eitaa logo
فرهنگ هزار موضوعی مشترک شعر و ضرب المثل و انواع تمثيل فارسی
91 دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷ادامه مقدمه انواع مثل ها. 👈اين هم نمونه ای ديگر از مثل های هشدار دهنده: 🌷ضرب المثل آش معاویه را می خورد پشت سر علی (ع) نماز می خواند. در کتاب ریشه های تاریخی امثال و حکم در مورد ضرب المثل آش معاویه را می خورد پشت سر علی (ع) نماز می خواند آمده است: «ریشه تاریخی این مثل، بدین شرح است: عبدالرحمن بن صخرازدی معروف به «ابوهُریره» از فقیرترین اصحاب پیامبر (ص) و از عشیره «سلیم بن فهم» بود. نامش به عهد جاهلیت «عبدقیس» یا «عبد شمس» بود و به سال «غزوه خیبر» که مسلمان شد، نامش به «عبدالرحمن» تبدیل شد. گویند در خلافت «عمر بن خطاب» ولایت بحرین را داشت. به روزگار عثمان، قضای مکه به او محول گردید. و به زمان معاویه چند روزی والی مدینه شد. مشهور است که ابوهریره در محاربات صفین حاضر و ناظر بود ولی در جنگ شرکت نداشت. کارش این بود که موقع صرف طعام نزد معاویه می رفت و در کنار سفره چرب و نرمش می نشست؛ هنگام نماز و صلوه در پشت سر علی (ع) نماز می خواند. ولی هنگام مصاف از معرکه جنگ دور می شد و در گوشه ای مبارزه دلاوران را تماشا می کرد. وقتی علت این سه حالت را از او سؤال کردند در پاسخ گفت: نماز در پشت سر علی (ع) کامل ترین نماز است و غذای معاویه چرب ترین غذاها و احتراز از جنگ و کشتار سالم ترین کارهاست.» @tafakornab حکایتی تاریخی در ایران از دیرباز مثلی در میان مردمان رواج داشته است که . ریشه این امر را می‌توان در داستان‌های تاریخی بدین صورت به دست آورد: بزرگمهر كه وزیر انوشیروان بود، همیشه پیش از این كه شاه از خواب بیدار شود، به قصر انوشیروان می‌رفت و كارهایش را شروع می‌كرد. هر وقت هم انوشیروان را می‌دید می‌گفت: «سحر خیز باش تا كامروا باشی». تكرار این حرف باعث رنجش خاطر انوشیروان شده بود اما چون بزرگمهر را دوست داشت و به او نیازمند بود، چیزی نمی‌گفت. انوشیروان نقشه‌ای كشید و در یكی از روزها كه بزرگمهر در تاریك روشن صبحگاهی از خانه خارج شده بود، چند نفر را بعنوان دزد سر راه او قرار داد. دزدها بر سر او ریختند و لباس گران قیمت و اشیای با ارزشی را كه همراه داشت دزدیدند؛ انوشیروان كه به دنبال فرصتی می‌گشت تا زهر خود را خالی كند، تا بزرگمهر را دید پوزخندی زد و گفت: «چه شده؟ شنیده‌ام كه دزدان به سرت ریخته‌اند و همه چیزت را به غارت برده‌اند؛ این هم نتیجه سحرخیزی. آیا باز هم می‌گویی سحر خیز باش تا كامروا باشی؟» بزرگمهر گفت: «بله، باز هم می‌گویم سحر خیز باش؛ دزدها از من سحرخیزتر بودند، به همین دلیل به آن چه كه می‌خواستند رسیدند و كامروا شدند». @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈ادامه مقدمه اقسام ضرب المثل ها 🌷اما پیشینه ضرب المثل هايي که بيشتر عوام الناس مورد استفاده قرار می دهند و کارآمد زيادی در مسئله تعليم و تربيت ندارد را بخاطر کم شدن حجم نوشتار به صورت انلاين تقديم می کنيم 🌺مثل: 1️⃣ آش است و همین کاسه. 2️⃣ . 3️⃣ ! 4️⃣ 5️⃣ 6️⃣در آتش خشک و تر با هم میسوزند 7️⃣ 8️⃣ضرب المثل 9️⃣ 🔟، ... رازمثلها🤔 🌸🌸آب زیر کاه🌸🌸 🌸🌸آب حیات نوشید🌸🌸 ✅ . ✅" ✅《 ، 》 ✅پیشینه ضرب المثل جواب ابلهان خاموشی ست! ✅ ! 👈اين نمونه ها بر گرفته از دو کانل زير است 1 - جملات زیبا ،داستان های آموزنده ، ضرب المثل 2 - درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا @tafakornab @shamimrezvan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 🌷رعايت آداب دوستی 👈داستان مناسب اين مثل را از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم برويد جو ز جو ☺️در داستان و طنز و لطيفه های آموزنده مطالعه بفر مائيد. مرتضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰بايد ها و نبايد های های 🌷توجه به عاقبت کارها داستان مناسب اين مثل : با دوستان مروت با دشمنان مدارا! در داستان و طنز و لطيفه های آموزنده مطالعه بفر مائيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 نمونه ارائه راهکارهای دستيابی به های مفيد. 🌷و موضوع بندی؛ مثل ها: 1️⃣ - اما راهکار انتخاب ضرب المثل 👈شما می توانيد از های با معنای موجود در اینترنت استفاده کرده و آن مقداری که از آنه را که احتمال می دهيد در کارهای روزمره به کارتان می خورد را به عنوان: «مثل های دم دستی کرده و طبق نياز خود و ویرایش کنيد 👈 سپس آنها را موضوع بندی الفبایی کرده؛ تا به مرور زیاد، ملکه در ذهن شما شود و در کسب و کار و زندگی به جای پر حرفی به کار ببنديد. پس از مدتی به نتیجه ها‌يش می رسيد به اين معنی که : 1 - مردم شناسی و جامعه یاد گرفته‌اید و نيز تا حدودی به روانشناسی می رسيد و نيز راهکار برخورد با افراد گوناگون را فرا گرفته ايد. برکات اين آشنائی اعتبار پيدا کردن بين مردم است از اين رو سخن مردم در باره شما چنين است می گويند: 🌷این فردی است لايق، چرا که: اولا: سخن او حساب شده با استفاده از عبارت های حکیمان است ثانيا: کاهايش نيز روی حساب و قانون است. 2 – راحتی خود انسان تجربه نشان می دهد خود اين افراد هم که از پرحرفی خسته شده اند ديگر دچار مشکل سخن گفتن نمی شوند. 👈 اکنون، به نمونه عملی راهکار تنظیم موضوعی مثل ها توجه فرمایید: اول : 🌷 در سفارش به میان روی در زندگی از باب مثال آمده است: 🌷 آخر شاه منشی کاه کشی است. 👈در معنايش هم آمده عاقبت آدم ولخرج و ثروتمند فقر و بیچاره گی است! 🌷 در اینجا شما می توانید بدین صورت موضوع بندی کنید! الف : 1 -نمونه عوامل فقر و بیچارگی 2 - موجبات داشتن زندگی آبرومند 3 - سرزنش ولخرجی 4 نمونه راهکارهای استفاده صحيح از مال و ثروت. ب : اين تلاش در موضوعات متفرقه نیز به کار آید مثل: سبک زندگی در امور اقتصادی. 1 - راه و روش اقتصادی 3 - مدیریت اقتصاد خانواده و... دوم : نمونه دیگر از مثل ها که برای نمونه آورده می شود: 🌷آخرین تیر ترکش 👈منظور آخرین چاره یا تدبیر است 👈 انشاء الله که با فکر و اندیشه خود هم برای خودآگاهی افزودن و نیز جهت آگاهی بخشی و بصیرت افزایی نسبت به دیگران دین خود را به به همنوعان خود ادا کنیم. چرا که گفته شده : دیگران کاشتند و ما خوردیم ما به کاریم و دیگران بخورند 👈انشاء الله در کانال شبکه آموزش مؤسسه مقداری از اين مثل را برای شما می فرستم؛ سريع آن ها را جایی کپی کنید چون طولانی است و عرصه را برای آموزش بعدی ما تنگ می کند از اين رو ممکن است این مقدار حذف شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 👈نمونه با #برگرفته_از_قرآن_و_عترت. زن: سوال ؟ازت می پرسم قسم بخور راستشو میگی مرد: به خدا راستشو می گم زن : اگه یه روز یه گرگ به من و مادرم حمله کنه به کدوممون کمک می کنی مرد : به گرگه خدا بیامرز زیادی صادق بود روحش شاد یادش گرامی😐😱😂 ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️ 💠ولاتَقُل بِما لاتعلم بَل لا تـَقُل کلّ ما تعلم و لاتقل مما لاتٌحِب ان يقال لک . « آنچه را که نمی دانی نگو بلکه هر آنچه را که می دانی نگو و نيز نگو آنچه را که دوست نمی داری در باره تو بگويند» (نهج البلاغه) ❇️جز راست نباید گفت ـ هر راست نشاید گفت! 👈ياد آور می شود کاربد اين مجموعه را در کانال تعليم تربيت با ليگ زير مشاهده خواهيد کرد. https://eitaa.com/madresehtalim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍎سکوت تنها راه نجات! 👈از جمله بايدها و نبايدهای پاسخ ندادن بجا است چرا که گفته شده: سکوت بهترين جوابه! 💕 روزی شیخ الرئیس "ابوعلی سینا" وقتی از سفرش به جایی رسید، اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد. "روستایی" سوار بر الاغ آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست، تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند. شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند، روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت، ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد. "شیخ" ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. روستایی او را کشان کشان نزد "قاضی" برد، قاضی از حال سوال کرد، شیخ هم چنان خاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است. ‌‌روستایی گفت: این "لال" نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، پیش از این با من سخن گفته. قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟ چه گفت؟ او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند. قاضی خندید و بر "دانش" شیخ آفرین گفت. "شیخ" پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مثل گشت: 《.》 💚برگرفته از آيه شريفه : اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما. ياد آور می شود کاربرد اين مثل را در کانال مدرسه تعليم و تربيت می توان مشاهده نمود برا مشاهده از لينگ زير استفاده کنيد. https://eitaa.com/madresehtalim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😂حکايت بوته خراب 📝 پیرمردی که‌ شغلش ‌دامداری‌ بود‌، نقل‌ میکرد:‌‌‌‌‌ 💟⇦•گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زائیده بود و سه چهار توله داشت و اوایل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچه هایش میرسید ، چون ‌آسیبی ‌به‌ گوسفندان‌ نمیرساند‌ وبخاطر ترحم‌ به‌ این ‌حیوان‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و بچه‌هایش‌، او را بیرون ‌نکردیم‌، ولی ‌کاملا ا‌و را زیر نظر‌ داشتم‌. ✳️⇦•این‌ ماده‌ گرگ ‌به ‌شکار میرفت‌ و هر بار مرغی‌، خرگوشی ‌، بره‌ای شکار میکرد و برای ‌مصرف ‌خود و بچه‌هایش ‌می آورد‌. اما با اینکه ‌رفت ‌آمد ‌او از آغل‌ گوسفندان ‌بود، هرگز متعرض‌گوسفندان ‌ما نمیشد‌. ما دقیقا آمار گوسفندان ‌و‌بره های‌ آنها ‌را داشتیم‌ وکاملا" مواظب‌ بودیم‌، بچه‌ها تقریبا‌ بزرگ ‌شده‌‌‌‌ بودند. یک‌بار و در غیاب ‌ماده ‌گرگ ‌که ‌برای ‌شکار رفته‌ بود، بچه‌های ‌او‌‌ یکی ‌از ‌بره‌ها را کشتند! ✴️⇦•ما صبرکردیم، ببینیم ‌چه ‌اتفاقی‌ خواهد افتاد‌؛ وقتی ‌ماده ‌گرگ ‌برگشت ‌و این ‌منظره ‌را دید، به ‌بچه‌هایش ‌حمله‌ور شد؛ آنها ‌را گاز می گرفت و میزد ‌و بچه‌ها ‌سر و صدا و جیغ ‌میکشیدند ‌و پس ‌از آن ‌نیز ‌همان‌ روز ‌آنها را برداشت‌‌ و از ‌آغل ‌ما رفت‌. روز بعد، با کمال ‌تعجب ‌دیدیم، گرگ، یک ‌بره‌ ای شکار کرده و آن‌ را نکشته ‌و زنده ‌آن‌ را از دیوار‌ آغل ‌گوسفندان ‌انداخت ‌رفت‌.» ✳️⇦•این ‌یک ‌گرگ ‌است‌ و با سه‌ خصلت‌: درندگی وحشی‌بودن‌ وحیوانیت‌شناخته‌میشود‌ اما میفهمد، هرگاه ‌داخل ‌زندگی ‌کسی‌ شد و کسی ‌به ‌او ‌پناه‌ داد و احسان‌کرد به‌ او خیانت ‌نکند ‌و اگر‌ ضرری‌ به ‌او زد ‌جبران نماید 🌷هر ذاتی رو میشه درست کرد،جز ذات خراب.!! 👈از اين رو گفته شده: عاقبت گرگ زاده گرگ شود گرچه با آدمي زاده بزرگ شود سعدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
المثل از ماست که بر ماست ✔️مرد فقیرى بود که ... همسرش کره مى ساخت. زن کره ها را به شکل قالب‌های یک کیلویى میساخت و مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که ... وزن آن ۹۰۰ گرم است! مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم. چندی قبل یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار میدادیم👌🏻👌🏻👌🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[فرستاده شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا] ‍ ‍ هر ایرادی که مبتنی بر دلایلی غیر موجه باشد آن را ایراد بنی اسرائیلی می گویند: اصولا ایراد بنی اسرائیلی احتیاج به دلیل و مدرک ندارد زیرا اصل بر ایراد است - خواه مستند و خواه غیر مستند - برای ایراد گیرنده فرقی نمی کند. ایراد بنی اسرائیلی به اصطلاح دیگر همان بهانه گیری و بهانه جویی است، النهایه گاهی از حدود متعارف تجاوز کرده و به صورت توقع نابجا در می آید. پس از آنکه حضرت موسی به پیغمبری مبعوث گردید و قوم بنی اسرائیل را به قبول دین و آئین جدید دعوت کرد ، آنهابه عناوین مختلفه موسی را مورد سخریه و تخطئه قرار می دادند و هر روز به شکلی از او معجزه و کرامت می خواستند . حضرت موسی هم هر آنچه مطالبه می کردند به قدرت خداوندی انجام می داد ولی هنوز مدت کوتاهی از اجابت مسئول آنها نمی گذشت که مجددا ایراد دیگری بر دین جدید وارد می کرند و معجزه دیگری از او می خواستند . قوم بنی اسراییل سالهای متمادی در اطاعت و انقیاد فرعون مصر بودند و از طرف عمال فرعون همه گونه عذاب و شکنجه و قتل و غارت و ظلم و بیدادگری نسبت به آنها می شد. حضرت موسی با شکافتن شط نیل آنها را از قهر و سخط آل فرعون نجات بخشید. ولی این قوم ایرادگیر بهانه جو به محض اینکه از آن مهلکه بیرون جستند مجددا در مقام انکار و تکذیب بر آمدند و گفتند" ای موسی، ما به تو ایمان نمی آوریم مگر آنکه قدرت خداوندی را در این بیابان سوزان و بی آب و علف به شکل و صورت دیگری بر ما نشان دهی." پس فرمان الهی بر ابر نازل شد که بر آن قوم سایبانی کند: و تمام مدتی را که در آن بیابان به سر می بردند برای آنها غذای مأکولی فرستاد. پس از چندی از موسی آب خواستند . حضرت موسی عصای خود را به فرمان الهی به سنگـــــی زد و از آن دوازده چشمه خارج شد که اقوام و قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل از آن نوشیدند و سیراب شدند. آنچه گفته شد شمه ای از ایرادات عجیب وغریب قوم بنی اسرائیل بر حقیقت و حقانیت حضرت موسی کلیم الله بود که گمان می کنم برای روشن شدن ریشه تاریخی ضرب المثل ایراد بنی اسراییلی کفایت نماید... @tafakornab @shamimrezvan https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی بود ، روزگاری بود . در یکی از روزها دوستان ملانصرالدین با عجله در خانه ی ملا را زدند و به او گفتند : حاکم شهر عوض شده و حاکم جدیدی آمده . ملا گفت : حاکم عوض شده که شده ؟ به من چه ؟ دوستانش گفتند ، یعنی چه ؟ این چه حرفی است ؟ باید هر چه زودتر هدیه ای تهیه کنی و برای حاکم جدید ببری . ملا گفت : آها ؛ حال فهمیدم پس من باید هدیه ای تهیه کنم و ببرم پیش حاکم جدید تا اگر فردا برای شما گرفتاری پیش آمد ، واسطه بشوم و از حاکم بخواهم کمک تان کند ؟ دوستانش گفتند : بله همین طور است . ملا گفت : این وسط به من چه می رسد ؟ دوستانش گفتند : بابا تو ریش سفیدی ، تو بزرگی . یکی از دوستان ملا ، گفت : ناراحت نباش ، هدیه را خودمان تهیه می کنیم . یک مرغ چاق و گنده می پزیم تا تو مزد آن را به خانه ی حاکم ببری . ملا گفت : دو تا بپزید . یکی هم برای من و زن و بچه ام . چون من باید فردا ریش گرو بگذارم آنها قبول کردند و فردا با دو مرغ بریان به خانه ی ملا آمدند . ملا یک مرغ را به زنش داد و مرغ بریان دیگر را در سینی گذاشت تا نزد حاکم ببرد . در راه اشتهای ملا تحریک شد و سرپوش سینی را برداشت و یکی از پاهای مرغ را کند و خورد و دوباره روی آن را پوشاند و نزد حاکم برد . حاکم سرپوش را برداشت تا کمی مرغ بخورد . دید که ای دل غافل . مرغ ملا یک پا دارد . سوال کرد چرا مرغ بریان یک پا دارد . ملا گفت : مرغ های خوب شهر ما یک پا دارند . حاکم فهمید که ملا بسیار زرنگ و باهوش است و به او گفت : ناهار میهمان ما باشید از‌ آن به بعد هر کسی که روی حرف نادرست خود پافشاری کند می گویند : . @tafakornab @shamimrezvan https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷هنرمندان عزيز دستبکار شويد برای فرهنگ سازی دينی. https://eitaa.com/danestanyhayshearefarsi