هدایت شده از تبیین
عرض سلام و احترام
خدمت همه بزرگوارانی که مباحث #شبکه_نفوذ را دنبال میکنند.
و تشکر ویژه از عزیزانی که با نقدهای خوبشون ما رو در ایفای رسالتمون یاری میکنند.
با #پرونده_هشتم از #شبکه_نفوذ خدمت گرامیان هستیم....
در این پرونده که در سه فصل تقدیم نگاه شما خواهد شد، زندگی سیاسی آقای #هاشمی_رفسنجانی را از ابتدا تا انتها مرور خواهیم کرد.👇👇👇
#با_ما_همراه_باشید_در
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat
دانشگاهمدافعانحریمولایت
#بیوگرافی اکبر هاشمی بهرمانی (زادهٔ ۳ شهریور ۱۳۱۳ در رفسنجان – درگذشتهٔ ۱۹ دی ۱۳۹۵ در تهران) مشهور
#قسمت_دوم
برای مرور این مکالمات یا گفتگوها پیشنهاد میشود کتاب #امام_خمینی_به_روایت_هاشمی را حتما مطالعه بفرمایید.
ولی برای نمونه به این متن از نامه ی بدون سلام هاشمی به امام اشاره میکنیم و مابقی مطالعه و تحقیق را به خود عزیزان میسپاریم.
هدایت شده از تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم
به نظر میرسد در ملاقاتهای معمولی، به خاطر کارهای زیاد و خستگی جنابعالی، فرصت کافی برای طرح و بحث مطالبی اساسی که داریم به دست نمیآید، ناچار چیزهائی که تذکرش را وظیفه تشخیص میدهم تحت عنوان: «النصیحه لائمه المؤمنین» در این نامه بنویسم؛ خواهش میکنم توجه فرمائید و در ملاقات بعدی جواب لطف کنید:
۱- یکسال پیش پس از انتخابات ریاست جمهوری نامهای به خدمتتان نوشتیم که نسخهای از آن ضمیمه این نامه است. شما در بیمارستان قلب بستری بودید و ملاحظه حال شما مانع تقدیم نامه گردید، خواهش دارم، اول نامه را ملاحظه نمائید و سپس این یکی را.
۲- احساس میکنم که روابط و ملاقاتهای ما با جنابعالی، صورت تشریفاتی به خود میگیرد و محدودیتهایی در طرح و بحث مطالب –من جمله خوف از اینکه جنابعالی موضعگیری سیاسی و رقابت تلقی کنید- به وجود آمده و من خائفم که این حالت خسارت بار باشد.
۳- تبلیغات متمرکز مخالفان –که از مقام رسمی و تریبونهای رسمی در رُل مخالف و اقلیت سخن میگویند- و نصایح کلی و عام جنابعالی و سکوت و ملاحظات ما که علل موضعگیریها را روشن نکردهایم، وضعی به وجود آورده که خیلیها خیال میکنند ما و طرف ما بر سر قدرت اختلاف داریم و دو طرف را متساویاً مقصر یا قاصر یا ... میدانند. ما برای حفظ آرامش نمیتوانیم مطالب واقعی خودمان را بگوئیم و جنابعالی هم صلاح ندانستهاید که مردم را از ابهام و تحیر درآورید.
👇👇👇
هدایت شده از تبیین
خود شما میدانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحههائی در اینگونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهائی اجرا میکردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارکالصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم میکردید، شما از حضور زنان بیحجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بیحجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری میکردید؟ همینها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بیخط بودن و آسایش طلبی را میپسندید؟ البته اگر مصلحت میدانید که مقام رهبری در همین موضع باشد و سربازان خیر و شر جریانات را تحمل کنند، ما از جان و دل حاضر به پذیرش این مصلحت هستیم، ولی لااقل به خود ما بگوئید. آیا رواست که همه گروه دوستان ما به اضافه اکثریت مدرسین و فضلاء قم و ائمه جمعه و جماعات و ... در یک طرف اختلاف و شخص آقای بنی صدر در یک طرف و جنابعالی موضع ناصح بیطرف داشته باشید؟ مردم چه فکر خواهند کرد؟ و بعداً تاریخ چگونه قضاوت میکند؟
۴- ما جایز نمیدانیم که میدان را برای حریف خالی بگذاریم و مثل بعضی از همراهان سابق، قیافه بیطرف بگیریم و به اصطلاح جنت مکان و بیآزار و زاهد جلوه کنیم، به خاطر حفاظت از خط اسلامی انقلاب در صحنه میمانیم و از مشکلات، مخالفتها و تهمتها نمیهراسیم و به صلاحیت رهبری جنابعالی ایمان داریم، ولی تحمل ابهام در نظر رهبر برایمان مشکل است.
دانشگاهمدافعانحریمولایت
خود شما میدانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز
به ادبیات این نامه ، خوب دقت بفرمایید تا نوع تفکر هاشمی و اختلافش با مبانی فکر حضرت امام (ره) کمی آشکار شود.
برای مرور این مکالمات یا گفتگوها پیشنهاد میشود کتاب #امام_خمینی_به_روایت_هاشمی را حتما مطالعه بفرمایید.
هدایت شده از تبیین
📌بخش چهارم) هاشمی و دهه های محرم!!!
هاشمی رفسنجانی در خاطرات صریح خود، پرده از اعتقاداتی بر میدارد که بسیار شگفت انگیز است.
در زمانی که تمام آحاد مردم اعم از شیعه یا سنی، مسیحی یا یهودی، نسبت به عظمت عاشورای حسینی متواضعانه سر تعظیم فرود می آورند و عزادار هستند، آقای هاشمی به صراحت گوشه ای خوشگذرانیهای خود در این ایام حزن انگیز را به روی کاغذ آورده و آنها را در تاریخ ثبت میکند.
به برخی از این خاطرت توجه بفرماید:
⚛️یکشنبه 30 تیر 1370 (تاسوعای حسینی):
«با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. بچهها هم تا ظهر کمکم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.
آب لتیان پایینتر از سطح آن در سال گذشته است. یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفتهاند... آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلاً قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم.»
هدایت شده از تبیین
⚛️دوشنبه 31 تیر 1370 (عاشورای حسینی)
👈🏻امروز عاشورا است. تا ساعت هشت و نیم صبح خوابیدم. روز را به «استراحت» و انجام کارهایی که با خودم به «لتیان» برده بودم، گذراندم. نزدیک غروب به خانه برگشتم.
مطابق خاطرات سال 1372 هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش سفر تفریحی خانوادگی را با جمعی از بستگان از سوم محرم (برابر با سوم تیر 1372 آغاز میکنند و تا ششم محرم که به تهران برمیگردند در سواحل خزر به تفریح میپردازند؛ و دوباره روز یازدهم محرم (برابر با 11 تیر) برای تفریح به دریاچه سد لتیان میروند. او دراینباره مینویسد:
سوم تیر 1372: (سوم محرم)
«...زیر نور مهتاب مقداری شنا کردم، با حال و آرامشبخش بود؛ شام را دیر وقت خوردیم و کمی پیادهروی و خواب...»
⚛️پنجم تیر 1372: (پنجم محرم)
«بعد از نماز در ساحل دریا قدم زدم و منظره جالب بالا آمدن خورشید را تماشا کردم...با اتوبوس بهسوی فرودگاه رشت حرکت کردیم. در خیابانهای شهر دستههای عزاداری محرم مشغول عزاداری بودند.»
⚛️یازدهم تیر 1372: (یازدهم محرم، فردای عاشورا)
«امروز به سد لتیان رفتیم. بچهها و بستگان هم آمدند. عفت و یاسر نبودند. پیش از ظهر همراه عماد و علیرضا و جلال مدتی قایق پدالی در دریاچه سد راندیم. بعدازظهر نیم ساعتی شنا کردم و بقیه روز را استراحت و قدم زدن و مقداری مطالعه و استماع گزارشها داشتم...»
هدایت شده از تبیین
🚫رد شدن از مسلمات تشیع!
به این جمله دقیق توجه بفرماید:
👈🏻👈🏻"تا کی بر سر خلیفه اوّل بجنگیم؟".👉🏻👉🏻
این جمله ای بود که آقای هاشمی عنوان کردند، ظاهرا موضوع حقانیت خلافت حضرت علی (علیه السلام) و غصب این خلافت توسط خلفای سه گانه، از دید آقای هاشمی فاقد اهمیت بوده و این اصل را به انحراف با موضوع وحدت گره زده اند.
موضوعی که از اساس یک نوع مغالطه بوده و رد این فرضیه ی باطل و انحرافی را در ادامه با گفتاری ازو مقام معظم رهبری(ره) ثابت خواهیم کرد.
تا جایی که حضرت آقا در بیان خود عنوان میکنند؛ قائلین این تفکر در پی توطئه هستند!!!
آقای هاشمی، البته این جمله عجیب خود را با تکمله ای دیگر، کامل کرده و بیان داشته بودند:
"اینکه چه کسی اولین خلیفه بوده یا نبوده، مسئله تاریخی است که هیچ سودی برای ما ندارد و نتیجهای از آن نخواهیم گرفت. اینکه آنها چگونه وضو میگیرند و نماز میخوانند، منطق عقلانی برای تبدیل شدن به اختلاف ندارد".
اگرچه طی سال هایی که از زندگی آقای هاشمی گذشت، شنیدن جملات نامتعارف از سوی ایشان، برای مردم و رسانه ها به یک رویه ی عادی تبدیل شده، اما ورود تعجب برانگیز وی به مباحث اینچنینی که دنیایی از حاشیه را با خود به همراه خواهد داشت، به شدت تامل برانگیز است.
هاشمی رفسنجانی این بار نه در عالم سیاست و نه در بیان خاطرات بی اعتبار دونفره از امام خمینی(ره)، بلکه راجع به یکی از اصول لایتغیر شیعیان، یعنی بحث خلافت مسلمین پس از پیامبر، کلمات تاسف برانگیزی را به زبان آورده است.
هدایت شده از تبیین
به این جملات رهبری که در سال 1368 ایراد شده است دقت بفرمایید:
""بعضى در بيان مطلب اشتباه مىكنند. وقتى كه آنها اين حرفها را مىزنند، شايد خيلى هم ساده نباشد. وقتى مىخواهند وحدت اسلامى را بيان كنند، مىگويند كه در صدر اسلام، نه شيعه و نه سنى بود؛ پس شيعه و سنى غلط است! نه، اين حرفِ نادرست و سستى است. بحث سر اين نيست كه در صدر اسلام، آيا شيعه و سنى وجود داشت يا نه. بالاخره بعد از پيامبر، آراى مسلمين متفاوت شد. يك عده در مسألهى امامت نظرى داشتند و عدهيى نظر متفاوت ديگرى داشتند. بعضى منبع احكام الهى را يك چيز و بعضى چيز ديگرى دانستند. بنابراين، در اصول و فروع، از همان اول اختلافاتى بين مسلمانان به وجود آمد. اين كه ما بگوييم در صدر اسلام، نه شيعه و نه سنى بود، حرف غلطى است. امروز اين حرف، در حقيقت به معناى نفى كردن و از بين بردن معارف و فقه و محصول فرهنگى همهى فِرَق مسلمين است. روى هر چه دست بگذارند، مىگويند در صدر اسلام نبوده، پس اين غلط است! اين، خودش حرفى شبيه توطئه است...""
دانشگاهمدافعانحریمولایت
❌هاشمی و جریان انحرافی
شاید تا اسم جریان انحرافی به گوش برسد ناخودآگاه همه ی اذهان به سمت دولت بهار و جریان انحرافی بهار بچرخد. ولی در واقع جریان اصلی انحراف را باید در قاموس تفکر هاشمی جستجو کرد.
به این بیانات حضرت آقا و سپس مصداق یابی آنها در جملات هاشمی دقت بفرمائید:
⭕️" اينكه ما بيائيم مسئلهى عقلانيت را مطرح كنيم و بگوئيم «بر سر عقل آمدن انقلاب»، اين ما را به نتيجه نميرساند. من يادم هست آن سالهاى اول انقلاب، از جملهى حرفهائى كه زده ميشد، اين بود كه بايستى ما انقلاب را سر عقل بياوريم! يعنى عقلانيت را به عنوان يك وسيله، بهانه قرار بدهند و از اصول و مبانى و پايههاى اصلى صرف نظر كنند؛ اين نبايد انجام بگيرد". (دیدار با اعضای مجلس خبرگان )شهریور1390
و حال این جمله از آقای هاشمی:👇🏻👇🏻👇🏻
هاشمی:
در سال ۶۷ با تدبیر و #عقلانیت در داخل و جهان توانستیم نه تنها جنگ را ختم کنیم بلکه پیروزی سیاسی خود در سازمان ملل متحد را ثبت کردیم.
پ.ن:
یعنی تا قبل از آن و در جریان 8 سال دفاع مقدس، ما درگیر نوعی بی عقلی و بی تدبیری بودیم. (اینکه ما در سازمان ملل توانسته باشیم پیروزی ای به نام خود ثبت کنیم را در فصل سوم و در مرور پرونده سیاسی ایشان بحث خواهیم کرد که آیا صحت داشت یا خیر؟!)
حال به این بیان حضرت آقا نیز دقت بفرمائید:
⭕️"اگر كسى يا جريانى بخواهد به نام عقلگرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول كند، اين انحراف است. اگر كسى بخواهد به وسيلهى عقلگرائى، در مقابل دشمن بىتقوائى به خرج بدهد، وابستگى به وجود بياورد، اين انحراف است، اين خيانت است. آن عقلانيتى كه در مكتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نميكند كه ما از خدعهى دشمن غافل شويم، از كيد او غافل شويم، از نقشهى عميق او غافل شويم، به او اعتماد كنيم، در مقابل او كوتاه بيائيم. هرچه كه انسان در مقابل دشمن كوتاه بيايد، پشتوانهى عظيم معنوى در درون كشور و درون ملت را از دست خواهد داد".(سالروز رحلت امام خمینی سال 90)