سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت111 آخ از اون لحظه و من به واقع شکستم! شکستم و تمام تنم شد پر ا
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#بیراهه
#پارت112
.
این چند روز ماموریت هم پیش اون کثافت بودی و حالا میخوای انکار کنی؟ دیگه خر نیستم! میدونم شبها میری پیش..اینکه مردهای بی سر و پا رو تور کنه و باهاشون وقت بگذرونه! من میگفتم و احمد هر لحظه سرخ تر میشد و بچه ها هم ترسیده بودن چون خیلی مراعات میکردم جلوشون دعوا نکنیم آخه این اواخر امید خیلی ترسو شده بود و من اجازه نمی دادم بحث های من و احمد رو ببینه اما این بار زده بودم به سیم آخر ولی میدونستم که هنوز نباید از فیلم چیزی بگم که ای کاش میگفتم و احمد دیگه طاقت نیاورد و منو با همون وضع بارداری گرفت به باد کتک و تا میخوردم جلوی بچه ها منو زد طوری هم میزد که به جنین آسیب نرسه و دست و پاهام رو کبود کرده بود! آخ پسر کودک و بیچاره من! آخ امید ساده و مهربون و مظلوم من! احمد میزد و امید در حالی تمام بدنش میلرزید اشکش بند نمی اومد و گوشه ای زار میزد و من تمام حواسم فقط به بچم بود! بچه ای که توی زندگی کوتاهش زیاد رنج کشیده بود! احمد منو کبود کرد و زد بیرون! بدون توجه به درد تنم سمت امید پرواز کردم و به آغوش کشیدمش و با تمام وجود گفتم چیزی نشده اما مگه میشد دروغ گفت؟ امید من با دو چشم خودش دیده بود! اصلا مجال فکر کردن به بدبختی های خودم نبود و سریعا رفتم و به بچه ها پرداختم و نزاشتم بیش از پیش بترسن! شد آخر شب و دوتا هدیه خدا رو خوابوندم و همونطور بیصدا اشکم جاری شد و فکر کردم چه کنم و تنها راهی به ذهنم میرسید این بود که رهاش کنم و طلاق بگیرم! نمیدونم کی خوابم برد ! روز بعد وسایل بچه ها رو جمع کردم و منتظر نوبت دکترم شدم که بعدش برم.تا دو روزی خبر از احمد نبود و حتم داشتم رفته باشه باز پیش اون عفریته! همش میگفتم اره من مدرک دارم ازش و با فیلم رسواش میکنم رفتم یه سر دیگه فیلم رو ببینم و یه دل سیر دیگه برای خودم اشک بریزم که توی ساک نگاه کردم اما دوربین نبود و احمد شب که من خواب بودم اومده بود و با خودش برده بودش!بعد از دو روز احمد اومد درحالی شلخته و کثیفه و معلوم بود حسابی حالش بده اما محلش ندادم و امید هم با اخم ازش رو برگردوند! اومد داخل و بدون سلام سریع رفت سمت آتوسا که داشت بازی میکرد اما اونم تا دیدش زد زیر گریه اما احمد کوتاه نیومد و به زور بچه رو بغل کرد و بچه همش سمت من دست دراز میکرد که با خشم رفتم سمتش و گفتم بچم رو بده ه..وس باز و تا اینو گفتم احمد باز آتوسا رو زمین گذاشت و کشیده دیگه ای منو زد که سرم گیج رفت و نشستم زمین و امید این بار با همون دست های کوچیکش حمله کرد سمت احمد و با خشم گفت برو بیرون!
.
#متأهل_ها_بخونن...!🌷
❌ وقتی یه مشکل یا مسأله ای رو با همسرت مطرح میکنی ، هرگز نگو تو با هیچ کس نمی تونی کنار بیای
🌀چون همین جمله باعث میشه ، هیچ وقت مسأله و مشکلش رو با شما در میون نذاره
#واقعا_زيباست
وقتی میمیریم ما را به اسم صدا نمیکنند
و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟
و بعد از غسل دادن میگویند :جنازه کجاست ؟
وبعد از خاک سپاری میگویند: قبر میت کجاست ؟
همه لقب ها و پست هایی که در دنیا داشتیم
بعد از مرگ فراموش ميشه
مدير ، مهندس ، مسؤول ، دکتر، بازرس...
پس فروتن و متواضع باشیم...
نه مغرور و متكبر...
پس به چه مینازید؟!
عارفی گفت : آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!
تا كه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!
بر درِ خانه نوشتند؛ درگذشت
⚘|❀ ❀|⚘
🌱
#موضوع
💠💠 ۴ راه برای مقابله با افسردگی بعد از ازدواج
روانشناسان برای مقابله با افسردگی بعد از ازدواج ۴ راه حل مهم را پیشنهاد می کنند:
🔹با یک مربی یا مشاور مشورت کنید:
مشاور می تواند افکار منفی را از شما دور و افکار مثبت را جایگزین کند که در چنین شرایطی شما می توانید در کنار شریک عاطفی خود زندگی بهتری داشته باشید.
🔸یک چشم انداز جدید کشف کنید:
برای درمان افسردگی بهترین راهکار این است که زوجین اهدافی را برای زندگی مشترک خود مشخص کنند. با همسر خود همکاری و معاشرت داشته باشید.
🔹اهداف زندگی زناشویی را مشخص کنید:
وقتی از زندگی مجرد وارد مرحله جدیدی از زندگی متاهلی می شوید باید یک زندگی آرام و رضایت بخش را برای خود و دیگران فراهم سازید.
🔸گریه کردن را از خود دریغ نکنید:
اگر غم و اندوه به سراغ شما آمد بهتر است با گریه کردن خود را تخلیه کنید.
#سیاستهای_همسرداری
💕همسرت را ببخش
بعد از یک مشاجره سخت، اینگونه همسرتان را ببخشید
💌 اگر واقعا خشمتان در حدی است که نمی توانید بنشینید و با همسرتان چهره به چهره شوید، برایش یک نامه بنویسید یا پیام بفرستید و توضیح دهید چرا و چقدر از او صدمه دیده اید.
💌 یک زمان اختصاص دهید و با هم بحث کنید، ببینید چکار باید کرد که در آینده شاهد این موقعيت ها نباشید.
💌 به امتیازات و نکات مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید. همانگونه که مرور اشتباه دیگران باعث غلیان احساسات و هیجانات منفی می شود، مرور خوبی هایشان نیز باعث ایجاد محبت بیشتر به آنها می گردد.
💌 وقتی همسرتان به خاطر اشتباهش از شما عذرخواهی کرد، برای بخشش وی خیلی سرسختی به خرج ندهید و با بخشش به موقع فرصت اصلاح رفتار را به وی بدهید.
✍ "فراموش نکنید همان اندازه که بخشش سریع و بی قید و شرط همسرتان مهم است، نحوه برخورد پس از آن نیز بسیار مهم است. اگر همسرتان را بخشیدید، نباید طوری با او برخورد کنید که حس به رخ کشیدن اشتباه، سرکوفت و یا شرمندگی در او زنده شود".
رابطه زناشویی👩❤️👨
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ بزرگترین کار بد پدر و مادرها...
/دکتر شکوری
🎥 #دکتر_شکوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃برای فرستادن یک کودک به کلاس اول چه اقداماتی لازم است؟
- بعد از اولین روز مدرسه بهتر است سوالهای رگباری از کودک پرسیده نشود/روانشناس پهلوان نشان
#روانشناس_پهلوان_نشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خدا گفتم:
از بازي آدمهايت خسته شده ام!
چرا مرا از خاک آفریدی؟
چرا از آتش نيستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند،
او را بسوزانم !
خدا گفت: تو را از خاک آفريدم
تا بسازي، نه بسوزاني !
تو را از خاک، از عنصري برتر ساختم
تا با آب گـِل شوي و زندگي ببخشي
از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند !
بازهم زندگي کني و پخته تر شوي
با خاک ساختمت تا همراه باد برقصي
تا اگر هزار بار تو را بازی دادند، تو
برخيزي ! سر برآوري !
در قلبت دانهٔ عشق بکاري !
و رشد دهي و از ميوهٔ شيرينش
زندگی را دگرگون سازی !
پس به خاک بودنت ببال ...
و من هیچ نداشتم تا بگویم ...!❤️
🖌#کانال_دکتر_انوشه
@daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت112 . این چند روز ماموریت هم پیش اون کثافت بودی و حالا میخوای انک
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️
#بیراهه
#پارت113
.
امید این بار با همون دست های کوچیکش حمله کرد سمت احمد و با خشم گفت برو بیرون! مامانم رو نزن! احمد هم تا این وضع رو دید شرمسار شد و با لب و لوچه آویزون رفت سمت اتاق و خوابید! قشنگ معلوم بود دو شبه نخوابیده و حدس زدم این بار نرفته سمت پروانه و توی محل کارش خوابیده بود. ولی دیگه بس بود همه اون تحقیر ها و فریب خوردن ها! کمی فکر کردم؛ من تمام این مدت میدونستم احمد داره حیانت میکنه اما نمیخواستم باور کنم، نمیخواستم بپذیرم! و همیشه این قلبم بود که بر عقلم چیره میشد اما این بار شرایط فرق کرده بود و دیگه جای تامل نبود و باید میرفتم! احمد بعد از اینکه یکساعتی خوابید با اخم بیدار شد و بدون توجه به ما رفت سمت سرویس و بعدش هم دوشی گرفت و لباس های نو نوارش رو پوشید و بدون حرف و خدا حافظی ساکش رو برداشت و رفت! مطمن بودم میره سمت پروانه و دیگه به قول معروف پوست کلفت شده بودم به روی خودم نیاوردم و بیصبرانه منتظر نوبت دکترم بودم که اگه اجازه بده با این وضع بارداری برم شهر خودمون بودن معطلی برم.روز بعد گوشیم زنگ خورد و متوجه شدم صدف و شوهرش هستن که داره میان تهران و انگار یه سری کار داره! نوچی کردم و دیگه فعلا نمیتونستم برم شهرستان. صدف اومد و خیلی زود خودش متوجه شد چی شده و بدن کبود منو که دید زد زیر گریه و احمد رو هی فحش میداد و نفرین میکرد اما نفرین اون چه سودی برای من داشت؟ شوهرش هم که مرد محترمی هست خیلی ناراحت شد و بعد از اینکه صدف حسابی بد و بیراه به احمد گفت و کمی سبک شد همراه شوهرش رفتن روی فاز نصیحت؛ هی میگفتن ما با احمد صحبت میکنیم و درست میشه و این حرفا البته من هنوز قضیه فیلم رو به صدف و شوهرش نگفته بودم چون راستش از واکنش احمد میترسیدم و جای کتک هاش خیلی درد داشت و بعدم گفتنش برای من سودی نداشت وقتی احمد دوربین رو برده و قطعا فیلم رو گم و گور کرده بود. هرچی میگفتن من قبول نمیکردم تا اینکه صدف که حالا کمی آروم شده بود زنگ زد به احمد و کمی جدی باهاش صحبت کرد و گفت ما اومدیم خونه تو و نذاشتم شوهرم بفهمه دعوا کردید زود بیا جلوی شوهرم زشته همش داره سراغت رو میگیره آبروریزی میشه و آبروی خواهرت رو بخر و از این حرفا و به ساعت نکشید که احمد اومد خونه و لباس های نو نوارش هم چروک و کثیف شده بود و بازم معلوم بود نرفته پیش پروانه و رفته بود محل کارش و اونجا خوابیده بود و حتم داشتم هدفش این بود که با این کارش منو حرص بده! احمد داخل شد و آقا داوود شوهر صدف هم خودش رو به ندونستن زد و کلی با هم روبوسی کردن و تحویلش گرفت!
.
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
👱 سیاست های زنانه
💞مردهامعمولازنان باهوش رادوست ندارن
زنی رومیخوان که معلوماتش کمترباشه
جلوی شوهرتون اظهارفضل نکنید
💓حتی اگر از لحاظ فکری بهتر بودین
ازش کمک بخواین
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・