دهم ریاضی میگفت: طی سالهای اخیر از دین زده شده بودم؛ تا می آمدم در مورد دین سوال بپرسم معلم دینی مان میگفت این سوال مناسب سن شما نیست! جواب نمی داد . سوالهایم خفه میشدند! از اطرافیان و خانواده هم، هربار سوالی انتقادی در مورد برخی آموزه های دین می پرسیدم؛ برخورد تندی میکردند و پشیمان میشدم! این شد که تصمیم گرفتم بی دین شوم . ولی ... امسال در کلاسهای دینی، شما هیچ خط قرمزی برای سوال پرسیدن، تعریف نکردید😊 در دین، هر سوالی دارم می پرسم و گاهی حتی جواب می گیرم و قانع میشوم .👌 کیف می کنم از اینکه گاهی سوالهای انتقادی ام را در مورد دین از زبان شما می شنوم که طرح می کنید و ما را به چالش وا می دارید. 😍 درس را حفظ نمی کنم که نمره بگیرم. یاد می گیرم و نمره می گیرم .👌 میگفت : بله تصمیم گرفته بودم بی دین شوم ولی الان دارم به فهمی جدید می رسم که دیگر مسیر آن تصمیم قبلی ام را تغییر داد😍 پرسیدم چه فهمی؟! گفت : من تازه فهمیدم که از اسلام؛ هیییچ نمی دانم! 😐 تحسینش کردم و پرسیدم: تصمیم جدیدت چیست؟ گفت: تصمیم و همت و اشتیاق فراوان دارم در مورد دین اسلام مطالعه کنم و آگاه شوم. 😍😍 گفتم، بسیار عالی. 👏👏 ادامه داد: من که از دین خوشم نمی آمد، الان هر موقع وقت آزاد داشته باشم می روم در گوگل سرچ می کنم و مطالعه می کنم. این را که شنیدم، دیدم علامه گوگل، اینجا هم میدان داری می کند؛ 😬😩 او که تصمیم و هدف درستی انتخاب کرده است، باید روش درستی هم برای یافتن آگاهی انتخاب می کرد، لذا باید علامه بودن گوگل را براش زیر سوال می بردم😅 گفتم چرا در گوگل سرچ می کنی؟!! گفت : تنها جایی که میدانم منبعی از اطلاعات است و هرچی بخوام در موردش مطلب میاره؛ همینجاست دیگه! 😅 گفتم : دینی که از گوگل گرفته شود، به درد همان گوگل می خورد!! 😊 در حالی که وامانده بود، گفت پس کجا در مورد دین سرچ کنم ؟! 🤔 اینجا درحالیکه متوجه مهجوریت فرهنگ کتاب و کتابخوانی شدم؛ گفتم بجای گوگلی که از تو ، روحیات تو و سوالات و زمینه های تربیتی و شکافهای فکریت چیزی نمی داند، بیا و در خودت و در من سرچ کن 😅 چون از من حرف شنوی داره و بهم اعتماد داره👌 خندید و با قاطعیت گفت : دیگر در علامه گوگل دنبال دین نمی گردم! گفتم ولی در درون خودت ، علامه ای است به اسم تفکر 😊 بنشین و سوالاتت را در مورد دین، با مشورت این علامه و بدون هیچ ترسی برایم بنویس و بعد بیاور محضر همان علامه تفکری که در من هست تا با کمک هم به جواب برسیم😍 #علامه_گوگل @dar_entezare_ruyesh

سلام عصرتون بخیر🌹🍃

میگم بنده خدا بچه کبوتر حیاط ما، ذوق خفته ی اعضا رو شکوفا کرده😅 برخی ها یاد اشعار هایده افتادند🙈😅 برخی هم فکر کردند نوکش رو پروتز کرده😂👇

پروتز نوک کبوتر❗️😅😂 یه نکته آموزشی بر اساس مشاهداتم 👇 بچه کبوترها وقتی تازه از دوران جوجگی درمیان، نوکشون تیزتر و بلندتره👌 مادرش هم نوک جوجه اش رو با نوک زدنهای خودش قوی تر میکنه پرهاشونم حالت لرزش داره😊 @dar_entezare_ruyesh

سلام عصر بخیر 🌹 احتمال میدهم تازه عضو کانال شده باشید و مطالب قدیمی تر کانال را ندیدید ظاهرا☺️ در نحوه نوشتن خاطراتم، سعی دارم روش های کلی رو که قابلیت کاربرد و توجه داره، بیان کنم و از جزئیاتی که ممکنه از شخصی با روحیات خاص به شخص دیگر متفاوت باشه، چشم پوشی کنم. متقاعد شدن دانش آموزم یک امر آسان و سهل الوصول نبوده؛ بلکه در طی سال با موضوعات و بحث های مختلف و برخوردهای متفاوت شکل گرفته است. که برخی مباحثات را به صورت موضوعی در کانال نوشته ام، با این حال در یک پست مستقل، کلیاتی را با ذکر مثال مینویسم براتون. #پاسخ_به_پیام_ناشناس @dar_entezare_ruyesh

در رابطه با این دانش آموز👇👇👇

ایشون رشته اش ریاضی و عشقش ریاضی بود و به دینی کلا بی اعتنا❗️ 1⃣ همان جلسه اول معارفه در پایه دهم، بهش گفته بودم به وقتش از عشق ریاضی اش در اثبات اهمیت و سود دینداری بهره خواهم گرفت😍 در طول سال وقتی به درس معاد رسیدیم، فرمول تابع امید در ریاضی را روی تابلو نوشتم و تاس را از کیفم در آوردم و مسئله احتمال را حل کردیم و ربطش به دینداری را یادش دادم، ذوق زده شده بود🤩 گرچه باز هم بخاطر تصور غلط از دین، دوست داشت فرمول ریاضی به نفع بی دینی عوض بشه ، که شدنی نبود 😅 2⃣ عشق موسیقی کره ای بی تی اس بود. یک شب در فضای مجازی از طریق عکس پروفایلش که تصویر لیدر بی تی اس بود، فضای گفتگو در مورد این علاقه شدیدش را باز کردم، قلبش اکلیلی شده بود از شدت اشتیاق😍💖 متن فارسی یکی از آهنگ های بی تی اس را که ایشون خیلی دوست داشت مطالعه کردم و بعد از دیدن محتوای پوچش، متن چند آیه از سوره انعام را با قلم ادبی نوشتم و بدون اینکه بگم آیات قرآنی است، براش فرستادم و زمینه مقایسه رو بین این دو متن ایجاد کردم😍 متن ادبی برگرفته از قرآن را انتخاب کرد و گفت تو این ۱۶سال کسی اینا رو بهم نگفته بود👌🤩 وقتی گفتم از متن قرآن نوشته ام، تعجببب کرد😳❗️ 3⃣ به برخی احکام دین اسلام انتقاد تند داشت، مثلا تمایل داشت یکبار گوشت خوک بخورد ببیند چه طعمی دارد😐❗️مادرش با این حرف، حکم تکفیرش را صادر کرده بود لبش را گزیده بود و گفته بود استغفرالله 😱 ولی جواب چراییِ حرمت گوشت خوک را نداده بود. بنده در قالب یک کلیپ با نگرش علمی، یکی از دلایل حرمت گوشت خوک را برایش تبیین کرده بودم، خودش از موضعش عقب نشینی کرده بود😊 4⃣ در درس یاری گرفتن از نماز و روزه، تریبون آزاد گذاشته بودم تا نگرششان نسبت به نماز را بیان کنند،ایشون گفته بود: نماز، وقت تلف کردن است❗️بدون اینکه لبم را بگزم و حکم تکفیرش را صادر کنم، آن جلسه، مباحثی خارج از کتاب در مورد ریشه های نماز نخواندن در قالب طنزِ آمیخته با واقعیت ها گفته بودم، خوشش آمده بود😊 5⃣ هییچ خط قرمزی برای سوال پرسیدن در حوزه دین برایش ترسیم نکرده ام و حتی گاهی کلاسهای دینی را به جای اینکه از توحید شروع کرده باشم، از کفر شروع کرده ام😊 6⃣ وقتی جواب سوالهای تدبر و فعالیت های کتاب را به جای اینکه از علامه گوگل بنویسد، خودش با فکر خودش نوشته بود، پاسخ های نادرستش را به دیده منت پذیرفته بودم😍 و حتی وقتی دیدم پاسخ سوالی را خالی گذاشته بود ، علت را جویا شدم ، گفت : پاسخش را نمی دانم . این "نمی دانمِ" او را جلوی همکلاسی هایش تحسین کرده بودم و نمره مثبت داده بودم😊 7⃣ در درس های مهدویت، وقتی با تردید و حالت انکار پرسیده بودند : آیا شما یاری امام زمان عج الله را در زندگی دیده اید!، با بیان یکی از تجربه ها و خاطراتم، با قاطعیت گفته بودم آری👌👌 و از آنجایی که محتوای این خاطره ام، قدری نامتعارف بود، بعد اتمام کلاس، همین شاگردم یکراست آمده بود سراغم و در مورد گفتگوهای نامتعارف دوست پدرش، از من مشورت میگرفت و فتح بابی شده بود بر مباحثات مهم دیگر🌹 8⃣ به گفته خودش، در مسیر برگشت از مدرسه به خانه ، تنها کلاسی که فکر او را به خود مشغول میکرده، کلاس دینی بود😍 و همه مباحثات مهم کلاسهای دینی را که اغلب فراتر از محتوای کتاب درسی ارائه میدهم، با مادرش به بحث و گفتگو می گذارد.. 9⃣ او هنوز هم از نظر پوشش ظاهری و حتی نماز خواندن و ...با آنچه که باید باشد، بسیاررر فاصله دارد و من هم توقع ندارم که او در این دو سال ، یک بچه مذهبی نمازخوان با حجاب و .. باشد. مسیر تربیت، زمان بر است و خدا هدایتگر هر کسی است که طلب حقیقی داشته باشد. #خاطرات_بلاد_کفر #روش_های_اقناع_سازی ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۲/۶/۵ @dar_entezare_ruyesh

داغ دلم رو تازه کردید🥺 گذرنامه ام رو آماده کرده بودم، برنامه داشتم که برم ولی ... توفیق نداشتم😭💔 همین الانم که داشتم این پیام و می نوشتم یکی از رفقا تماس گرفت و گفت فردا راهی میشه... و دل وامانده ما هوایی تر شد💔😭 کاش میشد میهمان یک #احضاریه بشم حداقل🥺 ان شاءالله با دعاهای شما خوبان رزق زیارت کربلا نصیبم بشه، یه روزی هم از کربلا پست بزارم براتون🤲 @dar_entezare_ruyesh

سلام و احترام متقابل محضر شما همکار گرامی🌹 کلیپ رو تو تلگرامم داشتم که فعلا بهش دسترسی ندارم. خطا از حافظه من بود، ایات مربوطه رو که بازنویسی ادبی کرده بودم، سوره شعراء نیست، مربوط به سوره انعام هست که اون پیام رو هم چشم براتون میفرستم. 👇👇 #پاسخ_به_پیام_ناشناس @dar_entezare_ruyesh

باز نشری از دو پیام مربوط به ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ 👇👇

برای ایشون که میگفت شبیه حرفهای امیدبخش کیم نامجون(لیدر گروه بی تی اس) رو تو هیچ جایی و کتابی ندیده ام، باید نمونه ای می آوردم 😊 برداشتی آزاد از ایات سوره مبارکه انعام رو بدون آدرس دادن از قرآن و ...براش فرستادم @dar_entezare_ruyesh

بعد چند روز، رفتم این حرفهای کیم نامجون رو بهش پیام دادم👇 🔷 ستاره ها بیشتر میدرخشند وقتی که شب تاریک تر باشد. اگر ستاره ها مخفی هستند، پس بگذارید نور ماه راهنماییتان کند. حتی اگه ماه مخفی باشد، بگذارید ما ،نوری باشیم که راهنماییتون میکنه ! و گفتم این حرفهارو 👆👆 مقایسه کن با این حرفها :👇 در شبی تاریک، ستاره ای نورانی دید و به آن امید بست. کمی بعد، ستاره غروب کرد. میرفت که ناامید شود؛ ولی ماه بزرگتر و نورانی طلوع کرد. اینبار به نور ماه امید بست که در پرتو نورش راه بیابد، ولی کمی بعد ، ماه نیز غروب کرد. و به جای آن خورشیدی درخشانتر بالا آمد گفت این بزرگتر از بقیه است این را روزنه امید می گیرم. غافل از آنکه خورشید نیز کمی بعد غروب کرد. او گفت: غروب کنندگان شایسته دل بستن نیستند.👌 چشمه جوشان امید در درونش بود . او خدای ستاره و ماه و خورشید را با خود داشت ❤️😍 @dar_entezare_ruyesh

و با این عزیز هم، استارت بحث های مهمتر رو اینجوری زدیم 😍 از کیم نامجون شروع کردیم تا خدا چه خواهد و به کجا برسیم😊 @dar_entezare_ruyesh

برا این شاگردم، اسم مستعاری که بیانگر روحیاتش باشه پیدا نکردم❗️ اگه براش یه اسم مستعار مناسب پیدا کنم، با همون اسم هشتگ میزنم، بهتون آدرس میدم حتما گفتگوهای مربوط به ایشون رو اگر نخوندید، بخونید☺️ @dar_entezare_ruyesh

شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی است در دل جامانده ‌های کرب‌وبلا که هرچه هست، یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته است، بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته است، کم‌سعادت نیست و آن کسی که در این راه اهل دل باشد مدام اهل گله کردن و شکایت نیست خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این‌همه دل‌دل کند که فرصت نیست ✍مریم کرباسی #شعر_ناب @dar_entezare_ruyesh

دوری با همه غمهاش، تنها یه خوبی که داشت شوق زیارت تو، بیشتر تو دل ما کاشت💔😭 داغی تو دلمه که اصلا نمیشه بگیش💔😭 بی تابم آقا مثل اسپند روی آتیش💔🔥 ای آقا، ای آقا تازه میفهمه گدا بیشتر از آب و غذا، محتاجه به یک سفر 👌 زیارت کربلاااااا...🥺💔😭 🎙#مسعود_پیرایش @dar_entezare_ruyesh

سلام صبحتون بخیر🌱

وقتی خستگی و بی خوابی دست به دست هم میدهند تا در تاریکی شب، بخش تمثیل ساز ذهنم بیدار شود😅 👇👇

پاور بانک دستگاهی هست که تو شرایط عادی، میتونیم اون رو به پریز برق وصل کنیم و شارژ کنیم و بعدها وقتی دچار شرایط اضطراری شدیم مثلا پریز برق در دسترس نبود، یا برقها قطع بودند و شارژ تلفنمون تموم شده بود، ازش به عنوان بانک انرژی و سوخت، برا شارژ کردن تلفن همراه و لب تاب و...استفاده کنیم. بعضی انسانها، درست مثل پاوربانک هستند👌 در شرایط عادی زندگی و در حال آسایش، با اتصال به منبع حقیقی انرژی، یعنی خدای متعال، خودشان را شارژ میکنند و در شرایط اضطراری و تنگنا و سختی ها، نه تنها خودشان کم نمی آورند؛ بلکه به اطرافیانِ محتاج نیز انرژی حقیقی می بخشند😍👌 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : إذا ذَكَرَ العَبدُ رَبَّهُ عز و جل فِي الرَّخاءِ، أغاثَهُ عِندَ البَلاءِ؛ هر گاه بنده در هنگام آسايش، پروردگار بلند مرتبه اش را ياد كند، خداوند نيز در هنگام رنج و گرفتارى، به يارى اش مى آيد.👌 #پاوربانک #مومن #بمب_انرژی😍 ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۲/۶/۷ @dar_entezare_ruyesh

به نظرم ایده خوبی هست که یه روز این تمثیل رو سر کلاسم عملیاتی کنم ان شاء الله .😊👆 یعنی به جای اینکه حدیث فوق رو، رو تابلو بنویسم، بی مقدمه، یه پاوربانک از کیفم در بیارم و در مقابل تعجب و سوال عزیزان ، از بارش فکری و بخش تمثیل ساز ذهنشون بهره بگیرم و وقتی حرفاشون رو شنیدم، تمثیل خودم رو براشون توضیح بدم و بعدش پل بزنم به حدیث😍👌 عملیاتی کردن تمثیل، ماندگاری مطلب در حافظه رو تقویت میکنه👌 ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۲/۶/۷ @dar_entezare_ruyesh

تصویری از طلوع خورشید در مسیر پیاده روی اربعین #ارسالی_عزیزان 🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۲/۶/۹ @dar_entezare_ruyesh