دانش حیاتی
❗️شهید مطهری علیه شاه سخنرانی کرد، اما از دانشگاه اخراج و تعلیق نشد ✍️ محسن برهانی، حقوقدان: مرحوم
بسم الرب الخبیر
✍ مطهری، پهلوی و سیاست فرهنگی امریکا
آقای برهانی مجدداً اظهاراتی کردند که نشاندهندهٔ فقر عمومی اهالی علوم انسانی ما نسبت به پیچیدگی سیاستهای امریکا و بستگان آن در متن منازعات ایدئولوژیک است. این فقر علمی مسبب عمده انحرافات و معضلات امروز ما است که همان احیای هژمونی #لیبرال پس از جنگ است که تبدیل به جو غالب دانشگاهی و عمومی جامعه ما شده است که پیشتر در باره آن زیاد نوشتهام.
اولا واقعاً این طور نیست که شهید مطهری از لحاظ سیاسی در تقابل کامل با حکومت پهلوی بودند. ایشان حتماً با حکومت پهلوی مخالف بودند اما پرداختن به اندیشه اسلامی غیر از تقابل سیاسی با حکومت وقت است. ایشان به ندرت اظهار نظر سیاسی مستقیم علیه رژیم داشتند. اگر از شنیدن این حرف تعجب میکنیم متأسفانه به دلیل روایت بسیطی است که جریان انقلاب از شخصیتهای دینی انقلاب ما ارائه داده. لذا مثلاً بیشتر تعجب خواهیم کرد که بشنویم شهید بهشتی با وزارت فرهنگ رژیم که تحت وزارت یک فرد بهایی بود هم همکاری میکردند. یا امام موسی صدر اصولا با انقلاب و نهضت سیاسی امام خمینی مخالف بودند چون فکر میکردند موفق نمیشود و حتی با رژیم پهلوی روابط مثبتی داشتند.
اما این که چرا رژیم پهلوی حضور برخی روحانیون چون استاد مطهری و بهشتی را در دانشگاههای خود میپذیرفت، به همان دلیل بود که بسیاری از الهیدانان مثل سید حسین نصر و هانری کربن هم با دستگاه پهلوی همکاری میکردند و اصولا غیر از امام خمینی #رژیم_پهلوی ترس جدی از دیگر الهیون حوزوی و دانشگاهی نداشت. محمدرضا پهلوی با این که عمله حقیر و فاسد #استعمار بود ظاهراً با تأثیرپذیری از همین الهیدانان گهگاه با همه تناقضاتش به اسلام ابراز علاقه شخصی میکرد. بدانیم قبل از انقلاب تقریباً هیچ کدام از مراجع ما هم با رژیم #پهلوی مخالفت علنی نمیکردند و در مقابله با مارکسیستها و حزب توده با رژیم اگر نه همدل که همراستا بودند. پس همکاری پهلوی با الهیدانان چیز عجیبی نبود.
اما نکتهٔ بس مهمتر: حضور امثال شهید مطهری در نظام دانشگاهی پهلوم حتی منافعی هم برای رژیم پهلوی و امریکا داشت و آن مقابله با #مارکسیسم بود. میدانیم بخش عمدهای از مباحث شهید مطهری به نقد ماتریالیسم دیالکتیک و مارکسیسم اختصاص یافته بود. این یک واقعیت است که استعمار و امپریالیسم شبهمسیحی غرب همیشه به ادیان به چشم متحد طبیعی علیه مارکسیسم نگاه میکردند و تصور انقلاب دینی تا قبل از سال ۱۳۵۷ برای آنها اصلا ممکن نبود. لذا است که اصولا تقویت دین را به نفع امپریالیسم میدانستند. تنها مثال نقض برای این تصور آنها شخصیتهای دینی ضد استعمار نادری چون سید حسن مدرس، فضل الله نوری، و امام خمینی بودند که با تصور دفع خطر آنها همچنان همکاری با مراجع مذهبی و الهیدانان در مقابله با مارکسیسم برای رژیم مفید بود.
غفلت از این نکته مهم تبعات جدی برای ما داشته است. مثلاً این که چه طور تنها پس از پیروزی انقلاب و روشن شدن پتانسیل انقلابی عظیم مکتب تشیع و التفات غرب به ایدههای ضدسرمایهداری شهید بهشتی و مطهری است که از طریق وابستگان مستقیم و غیرمستقیم شبکههای اطلاعاتی خود این متفکرینِ حالا صریحاً انقلابی را حذف میکنند.
طبق این تحلیل میتوان گفت شبکه ناتو پس از استفاده احسن از مباحث ضدمارکسیستی شهید مطهری ایشان را حذف میکنند تا نبوغ علمی این استاد مطهر هرگز مصروف نقد لیبرال سرمایهداری نشود! این طوری این بصیرت بنیادین و ممتاز امام خمینی ره هم روشن میشود که چرا همکاری با نهادهای طاغوت حتی از سر تقیه بدون تالی فاسد نخواهد بود و چرا سرمایهداری دشمن بزرگتری از کمونیسم و شوروی بود!
آنچه که بنده فهمیدم این است که نقد انحصاری و یکسویهٔ مارکسیسم در ایران در عین این که بنیهٔ عمیق اندیشهٔ اسلامی را نشان میداد زمینهٔ یکهتازی لیبرالیسم را بعد از انقلاب فراهم کرد! این که امروز آقای برهانی نیز همکاری رژیم پهلوی با شهید مطهری را حمل به آزاداندیشتر بودن آن رژیم منحوس از جمهوری اسلامی میکند هم ناشی از همین غفلت مفرط از سیاستهای فرهنگی امریکا در ترویج چپستیزی است که نهایتا جمهوری اسلامی را در غیاب متفکرین قدر ناقد لیبرال سرمایهداری به چاه #لیبرالیسم انداخت تا #ناتوی_فرهنگی در ایران پسا انقلابی به هدف خود برسد!
#مقاله
@criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی