eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
456 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ ● صریح رهبری درباره ورود در شبکه های اجتماعی متعلق به 👇 مجازی حقیقتا قتلگاه جوانان و نوجوانان ما شده است.الآن یک منطقه عظیمی از این فضا در اختیار دشمن است و هر کار می خواهد می کند و انواع ضربه ها را به ما می زند شما هم البته کار کردید و خوب کار شده لکن کافی نیست. ◇ابتکار نیاز است باید کاری کنید که دشمن را از فضای مجازی برانید. را این بگذارید که دشمن را بتارانید و پس بزنید. بخشی از آن بر می گردد به کار قانونی.. در اینجا هم احتیاج است به ■ هیات های اندیشه ورز قوی و موثر که بیایند راهکار بدهند. و داریم در جوانان کسانی که مثل شما 🔻فعال هستند 🔻و مطلعند. 🔻متعدد هم هستند. 🔻افرادی هستند جوان 🔻علاقه مند 🔻مسلط بر فضای مجازی 🔻و معتقد داریم از این دست آدم ها که من تعدادیشان را خودم دیده ام. ■باید یک پیام رسان وسیع با ظرفیت ۲۰میلیونی ایجاد کنید با تمام جذابیت هایی که شبکه های آن طرفی دارند. باید کاری کنید که مردم دیگر نیازی به نداشته باشند.همت را بر بگذارید. 🔴از من سوال می شود که به شبکه های اجتماعی و مجازی کنونی که متعلق به دشمن است وارد بشویم یا نه؟ ✅ به نظر ما ●ولی افرادی بروند ●و کار دسته جمعی کنند ●و بنیه داشته باشند که خودشان غرق نشوند و مثال آن غلام و آب جو نشود. غلامی که آب جوی آرد آب جوی آمد و غلام ببرد 💥ورود تهاجمی لازم است و گرفتن میدان از دست دشمن. ۹۵/۸/۱۹☘️
🔰جانا سخن از زبان ما می‌گویی...! 1. قبل‌تر از این هم، هر وقت که با دوستان دغدغه‌مند عشقِ سیاست‌گذاری و نگاه راهبردی و کلان و چه و چه، صحبت می‌کردم، غیر از تعدادی کلیدواژه‌ی پراکنده و مخلوطی از توضیحات دینی و غیردینی و ضددینی و دهان‌پرکن و البته سلیقه‌ای، حرف متقنی نصیبم نمی‌شد؛ راهبری نرم، طراحی، معماری، برنامه‌ریزی راهبردی، حکمرانی نرم، راهبری اجتماعی، جریان‌سازی، نظام‌سازی، تمرکززدایی و... واژه‌هایی بود که وقتی با چند سؤال ساده و کلیدی، پی‌اش را در ذهن دوستان انقلابیمان می‌گرفتی، صرفاً به تعدادی دغدغه و چند کلمه‌ی بدون امتداد و نهایتاً قدری اطلاعات از آن‌ور آب و چاشنی خلاقیت و پروردگی ذهنی می‌رسیدی و بس. 2. آن‌ها که کمی بیشتر ادعا دارند، اتاق فکر را هیئت اندیشه‌ورز می‌خوانند، به جای استراتژی می‌گویند راهبرد، پیشرفت را سردست می‌گیرند و لفظ کثیف توسعه را لعن می‌فرستند و... و دیگر خیالشان راحت است که کار را تمام کرده‌اند؛ البته می‌دانیم این دقت‌ها را نیز مدیون ولیّ‌امر(حفظه‌الله) هستیم و خدا را شکر چند کلامی برایمان خلق کردند که درنمانیم. 3. آن‌ها که قدری باهوش‌تر هستند و نگاه روبه‌جلو دارند و حرف‌ها را شنیده و چندباری تجربه اندیشه‌ورزی دارند، سعی می‌کنند ورودی‌های مختلفی مثل دین، علوم انسانی، دانش مدیریت راهبردی و... را ترکیب کنند بلکه دیگر مو لای درز کار نرود؛ غافل از اینکه فقط نقش قیف را بازی کرده‌اند و چند ورودی را به زور، درهم چپانده و به یک خروجی رسانده‌اند! فاجعه‌بار است؛ احتمالاً تجربه‌اش را دارید یا به این موارد برخورده‌اید. مدیرانِ بالادستی -که نوعاً خودشان دستی بر آتش ندارند- نیز با این تیپ کار خیلی کیف می‌کنند و به خیالشان، همه‌ی نگاه‌ها تأمین شده است و توپ تکانش نمی‌دهد! 4. کمی جلوتر که برویم، به افراد باهوش‌تری برمی‌خوریم که حوصله‌ی امتداد نه، بلکه توان سرهم‌بندی/جمع‌بندی و توجیهشان بالاست. معمولاً بنا به برخی ویژگی‌های عمدتاً شخصیتی که دارند، جزو عناصر پیشرو و اثرگذار جریان انسانی ما هستند. این عزیزان می‌توانند چندکلامی نیز برایت صحبت کنند و تصویر بسازند و تو را غرق در رؤیاهاشان کنند؛ تصورم این است که این لایه‌ی فکری ما، دچار آفت هستند. فراگیرشدن کلیدواژه‌هایی نظیر ، و ، محصول رواج این نگاه است. 5. فی‌الواقع آنچه شاهد هستیم، ملغمه‌ای از تصور «شرایط حساس کنونی»، تصور «دیربازده بودن کوشش نظری دین‌بنیان»، گزاره‌ی «آقا خودش گفته ما از یادگیری و تقلید ابایی نداریم ولی نمی‌خوایم مقلد بمونیم!»، «خلاقیت»، «دغدغه» و... است. 6. آنچه ما اسمش را برنامه‌ریزی و از آن مهم‌تر طراحی می‌گذاریم و پُزش را می‌دهیم، معمولاً یک‌جور بارش فکری + همه‌جانبه‌نگری + دیدن تجربیات + خوش‌فکری و سلیقه است و بس. بنده تفکر و شروع طراحی از را نیز محصول همین تیپ محاسباتی و پردازشی می‌بینم. طراحی راهبردی ما، لایه‌ی دانشی نیز اگر داشته باشد، معمولاً مُشتی بافته‌های بشری است و ربطی به آن بستر یکپارچه‌ی معناییِ مبنایی شما، که بتوانی لایه‌های روبنایی را به آن عرضه، در آن هضم و روی آن سوار کنی، ندارد. در نتیجه بدیهی است که هیچ‌وقت نمی‌توانیم روی خروجی‌های اندیشه‌ورزیِ راهبردی‌مان، دعوا کنیم بر سر حجیت و قطع؛ چرا که از اول نیز چنین رویکردی -نه در نظر، به دلیل تنک بودن جریان اجتهادی در نقاط راهبردنگاری و نه در عمل، به دلیل عدم لوازمی مثل سرمایه‌ی معنوی یا صبر و حوصله و پذیرش سعی و خطا- نبوده است. به گمان بنده: ، مجرای رفت و برگشت و نقطه پیوند علم و عمل است؛ ما باید روی نقطه‌ی طراحی -با این تقریر- بایستیم و مبتنی بر مؤلفه‌هایی از جمله خط تمدنی (ان‌شاء‌الله توضیحش باشد برای مجالی دیگر) پاسخ‌های عمقی کوتاه‌مدت و بلندمدت تولید کنیم. باید اولاً روی عمق و جنس اثرگذاری لایه فکری، تأمل کنیم. برد لایه‌ای که ما به آن مجهز هستیم، چقدر است؟ ما چقدر توان امتداد آن را داریم؟ ثانیاً به گره‌خوردن آن به لایه‌ی علم فکر کنیم وگرنه به زودی خواهیم لنگید. @Cultural_governance ➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha