eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
243 دنبال‌کننده
226 عکس
7 ویدیو
0 فایل
🌱 مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) با نگاه «روایت پیشرفت» 🌱 کاری از خانه هنر و رسانه پیشرفت ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت پیشرفت ایران
⭕ سینما؛ کارخانه ساخت رؤیا یا آرمان گفت‌وگو با نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و پژوهشگر سینما 💎بخشی از مت
سینما؛ کارخانه ساخت رؤیا یا آرمان گفت‌وگو با نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و پژوهشگر سینما 💎بخشی از متن: 🔸روایت پیشرفت چقدر اهمیت دارد؟ یک مثال می­زنم. کل 300-400 سال درگیری­های جهان غرب به اصطلاح رسیده به 2 تا قطب کمونیسم و سرمایه‌داری. در مقطعی که تقریبا من به اصطلاح می­توانم بگویم قطب کمونیست تقریبا بازی را برده است؛ یعنی شوروی سابق آمده است برای هر آدمی خانه ساخته، هر آدمی شغل دارد. هیچ کس گرسنه نیست. یعنی آهنگ رشدی که از انقلاب کمونیستی تا به اصطلاح آن مقطع داریم خیلی عالی است و اصلا قابل مقایسه با غرب نیست و روسیه خیلی رشد میکند و خیلی توسعه پیدا می­کند. تا ماجرای چی اتفاق می­افتد؟ ماجرای سفر آمریکا به کره ماه. 🔸اصلا می­‌دانید که هنوز هم چقدر حکایت دارد و مثلا می­گویند آرمسترانگ اولین کسی است که رفت روی کره ماه. خب آن کسی که فیلم می­‌گرفته از اولین قدم آرمسترانگ آن کجا بوده؟ مثلا از این بحث­های اینطوری می­‌کنند خیلی چیزهای جالبی می­‌گویند. کاری ندارم ولی خب می­‌خواهم این را عرض کنم چه راست چه دروغ، آمریکا با همین آپولو جنگ را برد. یعنی ورق برگشت. با وجود اینکه اولین انسانی که رفت فضا، یوری گاگارین روسی بود. پس روایت پیشرفت خیلی اهمیت دارد. 🔸وقتی می­‌گوییم روایت پیشرفت در سینما، خیلی­ها فکر می­‌کنند که آینده‌پژوهی و نشان دادن آینده و ترسیم افق آینده یکی از رسالتهای مهم این عرصه است. ولی بخش مهمی از قضیه که می­‌خواهم عرض کنم، سر یادآوری و نوآوری است و برمی‌گردد به گذشته. یعنی مثلا وقتی می‌خواهی بگویی ایران الان به بالای مدار 700 یا 750 کیلومتری زمین رسیده است؛ باید اول یک کارشناسی بیاید و مدارها را توضیح بدهد حداقل. جاذبه اتمسفر و اینها را توضیح بدهد، بگوید تا 200 کیلومتر چطوری است و چه موانعی وجود دارد، 300 کیلومتر ماجرایش چیست و همین‌طور تا برسد به قصه بالای مدار 700 کیلومتر. اما ما اینجا فرد راوی که رویش فکر کرده باشیم نداریم. یعنی ما موشک را با همه فراز و فرودهایش فرستاده‌ایم رفته در مدار 750 ، ماهواره‌مان دارد عکس می­گیرد ولی نمی‌توانیم قصه‌اش را بگوییم. # 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕ سینما؛ کارخانه ساخت رؤیا یا آرمان؟ ۲ گفت‌وگو با نعمت‌الله سعیدی؛ پژوهشگر و منتقد سینما 💠بخشی از
سینما؛ کارخانه ساخت رؤیا یا آرمان؟ ۲ گفت‌وگو با نعمت‌الله سعیدی؛ پژوهشگر و منتقد سینما 💠بخشی از متن: 🔸 آیا پیشرفت و توسعه را دانشکده­‌های علوم انسانی ما می­‌توانند تعریف کنند که ما از سینما و تلویزیون توقع داریم که به تصویرش بکشد؟ می­‌توان قصه گفت ولی باید توجه کرد که هنر، برزخی است بین حس و تجربه، علم و فلسفه و عرفان. هنرمند وقتی می‌تواند پیشتازی کند که تو بهش مواد خام بدهی که روی آن فعل و انفعال انجام بدهد. الان شما یک بچه مسلمان را پیدا کن که بیاید پیشرفت یا توسعه را تعریف کند؛ هزار تا ابهام داریم در این مفاهیم. در علوم انسانی به شدت مشکل داریم؛ مثلا رفاه، توسعه، سعادت چه نسبتی دارد. آیا فرهنگ غربی توسعه را سعادت تعریف می­کند؟ نمی­‌کند. 🔸ما برای اینکه بتوانیم پیشرفت را روایت کنیم، باید این تعاریف را داشته باشیم. الان ما بنشینیم ساعت­ها فکر بکنیم، یک تهران ایده­‌آل 20 سال آینده را می­‌توانیم تصور کنیم؟ اگر هم تصور کنیم، تمام الفبایش همان توسعه بر مبنای تعریف غربی است چون حتی نمی‌دانیم معماری ایده­‌آل ما چه خواهد بود. سینماگری که می­‌خواهی بروی شهر آرمانی ما را در 20 سال بعد به تصویر بکشی، شهر میدان­‌محور و فلکه‌محوری مثل مشهد مثل همدان مثل اصفهان، چه فرقی دارد با شهرهای شطرنجی؟ پس چرا طلبکارانه از سینماگر و تلویزیون خودمان انتظار داریم که تو چرا پیشرفت را روایت نمی­کنی؟وقتی اندیشمند ما نمی­تواند تعریفی بگوید، آن موقع تو نمی­‌توانی از سینماگر توقع داشته باشی که وقتی می‌رود سراغ ناو جماران، بتواند داستان هم بگوید. تهش این است که ناو جماران را لوکیشن داستانش در نظر می‌گیرد.     *تفکر اسلامی مبتنی بر شکر، به ذکر و یادآوری نیاز دارد* 🔸ما گرفتار تفکر انتقادی هستیم. الان مثلا بنده نوعی شمای نوعی، هر کسی بخواهد با سوژه روایت پیشرفت در سینمای ایران صحبت کند، فکر می‌کند حتما باید چند تا نقد اساسی و فحش محکم، مثلا حرف نیشدار بزنم تا کارم بگیرد. اما جان‌مایه‌ی تفکر اسلامی، تفکر انتقادی نیست؛ تفکر ما می­‌گوید شکر. به داود حکمت یاد دادیم برای اینکه شکر کند؛ تفکر مبتنی بر شکر، با تفکر مبتنی بر انتقاد زمین تا آسمان فرق دارد. البته آن تفکر شاکرانه تفکر انتقادی را هم دارد و به معنای انفعال نیست. وقتی به سینماگر می­‌گویی در اساس، فیلم‌سازی نوآوری است؛ با قحط سوژه مواجه می­شود. اما هنر فقط نوآوری نیست؛ بخش عمده­‌ای­ از آن هم ذکر و یادآوری است. وقتی با رویکرد یادآوری می­‌روی جلو، می­‌بینی چقدر سوژه داری در همین روایت پیشرفت! از شدت ایده­‌ها و سوژه­‌هایی که به ذهنت می­‌آید، هنگ می‌کنی و آن‌وقت نوآوری هم تویش اتفاق می­‌افتد. 🔸الان گرفتاری سینمای ما این است که وقتی می­‌خواهد برود سراغ روایت پیشرفت، می­‌خواهد نوآوری کند و مثلا یک چیز تازه­‌تری بگوید. عزیزم شما خود همان روایت را بگو؛ اصرار بر نوآوری در اینجا، بیشتر منجر به واپس‌گرایی می‌شود. یعنی طرف می­‌گوید مثلا قواعد سینمای ملودرام، تقی و نقی و عشق مثلثی است. تو به من شهید بدهی، در این می­‌گذارم. دانشمند بدهی هم در این می­‌گذارم. قاتل بدهی توی این می­‌گذارم که فیلم هناس در می­‌آید. اما درستش این است که آن فرم و آن مدیوم و آن موقعیت نمایشی، از دل روایت می­‌آید بیرون نه اینکه موقعیت نمایشی را بگیری دستت و کاراکتر را بگذاری تویش و بعد تاریخ را جعل کنی. اتفاقا فیلم هناس را قواعد دراماتیک خراب کرده است! چرا فکر می­‌کنیم اصلا شروع انرژی اتمی، قصه علمی و تکنولوژیک ندارد؟ اپنهایمر، قصه اصلی‌اش همین علم و تکنولوژی است؛ عشق و خرده پیرنگ‌های جانبی هم دارد ولی دال مرکزی آن چیز دیگری است. هناس اما هیچ دال مرکزی ندارد. # 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
سینما؛ کارخانه ساخت رؤیا یا آرمان؟ ۳ گفت‌وگو با نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و پژوهشگر سینما
سینما؛ کارخانه ساخت رؤیا یا آرمان؟ ۳ گفت‌وگو با نعمت‌الله سعیدی، نویسنده و پژوهشگر سینما 🔸در روایت پیشرفت مثال همافرها را عرض می‌کنم. همافرها نقل می‌کردند قبل از انقلاب که مستشاران آمریکایی بودند، مثلا وقتی F14 را باز و بسته می‌کردیم و به یک قطعه‌ای می‌رسیدیم، مهندسشان می‌گفت برو فلان چیز را بیاور. یکی از همافرها می‌گوید من رفتم دیگر هرچی می‌شد را آوردم گذاشتم آنجا که یکبار بتوانم این قطعه را که یک جای حساس F14 بود ببینم. بالاخره این با پررویی یکبار می‌بیند که آن قطعه را چطوری باز و بسته‌اش می‌کنند و همان یکبار هم بوده است. دفعه دیگر مثلا طرف بهش نمی‌گوید که برو دستمال بیاور، رسما بهش می‌گوید پاشو برو بیرون و حذفش می‌کند. خب بعد مثلا در شروع جنگ، آمریکایی‌ها به عراق می‌گویند که 6 ماه دیگر، جمهوری اسلامی یک پرنده ندارد بپرد و هواپیماهایش کاملا می‌خوابد. نمی‌خواهم حالا طول و تفسیرش بکنم. ببینید این ماجرا چقدر دراماتیک است؟ یا مثلا خاطره شهید تهرانی مقدم در لیبی. نکته‌اش این است که این رخداد، بر اساس ذکر و یادآوری است. برو آنجا چارچوبش را بگیر و بعد هر چقدر دوست داری نوآوری کن. 🔸روایت ماهواره فضایی زمانی درست اتفاق می‌افتد که جوان ما با شنیدنش، به همزادپنداری برسد؛ بگوید ببین اینها 4 تا دانشجوی ایرانی بودند. خب اینکه سینما یک کارخانه رؤیاسازی است، در غرب قطعا اینطوری است. وظیفه مثلا سینمای غربی و سینمای هالیوودی، در درجه اول ساختن رؤیا برای مخاطبش است. ولی در ما لزوما چنین تأثیری ندارد؛ در ما ایجاد تغافل و عصبانیت است. این سوال مهمی است و تیترش این می‌شود که «سینمای ما، باید سینمای آرمان‌سازی باشد و نه رؤیاسازی.» رؤیا آن امیال و گرایش‌هایی است که صرف تصورکردنش هم برایمان لذت‌بخش است. یعنی ما در رؤیاپردازی، خیالِ به جایی رسیدن نداریم؛ یک آرزو و خواستی است که صرف اینکه من تصورش می‌کنم هم لذت می‌برم. یعنی غایتش خودش است و هیچ بَعدی ندارد که من را فعال کند و به سمتی هُل بدهد. 🔸الان گرفتاری سینما و تمدن هند همین است. قرآن کریم می‌گوید مختال الفخور. این مختالی یکی از گرفتاری‌های تمدن هند است که اگر می‌توانست بگذارد کنار، با توجه به ضریب هوشی و امکانات بومی که دارد، اتفاقات عجیب و غریبی در کشورش می‌افتد. خب ما مثلا اگر به این مفاهیم دقت نکنیم، توقع داریم که سینماگر در عرصه پیشرفت، برای مخاطب رؤیا بسازد. در صورتی که اصلا نباید رؤیا بسازد، بلکه باید آرمان بسازد. رؤیا می‌شود همان مختالی و فخوری. رؤیا حد ندارد آن موقع. تو اگر می‌خواهی رؤیا بسازی برای مخاطب ایرانی در این فضا، باید بروی جنگ ستارگان بسازی؛ حد ندارد که. تو دیگر نمی‌توانی سوخو را رؤیایی کنی. در همین امریکا که کشور فرصت‌ها است، 99 درصد چرا احساس بدبختی دارند؟ آیا صرف اینکه این فرصت رؤیایی وجود دارد، برای تو کافی است؟ یعنی دوگانه رؤیا و حسرت؛ یا با افیونی که برایت از جهان سرمایه داری می‌سازم خوش هستی یا حسرت می‌کشی. 🔸وقتی که سینمای طرف مقابل ما کارخانه رؤیاسازی است، سینمایی که ما می‌خواهیم کارخانه آرمان‌سازی باید باشد. آرمان خواست و امیال و گرایش‌هایی است که من می‌خواهم بهش برسم و نه تنها می‌خواهم بهش برسم، خواستی است که ارزش آن از خودم بیشتر است. آن خواستی که من خودم را هزینه‌اش بکنم می‌شود آرمان. خارجی‌ها رؤیاپردازی می‌کنند و برای همین هم جوان فکر می‌کند آنجا همه‌اش خوشی است؛ کار سنگین آنها را نمی‌بیند. جوان‌های ما رؤیاپردازهای قوی هستند ولی آرمان ندارند؛ چون ما دیگر به آرمان ضریب نمی‌دهیم. 🔸ما الان با حکمت شُکر باید نگاه کنیم؛ اینکه داشته‌هایمان خیلی بوده است. مثلا از همینجا بگویم که فیلم بادیگارد خیلی عالی بوده است؛ بادیگارد روایت پیشرفتی است که دقیقا جای خودش قرار گرفته است. برایت آرمان ایجاد می‌کند؛ اینکه من برای همین کشور، دانشمند هسته‌ای بشوم یا دانشمند کشورم را حفظ کنم. در عین حال هم اصلا از سانتریفیوژ صحبت نمی‌کند ولی این که من دانشمند هسته‌ای‌ام را حفظ می‌کنم از دست دشمن؛ این یعنی پیشرفت. برعکس هناس که اتفاقا مرگ دانشمندم را دارد به من نشان می‌دهد. اما الان اگر بروی به منتقدین سینمای ما بگویی «سینما کارخانه رؤیا نیست، سینما کارخانه آرمان‌سازی است.» اینها مگر قبول می‌کنند؟ 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند