eitaa logo
دارالحکیم(حیات معقول)
933 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
448 فایل
امام على عليه السلام : حكمت، گمشده مؤمن است ؛ پس آن را بجوييد گرچه نزد مشرك باشد [زيرا كه] شما بدان سزاوارتر و شايسته تريد. کانال القانون فی الطب👇 https://eitaa.com/alghanon کانال دارالحکیم👇 @darolhakim
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 به نظر ، حواس باطنی، بلکه حواس ظاهری، جسمانی نیستند، و در ماده حلول نکرده‌اند.‌ اندام‌های جسمانی در باب حواس، صرفاً نقش اعدادی داشته، مدرِک حقیقی نیستند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا استکانهای قدیم، کمرباریک بودند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ، همچون فلاسفه پیش از خود، را به صورت مشترک لفظی میان چند معنا به کار می برد؛ وی گاه را در مقابل عقل که مطیع ملک است، به عنوان قوه ای که مطیع شیطان است به کار می برد، گاه آن را در مقابل عقل به عنوان قوه ای که مدرک جزئیات است، و در درک کلیات دچار خطا می شود یاد می کند. گاه آن را در مقابل حس و خیال به عنوان مدرک معانی نامحسوس به کار می برد. و گاه را به معنای اعتقاد مرجوح در مقابل به کار می برد. در مقام تعریف نیز به فراخور بحث تعابیر متفاوتی دارد، که اگر چه با هم به ظاهر اختلاف دارند، اما با هم متناقض یا متضاد نیستند، بلکه یک نسبت هم پوشانی بین آنها برقرار است، و مکمل یکدیگرند، به گونه ای که می توان همه آنها را به یک تعریف جامع ارجاع داد. گاهی را به اعتقاد مرجوح - در مقابل ظن - تعریف می کند، و گاه در بیان مراتب تجرید ادراکات حسی می گوید، قوه ای است که صور را از تشخص تجرید می کند، اما همچنان بین صورت و شیء خارجی اضافه و ارتباطی برقرار است. از عباراتی که در بیان مدرکات وهم دارد چنین تعریفی بر می آید: قوه ای است که معانی جزئی غیر محسوس و اموری که به حس در می آیند، اما حس به آنها پی نمی برد را درک می کند. البته گاه ملاصدرا وهم را به قوه ای که شانش ادراک غیر مطابق با واقع و ادراک امور بر غیر وجه آنهاست تعریف می کند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 چیستی وهم همان گونه که فارابی تصریح می کند و هم یکی از قوای باطنی است که معانی جزئی را که با حواس ظاهری و خیال درک نمی شوند مانند احساس دشمنی یا محبتی که بعضی از حیوانات به بعضی دیگر دارند ادراک می کند. منظور از حواس باطنی حواسی است که برخلاف حواس ظاهری به ابزار و آلاتی مانند چشم و گوش نیاز ندارند اگرچه ممکن است ابزارهایی در درون انسان مانند مغز داشته باشند. البته ملاصدرا، برخلاف اکثر فلاسفه پیش از خود که معتقدند محل حواس باطنی مغز است، و ادراکات این حواس در قسمت های مختلف مغز انجام می شود، بر این عقیده است که حواس باطنی حالّ در ماده نیستند، و در همه ادراکات، مدرک حقیقی نفس است، و اقسام ادراک در چیستی وهم و نقش آن در خطای ذهن از نظر ملاصدرا مراتب مختلف نفس انجام می شوند، و ابزارها و آلات ادراکی فقط زمینه ادراک را فراهم می کنند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 کیفیت تأثیر و در قلب انسان را به این صورت می داند: که هر یک از این دو به نوبه خود در وجود انسان خلیفه ها و جنودی دارند، که عبارت اند از و و به وسیله این دو قوه است که بین انسان و مفارقات ارتباط حاصل می شود. وجه خلیفه بودن وهم برای شیطان را از این جهت می داند که بر غلبه دارد. بدين ترتيب، در واقع یک شیطان بالقوه است، که با تکرار افعال متناسب با خود، تبدیل به شیطان بالفعل شده، در قیامت بدان صورت محشور می شود. بنابراین از آنجایی که ، شیطان درون و تحت تأثير شيطان بيرون است، به اقتضای طبعش از چهارچوب محسوسات فراتر رفته، حکم محسوسات را به غیر محسوسات تعمیم می دهد. بنابراین ادراک غیر مطابق با واقع، و ادراک امور بر غیر وجه آنها، از ذاتیات است، و به خطا افکندن ذهن، بـه سـبب درست به کار نبردن این قوه نیست. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ملاصدرا بحث تقدم و تأخر در نظر و عمل را بسيار دقيق بررسي كرده است و نه ميان اين دو جدايي زيادي قائل است، و نه آن دو را يكي و واحد معرفي كرده است. ملاصدرا مبحث نفس را از طبيعيات خارج و به الهيات وارد مي‌كند، تا اخلاق را ملحق به مباحث نفس‌شناسي كند، چرا كه نفس سيري دارد، و اين سير يا به سوي متعالي است، و يا به سمت ضعيف شدن و نزول. 📕استاد فلسفه، رضا اردکانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوال: چرا از غفلت رها نمی‌شویم؟! آیت‌الله مصباح یزدی رحمت‌ الله‌ علیه @hakim_alahe
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 💢معنای فلسفی جمله «یکی بود یکی نبود» این جمله «یکی بود یکی نبود» بخشی از فرهنگ ما ایرانیان است. بخشی از ادبیات فرهنگی و داستانی ماست. این جمله به قدری به گوش و ذهن ما ایرانی ها آشناست که می توان ادعا نمود شاید هیچ ایرانی نباشد که این جمله را نشنیده باشد حتی تمام اقوام و زبانهای محلی، لااقل بارها معادل این جمله را در زبان و لهجه خود بکار برده اند. 🔹👈جمله «یکی بود یکی نبود» هم مثل خیلی از جملات و آداب و رسومات ما ایرانی ها دارای معنی و محتوای گرانسنگی است که با دقت فلسفی، بایستی حجاب از چهره ی آن گشود. 💢«یکی بود یکی نبود» را چهار نوع می شود معنا کرد: 1⃣🔹 یکی بود و غیر از آن «یکی» چیز دیگری نبود و آن «یکی» تنها بود یعنی خدا بود ولی هیچکس و هیچ چیز دیگری غیر از خدای متعال نبود. اکثر عامه ی مردم، از جمله «یکی بود یکی نبود» همین معنا را فهم می کنند و منظور داشت همگان همین معنا و مفهوم است ولی مع الاسف باید گفت این برداشت درست نیست چون به لحاظ عقلی و فلسفی، هروقت «علت تامّه» محقق باشد ضرورتاً معلول آن نیز موجود خواهد بود. پس از آنجائی که خدای متعال «علت تامّه» مخلوقات و کائنات است پس بی معناست که بگوئیم خدا بود ولی مخلوقی نبود بدلیل اینکه محال عقلی ست که خدا باشد ولی مخلوقی نیافریده باشد. 2⃣🔹یکی بود و هیچ موجودی در مرتبه و منزلت و همطراز با آن «یکی» نبود. یعنی خدا بود ولی هرگز هیچ موجودی همسنگ و همطراز با وجود خدا نبود. اگر «یکی بود یکی نبود» را اینجوری معنا کنیم دیگر انحصار و اختصار به گذشته ها نخواهد داشت بلکه همین حالا و حتی در آینده ها همین طور خواهد بود که هیچ موجودی هم رتبه و برابر با وجود خدا نیست و نخواهد بود. 3⃣🔹 «یکی» بود و همان «یکی» که بود نبود. این هم محال است بدلیل اینکه سر از اجتماع نقیضین در می آورد و معنا ندارد که شئ واحدی هم باشد و هم نباشد پس این معنای سون نیز باطل است. 4⃣🔹 «یکی بود» یعنی خدا بود و «یکی نبود» یعنی وصف زائد و اضافه ای بعنوان «یکی بودن» نبود. از آنجائیکه خدای تبارک و تعالی اصل وجود است و همه کمالات وجودی را داراست و تمام کمالاتش نیز عین وجودش است و هیچکدام از کمالات الهی، عارض و زائد بر ذات الهی نیست چون در آنصورت اشکال عدیده پیش می آید ( الواجب الوجود واجب الوجود من جمیع الجهات ). 🔹👈پس وصف وحدت و یکی بودن خدا نیز وصفی زائد و عارضی نیست بلکه عین وجود خداست و لایتناهی است به اصطلاح فلسفی وحدت و یکی بودن خدا، حقه ی حقیقیه است نه وحدت عددیه. ✅🔹👈این معنا دقیق ترین و حکیمانه ترین معناست از بین چهار معنایی که برای جمله «یکی بود یکی نبود» تصور می شود. 📙استاد خیری ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
قوه وهم از نظرگاه ملاصدرا.pdf
308.4K
و نقش آن در خطای ذهن از نظر ملاصدرا اعلی الله مقامه الشریف ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
236 نفس اسفار.mp3
16.48M
جلسه 236 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
237 نفس اسفار.mp3
20.89M
جلسه 237 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 استعمال ، موثر در درمان و است. و موثر در درمان و عضل. 📙شیخ الرئیس اعلی الله مقامه الشریف ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Ⓜ️ کانال مسیر طبایت https://eitaa.com/masiretebabat
چگونه خوانی حکمت متعالیه.mp3
5.71M
🔰 چگونه حکمت متعالیه بخوانیم 🔹 حضرت استاد یزدان پناه در تاریخ 1402.8.21 در مدرسه عالی عروج، مطالبی ارزشمند در خصوص چگونگی خواندن فلسفه و حکمت متعالیه بیان کردند. به علاقه مندان به تحصیل عمیق حکمت، خصوصا حکمت متعالیه توصیه می شود حتما این صوت را گوش دهند. از مسئولین محترم مدرسه عالی عروج نیز بابت در اختیار قرار دادن این صوت، کمال تشکر و قدردانی را داریم. https://eitaa.com/nasimehekmat
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ترکیب ادویه ای که رادع و محلل مُرخّی است: آرد جو، آرد باقلا، کزبره رطب(گشتیز تر)، بابونج(بابونه)، اکلیل و شبت و خطمی است. 📕شرح الاسباب و العلامات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Ⓜ️ کانال مسیر طبایت https://eitaa.com/masiretebabat
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ملاصدرا را «» دارای مراتب می داند، این نظريـه متوسـط ملاصدراست. نظر نهائی و عالی وی این است كه «حقیقت وجود» واحد اسـت، و «مظـاهر وجود» دارای مراتب است. بنابراين «وحدت» در حقيقـت وجـود، و «تـشكيك» در مظـاهر وجود است. صدرا قائل به عوالم سه گانـه اسـت. از نظـر وي جهـان خـارج بـه «عـالم محسوس،«عالم مثال» و «عالم عقول» تقسیم می شود. از طرف ديگر وی بـرای انـسان سـه نوع ادراك «حسی»،«خیالی» و «عقلی» اثبات می كند و منكر ادراك وهمی مـی شـود. از نظـر صدرا ادراكات وهمی همان ادراكات عقلي است كه به امور جزئـي اضـافه شـده اسـت. 📕صدرالدين شيرازي، الحكمه المتعاليه في الاسفار الاربعه ج، 8 ، ص 215 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 در نظـر ملاصـدرا «» چيزی نيست، جز همان ادراكات و معلومات، كه نفس انسان با خلاقيت خاص خود آن را می آفريند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ملاصدرا درباره علم مي گويـد : بازگشت علم به گونه ای از وجود است. و علم وجود مجردی است كه برای جوهر، درك كننـده يـا نزد آن حاصل می شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 نفس دارای است، و با اين خلاقيت كه ذاتی اوست می تواند هر صورتی را بسازد، و به آن نوعی وجود ببخشد، كه به آن «» می گوينـد. نفـس انسان حتی می تواند تصورات و تصديقاتی محال و معدوم و حتی خـود «عدم» را در خود ذهن مجسم نمايد، و به آنها احكامی ايجابی يا سلبی بدهد. 📙صـدرالدين شـيرازی، ترجمه اسفار، ص 31-32 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
✅ حرکت حبی جناب از لحاظ مشی و طریق حکمی وفلسفی، روشی سرد و خشک دارد، تحلیل و استدلال و تفسیر محض است. البته از این جهت ایشان یکی از نوابغ تاریخ است. عظمتی از عقلانیت و تحلیل و واکاوی پیرامون حقیقت موجودات. اما یکی از نکات جالب و قابل بیان، سخنی از ارسطو که در کتاب بیان شده. ارسطو حرکت را به دو قسم طبیعی و قَسری تقسیم میکند. مانند حرکات . طبع آب و خاک حرکت به سمت پایین و زمین است. و طبع آتش و هوا حرکت به سمت بالا و آسمان می باشد. به بیانی هر موجودی بر اساس طبع و ساختار طبیعیش حرکتی دارد، یا به سمت پایین و زمین (سِفل عالم) حرکت میکند و یا به سمت بالا و آسمان (عرش فلک الافلاک) می رود. مثلا اگر آهن یا چوب را رها کنید به سمت زمین حرکت می کنند. و یا اگر آتش برپا کنید و یا هوای درون سینه را رها کنید به سمت بالا حرکت می کنند. این حرکت طبیعی موجودات است. طبعشان آنها را به سمت بالا یا پایین می کشد. یعنی حرکتی که خلاف حرکت طبیعی است. مثلا طبع سنگ حرکتش به سمت پایین می باشد حالا شما سنگ را به بالا پرتاب کنید این حرکت به سمت بالا برای سنگ، غیر طبیعی و یا زوری و قسری است. اما ویژگی هر دو حرکت طبیعی و قسری این است که پایان می پذیرند. سنگ در حرکت قسری به سمت بالا، حرکتش تمام شده و حرکت طبیعیش به سمت پایین شروع می شود، و در نهایت با رسیدن به زمین و جایگاه خود، حرکت طبیعی او هم تمام می شود. 🔻ارسطو در این بین از حرکت چرخشی ویا دَوَرانی یاد می کند و می گوید حرکت افلاک از کدام یک از اقسام حرکت است؟؟ طبیعی یا قسری؟؟ قاعدتا جزء هیچکدام نیست زیرا ویژگی بارز حرکتین قسری و طبیعی پایان پذیری آنها بود، ولی حرکت افلاک پایان ناپذیر و دائمی است، پس حرکت فلک قسم سوم از انواع حرکت است. به اعتقاد ارسطو حرکت افلاک عبارت است از . با این توضیح که نفس و عقل   شاهد کمالات و جمال یعنی خداوند متعال است، لذا در شوق رسیدن به آنها و اخذ کمالات وجودی الهی سعی می کند خود را با یک حرکت دَوَرانی به فعلیت رسانده و استعدادهای خود را ظاهر کند، تا او هم به کمال رسیده و سنخیت و شباهت به الله پیدا کند. به اذعان ارسطو : زیبا رو می نشیند و دیگران را به حرکت در می‌آورد. محرک اول که بلاتحرک است(خداوند)در کمالات و اوصاف وجودیش ظاهر شده، لذا عقل و نفوس افلاک به سبب تجرد و قرب الی الله شاهد جمال و کمال الهی می باشند، لذا در سودای رسیدن به آن مبدا کمالی هستند. شوق وصول به حق تعالی سبب ایجاد یک حرکت دائمی در افلاک شده است...شور و وجدی آسمانی که سبب حرکت چرخشی بدنه جسمانی افلاک واسمانها شده است. 🔻به عبارتی آسمانها وافلاک به سبب حُب و شوق رسیدن به خداوند در جنب و جوش و حرکت و چرخش مداوم می باشند. وجدی شور انگیز در میانه کیهان برقرار است، از تاب و تبِ جمال الهی آسمانیان در شور وسماع می باشند. لحظه ای از این خلسه عاشقانه خسته نمی شوند و در چرخش دائمی بسر می برند. 🔻همین سخن در میان حکمای مسلمان موثر واقع شد و آنها حرکت دایره‌ای و خود دایره را اکمل اشکال هندسی عالم دانسته‌اند. لذا از فرآیند خلقت و تنزل موجودات به و از معاد و برگشت آنها به مبدا اولیه خود به یاد کرده‌اند که این دو قوس هر یک جهتی از دایره خلقت می باشند. 𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄‌┄‌ 🔹فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari
رحیق مختوم، شرح حکمت متعالیه(28 جلد) تألیف حضرت آیت الله جوادی آملی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
حاج محسن قزوینی پیرمرد دستفروشی که از اولیاء الله است. اسم ایشان را درفضای مجازی جستجو کنید. حال تو بگو، بیل گیتس(البته شما ایشان را نمی شناسید) آدمخوار که با پولش قاتل میلیون ها انسان شده، ثروتمند است یا این پیرمرد دستفروش؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
اساتید بزرگوارم، روزتان مبارک. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim