eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر از دست همسرت ناراحتی، این ناراحتی رو به درستی بروز بده و بگذار همسرت این ناراحتی رو بفهمه!!! 👈 وقتی غصه‌هاتو می‌ریزی تو دلت، همسرت هیچ خبر از حال تو نداره و رفتار عادی خودش رو ادامه میده...! 👈 اون وقت تو با خودت فکر می‌کنی؛ «من اینقدر ناراحتم و همسرم انگار نه انگار» و این خیلی خطرناکه! ✅ اگه می‌خوای زندگی آرومی داشته باشی، نذار هیچ‌وقت به این نقطه برسی. ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مــي دوني مَـــرد کــيه.؟🍂🌺 اگر دست کسی رو گرفتي و پس نزدی مَردي ... اگر درد داشتی و دم نزدی مَـــردي ... اگر غم داشتی و غم ندادی مَـــردي ... اگر نداشتی و بخشیدی مَـــردي ... اگر کم آوردی ولی کم نذاشتی مَـــردي ... اگر دلت گرفت ولی دلگیر نکردی مَـــردي ... اگر از خودت گذشتی مَـــردي ... اگر گردنت رو به زمین خم بود مَـــردي ... اگر جلوی نامرد قد علم کردی مَـــردي ...!🍂🌺 🎙 @daneshanushe✍️
🍃🍂برای تجربه یک ازدواج موفق، شنونده خوبی برای همسرتان باشید.🍃🍂 ✍🏻 زن ها به گفت و گو و برون ریزی احساسات و حرف هایشان نیاز دارند. باید بتوانید به عنوان یک همسر، شانه ای برای اشک های او باشید یعنی فردی باشید که او بتواند در کنارتان پناه بگیرد. ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت114 . احمد داخل شد و آقا داوود شوهر صدف هم خودش رو به ندونستن زد و
🤝♥️ . احمد خسته و ژولیده رفت توی اتاق و خوابید و من کنایه وار رو به صدف گفتم الان این چهره، چهره کسیه که رفته باشه به هم زده باشه؟! یارو انگار عشقش و پاره تنش رو ازش جدا کردن!آخر کلامم با بغض همراه شد که صدف بغلم کرد و گفت هیشکی به پای تو نمیرسه براش غلط هم کرده بخواد پاش کج بره مگه الکیه؟! هرچند مطمنم چیزی نبوده با افسوس نگاهی بهش کردم و گفتم نه خواهر تو همه چی رو نمیدونی! با کنجکاوی گفت چی؟! من منی کردم و با بغض گفتم خودم دیدم با پروانه توی خونه پروانه دل میدادن و قلوه میگرفتن! صدف منگ نگام کرد و گفت چی؟! گفتم تو دوربین فیلمبرداری دیدم جریان رو و همه چی رو براش شرح دادم! تا حالا صدف فکر می‌کرد من خیالاتی شدم اما با گفتن این حرف زد به صورتش و گفت خاک عالم تو سرم! یعنی این جنس خراب تا اینجای زندگی تو نفوذ کرده دختر؟! با اشک های خفه شده سری به تایید تکون دادم که صدف دیگه توان سکوت نداشت و خشمگین و بلند بلند به پروانه فحاشی کرد و منم همراهیش کردم و از قصد بلند گفتم زنیکه... افتاده روی زندگی من و هدفش هر.زگی هست و من ساک های خودم و بچه هام رو بستم که برم و ...همین موقع در اتاق احمد به شدت باز شد و با صورتی برافروخته و چشمایی که سرخ شده بود سمت من حمله برد و با عربده گفت خفه شو! هرچی لایق خودته به دختر خاله من نسبت نده و یه مشت زد توی صورتم که چشمم شد کاسه خو.ن بعد سمت صدف رفت و اونم سی. لی محکمی زد و گفت بیخود میکنی تو زندگی من دخالت میکنی! اینو گفت و سمت بیرون پاتند کرد و صدف هم با ترس دنبالش رفت چون حس میکرد میخواد بلایی سر خودش بیاره منم از پنجره دیدم توی حیاط از جعبه ابزار چکش رو درآورد و عربده زد میخوام خودم رو بکشم که این زن به دختر خاله و خاله ام توهین میکنه.دیدم موقعیت مناسبه و برای رفتن دیگه شکی نبود بنابراین ساک ها رو برداشتم و زدم بیرون! روبه روی خونه مون یه باغ بود که حصارش رو برداشته بودن و عملا شده بود پارک و اون لحظه بچه های خودم و دختر صدف رفته بودن اونجا بازی کنن آقا داوود هم که بعد از ناهار رفت بیرون دنبال کارهاش.وارد حیاط که شدم دیدم صدف احمد رو تو بغل گرفته و قربون صدقه اش میره که نکن زشته میدونم خسته ای، ببخش من و سارا رعایت نکردیم و ...احمد هم طلبکارانه چند لحظه ای یکبار عربده ای میزد و تا من وارد حیاط شدم نیم خیز شد که حمله کنه سمتم ولی صدف مانع شد و گفت ببخش داداش، زنه، ضعیفه و ... منم بی توجه بهشون سمت بیرون پاتند کردم که صدف این بار سمت من هجوم آورد و زد به التماس که نرم اما من تصمیمم رو گرفته بودم! .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی فردا که بیدار میشی اون خبر خوش که منتظرشی رو بشنوی شب خوش 🌙⭐️ ☞❥
تقویم نجومی اسلامی ✴️ پنجشنبه 👈20 دی/ جدی 1403 👈8 رجب 1446👈9 ژانویه 2025 🕋 مناسب های دینی و اسلامی. 🎇 امور دینی و اسلامی. ❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا: ✅خرید و فروش. ✅دیدار با روسا و مسولین. ✅طلب حوائج. ✅و شروع به کسب و کار. ✅و میهمانی و ضیافت خوب است. 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 مناسب زایمان و نوزاد متوسط الحال و عمرش دراز است. 🚘 مسافرت: مسافرت خوب و همراه صدقه باشد. 🔭احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج ثور است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است. ✳️امور ازدواجی خواستگاری عقد و عروسی. ✳️خرید طلا و جواهرات. ✳️خرید املاک و مستغلات. ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️ارسال کالا و جنس به مشتری. ✳️افتتاح شغل و کسب و کار. ✳️امور شراکتی و مشارکتی. ✳️و تفریح و دیدار دوستان و روسا نیک است. 🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است. 💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء مستحب و مفید برای بدن و فرزند حاصل خطیبی توانا و سخنران گردد. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ،باعث بیماری می شود. 💉💉حجامت فصد خون دادن. یا و فصد باعث درد سر می شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از آیه ی 9 سوره مبارکه "توبه " است. اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله ای نزد خواب بیننده بیایند. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️سلام خوبان،صبحتون زیبا 💗و پراز عشق و امید 🌺همراه با کلی اتفاقهای عالی ☕️امیدوارم 💗زندگیتـون عسل 🌸خوشبختی سرنوشتتون ☕️و عشق مهمان ❤️ 💗همیشگی قلب تون باشه صبحتون بخیر و حال دلتون خوب خوب 💗🌷
🌼آقای محترم: ❣برای بیرون رفتن از خانه به همسرتان فرصت دهید تا بتواند لباسش را بپوشد و وقتی به عللی مانند پوشاندن لباس بچه ها دیر می کند، او را سرزنش نکنید. چون زنان علاوه بر کارهای بچه ها، نسبت به وسایل و لوازم خانه هم احساس مسئولیت می کنند، مثل بسته بودن در یخچال، خاموش بودن برقهای غیر ضروری و...
💕سه چیز برای شاد بودن حیاتی است! کاری برای انجام دادن، کسی برای دوست داشتن، و امیدی به فردای بهتر... "توماس اديسون" ۰ 🖌
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت115 . احمد خسته و ژولیده رفت توی اتاق و خوابید و من کنایه وار رو
🤝♥️ . تا اینکه احمد بلند شد و داد زد ولش کن بره زن بی آبرو باید بره! از خونه زدم بیرون و مصمم اما با قلبی شکسته سمت باغ رفتم و دست بچه ها رو گرفتم و سریع رفتم سمت خونه سید لطیف! سید لطیف دوست و همکار احمد و فامیل ما هم بود و خودش مرد با وجدان و هانیه زنش هم باهام دوست بود و ما زیاد ارتباط خانوادگی داشتیم خونه شون هم کوچه بالایی ما بود! با اخم فقط حرکت میکردم و امید با بغض و کمی ترس گفت مامان چی شده؟! نیم نگاهی بهش کردم و گفتم هیچی بریم بهت میگم و سریعا خودم رو رسوندم به خونه شون که تا هانیه منو دید زد به صورتش و گفت خاک به سرم سارا ! چی شدی دختر؟ چشمت چی شده؟! بدون اینکه منتظر بمونم تعارف کنه وارد شدم و هانیه سریعا به بچه هاش گفت همراه بچه های من برن بیرون و بازی کنن و خلاصه منی که همیشه تودار بودم و هیچگاه مشکلات زندگیم رو به کسی نمیگفتم چون معتقد بودم تف سربالاست این بار با بغض و اشک گفتم و گفتم از همه چی و سید با اخم و سر پایین فقط گوش میداد اما هانیه دو دقیقه ای یکبار هینی میکشید یا میزد تو صورت خودش! آخر سر هم رو به سید گفتم خدا شاهده مثل برادرمی ازتون میخوام یا منو ببرید خونه برادرم یا زنگ بزنید بیان دنبالم.بعد از اینکه حرفام تموم شد سید نوچی کرد و رفت بیرون توی حیاط و من و هانیه تنها شدیم و اونم سرم رو به آغوش کشید و هق هقم بلند شد و تو همون حال می‌شنیدم صدای داد سید رو که داره احمد رو تشر میزنه و هانیه هم شروع کرد به بد و بیراه گفتن به پروانه و گفت به خدا عرضه نداری اگه بهش زنگ نزنی و حالش رو نگیری که دیدم راست میگه من داشتم راحت از زندگی احمد میرفتم و اون مثل ملکه ها می اومد روی خرابه های زندگی من اردو میزد؛ بنابراین شماره اش رو گرفتم و همین که گفت الو نزاشتم چیزی بگه و شروع کردم به انواع فحش هایی بلد بودم و حسابی از خجالتش درومدم و گوشی رو قطع کردم و همزمان باز هق هقم بلند شد و رو به هانیه گفتم من کجا رو اشتباه رفتم هانیه؟! من چی کم گذاشتم خواهر؟! هانیه هم دلسوزانه اومد کنارم نشست و دید کمی تخلیه شدم اروم اروم شروع کرد به نصیحت و اینکه بگذرم و بزارم احمد به غلط کردن بیافته و بعد برگردم سر زندگیم و به خاطر بچه هام کوتاه بیام و از اون طرف هم سید اومد و اونم با حال روی ناخوش و در حالی معلوم بود از دست احمد کفری هست ولی ازم خواست خوددار باشم و برگردم به زندگیم و گفت که احمد رو به غلط کردن ميندازم که از فکر این زنک بیرون بیاد ...یه چند ساعت بعد زنگ خونه سید زده شد و احمد و اقا داوود و صدف وارد شدن و احمد از شرم سرش پایین بود... .
💖وقتی همسرتون بنا به هردلیلی از دستتون ناراحت شده چه مقصر باشید چه نباشید چقدر تحمل دیدن ناراحتیشو دارید؟؟ 👈اگر اصلا تحملشو ندارید و یک ساعت نشده میرید عذرخواهی می‌کنید و از دلش درمیارید بدونید واقعا عاشقش هستین و دوسش دارید 👌اگه میدونید مقصر هستید و نمیرید شما مغرور هستید 👌اگه مقصر نیستین و ترجیح میدین همونجور ناراحت بمونه در واقع شما احساسی نسبت به اون شخص ندارید... ❤️
👩 مواظب باشید دیگران آن قدر همسر شما را تحسین و تشویق نکنند که جای شما را بگیرند یک مرد برای تشویق و تحسین بیش از هر کسی به همسرش نیاز دارد