دو سال، بیش از ۳۵ همت سود خالص نشان می‌دهد: نزدیک به ۱۰ همت برای سال ۱۴۰۰ و بیش از ۲۵ همت برای سال ۱۴۰۱! نکته جالب این که همین شرکت‌ها در دو سال مذکور از دولت در مجموع ۶۸ همت کمک دریافت کرده‌اند! 📚 منابع: https://www.irna.ir/news/84159187 https://www.irna.ir/news/84582777 🔹اما افزایش ۲.۵ برابری سود خالص یک شرکت دولتی در عرض این ۱ سال چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟ پاسخ شهودی جهش قیمت است. این شرکت‌ها به دلیل افزایش قیمت دلار با صادرات محصولات خام و نیمه‌خام به درآمدهای هنگفتی می‌رسند، در حالی که بقیه جامعه تحت فشار تورمی دلار قرار می‌گیرند. آن‌ها همچنین محصولات نیمه‌خام خود را به قیمت دلاری به تولیدکنندگان داخلی می‌فروشند که باعث تورم قیمت‌های کالاهای نهایی می‌شود. خلاصه چیزی که شاهد هستیم چپاول سازمان‌یافته کشور و دولت به وسیله شرکت‌های شبه‌دولتی است! 🔹در مصاحبه بالا واقعیت دردناک دیگری نیز بیان شد. در شرایط جنگ اقتصادی امریکا، () که تحت سلطه طبقه حاکمه امریکا است در اصلاحات بودجه‌ای ایران نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء می‌کند که برای کسانی که با سابقه این نهاد استعماری آشنا هستند، نقشی آشنا است: حذف یارانه‌های عمومی برای مردم و افزایش قیمت دلار! نتیجه حذف یارانه سوخت، شورش‌های آبان ۹۸ بود با تبعات دومینو‌وار وخیمش برای ایران از تخریب پایگاه اجتماعی نظام تا ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی. از این جهت، شورش‌های آبان ۹۸ را که نظیرش در ۴۰ سال گذشته در ده‌ها کشوری که از سیاست‌های ضداجتماعی IMF پیروی کردند دیده شده باید در فهرست بلند IMF Riots یا شورش‌های IMF دسته‌بندی کرد. لازم به ذکر است IMF از حیث ایدئولوژیک ملتزم به و سهام‌داران اصلی آن هستند! 🔹طبق توضیحات دکتر جبرائیلی،‌ افزایش قیمت بنزین نهایتاً نقشی در کاهش کسری بودجه دولت نیز نداشت بلکه اثر عکس داشت! ↩️ نتیجه: بزرگ‌ترین بازنده سیاست‌های نیولیبرالی امریکایی در ایران (حذف یارانه و افزایش دلار و خصوصی‌سازی‌ها) دولت و مردم هستند و بزرگ‌ترین برنده‌ی آن‌ها شرکت‌های شبه‌دولتی. 🔹طبق گواهی دکتر جبرائیلی و شناخت اجمالی حقیر، صاحبان و سهام‌داران شرکت‌های شبه‌دولتی با این که بزرگ‌ترین برندگان اقتصادی کشور هستند، اغلب هیچ اعتقادی به نظام و ارزش‌های آن ندارند و تنها برندگان روندی هستند که در صورت استمرار می‌تواند منجر به فروپاشی نظام و کشور شود. روشن است که گرایش نظام به خصوصی‌سازی این شرکت‌های شبه‌دولتی فقط باعث حذف همان سهم اندک دریافتی دولت از محل سود سهام این شرکت‌ها می‌شود و نتیجه آن کاهش درآمد دولت و فشار بیشتر بر اقتصاد عمومی و سود بیشتر صاحبان این شرکت‌ها خواهد شد. 🔹این روند بسیار شبیه به روندی است که در دوره گورباچوف و یلتسین طی کرد که در آن طیفی از مدیران دولتی نیولیبرال که به دنبال چپاول راحت‌تر مردم روسیه بودند، با حمایت از سیاست‌های آزادسازی و خصوصی‌سازی، مقدمه فروپاشی سیاسی و اقتصادی شوروی را فراهم کردند، اما خود به اولیگارش‌های روسیه جدید تبدیل شدند! 🔹لذا باید عنایت کرد و نسخه‌ای در راستای است! امروز طبق تعریف مصطلح اولیگارشی کشورهای مهد لیبرالیسم و نیولیبرالیسم (امریکا،‌ انگلیس و فرانسه) تعریف اولیگارشی را به راحتی ارضاء می‌کنند: نظامی سیاسی که در آن حکومت در دست صاحبان ثروت و اشراف است. 🔹جریان انقلابی آگاه و بصیر باید از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به یک نظام اولیگارشیک جلوگیری کند. برای این کار باید هژمونی نیولیبرالیسم را در سطح نظری و سیاسی شکست داد! @criticalknowledge
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
زن، ابژه و شهر عریان زمان لازم برای مطالعه: ۳ دقیقه پرده اول (پرده فلسفی): از مهم‌ترين مفاهيم فلسفه مدرن سوبژه و ابژه است. اُبژه (Object) در تعريف به معنای شيئی است كه مورد شناسایی واقع ميشود و بنا به همين مفهوم، گاهي ابژه را «متعلقِ شناسايی» نيز ترجمه می‌كنند. به بیان دیگر، ابژه هر آن چيزی است كه حاصل ادراك است و بر اثر ادراك، عينيت آن اعتبار می‌يابد. در مقابل، سوبژه (subject) به معنای «شناسا» است که ابژه را شناسایی می‌کند. پس سوبژکتیویه، مشاهده‌کننده و اُبژکتیویه آنچه است که مشاهده می‌گردد. قرآن کریم، به لحاظ متعلق شناسایی، تفاوتی بین مرد و زن قائل نیست و هر دو را در جایگاه شناسا به شناخت حقیقت هستی دعوت می‌کند. عباراتی نظیر «إِنَّ الْمسْلمينَ والْمُسْلِماتِ والْمؤمنِينَ والْمُؤْمِنَات» بیانگر هم شأن بودن زن و مرد در شناسایی حقیقت هستی است که پاداش این متذکر شدن به حقیقت هستی، چه برای زن و چه برای مرد، اجر عظیم است: والذَّاكِرِين اللَّه كَثِيرًا والذَّاكِرَات أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفرَةً وَأَجْرًا عَظيما (احزاب/۳۵). فلسفه دعوت اسلام به حجاب نیز همین موضوع است و از زن می‌خواهد تا با پوشاندن مظاهر ابژگی، اجازه ندهد تا جامعه او را تا حد «متعلقِ شناسایی» فرو بکاهد. اما در تمدن معاصر غرب، شأن زن از جایگاه شناسنده به جایگاه متعلق شناسایی فروکاهیده می‌شود و چون نگاه غالب این تمدن نیز، مادی و ماتریالیستی است پس هر ابژه‌ای (از جمله زن) هرچه وجوه مادی و عینی‌اش برجسته‌تر شود مطلوبیت بیشتری دارد و چنین می‌شود که جسم زن و جذابیتهای زنانگی او در مقام ابژه، موضوعیت می‌یابد. پرده دوم (پرده معماری و شهرسازی): لازمه بروز هرچه بیشتر جذابیتهای زنانگی، تحول فضای کالبدی (چه در مقیاس خانه و چه در مقیاس شهر) است. معماری سنتی که تا پیش از فلسفه مدرن، معماری پوشاننده و حریم‌مند بود، به دلیل تغییر نوع نگاه به زن و کالایی شدن او، به معماری عریان و بدون حریم بدل گشت تا از پس این نوع معماری، ابژگیِ زن بیشتر به چشم مرد (به عنوان سوبژه) بیاید. لوکوربوزیه (به عنوان پدر معماری مدرن) چند اصل مهم را برای معماری مدرن تجویز نمود که دو مورد از آنها (یعنی پلان آزاد و نمای آزاد) به وضوح متأثر از این موضوع بودند. پلان آزاد سبب شد مرز بین فضاهای درون خانه به کلی مخدوش شود (نظیر مستحیل شدن مرز بین پذیرایی و آشپزخانه در آشپزخانه‌های اُپن) و نمای آزاد نیز سبب شد مرز بین فضای درون خانه با فضای بیرون (شوارع و خیابانها) مخدوش شود و به این ترتیب، معماری عریان و بدون حریمی شکل گرفت که در آن، دیگر نه خبری از حفظ حریم بود و نه نشانه‌ای از توجه به حرمت. زیرا لازمه تجلیِ ابژگی در معماری، درهم شکستن حریمها و مرزهای معمارانه بود تا ابژگی، هرچه بهتر به چشم بیاید. این معماری عریان دقیقا در تقابل با «وَجعلوُا بیُوتَکم قِبلَه» (یونس/۸۷) است؛ منظور از این آیه این نیست که همه شهروندان، خانه خود را در جهت جغرافیایی قبله قرار دهند، بلکه منظور آن است که همه تحولات و مناسبات شهر (حتی مناسبات غیرعبادی نظیر سکونت) بایستی بر حقیقتِ محور قبله که همانا شناساییِ حقیقت هستی است شکل گیرد. این نوع خانه، خانه‌ای است در تراز شناسا و سوبژه و نه خانه‌ای فروکاهیده شده برای بروز بیشتر ابژه. علاوه بر خانه، همین اتفاق در فضای شهری نیز رخ داد، شهر با حیای سنتی به شهری بدل شد مملو از فضاهای عریان و بدون حریم تا در چنین شهری، بتوان ابژگی را بیشتر به نظاره نشست. مثال واضحش، تعریف پارکها و بوستان‌های عمومی است؛ فراغت و تفریح که تا قبل از تمدن مدرن، در فضاهای حریم‌مند انجام می‌شد (نظیر باغهای خصوصی و حریم‌مند و یا باغچه‌ها و فضاهای سبز که در خانه‌های وسیع و مفرّح سنتی وجود داشت) به فضاهایی عمومی تحت عنوان پارک و بوستان منتقل شد که در آن دیگر نه از حریم خبری هست و نه از حرمت؛ هر چه است آشکار و عریان در معرض دید همه قرار دارد زیرا این عریانی، لازمه انعکاس ابژگی در فضای شهری است. پرده سوم (اکنون چه باید کرد): واضح است که حل این مسئله دفعتا مقدور نیست. تمدن معاصر غرب چنان در اجزای سبک زندگی ما رسوخ پیدا کرده که نمی‌توان یک شبه چنین مسئله‌ای را حل کرد ولی می‌توان نقشه راهی برای حل تدریجی آن ترسیم نمود. به نظر می‌رسد اولین گام در این نقشه، اصلاح وضعیت کالبدی و عملکردی خانه است؛ اگر بتوان دوباره خانه را از این آپارتمانهای عریان و عمودی، به خانه‌های افقی و حریم‌مند و دارای حیاط و فضای باز خصوصی تبدیل نمود آنگاه می‌توان به بازتنظیم مجدد سوبژه/ابژه و احیاء ارزشهای معنوی در خانه و شهر معاصر ایرانی امیدوار شد. لازمه این مهم، شکستن احتکار زمین و تمرکز زدایی از کلانشهرها برای دست یابی به چنین خانه‌های مفرّح، وسیع و حریم مند در توسعه‌های آتی است. @baladetayyeb
دانش حیاتی
زن، ابژه و شهر عریان زمان لازم برای مطالعه: ۳ دقیقه پرده اول (پرده فلسفی): از مهم‌ترين مفاهيم فلسف
به نام پروردگار حکیم 🏡 حکمت مسکن و حکمت نسوان 🧕 ✍ محور نوشتهٔ بالا بی‌حریم بودن است که البته تنبُّه مهمی است. دلیل این خصوصیت غیر از اوبژه‌شدگی (objectification) زنان (به معنای مخصوص به خودش که توضیح خواهد شد)، ناسوتی بودن است. ☯ اما اصل کلی در حکمت ربّانیِ مُدُن و قومیت (جامعه‌شناسی ربّانی) این است که آنگاه که بشر نظر از باطن و هستی برگیرد یا باطن را انکار کند، ناگزیر تعلقات دنیایی وجههٔ همت و مایهٔ مباهات و موضوع استعلائش خواهد شد. پس در ارتفاعِ مسکنْ بلندی جوید و در عیان کردن اموال درونی و تزیین نمای بیرونیِ مسکن فخر پوید. 🔹 هم در این تمدن ناسوتی، که از غایات متعالی بریده، منبع التذاذ هستند و بس؛ آنهم بدون قاعدهٔ عقلانیِ نکاح که در آن التذاذ با تعاون در حیات و وفا در ملازمت و دوام مصاحبت و امتداد نسل و تربیت فرزند دنبال می‌شود، پس لذت جنسی بریده از این لوازم و غایات سعید ملاحظه نمی‌شود. 🔹 پس زنان در نگاه حکیمانهٔ توحیدی نیز جهات اوبژگی یا موضوعی یا سببی دارند، لذا مثلاً گفته شده «النساءُ حرثٌ لکم»، اما چون این موضوعیت و سببیت معطوف به غایتی شریف است، خودِ سبب شرافت می‌یابد، چنان که مرد نیز اسباب آرامش و تأمین و التذاذ زن است، فلذا از دامن زن در بیان علماء ربانی به مطار معراج مرد تعبیر گردد. 🔹پس وجه قبح اوبژگی زن در تمدن مدرن نه به صرف موضوع شناسایی شدن، بلکه به دلیل شُهره و بی‌حریم شدن او در علن و مرای عام است، اگر نه نفس شناخت زن مثل هر کدام از اصناف و انواع دیگر موجودات فی‌نفسه مطلوب است و این به دلیل شرف و ارزش ذاتی علم است. به راستی، وصف اصلی زن در دوره مدرن objectification یا شیءشدگی، شیءسازی یا تشییء است، و این غیر از اوبژگی برای شناخت (object of knowledge) است. 🔹این نیز دانسته شود که تفطن به باطن هستی ملازمه‌ای با بطون و درونی شدن زندگی دنیایی دارد. پس چنان که دار هستی باطن دارد و وطن معنوی انسان در باطن و ملکوت هستی قرار دارد، مسکن ارضیِ ابناء آدم نیز لاجرم باطن و اندرونی باید، و چنان که قلب مؤمن حرم الله است، بیت مؤمن نیز حریم دارد. و این گونه شریعت الهی حکم ملکوت را به دنیا، و حکم باطن را به ظاهر تسری دهد و علل احکام عیان گردد، و حکمت حضرت رحمان معلوم شود. فتأملوا یا إخوانی و إخواتی 🙏 فالحمدالله علی کل نعمه 🤲🕋 و صلوة علی نبیه الرحمه و اله الاطهر🌸 @criticalknowledge
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹این دفعه دیگر "جریان انقلابی مطالبه‌گر دانشجویی" مقصر خواهد بود! 🔸دیگر حق اعتراض به هفت‌تپه های آینده را ندارید! 🔹مصونیت را به چه کسی می دهید؟ 🔸گفت‌وگویی با ساکتین جریان دانشجویی 🔰مصاحبه دکتر روح‌الله ایزدخواه نماینده مجلس با بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر حول مصوبه لینک گزارش مکتوب مصاحبه در روزنامه فرهیختگان: http://fdn.ir/page/234725/ 🆔@dr_izadkhah
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️انتقاد کارشناس آمریکایی از بی توجهی مقامات ایالات متحده به جنایات جنسی "جفری اپستین" که با خاندان سلطنتی انگلیس و بسیاری از سیاستمداران آمریکایی در ارتباط بود: 🔻وقتی ایمیل های "جفری اپستین" را می‌خوانم و به عنوان یک پدر این گفتگوها را می‎شنوم، هرگز نمی‌توانم با آن کنار بیایم/باید بپرسیم که چرا بالاترین مقامات دولتی، مالی و مقامات ساختار امنیت ملی آمریکا در این زمینه هیچ اقدامی انجام نداده بودند؟/چرا به صورت مخفیانه قاچاقچیان کودک می‌توانستند با مصونیت کامل آزادانه عمل کنند؟ ☀️ @shidtv
📮 ⭕️ مالک شریعتی، نماینده مجلس: 🔹برخی نرخ ارز را ناشی از تورم می دانند 🔹اما به نظر من برعکس است 🔹افزایش نرخ ارز مهمترین عامل افزایش تورم در کشور است 🔹کاهش درآمدهای ارزی در اثر تحریم نفتی و سیاست خائنانه دهه قبل با عدم تبدیل نفت در داخل به محصولات پتروپالایشی برای صادرات و جبران درآمد ارزی، سیاست‌های غلط در ثبت سفارش‌های غیرضروری و عدم کنترل توزیع ارز و همچنین مهارنکردن سفته بازی در بازار ارز عمده ترین علل افزایش نرخ ارز است @Rasad_tahlil
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی