دانشگاهمدافعانحریمولایت
معياروملاکتشخيصعنصر #أعلميت در مجتهد متجزی و مجتهد مطلق/5 #بحثدوم: (جلسهدوم ) 👈اهمیت #ولایتفقي
🚫معياروملاکتشخيصعنصر #أعلميت
در مجتهد متجزی و مجتهد مطلق
👈معياروملاکتشخيصعنصر #أعلميت
یابعبارتی: معیار شناخت#فقیهأعلم
7)- مراد از أعلمیت در روایت این است که رهبر باید با توجه به مجموعه شرایط لازم براى رهبرى و مجموعه علومي كه رهبري بدان محتاج است مانند: علم فقه، علم به موضوعات براى اجراى احکام الهى، دانش اجتماعى و آگاهي به زمان و كفايت سياسي، نسبت به ساير فقهاء «#أعلم» باشد، یعنى #أعلمیت در #مجموعمنحیثالمجموع.
8)- نقش اصلی در #أعلمیت، «#کیفیتاستنباط» است، نه «#کثرتاستنباط»، کثرت استنباطی که دقت لازم در استخراج احکام را به همراه نداشته باشد. یعنی زیادى استنباط به تنهایى و حضور زیاد در دروس حوزه ملاک و دلیل بر #أعملیت فرد نمیگردد.
9)- حضور زیاد در درس را باید از نکات #منفى مرجع دانست. زیرا کسى که زیاد در درس این و آن شرکت کند، در واقع قوه و قدرت ابتکار و #نوآورى خود را از دست میدهد و توان اندیشیدن در مسائل را با فکر بازمیدارد.
10)- با توجه به گستره مسائل #لازمالتقلید، مجتهد #أعلم در #تمام آنچه مربوط به افعال مکلفین است بايد #صاحبنظر باشد و بتواند فتواى صریح و صحیح خود را بیان کند. از جمله مسائلى که باید در آن نظر بدهد، مسائل #سیاسیاجتماعیواقتصادى امروز جامعه است.
11)- در توقیع شریف، امام عصر(عج)، که در «#حوادثواقعه» باید به راویان حدیث ما مراجعه کنید. بدیهى استکه مراد «حوادث #سابقه» را که در کتب فقهى و رسالههاى عملیه بیان شده، نمیباشد، بلکه حوادثى را که در #متن جامعه اسلامى، #روزبهروز، واقع میشود را میفرمایند.
12)- فرد #ناآگاه به این مسائل، نمیتواند خود را «#مجتهدمطلقفعلى» بداند، تا چه رسد که #ادعای_أعلمیت کند.‼️ باید گفت: او، «#مجتهدیمتجزى» است، زیرا در مسائل #سیاسى و #احکامسیاسى اسلامى #صاحبنظر نیست. کسانى نیز هستند که #سیاست را از دیانت جدا میدانند و از این جهت، وارد مسائل #سیاسیاجتماعى نمیشوند، اینان نیز، «مجتهد #متجزى» هستند و نمیتوانند #ادعای #أعلمیتمطلق نمایند، چرا که تشکیل حکومت و دخالت در مسائل سیاسى و به طور کلى امتزاج دین با سیاست، از مسائل #ضرورى اسلام است.
13)- برای مرجع دینی«اجتهاد به نحو #تجزی» کافی نیست بلکه «#اجتهادمطلق»؛ به معنای اجتهاد در #همهابواب : احوالات شخصیه، اجتماعیه و امور سیاسی #شرط است، لذا اگر مرجعیت دینی در همهی احوالات #شخصیه نیز مجتهد و حتی #أعلم نیز باشد، اما در ابوابی نظیر تولّی، تبرّی، جهاد، امربه معروف و نهی ازمنکر، که به نصّ قرآن و سنت، از ابواب فقه اسلامی است، مجتهد نباشد، در این صورت اجتهاد #مطلق نداشته و اجتهاد او به نحو اجتهاد #تجزّی خواهد بود. و بسیار روشن است که حضرت آیةاللهالعظمی امامخامنهای در زمان انتخاب به رهبری نظام، علاوه بر اجتهاد #مسلم در احوالات شخصیه، در ابواب سیاسی و اجتماعی فقه اسلامی نیز، مجتهد #أعلم بودند. و همین دلیل مدّعای ما مبنی بر أعلمیت حضرت آقا در تقلید نسبت به سایر اعاظم مراجع تقلید میباشد.
(👈#منبعاینمباحث: کتاب #فقیهأعلم)
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت #انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
1)- مرجع تقليد، البته بايد مجتهد #أعلم باشد، اما #أعلميت نيز صرفاً منحصر در مراجع تقليد #صاحبرساله نيست، و فقهاى همطراز با مراجع از نظر علمى و فقاهتى كم نيستند که علیرغم صلاحیت مرجعیت، این شأن والا را نپذیرفتهاند. بعبارتی واضحتر اینکه ؛ مراجع تقليد، هر چند به خاطر برخى از برجستگیهاى فقهى، اخلاقى و اجتماعى، نسبت به ساير فقهاء از اولويت برخوردار میباشند، اما «#مرجعيّت» آنان را نبايد #شرطلازم براىامامتمسلمين محسوبكرد
2)- باید میان «#مرجعيت» با «#اجتهادوفقاهت» تفاوت قائل شد، زيرا در متون و منابع اسلامی به هیچوجه #قید_مرجعیت از شرایط رهبری ذکر نشده است، آنچه که بعنوان شرط اساسی و اصولی، هم در منابع و متون اسلامى و هم در نزد قانونگذار مورد تأكيد و توجه خاص بوده و میباشد، شرط #اجتهاد و #توانائی_استنباط احکام از منابع و متون دینی و سایر شرایط خاص رهبری يا ولیفقیه جامعالشرايط باید احراز گردد.
3)- آن کسى که میگوید دین از #سیاست جداست، #روحاً_متجزى است. اجتهاد م#طلق، در محور #تمام اسلام است و اسلام، یک مجموعه منسجم است، به گونهای که #دیانت آن عین سیاست و #سیاست آن عین دیانت آن است. از این رو، اسلام شناس واقعى کسى است که در همه اصول و فروع (در عبادات، عقود، ایقاعات و سیاسات و ...) #مجتهد و #مستنبط باشد.
4)- هر #فقیه عادلی، صلاحیت رهبری جامعه را ندارد، بلکه #استعدادوتواناییِ لازم، قدرت مدیریت، تدبیر و بینش صحیح سیاسی واجتماعی نیز شرط لازم و ضروری میباشد.
5)- فقيه باید به #همهابعاد دین آگاه باشد. كسي كه در تحليل همهی معارف دين، #اجتهادمطلق ندارد، «مجتهد #مطلق» نيست، بلكه «مجتهد #متجزّي» است لذا صلاحيت ولايت بر جامعهاسلامي و ادارهی آن را نیز #نخواهد داشت. بعبارتی فقيهي كه شعاع علمش همدوش شعاع فقه باشد و بتواند مسايل جديد و #مستحدثهمسلمين را حل كند و آنها را بر اصول و فروع دين تطبيق دهد، او «مجتهد #مطلق»ي است كه درصورت واجد بودن شرايط ديگر، میتواند مسؤوليت ولايت و مديريت جامعهی اسلامي را بپذيرد و از عهدهی آن برآيد.
6)- مقاممعظمرهبری هنگام انتخاب شدن به رهبري به عنوان «مجتهد #جامعالشرايط و #آگاه به مسائل و زمان»، مطرح بودند. که در همان زمان توسط جامعه مدرسين محترم حوزه علميه قم، که مرکب از برجستهترين علماي مجتهد حوزه ميباشد، معظمله را به عنوان «#مرجع تقليد» معرفي نمودند. بنابراين ميتوان مشاهده کرد که در مقام علمي و فقهي ايشان هيچگونه شبهه و اشکالي جاري نيست، عملکرد و #درایت سياسی اجتماعي حضرت آقا که طي ساليان اخير براي هر آگاه منصفي روشن بوده، نياز به بيان و ادله ندارد.
#ادامهدرجلسهبعدی
(👈#منبعاینمباحث: کتاب #فقیهأعلم)
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت #انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد