📙سيره علمي و عملي امام خميني(قدسسره)
📕بعضي از مراجع قم به #شاه معدوم تلگرافي زده و او را مخاطب قرار داده بودند تا دولت را وادارد كه از انحرافات ديني دست بردارد و شاه معدوم در جواب نوشت: «ما توفيق شما را در ارشاد #عوام خواهانيم»؛
📖 آنگاه استاد عالي قدر امام خميني(قدسسره) به قلم دست بردند و فرمودند:
📕 «به عنوان يك اعلاميه (شما كه توفيق مراجع را در ارشاد عوام خواهانيد) به تو و دولت تو تذكر ميدهم كه... »[2]؛ يعني شما عوام هستيد و بايد به شما هشدار داد و هدايتتان كرد.
📖اين گونه موضعگيري و داشتن قلمي فولادين، نه تنها از ديگران ساخته نبود، بلكه خواندن اعلاميه اين بزرگوار هم براي ديگران رعب آور بود، تا كمكم جريان انقلاب در سال 1342(هـ .ش) از مرز اعلاميّه، تلگراف، رفت و آمد، پيام تلفني، خواهش، ارشاد و نصيحت گذشت و روز 25 شوال 1382هـ .ق. (برابر 2/1/1342هـ .ش) فرارسيد
📖 و در سالروز شهادت حضرت امام صادق(عليهالسلام) در مدرسه فيضيه آن غايله فراموش نشدني به دست مزدوران رژيم منحوس پهلوي و آن كشتار و ضرب و شتم و مجروح كردن طلاّب مدرسه فيضيه و طلاب حوزه علميّه شروع شد كه ديگران با ديدن آن صحنه رعب آور ترسيدند و ساكت شدند، ولي حضرت امام راحل(قدسسره) به قلم دست برد و دولت را محكوم كرد[1] و فرمود: «شما روي چنگيز مغول را سپيد كرديد».[2] اين اعلاميه جان تازهاي در حوزه علميّه و در سطح ايران دميد.
📖او ترس از مرگ، زندان رفتن، محروم شدن و تبعيد شدن را از طلاب و فضلاي حوزهها گرفت، بلكه ترس را ترساند كه به حوزه علميّه و به دلهاي اولياي الهي راه نيابد[3] و مكتب (اَلا اِنَّ اَولِياءَ اللهِ لاخَوفٌ عَلَيهِم ولاهُم يَحزَنون)[4] را با سيره عرفاني و برهاني خود اجرا كرد.
📖ميفرمود: «انسان زنده است براي اينكه به «لقاء الله» برسد؛ چه بهتر كه با «شهادت» به لقاي حق بار يابد».
📙[بنيان مرصوص امام خميني (ره) - صفحه 47]
#آیت_الله_جوادی_آملی
#بنیان_مرصوص_امام_خمینی
@daftar_ayatollah_javadi_amoli
💠امام راحل جامع بين غيب و شهادت، عرفان، فلسفه و سياست بود.
📗امام راحل (قدّس سرّه) يك سير تاريخي دارد كه مورّخان ميتوانند دربارهٴ او و شناسنامهٴ او بررسي كرده و سخن بگويند: «او 19سال در #خمين زندگي كرد، و پس از آن كم كم وارد مسايل علمي شد، ادبيات، فقه و اصول را مانند ديگران فرا گرفت، تا به حدود سنّ 27 سالگي رسيد، و….»، كه ديگران نيز اين مراحل را داشتهاند،
📗ولي در زندگي90سالهٴ امام امّت (قدّس سرّه)، دو دهه را بايد از يكديگر جدا كرد، كه ديگران اين دو دهه را نداشتند و اين دو دهه مخصوص ايشان است؛ دههٴ اوّل، دههٴ انس او به جهان «غيب» و «عرفان» است و دهه دوّم، دههٴ انس او به عالم «شهادت» و «رهبري» است.
#غیب
#عرفان
📗دههٴ اوّل از اواخر سنّ 27سالگي تا اوايل 38 سالگي است كه از سال (1347 هـق) شروع و تا سال1358(هـ ـ ق) ادامه مييابد، يعني سالهايي كه حضرت امام (قدّس سرّه) كتابهاي عميق عرفاني را نوشت؛
📗در 27سالگي كتاب شريف «مصباح الهداية إلي الخلافة و الولاية» را نوشت، سپس تعليقات بر #فصوص، تعليقات بر #مصباح_الأُنس و آنگاه «سرّ الصّلاة» را به رشتهٴ تحرير در آورد. اينها كتابهايي نيست كه هر كس ده يا بيست سال در حوزهٴ علميّه بود و درس خواند، بتواند بفهمد. اينها نظير #رسائل، #مكاسب، #جواهر يا #منظومه نيست. اين دههٴ 27 تا 37 سالگي دههٴ غيب و قلمرو غيبي شخصيت امام راحل (قدّس سرّه) است.
#شهادت
#رهبری
📗 امّا دههٴ دوم كه دههٴ شهادت ونشأهٴ شهادت اوست، از پايان سال (1357هـش) تا آغاز سال (1368هـش) است كه در اين دهه عالم را زير و رو كرد.
📗 دوران #زندان و #تبعيد نشانهٴ «مظلوميّت» بود، نه اقتدار، و خيلي از افراد به زندان رفتند، ولي آيا توانستند پس از آزاد شدن، كشور را رهبري و جنگ را هدايت كرده، انقلاب را به سامان رسانند؟ بسياري مظلوم بودند، ولي آيا اين قدرت را داشتند كه اگر بر سرير اقتدار بنشينند، چون حضرت على (عليهالسلام) حكومت كنند؟
📗اين مطلب براي ديگران ثابت نشد، ممكن بود كه «مدرّس» بتواند، ولي ثابت نشد، ممكن بود كه ديگران بتوانند، ولي عملي نشد. آنكه همهٴ يافتهها و اسفار اربعه را از علم به عين آورد و از گوش به آغوش رساند، امام امّت (قدّس سرّه) بود. اين دو دههٴ شاخص و بارز، تميز دهندهٴ زندگي حضرتامام خميني (قدّسسرّه) از ديگران است، بقيّهٴ آنچه كه ايشان در #قم بود، يعني چهل سال وسط، هر چند با رياضت و تهذيب نفس هماهنگ بود، تدريس ميكرد، ولي ديگران نيز چنين دوراني را پشت سر گذاشتند و تفاوتي كه با ديگران بود، در اين جهات قابل تبيين بود، اگر تعمق در «اصول» يا تحقيق در «فقه» داشت، هر چند با ديگران فاصله داشت، ولي نه آن قدر كه عالم آرا و عالم گير باشد، بنابراين امام راحل (قدّس سرّه) را بايد با اين دو دهه شناخت: دههٴ اوّل، دههٴ «غيب» و دههٴ ديگر دههٴ «شهادت» اوست.
📗 طوبي براي كسي كه
🔅بين غيب و شهادت از يك سو،
🔅بين عرفان و سياست از سوي ديگر،
🔅و بين فلسفه و سياست از سوي سوّم جمع كرد. او نه تنها قائل به «ولايت فقيه» بود، بلكه چون حكيم بود، قائل به «ولايت حكيم» بود و چون عارف بود، قائل به «ولايت عارف» بود؛ او « #ولايتي » را آورد كه در آن فقاهت، آميخته با حكمت و حكمت، عجين شده با عرفان بود.
#دهه_فجر
#امام_خمینی
#آیت_الله_جوادی_آملی
#بنیان_مرصوص_امام_خمینی
📜حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی مدظله العالی
@daftar_ayatollah_javadi_amoli