eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.6هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
❣حداقل روزی یکبار به شوهر خود بگویید از اینکه تو همسرم هستی خوشحالم به خودم میبالم افتخار میکنم مرد هرکار خوبی که کرد بهش بگین تو فوق العاده هستی. 🚫 نه اینکه برین به بچه هاتون بگین تو هم مثل بابات هیچی نمیشی . ❤️مرد باید مورد قدردانی قرار بگیره به فرزندتون بگین من میدونم توهم مثل بابات روزی مرد بزرگی میشی حتی اگه سخته حداقل روزی یک بار به مردتون بگین بهش افتخار میکنید. ❤️
...!🌹 💖 مردم به همون چشم به شوهرت نگاه میکنن که شما معرفیش کردی 💖شوهرت رو به خوبی و شایستگی معرفی کن
آیت الله میلانی : 🍃 روزی جوانی را دیدم که در کمال ادب سمت حرم اباعبدالله آمد و سلام داد و من نیز جواب سلام امام حسین به آن جوان را شنیدم. از جوان پرسیدم چه کرده ای که به این مقام رسیدی درحالیکه من پانزده سال است امام جماعت کربلا هستم و جواب سلامم را نمی شنوم؟ 🍃پاسخ داد پدر و مادر پیر و از کارافتاده ای داشتم که دیگر توانایی پیاده زیارت آمدن را نداشتند؛ قرار بر این شد هر شب جمعه یکی از والدینم را روی پشتم سوار کنم و به زیارت ببرم. یک شب جمعه که بسیار خسته بودم و نوبت پدرم بود، خستگی و گرسنگی و تشنگی ام را به رویشان نیاوردم و پدرم را سوار بر پشتم به زیارت امام حسین علیه السلام آوردم و برگرداندم. 🍃 وقتی خسته به خانه رسیدم دیدم مادرم بسیار گریه می کند؛ پرسیدم مادرم چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد پسرم می دانم که امشب نوبت من نبود و تو هم بسیار خسته ای. اما می ترسم که تا هفته ی بعد زنده نباشم تا به زیارت اباعبدالله بروم. آیا می شود امشب مراهم به زیارت ببری؟ 🍃 هرطور بود مادرم رو بر پشتم سوار کردم و به زیارت رفتیم. تمام مدت مادرم گریه می کرد و دعایم می نمود. وقتی به حرم رسیدیم دعا کرد ان شاء الله هربار به امام حسین علیه السلام سلام بدهی، خود حضرت، سلامت را پاسخ بدهند. 🍃 و این شد که من هر بار به زیارت اباعبدالله علیه السلام مشرف می شوم و سلام می دهم، از داخل مضجع شریف صدای جواب سلام حضرت را می‌شنوم. همه‌ی این‌ها از یک دعای مادر ⚘|❀ ❀|⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔خانواده چه نقشی در فعال کننده‌های نشخوار فکری دارد؟/روانشناس سادات 🎥 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت33 . حدود یکماهی از ازدواج ما گذشت و احمد واقعا اونطور که توی عق
🤝♥️ . مظلومانه گفتم احمد تو که میدونی من کار نکرده نیستم خودم کمک میکنم به توران که حتی بیشتر به کار آرایشگاهش برسه(توران آرایشگر بود توی همون شهر خرم‌آباد). احمد ولی مخالف بود و میگفت زشته نقل یه روز و دو روز نیست که عزیزم حرف یک ماهه تازه بچه کوچیک داره توران سختشه بخواد هم به مهمون برسه هم به بچه هم به کار! با درموندگی تلاش کردم اما احمد قبول نکرد و بالاخره حرفش چربید و رفت و من با چشمای گریون بدرقه اش کردم ولی هر شب به هم زنگ میزدیم که همونم یه شب شنیدم توران با صدای بلند اون طرف گوشی گفت والا شاهین جان چند شبه خواهرم میخواد بهم زنگ بزنه این ساعت گوشی مشغوله و تا اینو شنیدم دلم خیلی شکست اما خوب بهش حق میدادم به همین خاطر دیگه صحبت های ما کوتاه شد.‌توران واقعا حسادت میکرد به عشق من و احمد چون شاهین ظاهرا سرد بود و زیاد مثل احمد با زنش گرم نمی‌گرفت! توی این یکماهه پروانه چند بار دیگه ام اومد و با من حسابی رفیق شده بود ولی خوب هنوز هم خیلی صمیمی نشده بودیم و به همین خاطر حرف خواهرم حدیث رو آویزه گوشم داشتم که به هرکس اطمینان نکن و اسرارت رو براش بازگو نکن چون ممکنه سر بزنگاه تلافی کنه. پروانه ام ظاهرا ساده و مهربون بود و کلثوم خانم خیلی دوستش داشت و هر وقت میدیدش میگفت چرا بچه دار نمیشی دیگه و اونم هربار یه بهونه می آورد ولی از کلامش مشخص بود با شوهرش زندگی خوبی دارن.یکماهه هم بالاخره تموم شد و انتظار به پایان رسید و سر یکماه احمد با دست پر اومد پیشم و کلی هدیه برام آورد و قرار شد خیلی زود اسباب کشی کنیم به خرم آباد! مادرم جهیزیه خوبی برام خریده بود و هنوز بازشون نکرده بودم و ذوق داشتم زندگی خودم رو داشته باشم.انگار احمد و شاهین یه خونه دو واحدی اجاره کرده بودن و دیگه چی بهتر از این! هرچند تحمل یکی مثل توران با اون زبون گزنده برام سخت بود اما ارزشش رو داشت چون دیگه داشتم مستقل میشدم.با دل خوش شروع کردم به جمع کردن وسایل که احمد من منی کرد و گفت عزیزم خونه کوچیکه همه چی رو نیار فقط ضروری ها رو بردار.خورد تو ذوقم ولی گفتم باشه طوری نیست و با دل خوش راهی خرم‌آباد شدیم که ای کاش نمی‌شدیم! تا رسیدیم توران جلو در چادر به سر و لبخند به لب وایساده بود و ما رو که با وسایل دید سلامی داد و گفت اوووه سارا چه خبره دختر؟! این همه وسیله؟! لبخندی زدم و روبوسی کردیم و گفتم نه خواهر ضروری ها هستن دیگه چیز زیادی نیاوردم که توران سری تکون داد و چیزی نگفت! داخل شدم؛ یه خونه ویلایی بزرگ بود که حیاط بزرگی داشت و با خودم گفتم چه شود! داخل شدم و دیدم کل خونه وسایل های تورانه!
📌 ...!❤️ 🍃میدونی یکی از رموز خشبختی تو زندگی مشترک چیه؟🤔 عقب نشینی از مشاجرات بی‌حاصل و اعصاب خردکن 👈 تو زندگی زناشویی گاهی باید کوتاه اومد تا برنده شد الاکلنگی⬅️ گاهی زن و گاهی مرد
مراقب معاشرت هات باش.. با فک فامیل و دوست و اشنات.... همه اونایی که حرفاشون،کنایه و تیکه و زخم زبون و دخالت هاشون،مشاوره هاشون،میتونه تو و روحیه ت و زیر و رو کنه... ❌محکم باش... ❌نه گفتن مودب رو یاد بگیر... ارامش خودت، همسرت و زندگیت در نظر بگیر... اینا یه حرفی میزنن و میرن پی خوشی و زندگی خودشون ولی تو میمونی و زندگیت و یه مغز شسته شده و عواقب اهمیت دادن به حرفاشون و دهن بینی هات... یادت باشه که ساعات زندگیت رو به افق آدم های ارزون قیمت کوک نکنی؛ یا خواب میمونی یا از زندگی عقب...
💑 سنجـش و ارزیابی رابطـــه 🔸هر از چنــد گاهى، توی یه فضـــایِ دنــج و محبت‏‌‌آمیز و صمیمانه، به ارزیابى رفتار و روابط یکدیگر بپردازید و از هم بپرسید، چکار کنیم تا روابطمان بهتر و با نشاط‌تر شود؟! @daneshanushe✍️
بیشتر شکایتی که مردان به طور معمول از زنان دارند این است که زنان همیشه سعی دارند که مردان رو تغییر دهند. 👈تصور زن بر این است که به پرورش شخصیت همسرش کمک می نماید در حالی که مرد حس می کند که تحت سلطه او قرار گرفته است. ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️در کنار همسرم آرامش ندارم چکار کنم؟ ❣عمر و جوونیم در کنار همسرم تباه شد 😓 مگر نه اینکه خداوند همسر رو جهت آرامش و سکون قرار دادن .... من نه تنها به آرامش نمی‌رسم بلکه اذیت هم میشم تکلیف من چیه و چکار باید انجام بدم؟/دکتر میر باقری 🎥 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراههه #پارت34 . مظلومانه گفتم احمد تو که میدونی من کار نکرده نیستم خودم کمک
🤝♥️ . تا وارد خونه شدم دیدم تمام خونه وسایل های توران هست بهت زده دور خودم چرخی زدم که توران با نیش باز گفت بشین عزیزم برات یه چایی بیارم! با منگی گوشه ای نشستم و توران چایی به دست سراغم اومد و احمد و شاهین هم توی حیاط داشتن بار خالی میکردن و پسر دو ساله شاهین به نام پارسا هم یه پاش تو خونه بود و یه پاش بیرون! توران کنارم نشست و چایی رو جلوم گذاشت و با نیشخندی گفت چه خبر دختر؟! خوبی؟! مادر و خانواده خوبن؟!‌استاد زبون ریختن بود و همه به نوعی میگفتن زن شاهین خیلی مهربون و سر زبون داره و خوب طبیعی هم بود باید سر زبون دار می بود چون آرایشگر بود و نیاز داشت با اخلاق خوب با مشتری هاش برخورد کنه اما در کنارش و زیر زیرکی زبونش نیش داشت و متلک می پروند؛ توران غریبه بود و با خانواده شاهین هیچ نسبتی نداشت و در اصل حتی هم شهری شون هم نبود و مال استان دیگه ای بودن.جواب توران رو متقابلا با لبخند دادم که قلپی از چایی خودش خورد و گفت راستش این خونه رو شاهین پیدا کرد و اینکه تو تازه عروسی احمد و شاهین گفتن وسایل زیاد نداری و خودشون گفتن خونه بزرگه برای شاهین و خونه کوچیکه برای تو! دیگه ببخش خواهر من بچه کوچیک هم دارم با کلی وسیله...دلخور پریدم تو حرفش و گفتم اشکالی نداره مهم صفا و صمیمیت هست ...باز اون پرید تو حرفم و گفت اره دیگه ان شاءالله خودت بهترش رو بخری! بلند شدم و گفتم خونه کوچیکه کجاست؟! گفت بیرون که بری چسپیده به این خونه؛ بعد نگام کرد و با خنده گفت راستش صاحبخونه میگفت قبلا انباری بوده ولی کوبیده و میخواد اجاره بده ما هم گفتیم خوبه دیگه برای یه تازه عروس و داماد خوبه! از حرفش خیلی بدم اومد بدون توجه بهش به سرعت رفتم بیرون و دیدم احمد عزیزم و شاهین دو طرف اجاق گاز رو الان گرفتن و دارن میبرن سمت راست حیاط و متوجه شدم اون در کوچیک خونه آرزو های منه! به سرعت پاتند کردم و رفتم داخل و دیدم یه سوئیت کوچیکه با یه اتاقک خیلی کوچیک و یه آشپزخونه که به زحمت یه نفر توش جا میشد و یه دستشویی بدون حمام و البته درست حسابی روشنایی هم نداشت. حالا خونه توران سه خوابه و دلباز بود. بند دلم پاره شد و دلخور برگشتم سمت احمد و خواستم اعتراض کنم اما دیدم نگاهش به نگاهم گره خورد و در حالی لبخندی شیرین روی لب داشت عرق پیشونیش رو پاک کرد و پیروزمندانه گفت خوبه عزیزم؟! راضی هستی؟! ذوق احمد رو که دیدم دلم سوخت و متقابلا لبخندی زدم و تشکر کردم البته شاهین هم اونجا بود و نمیخواستم جلوش با احمد جر و بحث کنم که همین موقع توران پشت سرم گفت والا انگار عروس خانم نپسندیده
همسرتان را بابت آنچه میگويد تمجید کنید 👈🏻به طور مثال اگر او شوخ طبع است به او بگویید: شوخ طبعی او را دوست دارید و این حالت او باعث احساس نشاط شما میگردد 👈🏻اگر او اهل ریسک و خطر کردن است به او بگویید: شجاعت او را که پای هر چه بدان اعتقاد دارد می‌ایستد، خیلی دوست دارید 👈🏻اگر او کم حرف است به او بگویید: چه شنوندۀ خوبی است و چه نفوذ آرام کننده ای بر شما دارد 👈🏻اگر او پرحرف است به او بگویید که روح بخش و گرم کننده مجالس و مهمانی‌هاست و چقدر دوست دارید که به سخنانش گوش دهید 👈🏻اگر او راستگو و درستکار است به او بگویید: چه خصیصه‌های زیبایی داری و شما این صفات را خیلی دوست دارید 👈🏻اگر باوفاست به او بگویید چقدر عالی است که می‌توان به او اعتماد کرد 🚫هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید و مثلاً نگویید که علی آقا در خانه به همسرش کمک می‌کند و یا برای زنش خیلی هدیه می‌خرد و خیلی بهتر از تو همسرداری می‌کند با انتقاد کردن و مقایسه ي او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان می‌کاهید. به یاد داشته باشید که هیچ کس از انتقاد خوشش نمی‌آید حتی شما!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎🍁 🍁خـدایـا ✨صفحه ای دیگـر 🍁از عمـرمان ورق خورد ✨روز را در پنـاهت 🍁به شب رسـاندیم ✨پـروردگارا 🍁شب را بر همـه عزیزانمـان ✨سرشار از آرامش بفـــرما 🍁و در پناهت حافظشان باش شبتون خوش در پناه خـدا 🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تقویم نجومی اسلامی ✴️ چهارشنبه 👈5 دی / جدی 1403 👈23 جمادی الثانی 1446👈25دسامبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 📛امروز ساعت 11:38 قمر وارد برج عقرب می شود. 📛و شب شنبه ساعت 23:16 قمر از برج عقرب خارج می شود. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 👶زایمان مناسب و نوزاد پاک و روحیات پاکی دارد. 🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و مکروه است و احتمال بدبیاری دارد و در صورت ضرورت حتما همراه صدقه و قرائت آیه الکرسی باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️کندن چاه و جوی. ✳️درختکاری و جابه جا کردن آن. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️تحقیق و تفحص. ✳️بذر افشانی و کاشت. ✳️آبیاری. ✳️خرید زمین کشاورزی و باغ. ✳️جراحی چشم. ✳️کشیدن دندان. ✳️و خارج کردن زوائد بدن نیک است. 📛ولی امور اساسی و ازدواج و سفر خوب نیست. 📛 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست. ✳️ برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید. 👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب. ( شب پنج شنبه ) قمر در برج عقرب و از مباشرت به قصد فرزند آوری اجتناب شود. 💉حجامت خون دادن و فصد باعث شادی دل می شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث روبراه شدن امور می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق آیه ی 24 سوره مبارکه "نور" است. یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم... و از مفهوم این آیه چنین استفاده می شود که خواب بیننده را با شخصی دعوا یا خصومتی پیش آید دلیل و شاهد بیاورد و بر وی غلبه کند. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود. ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه: یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
تقویم نجومی اسلامی ✴️ چهارشنبه 👈5 دی / جدی 1403 👈23 جمادی الثانی 1446👈25دسامبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 📛امروز ساعت 11:38 قمر وارد برج عقرب می شود. 📛و شب شنبه ساعت 23:16 قمر از برج عقرب خارج می شود. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 👶زایمان مناسب و نوزاد پاک و روحیات پاکی دارد. 🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و مکروه است و احتمال بدبیاری دارد و در صورت ضرورت حتما همراه صدقه و قرائت آیه الکرسی باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️کندن چاه و جوی. ✳️درختکاری و جابه جا کردن آن. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️تحقیق و تفحص. ✳️بذر افشانی و کاشت. ✳️آبیاری. ✳️خرید زمین کشاورزی و باغ. ✳️جراحی چشم. ✳️کشیدن دندان. ✳️و خارج کردن زوائد بدن نیک است. 📛ولی امور اساسی و ازدواج و سفر خوب نیست. 📛 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست. ✳️ برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید. 👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب. ( شب پنج شنبه ) قمر در برج عقرب و از مباشرت به قصد فرزند آوری اجتناب شود. 💉حجامت خون دادن و فصد باعث شادی دل می شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث روبراه شدن امور می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق آیه ی 24 سوره مبارکه "نور" است. یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم... و از مفهوم این آیه چنین استفاده می شود که خواب بیننده را با شخصی دعوا یا خصومتی پیش آید دلیل و شاهد بیاورد و بر وی غلبه کند. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود. ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه: یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🍃سلام صبح زیباتون بخیر 🍃🌼صبحتون پُر از عطر خدا 🌼🍃معطر به بوی مهربانی 🍃🌼الهی 🌼🍃دلتون شاد لبتون خندان 🍃🌼قلبتون مملو از ارامش
💚هفت نشانه دوست فیک و دروغین؛ 1.  اون‌ها فقط وقتی باهات تماس می‌گیرن که به چیزی نیاز داشته باشند. 2. اون‌ها رازهاتون رو نگه نمی‌دارن و به حریم خصوصی‌تون احترام نمیذارن. 3. اون‌ها هرگز به وعده‌ها و قول و قرارشون عمل نمی‌کنن‌. 4. اون‌ها همیشه منفی هستن و با افکار و حرفاشون حالتون رو بد می‌کنن. 5. در روزهای سخت وقتی به اون‌ها نیاز دارید کنارتون نیستند. 6. اون‌ها برای منافع خودشون از شما سواستفاده می‌کنند. 7. پشت سرتون حرف می‌زنن و با شما صادق نیستند./دکتر انوشه
...!❤️ تا حالا بیرون خونه آتیش روشن کردی؟🔥 اگه بهش هیزم اضافه نکنی، یا ژل آتش زا و نفت و ...نباشه آتیش کم کم خاموش میشه! ♨️فکر نکن اول زندگی رابطه ات گرمه، همینجوری میمونه!نهههه عزیز من ♦️باید به آتیش رابطه هیزم عشق، توجه و محبت اضافه کنی تا سرد و یخ نشه عشق مراقبت میخواد؛ خییییلیا هنرش رو ندارن
🔴 روانشناسی مردان 💠 برای مرد هیچ چیز آزاردهنده‌تر از این نیست که ببیند همسرش افسرده و ناامید است. 💠 چرا که مردان با دیدن این حالت احساس می‌کنند فردی بی‌لیاقت و ناتوان هستند که نتوانسته‌اند همسرشان را شاداب نگه دارند! 💠مردان خود را عامل اصلی خوشحالی و ناراحتی‌های همسرشان می‌دانند. 💠 پس تصور نکنید وقتی ناراحتید او سنگدل و بی‌توجه است. او گاهی مهارت ارتباط را بلد نیست. ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت35 . تا وارد خونه شدم دیدم تمام خونه وسایل های توران هست بهت زده
🤝♥️ . احمد لبخند روی لبش خشکید و پرسشگر نگام کرد که سریع حرف رو جمع کردم و گفتم نه راضی ام ولی مابقی وسایلم رو چکار کنم؟! جا کمه آخه! توران نوچی کرد و حرصی گفت آخه دختر مجبور بودی این همه وسیله بخری؟! مگه ما چقدر جهیزیه داشتیم؟! بعدش هم زیر زمین هست بزارش اونجا! حالا زیر زمین چطور بود؟! یه اتاقک کوچیک زیر خونه که ده تا پله میخورد تا بهش برسی و پر از سوسک و موش بود و من باید قابلمه هام و تعدادی از رختخواب ها رو اونجا میزاشتم! حتی تصورش هم سخت بود! من خونه پدری ام خیلی بزرگ بود و اصلا مشکل کمبود جا نداشتم اما حالا باید با این وضع اسف بار زندگی می‌کردم! دیگه سکوت کردم و به احمد گفتم فعلا وسایل رو نزار انباری تا خودم بررسی کنم ببینم کدوم ها رو نمیخوام احمد هم ساده بود باور کرد. برگشتم سمت توران و گفتم عزیزم اینجا حمامش کجاست؟ لبخندی زد و گفت حمامش مشترکه متاسفانه و درش هم توی آشپزخونه ماست ولی خوب ما که مثل خواهریم دیگه یه طوری مشترک ازش استفاده می‌کنیم! بعد کنایه وار و با لبخند گفت دیگه تو هم که یخچال نداری عزیزم بالاخره باید زیاد سمت آشپزخونه من رفت و آمد کنی!من یخچال برای جهیزیه نخریده بودم چون طبق قراری قبل از عروسی خانواده احمد با ما گذاشتن نصف شیربها رو دادن و بقیه رو هم چک چهار ماهه دادن که هیچوقت بابام دنبالش نرفت و من نتونستم یخچال بخرم.تا اینو گفت سرم سوت کشید؛ یعنی من هروقت نیاز به حمام داشتم باید میرفتم خونه شاهین و از زیر نگاه توران و گاه شاهین رد میشدم؟! وای که این دیگه قابل تحمل نبود! خیلی به خودم فشار آوردم که اشکم درنیاد و موقتا سکوت کردم.بعد از اینکه وسایل رو منتقل کردیم داخل احمد رفت خونه شاهین که حساب و کتاب کرایه رو بکنن و منم دلشکسته نشستم وسط اون همه وسیله و هق زدم! اصلا انتظار نداشتم اینطور بشه! تو همین حین در باز شد و احمد اومد و با حرص گفت چرا تو تاریکی نشستی خانم؟! و لامپ رو روشن کرد و قشنگ معلوم بود ناراحته اما با همون وضع اومد کنارم و گفت چی شده دورت بگردم؟! گفت قول میدم بهترین خونه رو برات بسازم تو فعلا تحمل کن عزیز دلم! فین فینی کردم و با بغض گفتم احمد من وسیله تو اون انباری کوفتی نمیزارم! خودم متوجه شدم یکی از سه اتاق شاهین خالیه یعنی فرش نداره بندازه توش چرا باید وسیله های من بره توی اون انباری کثیف؟! احمد نفس عمیقی کشید و گفت این زنه مخ شاهین رو میخوره به نظرم ولش کن باهاش درگیر نشو، در عوض خودم فردا زیر زمین رو برات تمیز میکنم و کمی هم دیواره هاش رو با گچ صاف میکنم بعد وسیله ها رو میزارم اونجا! باشه؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادری را پرسیدند؛ «کدامیک از فرزندان خود را»، «بیش از دیگری» دوست میداری؟ 💖مادر گفت؛ غایب آنها را تا وقتی که «بازگردد»، بیمار آنها را تا وقتی که «خوب شود»، کوچکترین آنها را تا وقتی که «بزرگ شود»،و،«همهٔ آنها را»، تا«وقتی که زنده هستم»دوست دارم.!!! قدر این «گوهر نایاب»، و «غیرقابل تکرار» را «تا هست»، بدانیم، «حرمتش»را، «عاشقانه پاس بداریم.»
💠چه چیزهایی مرد رو آزار میده❓ ، اختلاف باور، احساس چك شدن ، مردها را آزار می‌دهد. 🔖به فكر چك كردن گوشی نباشید! ❇️یک باور اشتباه این است كه چون ما زن و شوهر هستیم، باید از محیط كار هم، گوشی شخصی، صحبت‌های شخصی همسرمان با مادر یا همكارهایش و. . . مطلع باشیم. پرسش‌های زنجیره‌ای نپرسید. 🔖سوال‌هایی مثل اینكه كی بود زنگ زد؟ چی‌كار داشت؟ چی می‌گفت؟ و. . . خیلی وقت‌ها مردها چون حوصله پاسخ دادن به این سوال‌ها را ندارند جواب دادن را از سر خودشان باز می‌كنند. همین مساله منجر به اختلاف زن و شوهر می‌شود و خانم احساس می‌كند كه مورد توجه قرار نگرفته یا آقا فكر می‌كند كه خانم در مسائل شخصی‌اش خیلی دخالت می‌كند.⚠ 🔖اگر ناراحت است به او فرصت دهید بعدا حرف بزند. برخلاف خانم‌ها زمانی كه در بیرون منزل درگیری فكری پیدا می‌كنند یا از مساله‌ای ناراحت و دلخور هستند همان لحظه در موردش صحبت نمی‌كنند و بعد از مدتی راجع به همان موضوع شروع به صحبت می‌كنند و این بخشی از طبیعت مردهاست؛ پس اصرار بی‌خودی برای صحبت كردن نكنید. همسرانه ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت36 . احمد لبخند روی لبش خشکید و پرسشگر نگام کرد که سریع حرف رو جمع
🤝♥️ . تا اینکه یه روز که رفتم و میوه از یخچال بردارم سلام دادم که با بی میلی جواب داد و گفتم توران جان چیزی شده خواهر؟! با همون سر پایین گفت من که نمیخواستم پول پس ندم چرا دل پسرم رو شکستی؟! من منی کردم و گفتم ببخشید خواهر راستش دستم خالی بود ...پرید تو حرفم و زوم چشمام شد و گفت چطور خالی بود؟! تازه اول برجه! وای خیلی بهم ریختم و چیزی نگفتم و رفتم سمت خونه و توران دیگه تا مدتی خونه ام نیومد و منم زیاد با زن همسایه که اسمش کبری بود رفیق شدم و زیاد همو میدیم و توران هم بیشتر وقتش آرایشگاه بود و نمیتونست دید بزنه تا اینکه یه روز کبری گفت میگم سارا چرا توران رو کم میبینم؟! نفس عمیقی کشیدم و منه ساده سفره دل براش پهن کردم و گفتم که پول میبره و برمیگردونه و کبری هم موذی سکوت کرده بود و گوش میداد تا اینکه چند روز بعد یه شب در حالی داشتیم با احمد شام میخوردیم به شدت در زد و درو باز کردم که دیدم با چهره برافروخته و چادر به سر پشت دره! دلم هوری ریخت و گفتم چی شده خواهر؟! بفرما تو! با اخم و جدی گفت بشکنه دست من که نمک نداره! من کم برات خواهری کردم سارا که اینطور جلو در و همسایه آبرومو میبری؟! گیریم که من از تو پول قرض کردم، دزد که نیستم پس میدم! حالا دیر و زود داره ولی میدمت؛ چرا رفتی به اون کبری جارچی گفتی که کل محل رو کنه زیرش؟! میگفت و من منگ و بهت زده فقط نگاش میکردم و حتی نتونستم یه کلمه جوابش رو بدم و خانم رفت و شد اغاز قهرش با من! وارد خونه شدم و احمد با اخم گفت چی شده سارا؟! نفس عمیقی کشیدم و براش گفتم که اونم متقابلا ناراحت شد و گفت سارا انتظار نداشتم بری و حرف توران رو به غریبه بزنی درسته کار توران اشتباه بود اما اینکه بری و حرف رو به کبری بگی زشت تر بود! خلاصه شری شد اون جریان برای من و تا دو روز توران با من قهر بود و احمد چند بار گفت برو از دلش دربیار که اول قبول نکردم اما دیدم فایده نداره و من برای حمام نمیدونستم چه کنم به همین خاطر به رغم میل باطنی رفتم و باهاش روبوسی کردم و گفتم ببخشید کبری بد متوجه شده و دوباره توران باهام آشتی کرد اما سرسنگین تر شد.حالا حدود دو ماه از پاییز هم گذشته بود و هوا خیلی سرد بود و نمیتونستم توی حیاط لباس بشورم و دستام یخ میکردن که وقتی به احمد گفتم گفت کرایه رو نصف نصف میدیم برو و آشپزخونه توران بشور! توی آشپزخونه توران یه شیر آب زمینی بود که خودش هم زمستون اونجا لباس می‌شست؛ به ناچار رفتم آشپزخونه و به توران گفتم بیرون سرده من با اجازه ات اینجا لباس بشورم ... .
...!🌹 به خانمت نگو میخوری میخوابی!! چکار میکنی؟ مگه تو خسته ای؟ 👈کار خونه و سرو کله زدن با بچه ها خستگی خودشو داره 💙همدیگرو درک کنیم💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁🍁 مادر نباید برنچاند و برنجد - باید در خانواده یکدیگر را دوست داشته باشیم/استاد اسماعیلی 🎥