باز آدینه و دل قصد تغزل دارد
جمعه شعرم هوس گفتن از گل دارد
هر که سررشته ز گیسو بودش می گوید
که فقط موی تو ارزش به توسل دارد
پیچش موی تو ویرانگر دلها شده است
دل برت غرق شدن، دیده سَرٍ زل دارد؟
" نتوان سرسری از معنی پیچیده گذشت"
"زلف مشکین تو یک عمر تامل دارد"
کاش بر عاشق زارت خبری می دادند
که به عشاق دمی قصد تفضل دارد
من که هر روز به دیدار تو دل مشغولم
دل من با دم موعود تخیل دارد
عسکری را چه زند چرخ دگر بار رقم
بر دل و دفتر شعرم چه تفال دارد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و هشتم مهر نود و شش
آخرین بازنگری ۱۲ مرداد ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
به مثل سینه ی من سینه ای کباب نشد
به درد هجر دلی این چنین عذاب نشد
منم که مشتری جمعه های امیدم
بیا که گویمت این جمعه ام خراب نشد
مگو به عاشق مجنون تو سوف از پی سوف
برای منتظر این وعده ها جواب نشد
نماد منتظران است حضرت یعقوب
تمامِ عمر، از او یار در حجاب نشد
به زیر سایه ی ابری سیاه فرسودم
دریغ، جان که سزاوار آفتاب نشد
عظیم گشته عذابم بریده ام بی تو
به کوزه آب اگر شد به تشنه آب نشد
سروده ام چه غزل ها عجیب نیست یکی
ز سوی دلبر دردانه انتخاب نشد
بیا دعای فرج را خودت بخوان یارا
که هر چه عسکریت خواند مستجاب نشد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
سی تیر نود و شش
آخرین بازنگری ۲۸آبان۹۹
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
یکی محروم گردید از المپیک
که زد بر اسب خود شلاق تحریک
چقدر این غرب دل رحم است حقا
به این دلنازکی تبریک تبریک
ولی کرده است اسرائیل موشک
به سوی کودکان غزه شلیک
ترور، اشغال، قانون اساسیش
بود در نسل کشتن پر ز تکنیک
چرا ای غرب محرومش نکردی
که در نیات تو سازند تشکیک
دو تا داری هوا یک بام در مشی؟
که بین خاطیان کردی تو تفکیک
به این رفتارتان باید که قی کرد
بر این بازی بر این دنیای تاریک
بگو پس عسکری لعنت به هر کس
که با او کرد در این ظلم تشریک
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۲ مرداد ۱۳۰۴
#اعتراض
ای موشک ما برو بسویس
از جانب ما فقط بگویش
آن پشه که در حریم سیمرغ
پرٌید پرید آبرویش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
#ملی_حماسی
چل سال شعر گفته ام و یک نفر نگفت
در یک مشاعره «فقط آنجا که عسکری»
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
جز ساقی پیری که به میخانه ی ماست
هر کس که درون آمده مشمول فناست
هر چند کند گل دو سه روزی بد مست
دل بسته ی ساقیم که مصداق بقاست
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
#عارفانه
ای بسا اسب که ارزد به هزاران فرزین
گاه باید ز ره طی شده پیچید عنان
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
#پند
از آینه پرس عیب به سیمای خودت را
این ذوق تو از عکس که اغوای رتوش است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
#پند
حسین امر به معروف می کند با موت
چه باک شیعه ی او را ز طعنه و بایکوت
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
.
رفتی محرم و به صفر واگذاریم
یعنی که از خطر به خطر واگذاریم
با کوله بار داغ عزیزان رفته بر
بند اسارت و به سفر واگذاریم
رنگ محرمی زده ای ماه بعد را
باید که جان دهم که مگر واگذاریم
دارم من از صفر به دلم غصه ها ولی
در این صفر تو بر همه سر واگذاریم
آشفته از شهادت گلهای سرخ با
یک داستان ز غنچه ی تر واگذاریم
در این سفر ملازم سر کردیم ولی
با خیزران و ضربه ی شر واگذاریم
ای عسکری به همره زینب بگو تو هم
ظالم مگر به ماه دگر واگذاریم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۱ آبان ۹۵
آخرین بازنگری ۱۵ مرداد ۱۴۰۳
#امام_حسین #حضرت_زینب
بر آنکه شهید شد چو سقا صلوات
بر مرد جهاد و رزم و تقوا صلوات
فرمانده ی بی ریای میدان نبرد
بر گریه کن حسین زهرا صلوات
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
#شهدا
#مرتضی_شادلو
مرتضی با چشم خونین پر زدی
تو برای عشق بر هر در زدی
بر جهاد نفس و بر سازندگی
رنگی از پیمانه ی باور زدی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
#شهدا
#مرتضی_شادلو
شهیدان را بدون شک بود بر گردن ما دین
مگر می ماند بی آنها وطن اسلام در این بین
بصیرت هم اگر خواهی در امر دین و دنیایت
وصایای شهیدان را نما بر خویش نصب العین
به دلها می نشیند چون کلام عالم عامل
نمی باشد عجب از آن رسی بر گوهر کونین
ره صد ساله خواهی رفت با یک نکته از آنها
که می باشند محو آن شه بر جنت حق زین
مشو غافل تو از آنها که روزی عسکری از آن
شوی مشمول حسرتها تاسف، آه و شور وشین
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
#شهدا
یارا ز کوی خویش نشانی به ما بده
دیگر بریده ایم توانی به ما بده
ما پیر گشته ایم ز درد فراق تو
یارا بیا و شور جوانی به ما بده
هی وصل ما به جمعه ی بعدی حواله شد
یارا بیا و قول گرانی به ما بده
بی قامت تو گشته جهانم چو بی الف
با مقدمت بیا و جهانی به ما بده
گفتی که در نهان تو حمایت کنی ز ما
یکبار نیز دست عیانی به ما بده
بر ما بده لیاقت بر عسکری شدن
در روز حشر خط امانی به ما بده
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هفتم اسفند نود و پنج
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
از پدر نان و ز مادر شیر بر کامت حلال
پهلوان کشتی این ملک ناب بی زوال
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
#ملی_حماسی
دارند هر منزل مصیبتها مسافرها
بعضی خبرها را نمی گویند مخبرها
جا مانده در بین منازل قصه ها بی شک
گشته است بر آیندگان دنیایی از سِر ها
از کوفه تا شام است هر منزل لهوفی خود
هر چیز را آخر نمی بینند عابرها
هر حلقه از یک سلسله نقلش جدا اما
ختم است هر آزار بر آزرده خاطرها
یک راه طولانی اسیر زجر گردیدن
ای عسکری از غم چه می دانند شاعرها
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲ شهریور ۱۴۰۲
آخرین بازنگری ۱۹ مرداد ۱۴۰۳
#حضرت_رقیه
گوشه ی ویرانه چه غوغا شده
عمه مگر گم شده پیدا شده
گم شده ی غنچه به ظرف غذاست؟
دشمن حق اهل مدارا شده؟
چشم به چشم پدرش دوخته
بیشتر از مو دل او سوخته
عشق به او رطل گران داده است
درس سبکبالیش آموخته
وای از این شام چه جان سوز شد
نقل شبش زمزمه ی روز شد
دختر خورشید سفر کرد باز
بر همه خلق دل افروز شد
دیو قرار است که رسوا شود
خلق قرار است که بینا شود
عسکری این فلسفه ی کربلاست
جامعه شب زده دانا شود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
#حضرت_رقیه
#امام_حسین
.
چه شد که عمه من از کاروان جدا ماندم
در این دیار پر از فتنه و جفا ماندم
شبیه فاطمه سیلی نصیب رویم شد
از او چه ارث گران مایه ای به جا ماندم
مرا فراق پدر باعث شهادت شد
اگر چه یکسره بی آب و بی غذا ماندم
از آن همه غم و محنت که دور خود دیدم
هر آنکه دید مرا گفت پیرسا ماندم
به گریه چون ز عدو از پدر شدم جویا
به دامنم سر بابا نهاد وا ماندم
پس از تحمل یک ماجرای محنت خیز
چقدر در پی اسرار این عطا ماندم
چقدر از همه پیشش دمادمم گله بود
چو تاب هجر نبودم در آن صفا ماندم
سوال شد که چرا هی سه ساله می گویی
جواب عسکری این بود از این رجا ماندم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳شهریور۹۹
#حضرت_رقیه
عصر بر موضعش سماجت کرد؟
باز با شیعیان لجاجت کرد؟
یا تو خود عامل فراق شدی؟
نفس تو بر گنه سماجت کرد؟
بی لیاقت نشد به شأن امام؟
ضیفِ پیمانه ی اُجاجت کرد؟
با صلاح خودش معارض شد
در مسیری پر اعوجاجت کرد؟
هر چه و هر که هم سماجت کرد
نفس گاهی اگر لجاجت کرد
دل نشد بی خیال مولایش
نذر وصلش نماز حاجت کرد
شاید ای عسکری عزیز بتول
قدمش را نگین تاجت کرد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هجدهم فروردین نود و پنج
آخرین بازنگری ۲۰ مرداد ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
«رقیه خون شد دلش
خرابه شد منزلش»
رسیده بابا برش
چاره کند مشکلش
سه ساله شد پیره زن
کرده بلا کاملش
غم شده لبریز از او
کرده به حق واصلش
با تن زهراییش
شکوه گر از قاتلش
تا سپرد ماجرا
به داور عادلش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
#حضرت_رقیه
مقام اول کشتار مظلوم است اسرائیل
کنید ای حامیان ظلم بازی های خود تعطیل
کشید ای بی تفاوتها در آغوش آن خبیثان را
المپیک شما دارد مدالی در خور قابیل
تمام حلقه های این المپیک است خونین که
کند تشویق قتل ناجوانمردانه ی هابیل
رکورد قوم کودک کش نباشد در خور تقدیر؟
نمی یابد ستادی پس چرا در این مهم تشکیل؟
شماهایی که می فهمید در هنگام بازی ها
نباید کشور ایران به جنگ خود کند تعجیل
مرا ثابت شده است ای عسکری این خبث
غربیها
که بر توجیه این قاتل غنی هستند از تحلیل
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
#فلسطین
«یک کشته هر هفتاد کیلو» از نتانیا هو
شیطان درامی تازه از خود می نماید رو
صاحب اثر یک خون نویس سخت دل سنگ است
باید که رحمت گفت با ایشان به هر زالو
هر چند کابوهای حامی بعد از این هم
کف می زنندش ایستاده با همه نیرو
آنها مدال صلح را دادند بر رابین
دارد چه از آنها توقع دسته ای هالو
رفتار مسوولانه می خواهند از ابلیس
گویی نظر دارند از ویروسها دارو
دیگر چه از حق بشر مانده است بی شرمان
تا سازد این کفتاروش بر آن عمل وارو
این بی حیا خلق جهان را برده می بیند
هدیه به قومی منتخب بر آستان هو
هر جای دنیا ملک آنان است این یعنی
غصب و تجاوز گشته از قاموسشان جارو
ای عسکری کی می شود دنیای ما دانا
برف ستم را تا کند از بام خود پارو
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۱ مرداد
#فلسطین
چون رسیدم به مضجع مولا
همنشینم شد عارفی دانا
در جواب چقدر مانده به عرش
قاب قوسین گفت و او ادنی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
افسردگی را بر ادیبان فرض می بینم
در درک اشعار گران افهام بی رحمند
بارند مشتاقانه کفهای مرتب را
مردم برای شعرهایی که نمی فهمند
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
#اعتراض
.
آری هنوز باب شهادت گشوده است
اما برای آنکه سلیم و ستوده است
بر مدعی نمی رسد این رتبه را خدا
بر مخلصان خاص خود اعطا نموده است
آن را رسد که از دل خود گرد معصیت
با التجا و توبه و جبران زدوده است
آن را رسد که بر دل خود پا نهاده است
گوشش به یار تا چه برایش سروده است
زیبا است این مقام و به زیبنده می رسد
چون از ازل برای پلیدی نبوده است
باید ز خویش رد شوی آلوده ی غرور
از جان گذشته جام جنان را ربوده است
حق می کند عطای شهادت به انتخاب
دائم مگو که بخت عروجم قنوده است
جوری نبوده ای که خدا عاشقت شود
گشتی بدان که نام تو را هم فزوده است
تا عسکری کبوتر این آستان شدی
قلبت ندای دعوت حق را شنوده است
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۱ فروردین۱۴۰۱
#شهید_اصلانی
#شهید_دارایی