هدایت شده از دانشنامه شهرستان خمینی شهر 2
به بهانه هفته کتاب
مروری بر جلسات کتاب و متن خوانی در خمینی شهر2
دورهمی کتابخوانی آرتیمان
جمع کتابخوانی آرتیمان در ۱۳ تیرماه سال ۱۳۹۷ فعالیت خود را شروع کرد. هدف از تشکیل این گروه کتابخوانی جمعی در جهت آگاهی، توسعه و بهبود فردی، و فرهنگ سازی، آشنایی با کتاب و کتابخوانی است. در کنار اهداف مذکور، مباحث روانشناسی همچون ارتباطات سالم و کارآمد، رفع خجولی برای ارائه در جوامع مختلف، فن بیان و سخنوری، شخصیت شناسی در ارتباطات و.... توسط استاتید پیگیری می شود.
جلسات جمع آرتیمان هر هفته و در اماکن مختلف از جمله خانه های تاریخی، کتابخانه ها، مراکز و فرهنگی شهرستان خمینی شهر برگزار می شود. گروه امیدوار است تعداد بیشتری از مردم شهر به این جمع بپیوندند.
https://eitaa.com/danehnameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی
📖 معرفی کتاب های تاریخی خمینی شهر
🌹 روابط عمومی سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری خمینی شهر
@Khomeinishahrfarhang
تقویم تاریخ
//////
27 آباه 1337
سفر نخست وزیر و هیأت دولت وقت به سده
دکتر منوچهر اقبال در ۱۵ فروردین ۱۳۳۶ به نخستوزیری منصوب شد و تا شهریور ۱۳۳۹ این سمت را داشت. وی در دوره چهل و یک ماهه نخست وزیری به همراه هیأت دولت به سفرهای استانی میرفت و ضمن دیدار با مردم، در نشستی با استاندار و سایر مقامات محلی تصمیماتی اخذ میکرد. پنجمین این سفرها به استان دهم(اصفهان یزد و چهارمحال) بود وی در این سفر به سده هم سفر کرد در زمان سفر وی به سده امیرحسین امینی شهردار سده بود. شهردار طی سخنانی در حضور وی و اعضای انجمن شهر و معتمدین وقت تقاضاهای مردم منطقه را مطرح کرد. تغییر نام سده به همایونشهر، داشتن نماینده مستقل برای حوزه ماربین در مجلس شورای ملی، دایر کردن شهربانی، دادگاه، آسفالت خیابانها، بر قراری کلاس ششم در دبیرستان عماد و....از جمله این درخواستها از نخست وزیر بود.
وی در مجلس شورای ملی گزارش سفر خود به استان دهم را طی سخنانی به نمایندگان داد که دربخشی از آن چنین آمده است:
« بنده مسخواستم از فرصت استفاده کنم البته بطور اختصار جریان پنجمین مسافرت هیأت دولت یعنی مسافرت به استان دهم را به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم. روز چهارم مسافرت به نجفآباد و سده رفتیم بخش نجف آباد در حدود ۴۰ هزار نفر جمعیت دارد و بخش سده در حدود صد هزار نفر جمعیت دارد و یکی از بخشهای خیلی حاصلخیز است ومردم فعالی دارد یکی از تقاضاهایشان این بود که این بخش به شهرستان تبدیل شود و چون اهالی تقاضا داشتند و تقاضایشان مشروع بود به تصمیم هیئت دولت تبدیل به شهرستان شد و از مزایای شهرستانی استفاده خواهند کرد و باین ترتیب اهالی این قسمت هم از این اقدام دولت بسیار خوشحال بودند.».
نقل از کتاب رخدادهای مهربین
https://eitaa.com/danehnameh
هدایت شده از دانشنامه شهرستان خمینی شهر 2
صابون سازی در پیشینه خمینی شهر
////
صابون مناطق اصفهان یعنی صابون ایرانی با چربی گاو و گوسفند تولید می شد که نرم و ارزان بود و به صابون پیچ معروف بود. در سده به دلیل فعالیت دباغی پیه یعنی چربی گاو و گوسفند وجود داشت و به همین دلیل تعدادی از اهالی به ویژه در ورنوسفادران به تولید این نوع صابون اشتغال داشتند. روزگاری کارگاه های صابون سازی در ناحیه کوه دو شاخ، خیابان شریعت فعلی مثلا درب یخچال و تعدادی از خانه ها دایر بود.
کارخانه صابون پزی کلبعلی
این کارخانه صابون پزی در محله بسته واقع بوده و دربی هم به بازار ورنوسفادران داشته است. کارخانه در سال 1295 توسط کلبعلی ایاغی(احتمالا دباغی) ورنوسفادرانی وقف مسجد تاریخی آقاعلی اکبر(بسته)شده است. این محل تا اوایل دهه 1350 به خاک کلا در بین مردم معروف بود چون پسمانده های گیاه کیلا یا شور که در تهیه صابون از آن استفاده می گردید در آن انبار شده و حالت تپه به خود گرفته بود. زمین خاکه کلا به همت اهالی به مدرسه تبدیل شد.
%%%%%
نقل از کتاب نام ها و نشانه ها
((((((
https://eitaa.com/danehnameh
بازی های محلی
/////
چاخ و چاخو
بازی محلی بین دو گروه است. برای انجام آن به یک محوطه باز، یک دستمال یا چشم بند و دو قطعه سنگ که در دست جای بگیرد نیاز است. ابتدا دو سر گروه یارگیری کرده و هرکدام از گروه ها در یک طرف میدان به فاصله حدود صد متر مستقر می شوند. سپس از هرگروه یک نماینده در وسط میدان می نشینند. با قرعه فردی که باید چشمش بسته شود مشخص می شود و فرد دیگر چشم نماینده رقیب را با دستمال میبندد آنگاه یکی از افراد گروهش را با این جمله صدا می زند:«چاخ چاخو آهسته بیا و آهسته برو تا تو را نبینند». یک نفر از گروه میآید و یکی از دو قطعه سنگی را که روی هم گذاشته شده بر می دارد و دو ضربه به سنگ دیگر می زند و سپس به گرو خود بر می گردد. در ادامه بازی نمایند گروه چشم فرد گروه رقیب را باز میکند تا فردی را که آمده بود و ضربه سنگ را زده بود مشخص کند. اگر تشخیص درست بود. باید گروهش از گروه رقیب سواری بگیرد و اگر غلط بود باید به گروه رقیب سواری بدهند. در ادامه بازی جای نمایندگان عوض و اینبار نماینده گروه مقابل چشمش بسته میشد تا اینکه همه افراد دو گروه به نوبت چشمشان بسته شود و بازی تمام میشد.
////
https://eitaa.com/danehnameh
هدایت شده از دانشنامه شهرستان خمینی شهر 2
معدن، و گارگاه در پیشینه خمینی شهر
////
در بعضی از متون و کتاب ها به معادنی در ناحیه سده اشاره شده است از جمله در الاخبار آمده:«و معادن گل سرخ و معدن گل رخت شور در غاری واقع در ۲ کیلومتری سده و گل ارمنی در مزارع ورنوسفادران». همچنین در وقف نامه ها و اسناد به نام ها و نشانه هایی از کارخانه های دباغی، زهتابی، صابون سازی، رزازی، آسیاب گچ و گندم بر می خوریم.
رزازی
رزازی به معنی برنج کوبی است یک کارخانه رزازی در حاشیه جویگاردر میانی روبروی مسجد آقا علی اکبر وجود داشته که علی اکبر ورنوسفادرانی آنرا وقف مسجد می کند.
گچ سابی یا آرگاگچی
تا دهه های اولیه قرن 14 و شکل گیری کارخانه های گچ اهالی ماربین و سه محل بزرگ آن سنگ گچ را از حاجی آباد به آسیاب های محلی موسوم به آرگاگچی می آوردند. الاغ ها و گاه قاطر از آسیاب ها از جاده خوشاب به حاجی آباد می رفتند. در مسیر آنها قلعه ای جهت استراحت در انتهای محل کنونی بیمارستان ساعی، وجود داشت. این چهارپایان سنگ گچ ها را به آسیاب ها می رساندند تا در آنجا خرد و آسیاب شده و سپس بار بر الاغ برای مشتری ها می بردند. این آسیاب ها در مکان های مختلف از جمله ورنوسفادران در حاشیه خیابان امام شمالی فعلی وجود داشت. نام خانوادگی گچکار در ورنوسفادران ریشه در این شغل دارد.
نقل از کتاب نام ها و نشانه ها
((((((
https://eitaa.com/danehnameh
آبادی های ماربین
آشنستان
پیشینه و موقعیت جغرافیایی
نام مزرعهای نزدیکی به كوه آتشگاه و مجاور ديههای كالادان و نصرآباد، از ديههای ماربين پر از درختان ميوه و اكثراً به و گلابی بوده است. این منطقه که درحاشیه جاده آتشگاه واقع است به اصفهان الحاق و در حوزه شهرداری ناحیه 9 اصفهان قرار دارد.
ریشه نام آشنستان
مهریار با استفاده از واژه شناسي معنی آنرا جايگاه آب دانسته است و می آورد: نام اين ديه از «اش» مشتق نشده است و ريشة آش و مشابه آن اَش و اَشَن همه اينها از ريشه «اُو» و حرف «س» تشكيل يافته و ترتيب اشتقاق آن در نام بسياری از ديهها و جاها میآيد چنانكه ميتوان فكر كرد اصلاً حرف «ش» با آب در واژههای اَشَن، آشنستان و نيز اُشيان و يا آشيان يك تركيب كهنه به معنی آب را نشان میدهد. در مورد آشنستان بايد دانست كه واژه از سه جزء تركيب يافته است. «آ+شن+ستان». جزء اول همان واژة «آو» است به معنای آب و جزء دوم «شن» به معنی جا و محل و خانه است چنانكه در گلشن و جزء سوم «ستان» به معنی افزايش و كثرت در محل است چنانكه در گلستان و كوهستان و روی هم رفته به معنی آب ستان يا جايگاه آب است كه آب در آنجا فراوان است.
-آفاران
پیشینه و موقعیت جغرافیایی
آپاران را، آپارون هم ذکر کرده اند.یکی از آبادیهای ماربین. در غرب اصفهان است. منطقه ای خوش آب و هوا بوده که باغ های به داشته و در آن گل سرخ پرورش می داده اند. همسایه دو قریه دیگر ماربین آزادان و ورزان بوده و در حال حاضر از محلات شهرداری ناحیه 2 اصفهان در خیابان شهیدان است.
ریشه نام آپاران
درست آن آپاران است. از سه جزء(آپ+ر+ان) تشکیل یافته است. جزء اول به معنی آب و جزء دوم، حرف زینت و جزء سوم، پسوند است به معنی کثرت در مجموع معنی کلمه آبان است به صورت بهتر و بیشتر.
نقل از کتاب نام ها و نشانه ها، محمدعلی شاهین
https://eitaa.com/danehnameh
هرستان
؟؟؟؟؟
در كتاب محاسن اصفهان از مفضل بن سعد بن حسين مافروخی که خود اصالتی هرستانی دارد، ديه هرستان را از رستای ماربين ذکر کرده است
رزم آرا در دهه 1320 در باره هرستان می نویسد:«دهی است از دهستان ماربین اصفهان که در 3 هزار گزی باختر سده و در کنار راه شوسه قرار دارد. جایی است جلگه و معتدل و دارای 1431 تن سکنه. از زاینده رود مشروب میشود و محصول عمده اش غله، پنبه، صیفی، میوه، تنباکو و کار مردم زراعت است. زنان کرباس بافی می کنند.».
امروزه هرستان در شرق بلوار امیر کبیر و در حوزه شهرداری ناحیه یک خمینی شهر قرار گرفته است
ریشه نام
چند نظریه در خصوص ریشه نام هرستان وجود دارد:
1- چون اَ در پهلوی با "ه" يك علامت دارد بنابراين "هر" تغيير يافته "اُر" به معنای آب است و "ه" پيش از حرف اعراب "او" نيز حذف ميشود و هرستان مجموعاً به معنی مكان و جايگاه آب است.
2- با توجه به نوشته های مسعودی در خصوص وجود معبدی برای مهر بر فراز كوه آتشگاه، وجه تسميه اين ناحيه بی ارتباط با آيين مهرپرستی نيست. لذا كلمه هرستان به نوعی با آيين مهرپرستی ( هور= خورشيد) در ارتباط است.
3- هَر به معنی كوه و پاس داشتن است و هرستان به معنی مكان روئيدن كوه است و چون منطقه همجوار کوه آتشگاه است، هرستان نام گرفته است.
http://daneshnam.ir/krr
میراث معنوی
باقالی
صبحانه ای است که پختن آن روزگاری شغل اصلی بعضی افراد در محل های مختلف شهر بوده است.این افراد لپه های باقالی را پخته وکوبیده وطعم داده ودر ظروف سفالی خاص که نوعی بلونی استوانه ای بودمی ریختند وقاشق چوبی دسته بلندی برای برداشتن باقالی ودادن به مشتری درآن می گذاشتند برخی از آنهاصبح زود سر گذر ها می رفتند وفریاد می زدند:
آی باقالی، آی باقالی
باقالی بخور کشتی بگیر بخور زمین دوباره بگیر
اسامی این افراد با پسوند باقالی آورده می شد مانند ابرام ورضا وحسین باقالی. آویشن همنشین دیرینه باقالی است که بر روی آن ریخته می شود ودر گویش مردم اوشون تلفظ می شود.باقالی اکنون دربرخی از آش وعدس فروشیها عرضه می شود و برخی از خانواده ها هم آنرا در خانه می پزند.رضا باقالی از محله باولگان یکی از معروفترین پزنده های باقالی بود .محمد ابراهیم( ممد ابرام) در ابتدای نیز درمحله گاردر چنین شهرتی داشت. درمحله اندوان درمحلی که اکنون بانک صادرات خیابان مدرس است باقالی فروشی بود.
جالب اینکه این نوع پخت باقالی واستفاده از آن به عنوان صبحانه مخصوص این منطقه است و تنها دربعضی مناطق که زبان ولاتی دارند مثل خورزوق آنرا می شناسند.این سبک پخت باقالی این قابلیت را دارد که به عنوان میراث معنوی شهر ثبت شود.
نقل از کتاب جاذبه های خمینی شهر، محمدعلی شاهین
https://eitaa.com/danehnameh
فرهنگ لغات نیاکان(1)
اشاره:اسامی و کلماتی در پیشینه شهر به کار برده می شد که ممکن است عده ای با آن آشنا نباشند. این گونه لغات با عنوان (فرهنگ لغات نیاکان) از طریق دانشنام به تدریج نشر می شود. امید است همراهان عزیز هم با فرستادن لغات محل خود همراهی بفرمایند.
*****
اِشکنه: نوعی غذای ساده با ماده اصلی تحم مرغ
اَنگُلی: انگشت
اورچین: پلکان، راه ارتباطی با بام
اوماج: نوعی آش
آبرامی: نوع محلی کوفته برنجی
آلوچه: گوجه فرنگی. خشک شده آن به عنوان پاگوشتی و پامرغی استفاده و از آن خورشت آلو تهیه میکنند.
بادیه: کاسه بزرگ، نوعی ظرف مسی شبیه به قابلمه که فاقد در و دستگیره بود
بارجامه: جوالی که دهن آن در پهلو بود و بر پشت خر می گذاشتند و در آن اشیا را می گذاشتند، صندوق رخت، خورجین، خرجین، گالوار هم می گفتند.
باغ ملی: پارک، بوستان
بورموت: نوعی گلابی
بولونی: کوزه سفالی دهان گشاد، خُم یا ظرف کوچک برای ترشی، پنیر و ماست
https://eitaa.com/danehnameh
مسجد جامع خوزان
(((((((((((((((((
این مسجد در بافت قدیمی خوزان واقع و گفته می شود قبل از احداث مسجد آتشکده ساسانی بوده است که به مسجد تبدیل شده است، شیوه معماری آن را به قرن هشتم هجری نسبت می دهند
در سال 1068 ه.ق (دوره صفویه) تغییرات و الحاقات به آن صورت گرفته که از جمله آن ها مناره و گلدسته است. سنک آب موجود در آن به سنه 1108 ه.ق وقف گردیده است. در دهه1330مورد توجه اداره باستان شناسی قرار گرفته و تعمیراتی در آن صورت گرفته است.
در دوره قاجار شبستان ضلع غربی مسجد گسترش یافته است و تعمیر شده است. مسجد در خیابان شریعتی جنوبی، پنجشنبه بازار واقع و در سال 1375 به شماره 1721 به ثبت آثار ملی رسیده است.
نقل از کتاب نام ها و نشانه ها
عکسهای این مسجد در سایت داشنامه خمینی شهر http://daneshnam.ir / در دسترس است.
آبادیهای ماربین
منطقه ماربین روزگاری متشکل از حداقل 58 آبادی بود. امروزه حدود نصف این آبادیها به نواحی شهرداریهای اصفهان پیوسته و مابقی شهرستان خمینی شهر با اضافه شدن محلات جدید را به وجود آورده اند. به تدریج و به ترتیب حروف الفبا پیشینه آنها معرفی می شود. البته در کتاب نام ها و نشانه ها، نگارش محمدعلی شاهین وسایت دانشنامه خمینی شهر به طور مفصل به این موضوعات پرداخته شده است.
{{{{{{
آزادان
پیشینه و موقعیت جغرافیایی
در اصفهان سه قریه به اسم آزادان ناميده می شود. آبادتر و بزرگترین آنها آزادان ماربین بوده است. در كتاب ذكر اخبار اصفهان حافظ ابونعيم نام رجال و بزرگانی از این منطقه آمده است. ياقوت میگويد: يك قريه هم از قراء اصفهان به اين نام (آزادان) ناميده می شود و از جمله رجالی كه به اين قريه منسوباند ابوعبدالرحمن قتيبه بن مهران مقری آزادانی می باشد.
در حال حاضر این مکان که در حاشیه جاده آتشگاه واقع است به اصفهان بزرگ پیوسته و از مناطق شهرداری ناحیه 9 اصفهان می باشد.
ریشه نام آزادان
استفاده ازکلمه «آزاد» و مشتقات آن برای نامگذاری مرسوم و مقبول بوده است. بنابراین جزء اول آن همان «آزاد» و «ان» علامت نسبت و پسوند جمع كثرت است و می توان آنرا محل افراد آزاد معنی کرد و یا نسبت دادن آزاد مردان به این منطقه.
///
https://eitaa.com/danehnameh
بازدید ریاست محترم اداره ارشاد شهرستان خمینی شهر
از مجموعه موزه های خانه مجیر
)))))))
سه شنبه 21 آذر ریاست محترم اداره ارشاد و چند تن از کارمند آن اداره از مجموعه موزه های خانه مجیر بازدید و طی جلسه ای با فعالیتهای خانه فرهنگ و تاریخ آشنا شدند. در این بازدید دو ساعته بانی و مدیر خانه تاریخ و فرهنگ، تاریخچه و فعالیتهای این مرکز را برشمرد. وی تاسیس خانه را برپایه نیاز سنجی و ضرورت وجود مرکز تخقیقاتی در تاریخ و فرهنگ شهرستان اعلام و دایر شدن تارنمای دانشنامه شهرستان، انتشار 16 عنوان کتاب مرتبط، تاسیس موزه های مشاهیر، اسناد، مطبخ، نگارخانه کهن پیشه ها، اهدای صدها جلد کتاب به کتابحانه ها، برپایی نمایشگاه های متعدد، همکاری با مراکز فرهنگی و آموزشی و پژوهشی شهری و کشوری را از ثمرات دایر شدن خانه تاریخ و فرهنگ شهرستان دانست و افزود انتظار این است که از این داشته ها در جهت آشنایی دانشآموزان، دانشجویان، جوانان، گروه های اجتماعی و گردشگران با برنامه ریزی استفاده شود و همچنین مدیران شهری فرهنگی و خدماتی نیز با آن آشنا شوند تا تصویر درستی از چهره زادگاه و محل کار خود داشته باشند.
https://eitaa.com/danehnameh
سیر90 ساله تحول و توسعه کشتارگاه از سده به خمینی شهر
///
احداث کشتارگاه به منظور ذبح بهداشتی دامها یکی از دغدعههای بلدیهها منجمله در سده از ابتدای تاسیس بود. سابقه مکانیابی برای ساخت مسلخ در اصفهان توسط بلدیه به سال 1310 بر میگردد. نبود مسلخ عمومی دام در سده به عنوان مشکل از سال 1313 مطرح شد.
از سال 1316 و 1317 قصابان سده ملزم به کشتار دام در کشتارگاههای بهداشتی شدند
مکان آماده شده برای کشتار دام در سال 1317 بر اثر سیل تخریب شد. پس از این واقعه ساخت کشتارگاه مجددا در دستور کار شهرداری قرار گرفت.
تحول بعدی در زمینه احداث کشتارگاه واحد و کشتار بهداشتی در اوایل دهه 1340 شکل گرفت. با استفاده از
بخشنامهای از وزارت کشور شهرداری یک نفر را برای طی دوره تخصصی بازرسی صحّی گوشت به دانشکده دامپزشکی تهران فرستاد و همزمان ساختمان کشتارگاه که از سال 1336 رقم خورده بود تکمیل و در نیمه دوم سال 1342 گشایش یافت.
اواخر دهه 1350 با مسکونی شدن زمینهای اطراف کشتارگاه مردم آنرا تخریب و از فعالیتش جلوگیری کردند. کاشی نیلو مدرسهای در زمین آن ساخت و به این ترتیب کشتارگاه دو باره دچار چالش شد.
پس از تعطیلی کشتارگاه مذکور محلی در دامنه جنوبی کو کوچک به کشتارگاه اختصاص یافت و شهرداری آنرا به زندان اجاره داد.
در دهه 1370 با احداث کشتارگاه توسط بخش خصوصی موافقت شد و به دنبال آن کشتارگاه نیمه صنعتی دام خمینیشهر توسط بخش خصوصی در زمینی به مساحت 6 هزار مترمربع با هزینه سه و نیم میلیارد ریال ساخته شد. کشتارگاه مذکور در آذر 1381 گشایش یافت.
در دهه 1390 كشتارگاه نقش جهان يكي از كشتارگاههاي مهم استان به عنوان يك كشتارگاه نيمه صنعتي روزانه بيش از دو هزار و ۵۰۰ راس دام کشتار کرده و بیش از 70 درصد گوشت قرمز مصرفی شهرهای اصفهان و خمینیشهر را تامین میکند.
در نیمه دوم دهه 1390 مجوز تاسيس دو كشتارگاه صنعتي در شهرستان توسط بخش خصوصي صادر شد.
////
خلاصه شده از کتاب تحولات از سده به خمینی شهر
https://eitaa.com/danehnameh
به بهانه روز حمل ونقل
////
تحولات حمل و نقل از سده به خمینی شهر
حمل و نقل و ابزارهای آن در سده تحولاتی را همزمان با نقاط دیگر کشور طی کرده است و از استفاده از چهارپایان به خودروهای عمومی و شخصی متنوع رسیده است. اولین شهر همجواری که مردم منطقه به آن به دلایل مختلف در رفت و آمد بوده و هستند اصفهان میباشد. البته نجفآباد و گز و خورزوق و دولتآباد و حتی تیران هم از جمله مناطقی است که گفتهها و شواهد تاریخی نشان میدهد از دیرباز رفت و آمد به آن مناطق انجام میشد. چهارپایان، درشکه، گاری، دوچرخه، موتور سیکلت، اتوبوس و سواری وسایلی هستند که در سیر تحول وسایط نقلیه دوران خود را داشته اند.
درشکه
در اواخر دوره قاجار و اوایل حکومت پهلوی چند درشکه برای انتقال مسافر به اصفهان استفاده میشد. اسنادی نشان میدهد برنامه کاری برای آنها در سال 1317 تعیین گردید. در سال 1338 شهرداری سده تبدیل ارابهها را به ماشین جهت عبور و مرور درخواست نمود و این نشان میدهد تعدادی از آنها هنوز تا این سال فعال بودند
گاری
گاریها وسیله عمده حمل کالا قبل از رواج ماشینهای مخصوص حمل بار بودند. گاریها دو و یا چهار چرخ داشتند و توسط افراد یا چهارپایان به حرکت در میآمدند. این وسیله دوچرخ درعقب و دو دسته بلند در جلو داشت که اسب بین این دو دسته بسته میشد. عمده حمل کالا درون و برون شهر توسط گاریها انجام میشد. در نیمه اول قرن چهارده حدودا پانزده گاریچی در شهر به فعالیت مشغول بودند.
دوچرخه
با افزایش دوچرخه سواران در ۲۳ مرداد ۱۳۰۵، نظامنامه دوچرخه سواری در ۲۰ ماده در روزنامههای کثیرالانتشار تهران به چاپ رسید .
در سده نخستین بار دوچرخه به وسیله حاج علیمحمد عسگری به این دیار آمد. با افزایش دوچرخهها در سده، حاج علی دکانی برای تعمیر آن اختصاص داد. دوچرخههای لاری، هرکولس، غزال، سه تفنگه، بیرمنگام، بی اس آ همگی ساخت بریتانیا از دوچرخههای بازار بودند. مرحوم حاج قنبر غفورزاده در محله ورنوسفادران و مرحوم وکیل حسین در محله خوزان پیشکسوتان این حرفه بودند. در دهه 1320 تعداد دوچرخهها در اصفهان و سده افزایش یافت، به گونهای که در سال 1327 حدود 12 هزار دوچرخه در شهر اصفهان شماره شد و در حدود بیست هزار نفر هم گواهینامه دوچرخه داشتند.
موتورسیکلت
انواع موتور سیکلتها از جمله دوچرخههای دارای موتور و موتور گازی به تدریج توسط شهروندان به کار گرفته شدند. موتورهای ایژ و چوپان موتورسیکلتهای پر قدرتی بودند که برای حمل بار، جمع آوری پوست و در مسیرهای طولانی استفاده میشدند.
اتوبوس
در سال 1318 برای فعالیت اتوبوس و حمل و نقل مسافر بین سده و اصفهان مجوز صادر شد و به این ترتیب علاوه بر درشکه اتوبوس از نوع دماغدار و هندلی بین سده و اصفهان فعال شدند و برای آنها ایستگاهی مشخص شد.
در اواخر دهه 1340 شرکت واحد اصفهان خط اتوبوس بین اصفهان و همایون شهر دایر کرد
آذر 1370 سازمان اتوبوسرانی خمینیشهر و حومه با چهار دستگاه بنز 302 در دو خط خمینیشهر اصفهان و خمینیشهر درچه تاسیس گردید. در سال 1381 پایانه قدس جنب سینما فرهنگ افتتاح گردید. در سال 1390 تحول دیگری به وجود آمد و دریافت کرایهها الکترونیکی گردید و بلیطهای کاغذی جای خود را به کارتهای الکترونیکی داد.
خودروی سواری
چند سند مرتبط به دهه 1320 نشان از فعال بودن اتومبیل سواری در خط سده اصفهان از سال 1323 میدهد. از سال 1325 شهرداری وارد موضوع میشود و در سال 1328 ژاندارمری مسوول نظم آنها شد.
در دهه 1330 شورلت مدل 1953 میلادی و سپس مدلهای 54 و 55 توسط مردم خریداری و در مسیر سده به اصفهان و بالعکس به کار گرفته شد. سواریها در فلکه، ایستگاه داشتند و از طریق خیابان امام جنوبی به خیابان امیرکبیر فعلی رفته و از طریق جاده آتشگاه به دروازه دولت میرفتند. مقصد آنها در اصفهان، گاراژ سده در خیابان طالقانی نزدیک چهار راه شمسآبادی فعلی بود
مینی بوس
در دهه 1340 وسیله دیگری به نام مینی بوس
وارد چرخه حمل مسافر شهر گردید. مینی بوسهای که بین همایونشهر و اصفهان در رفت و آمد بودند ایستگاههای مبدا و مقصد متفاوتی با سواریها داشتند و ظرفیت و کرایه آنها فرق میکرد.
ایستگاه عوارضی
پس از تاسیس بلدیه در سده گرفتن عوارض از وسایط حمل و نقل به منبع درآمدی برای شهرداریها تبدیل شد.. به نظر میرسد تا دهه 1340 که دریافت اینگونه عوارض با بخشنامه کشوری لغو گردید، ایستگاههای نواقلی (عوارضی) در مسیرهای برون شهری از جمله در شمال شهر ورودی خیابان ورنوسفادران از سمت میدان آزادی، جاده سده(امیرکبیرفعلی، حدود هرستان، ایستگاه شیرخدا) وجود داشته که از هر اتومبیل یک ریال عوارض دریافت میکردند.
خلاصه شده از کتاب تحولات از سده به خمینی شهر نگارش محمدعلی شاهین
https://eitaa.com/danehnameh
شناسنامه خیابان بوعلی و بلوار 17شهریور
/////
شروع تخریب مسیر: سال 1316
نام اولیه: شیخ صفی
آسفالت: اواخر دهه 1330
احداث میدان در انتهای مسیر: سال 1337
نام اولیه میدان: میدان کهندژ
نام بعدی: میدان کاج
ادامه مسیر تا ورودی اسفریز: سال 1339
ایجاد چهار راه در بین مسیر: نیمه اول دهه 1350
نام چهارراه: چهار راه کوروش و سپس دکتر شریعتی
ادامه مسیر و احداث بلوار پروفسور میردامادی: دور اول شورای اسلامی شهر
احداث بلوار 17 شهریور: دور چهارم شورای اسلامی شهر
https://eitaa.com/danehnameh
پیشینه بانك ملي ايران در خمینی شهر
/////
تشكيل بانك به شكل جديد نخستين بار در سال 1258 خورشیدی، ده سال قبل از تاسیس بانك شاهی از سوی يكی از صرافان بزرگ تهران به ناصرالدین شاه قاجار پيشنهاد شد. تشکیل بانک ملی با وجود پیگیریهای افراد وطن دوست از سال 1285 تا روز سه شنبه 20 شهريور1307 که بانك ملی ايران در تهران رسماً كار خود را آغاز كرد، محقق نگردید. سرمايه اوليه بانك 20 ميليون ريال بود.
کسبه سده در سال 1320 درخواست تاسیس شعبه بانک ملی را به مسوولان استانی تقدیم کردند ولی شعبه بانک ملی در این شهر در 5 دی سال 1338 در مغازهای استیجاری در خیابان ورنوسفادران (امام شمالی فعلی) دایر شد و ریاست آن را فردی به نام سمندریان به عهده داشت.حدود ده سال بعد ساختمان بانک ملی در همان خیابان شروع شد و در سال1352 به بهره برداری رسید.
https://eitaa.com/danehnameh
منابع:
آرشيو ملي ايران ، شناسه سند: ۲۹۳/۸۳۰۹۹ .
آبادیهای ماربین
منطقه ماربین روزگاری متشکل از حداقل 58 آبادی بود. امروزه حدود نصف این آبادیها به نواحی شهرداریهای اصفهان پیوسته و مابقی شهرستان خمینی شهر با اضافه شدن محلات جدید را به وجود آورده اند. به تدریج و به ترتیب حروف الفبا پیشینه آنها معرفی می شود. البته در کتاب نام ها و نشانه ها، نگارش محمدعلی شاهین وسایت دانشنامه خمینی شهر به طور مفصل به این موضوعات پرداخته شده است.
{{{{{{
آفاران
پیشینه و موقعیت جغرافیایی
آپاران را، آپارون هم ذکر کرده اند.یکی از آبادیهای ماربین. در غرب اصفهان است. منطقه ای خوش آب و هوا بوده که باغ های به داشته و در آن گل سرخ پرورش می داده اند. همسایه دو قریه دیگر ماربین آزادان و ورزان بوده و در حال حاضر از محلات شهرداری ناحیه 2 اصفهان در خیابان شهیدان است.
ریشه نام آپاران
درست آن آپاران است. از سه جزء(آپ+ر+ان) تشکیل یافته است. جزء اول به معنی آب و جزء دوم، حرف زینت و جزء سوم، پسوند است به معنی کثرت در مجموع معنی کلمه آبان است به صورت بهتر و بیشتر.
///
https://eitaa.com/danehnameh
فرهنگ لغات نیاکان(2)
اشاره:اسامی و کلماتی در پیشینه شهر به کار برده می شد که ممکن است عده ای با آن آشنا نباشند. این گونه لغات با عنوان (فرهنگ لغات نیاکان) از طریق دانشنام به تدریج نشر می شود. امید است همراهان عزیز هم با فرستادن لغات محل خود همراهی بفرمایند.
پسین: عصر، بعد از ظهر
پشته: دسته چوب که روی هم گذاشته و با طنابی میبستند.
پنداری: مثل اینکه، گمان می رود
پنیر گلهداری: قبل از رایج شدن پنیرهای کارخانهای و بسته بندی شده، گلهداران با روش سنتی پنیر تولید و در آب نمک نگهداری میکردند. این پنیر به پنیر گلهداری معروف بود.
پیراهنکش: پیرنکش، لباس ضخیم و کشی که زمستانها روی لباسهای دیگر میپوشیدند.
تاپو: سازهای گلی که در آن گندم و حبوبات انبار میکردند.
تاچه: نوعی کیسه که از پشم بز بافته میشد و در آن گندم و جو و... می زیختند.
تغار: ظرفی است از جنس سفال که حدو یک لیتر ونیم ظرفیت دارد.تغارچی و به گویش محلی تاره چی نوع کوچک آن است.
تکیه: مکانی است که مراسم عزاداری و تعزیهخوانی در آنها برگزار میشود.
تنبان: شلواری گشاد که معمولا از نوعی پارچه با عنوان دبیت دوخته می شد.
تنبان قری: اصطلاحی است که در بین بعضی از اقوام ایران به دامن اطلاق میشود و در اصل
دامنی است با چین های فراوان که از زیر پیراهن استفاده میشود در این منطقه به دامن های کوتاه چیندار و گاه دارای دایره های فلزی در پایین آن که هنگام عروسی استفاده می شد اطلاق می گردید
https://eitaa.com/danehnameh
شاعران سده و ماربین
ذاکری سدهی صادق
ملّا صادق ذاکری سدهی
دوره: قرن سیزدهم هجری
این شعر از اوست:
اندر دل شب ناله شبگیر خوش است
در وقت سحر توبه ز تقصیر خوش است
مطلوب سحرگهان بود استغفار
چون فجر دمد صدای تکبیر خوش است
منابع: دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج 2 ، ص870
بیان المفاخر، ج2، ص 232.
https://eitaa.com/danehnameh
آموزشگاه صائب طی 20 سال
مکان: خیابان بوعلی
////
سال 1316 / اجاره ای تا 1333: تاسیس آموزشگاه :
چهار کلاسه دایر و چندی بعد دبستان شش کلاسه پسرانه
سال1333: ساخت مکان از محل صدی 5 عوارض شهرداری
سال 1336: دایر شدن اولین کلاس دبیرستان ، دومین دبیرستان سده
سال 1339: واگذاری محل قبلی آموزشگاه صائب به دبیرستان سه کلاسه و تعمیر عمارت کمسیون بینوایان برای آموزشگاه صائب(کهندژ) و تاسیس دبستان چهار کلاسه میر
وضع آموزشگاه در سال 39: اطاق 13 باب
تعداد دانش آموزان دبستانی 400 نفر
تعداد دانش آموزان دبیرستانی 64 نفر
دبیران 16 نفر
رییس: حسن نفیسی لیسانسه حقوق
سال 1354: دایر شدن دانشسرای مقدماتی دختران همایونشهر در محل دبیرستان صائب
......
https://eitaa.com/danehnameh
شاعران ماربین در تذکره نصرآبادی1
تذکره نصرآبادی در سال 1040 خورشیدی نوشته شده است و حاوی شرح حال صدها تن از شاعران و عالمان و خوشنویسان و ادبای قرن ۱۱ از جمله از اهالی ماربین است ازجمله
میرزا حسنعلی نصرآبادی
ایشک باشی ودیوانبگی، وزیر محلی وزیر یزد
عارف شد
میرزا صالح نصرآبادی
شاعر مقیم هند
میرزا امین نصرآبادی
شاعر
خوش نویس نستعلیق و تعلیق
مهارت در حساب ونجوم
میرزا اسماعیل نصرآبادی
شاعر، خوش نویس، مقیم هند
هم دوره شاه جهان
میرزا محمد
شاعر خوش نویس
مومن نصرآبادی
استاد علم سیاق، شاعر، نویسنده وجوهات اصفهان و مستوفی لاهیجان دوره صفوی
https://eitaa.com/danehnameh
آبادیهای ماربین
منطقه ماربین روزگاری متشکل از حداقل 58 آبادی بود. امروزه حدود نصف این آبادیها به نواحی شهرداریهای اصفهان پیوسته و مابقی شهرستان خمینی شهر با اضافه شدن محلات جدید را به وجود آورده اند. به تدریج و به ترتیب حروف الفبا پیشینه آنها معرفی می شود. البته در کتاب نام ها و نشانه ها، نگارش محمدعلی شاهین وسایت دانشنامه خمینی شهر به طور مفصل به این موضوعات پرداخته شده است.
{{{{{{
اليادران
پیشینه و موقعیت جغرافیایی
الياران، اليارون هم گفته می شود نام ديهی بوده سر سبز و خرم و آبادان از آبادیهای ماربین در باختر اصفهان که عامه آن را «اليارون»، به كسر اول ميناميدند. در دفترهای دولتی و مالياتی همه جا آن را اليادران مینوشتند. در طومار شيخبهائي نيز آن را به همين صورت اليادران نگارش شده است.
آبادی، حدودا در شمال خيابان صارميه و شرق خيابان خرم و شمالی شرقی فلكه صارميه واقع بوده است. از دهه 1360 به اصفهان بزرگ الحاق یافته است.
ریشه نام الیادران
محمد مهریار از روی واژه شناسی الیادران را آريا آتشكده معنی می کند. او چنین می آورد: حرف ((ر)) يك علامت داشته است و بر حسب لهجههای مختلف به دو گونه «ر» و «ل» هر دو تلفظ می شده است، بنابراين اليادران هم «اريادران» بوده است و اگر اين واژه را تقطيع كنيم، به صورت آريا + دران تقطيع میشود. جزء اول «آريا» نام قوم ايرانی و جزء دوم «آدران» همان «آذران» است به معنای«آتش» و «آذران» با تبديل «ذال» به «دال» به معنای آتشكده است. پس «آدران» و «اذران» هر دو صورت يك واژه و به همان معنای نيايشگاه آتش است به معنی آتشكدة آرياييان. بنابر این در این محل آتشکده کوچکی بوده است.
https://eitaa.com/danehnameh
کلبعلی ورنوسفادرانی و فرزندان هنذمندش
نام پدر: رجب
درگذشت: 1047خورشیدی
دوران: صفوی
آرامگاه: آرامگا ه تاریخی ورنوسفادران
عناوین:
• سنگ تراش چیره دست
• شاعر
• کاتب سجلات
فرزندان:
حیدرعلی
کاتب و خوشنویس
محمّد شریف
هنرمند حجار، تالی فرهاد
شاعر
اطلاعات بیشتر از دانشنامه خمینی شهر http://daneshnam.ir /