#نکات_اخلاقی
#نکات_مدیریتی
💠 تلاش شیخ انصاری برای نگه داشتن میرزای شیرازی در نجف
🔹 میرزای شیرازى مقامش در فکر خیلى بلند بوده است. وقتى که از اصفهان به نجف مشرف مى شود شیخ #انصارى هم در نجف بوده است. بعد از زیارت اراده مى کند به اصفهان برگردد.
اشخاصى که از فهم عالى میرزا مطلع بودند به شیخ عرض مى کنند که حیف است ایشان برود، شما هر طورى است او را نگه دارید…
🔸 شیخ در مجلسى با او اجتماع مى کند و بحث “بیع فضولى” را مطرح مى کند که آیا اجازه کاشف است یا ناقل؟!
شیخ تقریبى مى فرماید، و یک وجه را اثبات مى کند، میرزا خیلى خوشش مى آید، می فرماید: عجب تقریب خوبى است!
شیخ تقریب دیگرى مى کند و طرف مقابل را اثبات مى کند میرزا مى گوید: عجب! این نقض هم بسیار نقض خوبى است. آنگاه شیخ نقض النقض را مى فرماید، و میرزا متحیر مى شود…
و تا هشت مرتبه این کار را تکرار مى کند، میرزا بسیار تعجب مى کند و مىگوید:
چشم مسافر چو بر جمال تو افتد
عزم رحیلش بدل شود، به اقامت
🔹از برگشتن منصرف مى شود و ماندگار مى گردد و در درس شیخ انصارى شرکت مى کند و عاقبت به آن جائى رسید که #میرزاى_شیرازى شد.
سى سال تمام ریاست به او منتقل مى شود و “وحده لا شریک له” مى گردد. و هیچ کس در قلمرو شیعه از ایران و غیر ایران جز میرزاى شیرازى را مقلد نبود.
📚 مصاحبه با آیه الله العظمی #اراکى (رحمت الله علیه) در مجله (حوزه)، شماره 12
📌 مسئولین حوزه میبایست در کنار برنامه ریزی برای هجرت افراد مستعد #تبلیغی از قم، #نخبگان و امیدهای علمی حوزه را با حمایت های مالی و معنوی در مرکز حوزه (قم) حفظ کنند
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_اخلاقی
#اهمیت_تبلیغ
#محبت_علی_علیه_السلام
💠 دوست داشتم ثواب این همه #مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد
🔹 در زمان #میرزای_شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر در خانهاش آمد و گفت: میرزا را کار دارم. مردم گفتند: میرزا برای #مجتهدین وقت ندارد، آن موقع تو آمدهای و میگویی میرزا را کار دارم؟
🔸 گفت: عیبی ندارد من میروم، اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود.
🔹 خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سر و پای برهنه دوید و طلبه را در #آغوش گرفت. دفتر دار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: «دوست داشتم ثواب این همه #مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد!»
🔸 گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنّی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید #قرآن یاد می دهم بدون پول.
🔹 سنی ها گفتند خوب است بدون پول است. این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها میداد، بذر #محبت امیرالمؤمنین #علی (علیه السلام) را در دل این بچه ها کاشت. این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند. دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد.
🔸 این طلبه ۱۵سال شب ها بر در خانه ها میرفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد. ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را #شیعه کند.
📚به نقل از: مصباح الهدی، نوشته آیت الله #وحید خراسانی (حفظه الله تعالی)
👈 نکات #اخلاقی بیشتر:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_اجتهادی
💠 شیخ انصاری مجتهد نبود، بلکه ...
🔹 مرحوم آیت الله #قافی یزدی میفرمودند به نظر من شیخ اعظم شیخ انصاری مجتهد نیست، ایشان فوق اجتهاد است؛ چون مجتهد میرود به یک نظر میرسد، اما شیخ انصاری به نظری برسد، آنجا توقف نمیکند. هر کجا میرسد، باز بحث را جلوتر میبرد.
🔸 استاد ما آیت الله #کازرونی میفرمود: #میرزای_شیرازی وقتی به نجف رفتند، همه درسهای مطرح را رفتند، درس عمومی شیخ را هم شرکت کردند، اما هیچ کدام را نپسندیدند؛ چون خودشان مجتهد بودند. خواستند به شیراز برگردند، بار و بنه را جمع کرده بودند، شیخ خبردار شد. شیخ با کراماتی که داشت میدانست که میرزا چه قابلیتی دارد. به منزل ایشان رفت. به رسم نجف همین که نشستند، فرمودند: «مسألةٌ» و یک فرع فقهی را مطرح کردند و تقریب استدلال را بیان کردند. میرزا تأملی کرد و گفت: صحیح است. شیخ اشکالی بر همان تقریب بیان کرد. میرزا گفت: این اشکال وارد است. بعد از فاصلهای شیخ به آن اشکال پاسخ داد. باز میرزای شیرازی آن را پسندید.
🔹 میرزا به خودش آمد که گویا شیخ در این بحث علمی یقه او را گرفته و به این طرف و آن طرف میکشد. شیخ که رفت میرزا به خادم گفت وسایل را پهن کنید. ما ماندنی شدیم. یعنی شیخ آمده بود که فرق درس عمومی و خصوصیاش را نشان دهد.
👈🏻 ادامه در مطلب بعدی ....