eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
278 دنبال‌کننده
260 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🌱مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰آغاز فرایند رای گیری در دومین جشنواره اقتصاد مردمی✅ 💎هر رای شما موثر است💎 📎با شروع دومین جشنواره مدافعان اقتصاد مردمی حالا نوبت به انتخاب شما رسیده است. علاقه‌مندان و دغدغه‌مندان حوزه اقتصاد می‌توانند باشرکت در این فرآیند و انتخاب مدیر و پدیده برتر نقش پررنگی را در مسیر هموار سازی اقتصاد مردمی و شناسایی مدیران لایق ایفا کنند. 💢نقش شما: 1.درباره مدیران و پدیده‌های دومین جشنواره در سایت مطالعه کنید✅ 2پدیده مورد نظر و برتر را انتخاب کنید✅ 3.در رای گیری شرکت کنید✅ 💬محل انتخاب و رای گیری: 1. از طریق لینک چت بات https://survey.porsline.ir/s/rrgueSFd 2.از طریق سایت جشنواره‌ مدافعان اقتصاد مردمی https://ehfestival.ir/vote/ 3.از طریق اسکن بارکد درج شده در پوستر 📲 توجه کنید هر رای یک قدم در مسیر مردمی سازی اقتصاد و حرکت رو به جلو خواهد بود.📍 🌱 پُـل‌های ارتباطی جشنـواره : [وبسایت](https://ehfestival.ir) | [بله](https://l.ble.ir/?l=https://ble.ir/ehfestival) | | [تلگرام](https://t.me/ehfestival)
🎊 باروری باور ۱ گفت‌وگو با دکتر محمد حسین نصر اصفهانی؛ دانشمند شبیه‌سازی و رئیس پژوهشکده زیست‌فناوری رویان اصفهان
روایت پیشرفت ایران
🎊 باروری باور ۱ گفت‌وگو با دکتر محمد حسین نصر اصفهانی؛ دانشمند شبیه‌سازی و رئیس پژوهشکده زیست‌فناور
🎊 باروری باور ۱ گفت‌وگو با دکتر محمد حسین نصر اصفهانی؛ دانشمند شبیه‌سازی و رئیس پژوهشکده زیست‌فناوری رویان اصفهان 💠دکتر محمدحسین نصراصفهانی متولد اصفهان است. او پس از اتمام دوره دکترای جنین‌شناسی بالینی از دانشگاه کمبریج لندن، در سال 1372 به ایران بازگشت و عضو هیئت‌ علمی دانشگاه علوم ‌پزشکی اصفهان شد. او در سال 1383 با همراهی و حمایت مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی، پژوهشکده‌ی زیست‌فناوری اصفهان را راه‌اندازی کرد که در طی بیست سال مدیریت ایشان، اتفاقات بزرگی را در حوزه تحقیق و توسعه علوم زیستی و شبیه‌سازی رقم زده است.     🔻در یک خانواده‌‌ی خیلی سنتی به دنیا آمدم؛ سواد پدر و مادرم در حد دوره ابتدایی بود. ورودم به دبیرستان مصادف شد با زمان جنگ. پدرم با شناخت از روحیه بسیجی من، تصمیم گرفت برای دور کردن من از جنگ، من را برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بفرستد. نهایتا با اینکه نظر متفاوتی با پدرم داشتم، با توجه به زندگی پسرعمویم در انگلستان من هم راهی آنجا شدم. سال اول را لندن بودم و زبان یاد گرفتم. دو سال و همزمان با جنگ‌های داخلی ایرلند شمالی در آنجا زندگی کردم. بعد در دانشگاه لندن- کینگز کالج- لیسانس بیولوژی و آناتومی انسانی گرفتم. از آنجا به دانشگاه کمبریج رفتم و دوره‌ی دکتری را تمام کردم. یک سال هم به عنوان جنین‌شناس بالینی در مرکز بورن کار کردم؛ همانجایی که اولین نوزاد آی.وی.اف دنیا در آنجا به دنیا آمده بود. 🔻بعد از برگشت به ایران، طبیعتا جای من به عنوان یک جنین‌شناس، یا در پژوهشگاه رویان تهران بود یا در مرکز ناباروری دانشگاه شهید صدوقی یزد؛ ولی من را فرستادند شهرکرد تا زبان تخصصی و جنین‌شناسی درس بدهم! نهایتا در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مشغول تدریس درس‌های جنین‌شناسی و پزشکی شدم. هم‌زمان به علت نبود مرکز نازایی در اصفهان، یک مرکز درمان ناباروری را به صورت خصوصی با سه متخصص زنان احداث کردم. زمان استخدام، رئیس وقت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از من خواست تعهد بدهم ده سال کار خصوصی نکنم. این در حالی بود که من از قبل یک مرکز خصوصی تأسیس کرده بودم؛ به این ترتیب نمی‌توانستم تعهد بدهم و نمی‌خواستم کار در مرکز را هم تعطیل کنم. خیلی از دوستان گفتند «تعهد بده ما نادیده می‌گیریم!» ولی پاسخ من منفی بود. 🔻بازگشت من به ایران مصادف با راه‌اندازی پژوهشگاه رویان در تهران بود ولی هنوز در زمینه‌ی آی.وی.اف و ناباروری موفقیتی حاصل نشده بود. خدا دکتر کاظمی آشتیانی را رحمت کند؛ از من برای بازدید از آزمایشگاه دعوت کرد. بهترین هتل تهران را برای من گرفت و ماشین هم در اختیارم گذاشت. طی حدود یک هفته‌، زیرساخت‌های آزمایشگاه پژوهشگاه رویان را بر اساس تجربیات انگلیس، به‌روزرسانی کردم. اولین نوزاد آی.وی.اف پژوهشگاه رویان بعد از این ماجرا متولد شد. از آن موقع ارتباطم با آقای دکتر کاظمی آشتیانی رفته‌رفته بیشتر می‌شد و ایشان بعد از قطع قراردادم با دانشگاه، پیشنهاد کرد من در آزمایشگاه خصوصی خودم مشغول فعالیت باشم ولی دکتر هم برای من مواد تحقیقاتی بفرستد. به این ترتیب در آزمایشگاه مرکز باروری و ناباروری، یک اتاق را در اختیار دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی و دانشجویان جاهای دیگر گذاشتیم. این همکاری رفته‌رفته، بنیان‌گذار پژوهشکده‌ی زیست‌فناوری رویان در اصفهان شد. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد جهانیان همه نقش‌اند و نقشِ جان زهراست جهان سراب فنا، جانِ جاودان زهراست @daneshmand_mag
🎊 باروری باور ۲ گفت‌وگو با دکتر محمد حسین نصر اصفهانی؛ دانشمند شبیه‌سازی و رئیس پژوهشکده زیست‌فناوری رویان اصفهان
روایت پیشرفت ایران
🎊 باروری باور ۲ گفت‌وگو با دکتر محمد حسین نصر اصفهانی؛ دانشمند شبیه‌سازی و رئیس پژوهشکده زیست‌فناور
🎊 باروری باور ۲ گفت‌وگو با دکتر محمد حسین نصر اصفهانی؛ دانشمند شبیه‌سازی و رئیس پژوهشکده زیست‌فناوری رویان اصفهان 🔸بعد از اینکه ما مرکز نازایی اصفهان را تاسیس کردیم، اولین نوزاد آی.وی.اف اصفهان به دنیا آمد. همچنین ما برای اولین‌بار هچینگ سه بعدی- یعنی وقتی جنین می‌خواهد از پوستش بیاید بیرون باید مثل جوجه‌‌ای که از تخمش می‌آید بیرون آن پوسته شکافته شود- را در زمینه نازایی پایه‌گذاری کردیم. بعد روش میکرواینجکشن آمد، در این روش یک اسپرم را با سوزنی به قطر یک بیستم مو داخل تخمک تزریق می‌کنیم. بعضی افراد تخمک‌هایشان لقاح ندارد و بنابراین ناموفق می‌شود. اولین‌بار، فعال‌سازی تخمک بعد از عمل میکرواینجکشن برای افرادی که قبلا لقاح نداشتند را من در ایران پایه‌گذاری کردم. در این زمینه در دنیا، هم مقاله‌‌های زیادی داریم و هم به خاطر کارهایی که انجام دادیم، شناخته ‌شده هستیم. 🔸روش شبیه‌سازی کلونینگ را هم ما برای اولین بار در ایران، پایه‌گذاری کردیم که حاصلش گوسفند همتاسازی‌شده رویانا بود. رویانا وقتی به دنیا آمد که تحریم‌های ایران داشت شروع می‌شد؛ تمام روزنامه‌های دنیا در صفحه‌ی اولشان نوشتند ایران به تکنولوژی شبیه‌سازی دست پیدا کرد و این نشان می‌دهد ایران نه تنها در علم انرژی هسته‌ای بلکه در تمام علوم دیگر هم دارد پیش می‌رود. آقای دکتر صالحی وقتی از جلسه مذاکرات برگشت گفت «علی‌رغم تحریم‌ها، هرکسی که به ما رسید تبریک گفت!». این خیلی مهم بود و در زمان خودش، ارزش جایگاه علمی ایران را نشان داد. بعدها هم پیشرفت‌های بیشتر علمی ایران سیگنالی برای غربی‌ها بود که ایران واقعا دارد به مهد تمدن علم تبدیل می‌شود و اگر در انرژی هسته‌‌ای کاری کرده، در سایر علوم بیوتکنولوژی مانند سلول‌های بنیادی و شبیه‌سازی و نانو و... هم دارد پیشرفت می‌کند؛ این برای ما هم تبدیل به یک اندیشه شد. 🔸وقتی ما رویانا را شبیه‌سازی کردیم، حتی یک دامپروری هم نداشتیم! من در دامپروری پدرم و دوست پدرم که نزدیک این محل است، کار کردم؛ خودم هم بارها دنبال گوسفندها دویدم تا بگیریمشان! یعنی آنچنان بودجه‌ای نداشتیم که بتوانیم راحت کار کنیم. اما مردم متاسفانه می‌گویند این پیشرفت‌ها با پولهای گزاف به دست آمده است و خیلی‌ها این برداشت را می‌کنند. شاید یک دلیلش بزرگی رهبر ماست که وقتی از انرژی هسته‌‌ای صحبت می‌کنند، از سلول‌های بنیادی و شبیه‌ساز هم یاد می‌کنند؛ لذا این قرینه، این حس را به مردم می‌دهد. در صورتی که واقعا ما بودجه‌های محدودی داشتیم و فقط و فقط براساس عشقی که به این کشور داشتیم، این حرکت‌ها را کردیم. حرکت‌هایی بود که از دل برآمد و خدا هم به آن‌ها برکت داد. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۱ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت بخشی از متن: 🔸از جمله مهم‌ترین و سترگ‌ترین موانع ما در مسیر پیشرفت و اندیشیدن بدان، بلیه انتزاع‌اندیشی است. اندیشیدن درباره پیشرفت منهای ملاقات با واقعیت عبارت است از «بحث‌های ذهنی» و «مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات» که امکان خلق نظریه و ایده را از ما گرفته است. در نتیجه می‌بینیم گاهی حاصل پژوهش‌ درباب پیشرفت در عالی‌ترین سطوح، به انشاهای توتولوژیک و کلی‌گویی‌های بی‌حاصل و کلامی می‌ماند. برای توضیح بیشتر مرور یک تجربه تلخ، خالی از لطف نیست. چند سال قبل از سوی یک مرکز پژوهشیِ رسمی متنی منتشر شد که عنوان «سند پایه الگوی پیشرفت» را یدک می‌کشید و با عناوین مجعولی از این دست توصیف و تجلیل می‌شد. 🔸متن مملو بود از جملاتی از این قبیل که «تحقق ارزش‌ها موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی است»؛ انبوهی از کلیات انتزاعی و این‌همان‌گویی‌ که می‌توانستند بخشی از یک خطبه ملال‌آور و محافظه‌کارانه در ظهر جمعه باشند اما محصول سال‌ها پژوهش یک و یا شاید یک سلسله از مراکز پژوهشی معظم بودند! در متن مذکور این جملات به عنوان مبانی جامعه‌شناختی و مبانی ارزش‌شناختی الگوی پیشرفت توصیف شده بودند. جملاتی که البته مبانی و جامعه‌شناختی نبودند اما شاید در آن متن آمده بودند تا به ما بگویند ببینید ترکیب‌هایی همچون «مبانی جامعه‌شناختی»، که روزگاری برای راه‌حل یک مسئله خلق شده بودند، امروز به چه اوضاعی دچار شده و چگونه خود بخشی از مسئله شده‌اند. 🔸گفتگو درباره پیشرفت، با فروماندگی در اقتضائات رتوریک و تئوریک دوران پیش از انقلاب ممکن نیست. «تحقق ارزش‌ها موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی است» شاید نیم قرن پیش از این، بخشی از یک خطابه یا ایده جذاب دینی بود. گرچه همان زمان هم چنین نگرشی لزوما بخشی از الهیات انقلاب اسلامی نبود اما اکنون که سال‌ها از تجربه پیشرفت انقلاب اسلامی گذشته، چنین گزاره و نگرشی، نه تنها بخشی از پایه‌های نظری لازم برای پیشرفت جمهوری اسلامی نیست بلکه چه بسا بخشی از مهم‌ترین بن‌بست‌های پیش روی ایده پیشرفت اسلامی ایرانی باشد. 🔸القصه رهبر انقلاب در ابلاغی نوشتند که متن مذکور طی دو سال و در یک جمهوری معرفتی به بحث گذاشته شود، پس از آن جمع‌بندی شده و از ابتدای قرن پانزدهم به اجرا گذاشته شود. اکنون چندین سال از آن زمان گذشته و هنوز خبری نشده و مگر قرار بود خبری شود؟ ابلاغ رهبر انقلاب، در جایی بر زمین ماند که خبری از مقصران همیشگی، لیبرال‌ها و تجددزدگان نبود. شاید به این دلیل که اثبات کند برای ایده انقلاب، تجرد و ذهن‌زدگی، کم‌خطرتر از تجددزدگی نیست. 🔻حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۱ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل»
روایت پیشرفت ایران
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۱ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل»
⭕️ ترکِ تحصیل در حباب استارتاپ ۱ یادداشتی بر سریال «ترک تحصیل» 🔸سریال «ترک تحصیل» (انگلیسی: The Dropout) بر اساس یک ماجرا و شخصیت واقعی ساخته شده است. «الیزابت هولمز» دختر جوانی با آرزوهای بزرگ است که مانند بسیاری از همسالان خود می‌خواهد «دنیا را تغییر دهد». او که در دوره مهندسی پزشکی دانشگاه استنفورد پذیرفته شده است، از همان ابتدا با متقاعدکردن یکی از اساتید، وارد آزمایشگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی می‌شود. در سال دوم دانشگاه، طرحی برای ساخت دستگاه کوچکی می‌دهد که فقط با یک قطره خون، قادر خواهد بود آزمایش‌های متنوع پزشکی را انجام دهد. 🔸هولمز برای اجرایی کردن این طرح، شرکت «ترانوس» را تأسیس کرده و از دانشگاه انصراف می‌دهد تا شهریهٔ دانشگاه و تمام وقتش را صرف توسعهٔ شرکت خود کند. تا پایان قسمت سوم سریال، ما شاهد مسیری هستیم که هولمز، سخت‌کوشانه و امیدوارانه برای پیش‌بردن شرکت و به نتیجه رساندن تحقیقات تکنولوژیک دستگاهش طی می‌کند. اما طرح او غیرعلمی و بلندپروازانه است؛ دستگاه جواب نمی‌دهد و هیأت مدیره معتقد است که ایراد از مدیریت اوست. او حاضر نمی‌شود پا پس بکشد و برای پیدا کردن سرمایه‌گذاران جدید و ماندن در مقام مدیرعاملی شرکت ترانوس، به دروغِ بیشتر و پنهانکاری روی می‌آورد. 🔸یکی از نقاط مثبت سریال آن است که به جای آنکه فقط به روایت هولمز و اشتباهات و کلاهبرداری‌هایش بسنده کند و «رسوایی ترانوس» را به یک فرد تقلیل بدهد، آدم‌های مؤثر دیگری را نیز نشان می‌دهد که با انگیزه‌های مختلف و بدون آنکه یک تأییدیه علمی و قانونی از دستگاه وجود داشته باشد، به الیزابت و ترانوس اعتماد کرده و با سرمایه‌گذاری در عملکرد او شریک می‌شوند. مانند پزشک باتجربه‌ای که هولمز را نمادی از آینده‌نگری و تغییر مسیر فناوری می‌داند و فکر می‌کند روش‌های اعتبارسنجی متداولِ ایده‌های علمی، دیگر جواب نمی‌دهد. یا سیاستمدار کهنه‌کاری که خودش را پایان‌دهنده جنگ سرد می‌داند و حالا تنها به اتکای حرف‌های پرشور و مطمئن یک دختر جوان، از او حمایت می‌کند و حتی وقتی نشانه‌های دروغگویی و تقلب را از زبان نوهٔ خودش می‌شنود، حاضر نمی‌شود اشتباهش را بپذیرد. 🔸در نهایت دو فارغ التحصیل جوان که پس از استخدام در شرکت، متوجه کارهای غیرعادی و روند غیر شفاف آزمایشگاه و ارائه نتایج شده‌اند، جرأت آن را پیدا می‌کنند تا به رغم تهدیدها و فشارهای حقوقی ترانوس، دست به افشای واقعیت بزنند. با انتشار مقاله «وال استریت ژورنال»، کم‌کم ابهامات درباره روند کاری ترانوس رسانه‌ای می‌شوند تا در نهایت و پس از حدود ۱۵ سال، شرکتی که بسیاری از سیاسیون و نظامیان سابق آمریکا از سهامداران آن هستند (به‌طوری که خبرنگار وال‌استریت ژورنال هیئت مدیرهٔ آنجا را به «ارتش» تشبیه می‌کند) اعتبار خود را از دست داده و ورشکست می‌شود. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
به گل طلعت او هر دو جهان زیبا شد ذکر جان و دل ما سوره اعطینا شد 💐ولادت حضرت زهرا (س) و روز مادر مبارک💐
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت
روایت پیشرفت ایران
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت 🔸اکنون که مفهوم پیشرفت که روزی متولد شد تا جمهوری اسلامی را از چاله توسعه به در آورد، خالق مباحثی شده است که به آن راهِ چاه را نشان می‌دهند؛ چاره چیست؟ پاسخ چندان دشوار نیست. دشوار آن است که کسی پرسشی ندارد و سراسر پاسخیم. پاسخ‌هایی انتزاعی و از پیش تعیین شده که پیشرفت‌های عصر جمهوری اسلامی را حتی به قدر یک مورد مطالعاتی نیز قابل بررسی نمی‌داند. حاضر است درباره مبانی ارزش‌شناختی و دیگر مبانی شناختی پیشرفت، کلیاتی ذهنی و انشاگونه ببافد و جزئیاتی سراسر یاوه بسراید اما حاضر نیست کمی از استعلای انتزاع فرود آید و پای در میدان واقعیت بگذارد. چه باید کرد؟ درست در این نقطه است که «روایت واقعیت» به مثابه یک پاسخ برای برون‌رفت از این امتناع فکری متولد می‌شود. 🔸برای رهایی از «مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات» کافی است نخست به «واقعیات» توجه کنیم و سپس مبتنی بر این واقعیات و متوجه آن‌ها، «مباحث تئوریک» را بنا کنیم. بدین روی از مهم‌ترین مسیرهای برون‌رفت از این تنگنای کنونی در اندیشیدن به پیشرفت، فراخنای روایت پیشرفت است. تجدد[زدگی] ما را به وادی توسعه انداخت و تجرد[زدگی]، جهد ما برای درک پیشرفت را به ورطه انتزاع کشانید. اکنون این تجربه پیشرفت و روایت آن است که می‌تواند راهی جدید پیش روی ما بگشاید و به ما درکی انضمامی از پیشرفت بدهد. روایت واقعیت و پیشرفت، یعنی رسانه و ژورنالیسم پیشرفت؛ یعنی سینمای پیشرفت؛ سپس یعنی حوزه عمومی‌ای که در آن درباره پیشرفت گفت‌وگو و مباحثه شود و آن‌گاه مباحثی نظری که مبتنی بر آن واقعیات و از دل این گفتگوها بر می‌آید. 🔸مبانی البته مهم هستند. این مبانی بودند که امکان طی این مسیر را فراهم آوردند. ضرورت روایت و واقعیت‌، نافی ضرورت فلسفی‌اندیشی نیست. بدون فکر فلسفی و بدون فعال کردن سنت فقهی و حکمی، پاسخ به پرسش‌های پیشرفت اگر نگوییم ناممکن است، دست‌کم چیزی جز پاسخ‌هایی روزمره و دم‌دستی نیست. نشریه «دانشمند» را آن‌قدری که تورق کرده‌ام، در این تولد مجدد خود به قطعه‌ای از پازل ژورنالیسم پیشرفت تبدیل شده است. روزنامه‌نگاری پیشرفت خود قطعه‌ای از پازل روایت پیشرفت است و روایت پیشرفت با عبور از دالان گفت‌وگویی اجتماعی، زمینه برای پیدایی نظریه‌ی واقعی درباره پیشرفت را فراهم می‌کند. ما برای پیشرفت نیازمند بازسازی و احیای عقل عملی‌مان هستیم. کاری بزرگ که از همین گام‌های کوچک آغاز می‌شود. 🔻حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند