eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
279 دنبال‌کننده
262 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🌱مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
همه‌ی جغرافیای ایران 💠بخشی از متن⬇️
روایت پیشرفت ایران
همه‌ی جغرافیای ایران 💠بخشی از متن⬇️
همه‌ی جغرافیای ایران 💠بخشی از متن: 🔅 کشور با انسان‌هایش ساخته می‌شود و مهم‌ترین کارکرد رسانه هم آیینگی و ضریب دادن به انسان‌هاست و ما در تمام 18 شماره گذشته مجله، به‌قدر وسع خودمان تلاش کردیم تا روایت پیشرفت انسان ایرانی را در گوشه‌گوشه این خاک پوشش بدهیم. 🔅«ویرانه‌ای‌ست این جهان. عمر کفاف نمی‌دهد که آباد کنیم و غیرت، رخصت نمی‌دهد که رها کنیم. اینگونه رهاکردن نشانه‌ی دنائت است و جاهلانه مرمت‌کردن نشانه‌ی رذالت. پس آبادسازی یک‌گوشه‌ی گمِ جهان به دست ما، آبادسازی کل عالَم است به دست همگان...» 🔅این جملات را استاد نادر ابراهیمی در رمان "مردی در تبعید ابدی" از قول صدرالمتألهین، ملاصدرای شیرازی نوشته است. حالا چند نسل بعد از ملاصدرای شیرازی، دیار شیراز صدها آدم با غیرت درون خودش پرورش داده است که هر یک آبادی یک گوشه این کشور را به عهده گرفته‌اند. روایت‌خانه‌ی این شماره دانشمند، تنها یک بیت از هزاران بیت بوستان روایت پیشرفت شیراز را سروده است؛ روایت آدم‌هایی که برای‌آنکه "ایران خانه خوبان شود"، رنج‌های بسیاری برده‌اند و خون‌دل‌ها خورده‌اند. 🔅شاید یکی از مصداق‌های نزدیک و باورکردنی این سخنان نادر ابراهیمی، دکتر ملک‌حسینی، "پدر پیوند کبد ایران" باشد؛ کسی که نه‌تنها در پهنه‌ی جهانی برای ایران افتخارآفرینی کرده است، بلکه با ماندن در جغرافیای شهر خودش شیراز، آنجا را در زمینه تخصصی خودش چنان پیشرفته و آباد کرده که آوازه‌اش نه‌تنها ملی که حتی جهانی شده است. بیمارستان بوعلی و نسلی از جراحانی که دکتر ملک حسینی و اساتید برجسته آنجا تربیت کرده‌اند، امروز نه فقط به اهل شیراز و ملت ایران خدمات بی‌نظیر درمانی می‌دهند، بلکه شیراز را قطب توریسم سلامت ایران نیز کرده‌اند و پذیرای بیماران زیادی از کشورهای منطقه نیز هستند. تصویر: اثر استاد رضا بدرالسما 🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ نخستین نمایشگاه دانش‌آموزی روایت پیشرفت «ایران به پیش» روایت دستاوردهای امیدآفرین در حوزه‌های علمی _ پزشکی ، صنعتی_ مهندسی ، فضایی_ نظامی برای دانش‌آموزان تاریخ برگزاری: 10 لغایت 20 بهمن ماه 1402ساعت ۸ الی ۱۶ مجتمع فرهنگی تاریخی ایوان ری مدارس جهت بازدید می‌توانند به سایت www.iranbepish.com مراجعه کنند 💢 بازدیدکنندگان می‌توانند شماره‌های مختلف مجله دانشمند را از غرفه خود نمایشگاه تهیه کنند.
⭕️ تا سال 50 در کل بویراحمد یک پزشک هم وجود نداشت روایتی از دکتر «ملک‌حسینی» پدر پیوند کبد ایران 💠بخشی از متن: 🔻شاید باور نکنید؛ ولی تا سال 50 در کل بویراحمد یک پزشک هم وجود نداشت. دو تا پزشکیار بود و من اصلاً دکتری ندیده بودم که بخواهم الگوی ذهنی داشته باشم. فقط دوست داشتم دانشگاه قبول شوم. با این همه برای کنکور درس خواندم. رتبه‌ام زیر صد شد و می‌توانستم پزشکی قبول شوم؛ ولی چون فکر می‌کردم پزشکی قبول نمی‌شوم، انتخاب اولم را دامپزشکی زدم. بعداً هرچقدر پیگیری کردم گفتند: «طبق آیین‌نامه اجازه تغییر رشته را نداری و به‌ناچار همان دامپزشکی ثبت‌نام کردم.» 🔻رفتم ولایتمان برای خداحافظی با مادربزرگم و با یکدست رختخواب برگشتم تهران. چند روزی در مسافرخانه‌ای در ناصرخسرو ماندم که پر از شپش بود. خدا به دادم رسید و توانستم به خوابگاه بروم. یک سال درس‌های مشترکی که با پزشکی داشتیم را پاس کردم؛ ولی اصلاً دامپزشکی را دوست نداشتم. تا جلسه اولی که آناتومی خوک داشتم. دیگر تصمیم گرفتم هر جوری شده تغییر رشته دهم. 🔻دوباره درس خواندم برای کنکور. با رتبه خوب قبول شدم و واحدهایم را هم قبول کردند و کم‌کم در تهران جا افتادم. شاگرداول نبودم؛ ولی جزو چند نفر اول دوره بودم. درس‌هایی که به نظرم کاربردی بود را دوست داشتم و با علاقه می‌خواندم. برای هزینه‌های دانشگاه هم وام می‌گرفتم. از سال چهارم دانشگاه ویزیتور یک شرکت دارویی شدم تا بتوانم هزینه تحصیلم را جور کنم. حتی یک تومان از طرف خانواده‌ام کمک مالی نداشتم. مادرم همیشه می‌گفت سنگ به شکمت ببند؛ ولی برای غذا به کسی رو نینداز. ما این‌طوری تربیت می‌شدیم. من حتی تا کلاس ششم دبستان اصلاً نمی‌دانستم پرتقال چه شکلی است. من تلویزیون را اولین‌بار توی دانشگاه دیدم. مهم هم نبود، ولی یاد گرفتم دنیا یک کوره است که آدم را می‌سازد. 🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
برگزیدگان نخستین جایزه ملی روایت پیشرفت معرفی شدند 🔻نخستین اجلاس ملی روایت پیشرفت صبح دوشنبه ۱۶ بهمن‌ماه در سالن اجلاس سران با حضور و سخنرانی رئیس‌جمهور و همراهی وزرای ورزش و جوانان، آموزش و پرورش، علوم، فرمانده نیروی هوافضای سپاه، دبیر شورای عالی جوانان و رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد. در بخشی از این مراسم، برگزيدگان نخستین جایزه ملی روایت پیشرفت معرفی شدند. 🔻 این رویداد که به همت حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار می‌شود، برترین آثار هنری و فعالیت‌های شاخص میدانی با محوریت را معرفی می‌کند. 🔻بر اساس انتخاب هیات داوران، برگزيدگان این جایزه به شرح زیر انتخاب شدند: ▫️ در بخش کتاب آرزوهای دست ساز نوشته‌ی میلاد حبیبی شریان مکران نوشته‌ی مهدی قزلی ▫️ در بخش هنر و رسانه 💠 مجله دانشمند به سردبیری پژمان عرب فیلم سینمایی منصور به تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی مستند رویای بزرگ به کارگردانی احسان مشکور ▫️ در بخش اندیشه، تبلیغ و آموزش حجت الاسلام راجی به دلیل فعالیت‌های موثر در روایت پیشرفت ▫️ در بخش فرهنگ عمومی هادی قاسمی به دلیل ابتکار در برگزاری اردوهای روایت گمشده ▫️ تقدیر ویژه برای فعالیت های متنوع چندین ساله در روایت پیشرفت ستاد توسعه فناوری های نانو و میکرو به دبیری دکتر عماد احمدوند @daneshmand_mag
🎥 سریال سازی در مسیر پیشرفت با نگاهی به تجربه کره جنوبی 💠بخشی از متن: 🔸با نگاهی به صفحۀ معرفی سریال‌ها یک اطلاعات اولیه از سریال‌ها به شما ارائه می‌شود که علاوه بر معرفی بازیگران و کارگردان و نویسنده یک ژانر هم به آن اضافه شده است و شما در ایران هرگز با چنین کلماتی در معرفی ژانر مواجه نشده‌اید. مدرسه‌ای، حقوق، اداری، ورزشی، کسب‌وکار، پزشکی، جوانان، روان‌شناختی، نظامی، موزیکال، غذا و مجموعه‌ای از ژانرهای دیگر که بر اساس شغل، محیط و صنف دسته‌بندی شده‌اند. 🔸اصلا تصور نکنید که این واژه‌های ساده فقط برای پر کردن عریضه و کارنامۀ فیلمسازان به میدان آمده‌اند.در ژانر اداری شما با مجموعه‌ای از سریال‌ها مواجه خواهید شد که هر کدام یک داستان مستقل دارد و موازی با داستان درام، عاشقانه و گاهی فانتزی یا جنایی، موانع، روزمرگی، امید، آرزو، چالش‌های حقوقی و عرفی، رقابت صحیح و رقابت کاذب، معرفی الگوی صحیح بهره¬وری از کارمندان و سایر موضوعاتی که یک کارمند با آن مواجه خواهد شد، در یک سریال با میانگین 20 قسمت 50 دقیقه¬ای نمایش داده می‌شود. 🔸 سریال پینوکیو یکی دیگر از محبوب‌ترین سریال‌های کره‌ای است که در کنار روایت فانتزی و رمانتیک شخصیت‌های اصلیِ سریال، به شغل خبرنگاری و سواد رسانه می‌پردازد. سانسور یک خبر، روایت مغرضانه از یک اتفاق، جهت‌دهی به اخبار، رقابت میان خبرنگاران، تقبیح و روند تهیۀ خبرهای زرد از نکاتی هستند که هوشمندانه در قصۀ سریال جا شده‌اند و مخاطب را درگیر می‌کنند. 🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
🚜 روزگاری که «تراکتور» ایرانی شد به روایت مهندس عرب‌باغی 💠بخشی از متن: 🔻دهه 70 شدم مدیرعامل تراکتورسازی. هنوز رو صندلی ننشسته بودم که گفتم بگید معاون بیاد گزارش بده ببینم اینجا چه خبره. نشست جلوی من گفت به نام خدا ما با افتخار در سال گذشته 3000 تراکتور تولید کردیم. وقتی می‌گم تراکتورسازی یعنی400 هکتار زمین با20 -30 هزار متر مربع سالن که همان زمان حدود 7- 8 هزارتا نیرو داشت، با تجهیزات پیشرفته‌ای که بعضاً دو نمونه در ایران بود. با اینهمه این آدم به 3 هزار تا تولید تراکتور راضی بود. من اصلا نمی‌فهمم چه طوری بعضیا به کم قانع میشن! 🔻بهش گفتم آقای مهندس گفتی؟ تموم شد؟ من می‌خوام تو یه سال 50 هزار تا تراکتور بسازم. فکر کنم اگه یه نفرو بندازن تو آب جوش همون جوری از جا می‌پره که این مهندس از جاش پرید. برگشت گفت این حرفا چیه مهندس. این حرفا تخیلیه. گفتم باشه یا نباشه، من 50 هزارتا تراکتور می‌خوام، هستی یا نیستی؟ گفت نمیشه! از جلوی میز یه برگه سفید برداشتم گرفتم طرفش. بیا استعفاتو بنویس! این شد اولی! 🔻دومین معاون رو صدا زدم. بهش گفتم تو تهران زندگی می‌کنی. فقط بعضی روزای هفته رو بلیط میگیری میای اینجا و دوباره برمی‌گردی تهران پیش خانواده‌ات. با سر تأیید کرد. گفتم یه سؤال ازت می‌پرسم. تراکتورسازی رو بیشتر دوست داری یا خانواده‌ات رو؟! با یه صورت وارفته برگشت گفت خب مهندس معلومه خانواده‌ام رو! بهش گفتم آفرین، ولی من یه نفر رو می‌خوام تراکتورسازی رو بیشتر از خانواده‌اش دوست داشته باشی! هستی؟! گفت نه. برگه دوم رو کندم. پس بیا استعفات رو بنویس. 🔻نفر سوم رو صدا کردم. پرونده‌ی اینم خونده بودم. اسمش صادق بود. برگشتم بهش گفتم تو آدم خوبی هستی. ازت می‌خوام مثل اسمت صادق باشی. بهتر نیست برگردی سر شغل سابقت. قبلا معلم بود و توی تراکتورسازی کار خاصی نکرده بود. قبول کرد. برگه سوم رو کندم. بیا استعفات رو بنویس. 🔻نفر چهارم رو نذاشتم بیاد تو. رفته بود با پول شرکت برای خودش یه اسب و یه سگ خریده بود و تو کارخونه نگه می‌داشت. دیگه برگه مصرف نکردم. از همون دم در فرستادمش خونه‌اش. همه این‌هایی که برات گفتم مال یه ساعت بود. 🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
🔴 جنگ امواج بر فـراز اروند تجربه جنگ الکترونیک در عملیات والفجر ۸ به روایت علی‌اصغر زارعی 💠بخشی از متن: 🔻بیشترین ضربه به نیروی هوائی ارتش عراق در طول جنگ، در عملیات فاو وارد شده است. البته درباره تعداد هواپیماهای ساقط شده عراقی اختلاف آمار وجود دارد. اگر از جنبه‌های تبلیغاتی موضوع بگذریم، همه در آمار ۴۵ تا ۵۰ هواپیمای ساقط شده اتفاق‌نظر دارند. ما با سایت‌های نیروی هوایی ارتش ارتباط داشتیم و باهم هماهنگ بودیم. ما اطلاعات پروازهای عراقی را وقتی‌که از پایگاه‌های هوایی‌شان حرکت می‌کردند، به سایت موشکی نیروی هوائی می‌دادیم. هواپیما که می‌خواهد از آشیانه روی باند بیاید و پروازش را شروع شود، این حالت را «تاکسی اوت» می‌گویند. از زمانی که این‌ها تاکسی اوت می‌شدند، تا زمانی که اوج می‌گرفتند و روی منطقه می‌آمدند، همه این وضعیت را با سایت‌هایی که داشتیم، دریافت می‌کردیم. 🔻دلیلش هم این بود که پایگاه‌های هوایی این‌ها، شبکه اصلی‌شان را برای اینکه تا عمق منطقه بتوانند ارتباط قوی با هواپیما داشته باشند، باز می‌کردند. هواپیما که بالا می‌آمد، آخرین وضعیتش را با لیدرش چک می‌کرد و لیدرش آن را به پایگاه انتقال می‌داد؛ یعنی مثلاً می‌گفت، ما الآن در صد مایلی هدف هستیم. موقعیتمان با هدف این است. نقاط کمکی هدف را می‌گفت، سطح ارتفاع را می‌گفت، همه این‌ها را می‌گفت، تعداد سورتی پروازی را هم که داشت، می‌گفت. ما همه این‌ها را به سایت انتقال می‌دادیم. سایت هم زمانی اکتیو می‌شد که این‌ها دیگر با هدفی که می‌خواستند بیایند بمباران کنند، فاصله‌ای نداشتند. در همین فاصله، نیروی هوایی ارتش، رادار را فعال می‌کرد، هواپیما در بردش بود. روی هواپیما قفل می‌کرد و می‌زد. در واقع عملیات والفجر ۸ نقطه اوج فعالیت‌های واحد جنگ الکترونیک در طول جنگ بود. 🔻ما همه کد رمزهای عراقی‌ها را متوجه می‌شدیم؛ البته رادیو هواپیماها و هلی‌کوپترهایشان همه کدر داشتند و ما سیستم کد شکن الکترونیکی داشتیم و به‌راحتی می‌توانستیم صدای آن‌ها را دریافت کنیم. اصطلاح‌ها، واژه‌ها و اقدامات فنی‌ای که می‌خواستند انجام دهند، لیدر و فرماندهی که هدایت می‌کرد، همه این‌ها را داشتیم و متوجه می‌شدیم و از این نظر مشکلی نداشتیم. 🌐 خرید اینترنتی: ketabir.com 🗨️ خرید تلفنی: 09123969195 مجله دانشمند | @daneshmand_mag
🇮🇷 استقلال آزادی جمهوری اسلامی🇮🇷 «ویرانه‌ای‌ست این جهان. عمر کفاف نمی‌دهد که آباد کنیم و غیرت، رخصت نمی‌دهد که رها کنیم. اینگونه رهاکردن نشانه‌ی دنائت است و جاهلانه مرمت‌کردن نشانه‌ی رذالت. پس آبادسازی یک‌گوشه‌ی گمِ جهان به دست ما، آبادسازی کل عالَم است به دست همگان...» 🌱چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مبارک 🇮🇷 مجله دانشمند راوی پیشرفت ایران | @daneshmand_mag
⭕️ علاقه‌ام به پیوند از بیمارستانی زیرزمینی شروع شد به روایت دکتر ملک‌حسینی پدر پیوند کبد ایران 💠بخشی از متن⬇️
روایت پیشرفت ایران
⭕️ علاقه‌ام به پیوند از بیمارستانی زیرزمینی شروع شد به روایت دکتر ملک‌حسینی پدر پیوند کبد ایران 💠بخ
⭕️ علاقه‌ام به پیوند از بیمارستانی زیرزمینی شروع شد به روایت دکتر ملک‌حسینی پدر پیوند کبد ایران 💠بخشی از متن: 🔸سال چهارم دانشگاه بود که تصمیم به ازدواج گرفتم. در تهران شرایط و مواردش بود ولی برگشتم شیراز و با دخترعمویم ازدواج کردم. همانی که مادرم دوست داشت و حرفش را با من زده بود. هم وصیت مادرم بود و هم علاقه و ارادتی که به عمویم داشتم. خوابگاه متأهلی نداشتیم و من هم پولی برای رهن خانه نداشتم. با یکی از دوستان، خانه‌ای را در نزدیکی زورآباد کرج با ماهی ۹۰۰ تومان مشترکاً اجاره کردیم که نصف‌نصف پولش را پرداخت می‌کردیم. خانه‌مان آن‌قدر از دانشگاه دور بود که شب‌ها ساعت ۱۲ می‌رسیدم کرج ولی زندگی بود دیگر. 🔸بعد از گرفتن مدرک عمومی برای تخصص سراغ رشته اطفال رفتم و یک ماهی در مرکز طبی کودکان کار کردم. پیش از پیروزی انقلاب، یک روز یک نامه‌ای به ما رسید که چون من نشریه‌های انقلابی می‌خوانم دیگر حق ادامه تحصیل ندارم. بعد از پیروزی انقلاب، در شیراز کنکور دستیاری دادم و چون رتبه اول بودم معاون دانشگاه گفت: «هر رشته‌ای دوست داری انتخاب کن.» آن زمان چشم‌پزشکی شیراز به‌واسطه دکتر خدادوست خیلی روی بورس بود؛ ولی من جراحی را بیشتر دوست داشتم. 🔸دوره دستیاری من زمان جنگ بود. ما در جنگ پرورش پیدا کردیم و چندصد عمل جراحی را در آن روزها انجام دادیم. با همان لباسی که عمل قبلی را انجام داده بودیم، می‌رفتیم سراغ عمل بعدی. گاهی از فرط خستگی ایستاده خوابمان می‌برد. داستان علاقه‌ام به پیوند در عملیات کربلای ۵ در بیمارستانی زیرزمینی آغاز شد. دکتر فاضل به من پیشنهاد داد که پیوند عروق بخوانم. قبل از انقلاب اولین پیوند کلیه توسط دکتر سنادی‌زاده در بیمارستان نمازی شیراز انجام شد و بعد از مدت کوتاهی به دلیل بعضی اختلافات، تعطیل‌شده بود. من برای یادگیری پیوند کلیه به بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد تهران رفتم که تنها مرکز پیوند ایران بود و در هشت ماهی که آنجا بودم، صدها پیوند کلیه را زیر نظر دکتر فاضل انجام دادم تا اینکه یک روز به من گفت: همه چیز را یاد گرفتی و حالا برگرد شیراز و مرکز پیوند آنجا را راه بینداز. 🌐 خرید اینترنتی: ketabir.com 🗨️ خرید تلفنی: 09123969195 🇮🇷 مجله دانشمند راوی پیشرفت ایران | @daneshmand_mag
🎬‌ چالش‌های دیالوگ و گفت‌وگوی پیشرفت 💠بخشی از متن: 🔅منتظر رویداد بودن یعنی یک امید معقول به پدیدارشدن نتیجه‌ای فراتر از فهم و روش‌های ما که گویی با دیدن آن، به برکت و نزدیکی زمین و آسمان امیدوار می‌شویم. من در مسیر رسانه‌ی پیشرفت و توسعه منتظر یک اتفاق فراتر از انتظار هستم و آن پدیدآمدن زبانی شبیه شهید مرتضی آوینی و همدلی و هم‌زبانی مردم با آن زبان است. در رسانه‌ی حرفه‌ای ما کسی منتظر نیست و کم‌کم حوصله گفت‌وگو تحلیل می‌رود. فرم با روش‌های جذاب اشتباه گرفته شده و خبری از یگانگی فرم با محتوا نیست و شبیه حضرت مسیح در برادران کارامازوف، احتمالاً شهید آوینی هم در رسانه‌ی جریان اصلی ما شانس زیادی نداشته باشد و درب حرفه‌ای‌گری و روشمندی، محکم بروی او بسته خواهد شد. 🔅واضح است که رسانه جای بحث‌های جزئی تخصصی و دانشگاهی نیست. اما رسانه می‌تواند جست‌وجوگر باشد و در هر پرونده، چیزی برای کشف خود ما وجود داشته باشد. پس در هر قسمت و در هر پرونده و در کل پرونده‌ها، سوال و مسئله‌ای هست و کسانی قابی را واضح‌تر و واضح‌تر می‌کنند که امکان یگانه‌ی توسعه و پیشرفت کشور، در آن قاب پدیدار است. این روایت می‌تواند از اصلاحات جزئی راه تا کلیت فهم را تحت‌تأثیرخود قراردهد و در کنار سینما، داستان و... از علوم‌انسانی به عقل عملی برسد که البته صبرومداومت و حوصله می‌طلبد. 🔅شئون مختلف زندگی ما از هم جدا نیستند وما اشتباه می‌کنیم اگر به این نتیجه رسیده‌ایم که باید به علم،فرهنگ،هنر و تفکر جدای از هم بپردازیم.این جداافتادگی به معنی واقعی کلمه آفت درک ما در مواجهه با جهان جدید است. 🇮🇷 مجله دانشمند| @daneshmand_mag