eitaa logo
در حرم یار
1.5هزار دنبال‌کننده
270 عکس
28 ویدیو
2 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین @DarharameyarAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت_الله_محمدشجاعی_(ره) : یکی از لوازم ایمان اعتصام است آیه ۱۰۱ سوره آل عمران می‌فرماید وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ هرکه به لوازم ایمان عمل کند و اعتصام به خدا داشته باشد به صراط مستقیم هدایت می‌شود مومن باید معتصم بالله باشد. ما هیچ بوی اعتصام را تا حالا نچشیده‌ایم و نمی‌فهمیم اعتصام یعنی چه اصلاً کسی به این فکر نیفتاده که این همه خدا در قرآن می‌فرماید در جاهای مختلف از جمله همین آیه و آیات دیگر که (واعتصمو به حبل الله) یعنی چه جمیعا هیچکس نرفته ببیند اینکه خدا دستور می‌دهد چنگ بزنید این چیست دنبالش هم نرفتیم بویی هم نچشیدیم ولی اگر کسی به اعتصام متصف شود وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ هدایت می‌شود به صراط مستقیم و از صراط بیشتر بهره‌مند می‌شود اعتصام خودش بحث چندین جلسه‌ای می‌خواهد اعتصام به عنوان یک منزل مانند سایر منزل‌های سلوک و عبودیت و عرفان مطرح است مانند اخبات مانند اشفاق و... معنی لغوی اعتصام یعنی چنگ زدن به خدا و عنایت خدا چنگ زدن یعنی چه؟ یعنی انسان از همه چیز در همه چیز بِبُرَّد و در همه چیز به خدا روی بیاورد در هیچ بابی به این و آن چنگ نزند به هیچ مخلوقی چنگ نزند در عالم طاعت از مخلوق طاعت نبرد در عالم محبت با مخلوقات کار نداشته باشد رضا و خوشنودی خدا را می‌خواهد از غضب خدا می‌ترسد محبت و وصال خدا را می‌خواهد در همه چیز روی به خدا می‌آورد نظرش دوخته است به اینکه خدا چه می‌گوید چه می‌خواهد رضایتش در چیست خوشنودی و سخطش در چیست به چه نحو می‌شود به خدا راه پیدا کرد الی آخر این حال را حال اعتصام می‌گویند Eitaa.com/darharameyar
(من جاء بالحسنه فله عشر امثالها و من جاء بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لا یظلمون) میفرماید (من جاء) یعنی در قیامت پاداش برای کسی است که حسنه را همراه خود بیاورد نمی فرماید هرکس عمل کند صحبت از (مَن عَمِلَ)نیست بلکه(من جاء) یعنی حسنات باید همراه انسان باشد چون جزای عمل چیزی جز رسیدن به صورت حق عمل نیست و جزا و پاداش از خود عمل تفکیک ناپذیر است بنابراین عمل باید همراه انسان باشد و آن عملی همراه انسان به عوالم بالاتر خواهد رفت که متعلق به همانجا باشد، از علیین باشد، از همان جا نشات گرفته باشد یعنی خالص برای خدا باشد وقتی برای دنیا بود و یا آمیخته به غیر حق بود متعلق به همین عالم اسفل است. سیئه هم همینگونه است، (من جاء بالسیئه) اگر کسی سیئاتش را با توبه مقبول پاک کند و اثرش را از بین ببرد با خود به قیامت نبرده است. حسنات را ببرید و سیئات را همین جا جابگذارید. نصیب ما از دنیا که میفرماید (وَلاتَنسَ نَصیبَک مِنَ الدُنیا)همین است . نصیب این سَرا زادِ آن سرا گرفتن است نه غور در مباحات. آمده ایم که نصیبی برای آنجا کسب کنیم. هر چه از این دنیا با خود ببرید همان است وبس. Eitaa.com/darharameyar
آیت الله محمدشجاعی (ره): تو اى سالك دردمند، هر چه میتوانى از ظلمت شب استفاده كن. به عبادت، به نماز، به تلاوت قرآن، به فكر، به دعا، به سجده، به گريه، به تضرع، و به استغفار در دل شب بپرداز در تاريكى آن، و به هنگامى كه جاهلان مغرور، و مغروران بى خبر در غفلت خواب، و يا در خواب غفلت غوطه‏ ورند، بار سفر پر مخاطره خويش بر بند، و براى آنچه در پيش است تحصيل آمادگى كن. نماز تو در دل شب، در حقيقت، عروج تواست به سوى عوالم حيات و بقاء و تو نمی بينى. دعا و تضرع و تبتل تو در ظلمت شب، در اصل، فرار تو است از ظلمت پشت پرده، و روى آوردن تو است به سوى عوالم نور، و تو نمی يابى. سجده، گريه، و استغفار تو در خلوت شب، اگر حجاب از برابر تو برداشته شود، نزول تو بر حضرت جبار است، تا جناب او چاره بيچارگي هاى تو باشد، و غناى او جبران كننده فقر تو گردد. خوف تو مبدل به امن، ذلت تو مبدل به عزت، هلاكت تو مبدل به سعادت، ممات تو مبدل به حيات، وحشت تو مبدل به انس، تنهايى تو مبدل به مصاحبت، فناى تو مبدل به بقا، ضعف تو مبدل به قوت، و بالاخره، سيئات تو مبدل به حسنات شود، كه حضرت او جبران كننده همه عدمها و كسرهاست. کتاب مقالات جلد سوم صفحه 279 آیت الله محمد شجاعی (ره) Eitaa.com/darharameyar
دین یعنی چه ؟ افرادی هستند که به ظاهر راه و روش دینی را اتخاذ می‌کنند یعنی هم اظهار عقیده می‌کنند و هم به وظایف صوری عمل می‌کند هم مستقل هستند و هم احکامی را انجام می‌دهند اما اثرات یک تربیت دینی در وجود آنها نمایان نیست از نتایج تربیت دینی محروم هستند از جان و مغز مسئله محروم هستند قرآن اينان را متدین به دین نمی‌داند اگرچه رفتارشان طبق موازین است اما این رفتار یک مسئله خشک و بی‌روح است اینان را قرآن تكذيب كننده دین بیان می‌کند نه متدین یعنی دین تنها داشتن یک سلسله عقاید خشک و بی‌جان و اتخاذ یک سلسله روش‌های خشک و بی‌روح نیست اگر عقاید و عمل، حرکتی در انسان ایجاد نکند و انسان را بسوی آن مقصدی که باید برود پیش نبرد و از غير حق جدا نكند و به حق نزديك نكند، این نامش دین نيست ما فکر می‌کنیم کسی که مانند ما عقيده دارد و به یک سلسله از احکام هم عمل می‌کند ولی یک اثری در وجودش، از این راه و روش اتخاذ شده پیاده نمی‌شود و هیچ تحولی پیش نمی‌آید و یا به كمالی نمی‌رسد این دیندار است و متدین درحالی‌که این‌طور نیست دین یعنی راه انسان به سوی خدا صحبت از راه است راهی كه ‌حرکت و محرک و رسیدن به مقصد را می‌طلبد راهی که برای هرموجودی که او را به خدا و کمال مطلق برساند مشخص شده است انسان ازخدا است و به سوی خدا هم می‌رود و راهی که به سوی خدا می‌برد هم وجود دارد راهی که به معنی صحیح پیش برنده است لذا دین چیزی غیر از این صراط نیست راهی که انسان در آن راه دو روزش یکی نیست درحال تقرب است اگرنه، نامش دین نیست هر راه و روشی که انسان را به خدا نزدیک‌ نکند از دایره مفهوم دین و روش دینی خارج است الان بسیار لطيف ونرم اسلام جديد درست ميكنند دين جديد و تديّن جديد میسازند و همه هم خوششان مي آيد در این مجامع فرهنگی و سیما و رسانه ها بسیاری از این دینداری های جدید را می‌بینیم.. تا ميتوانيد خوش باشيد هم بخنديدو هم كف بزنيد.. هم موسيقي آرام بخش گوش بديد زن ومرد باهم در مسابقات و سرگرمی ها شرکت کنید شادي كنيد کنارش حجابتان را هم حفظ میکنید باهمان حجاب بنشينيد نظاره کنید گاهی مداح بياوریم در مناسبت‌ها مداحي كند یعنی با حضورش مسلک ما را تایید کرده جانبازها ورزمنده ها را هم دعوت ميكنيم صف اول بنشينند يعني اين اقشار هم مارا تاييد كردند محجّبه ها هم ميايند شرکت دارند يعني اين اقشار هم ما را تاييد می‌کنند حجاب هم الحمدالله رفته به سمت (حجاب استایل) دو مفهوم متضاد به جای پوشش شده نمای به رخ کشیدن شده درآمد زایی برای بلاگرها ضربه ای که همین موج سواران در پوشش حجاب به حجاب و عفت و حیاء می‌زنندو... خب اسلام يعني اين همه با هم همه چی با هم همه را داریم با هم دنیا و آخرت باهم حالا ما بايد بخنديم يا به حال خودمان و غریبی امامان گریه کنیم با اين كج فهمي ها چرا آنهايي كه وظيفه دارند و قدرت دارند و ميتوانندهيچ عكس العملي نشان نميدهند سكوت ميكنند در برابر پرده دريها در برابر منكرات در برابر بدحجابيها در برابر اختلاط ها در برابر رسانه ها كه حتی در همين شهر قم نیز که از بعضی جهات قداست ویژه داشته شديدا رخنه كرده برخی اهل علم و معارف دینی دانسته یا ندانسته سطح حیاء را پایین آوردند یکی از مشکلات اساسی جامعه ما ترویج بی‎حیایی است یعنی قُبح اعمال قبیحه را در سه رابطه دیداری، گفتاری و رفتاری می‎شکنند پدر و مادردیندار با زحمت بچه را تربيت ميكند حجابش را درست ميكند نمازش را می‌سازد امّا آن فضاسازان، که فضای حاکم بر سطح کل جامعه را می‎سازند،می‎آیند با ترویج بی‎حیایی همه را تخریب می‎کنند قُبح قبیح را از بین می‎برند رسانه‎ها هستند که چه از نظر دیداری،چه گفتاری و چه رفتاری پرده‎دری می‎کنند و در جامعه مروّج بی‎حیایی هستند گاهی هم بعضي ترویج بی حیایی نمی‌کنند، یعنی اعمال زشت را ترویج نمی‏کنند، بلکه سکوت می‎کنند و با عمل زشتی که در جامعه واقع می‌شود برخورد نمی‎کنند این هم ترویج بی حیایی است کسانی که درجامعه موظف هستند که با هر عمل زشت در بُعد دیداری، گفتاری و رفتاری برخورد کنند، اگر به وظیفه‏شان عمل نکنند،این‏ها هم بی حیایی را ترویج داده‏اند یعنی بازگذاشتن میدان، درجامعه برای انجام کار زشت، ترویج بی‎حیایی است پیغمبر اکرم ص فرمود صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِي إِذَا صَلُحَا صَلُحَتْ أُمَّتِي» دو گروه از امّت من هستند که اگر صالح و شایسته باشند، جامعه و امّت من هم رو به صلاح می‎رود، «وَ إِذَا فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِي» اگر این دو گروه فاسد باشند، جامعه هم رو به فساد می‎رود، «الْفُقَهَاءُ وَ الْأُمَرَاءُ» دسته اوّل فقها یعنی علما و دانشمندانی که معارف و احکام شرعیّه را می‎دانند و دسته دوم هم اُمَرا یعنی کسانی که زمام امور اجرایی جامعه را در دست دارند. کجا هستند آمران به معروف و ناهیان از منکر... أین الرجبیون Eitaa.com/darharameyar
نمیدانم ذوقتان میکشد یانه برای بهشتی ها و اولین و آخرین آرزوی جنتی ها عبارتست از شهود ذات مقدس پروردگار و جمال حق یعنی ذات مقدس حق را با جمال و جلال مشاهده کنند. بهترین آرزوی هر جنتی در هر طبقه جنت که باشد همین است. این را اینجا نمی شود فهمید. اهلش که این آرزو را داشتند بی هوش میشوند و مدتهای طولانی در بی هوشی مخصوصی قرار میگیرند که یک لذت خاصی است. برای بهشتیان گاهی خدا این تجلی را دارد و گاهی قطع می کند تا اینها در فراق شهود حق مدتی طولانی به عشق و سوز بیفتند. سخن سربسته گویم با رفیقان این را میدانید که شهود الله که علی (ع) آن را میخواست چه موقع لذت میدهد؟ آیا دائما یا هر گاه فراقی باشد؟ خدا که در بهشت این تجلی اش را قطع میکند ناله بهشتیان بلند میشود بعد خدا وعده میدهد که در فلان وقت باز تجلی میکند و اینها به انتظار آن وقت در عشق و سوز خواهند بود. فرصت از قهرش اگر آبستن است بهرِ قدرِ وصلِ وی دانستن است. Eitaa.com/darharameyar
(ره) مضمون روایات این است که وقتی (ص) می‌آید دین اسلام را به صورت جدید عرضه می‌کند مضمون این میشود که اسلام اوّلیه غریب بود غریب یعنی ناشناخته. ابتدائا برای مردمی که در زمان رسول الله (ص) عرضه شد ناشناخته بود والان هم برای مردم این زمان. بعلت اینکه در طول زمان رسول الله (ص) تا این زمان یعنی حضرت (ص) تحریف‌ها صورت گرفت ، یعنی آمیختگی‌ها پیش آمد برداشت‌هایی آمیخته شده با حق و حقیقت. قهراً چهره‌‌ی اسلام عوض می‌شود لذا کسی که برداشت خود را مناسب برداشت حضرت (ص) و آنچه او می‌گوید نمی‌بیند به مخالفت برمی‌خیزد در این بین یک عدّه هم عوام خواهند بود و بی‌خبر و در برابر تبلیغات غلط قرار خواهند گرفت. باید ترسید و دردمندانه‌ترین این دعا را داشته باشیم که خدایا ما را در صف موافقین قرار بده و نه در صف مخالفین. چون انسان شخصی را می‌بیند که دارد اسلام را عوض می‌کند و خب طبیعتا دفاع از اسلام هم واجب است بعد ... روش بسیار تند است و با روش رسول الله کاملاً تفاوت دارد هر کسی که در برابر حق ایستاد فقط کشتن است و السّلام .... یکی دیگر از جهات مخالفت مومنین عافیت طلبی و راحت‌طلبی است شما و ما راحت می‌نشینیم می‌گوییم مخصوصاً در روضه‌ها که «يَا لَيْتَنِا كُنْا مَعَك فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما» این ها همه حرف است خیلی از مؤمنین در زمان خود حضرت سیّد الشّهداء (ص) بودند خیلی شیعه‌ها بودند امّا آن جمعی که عافیت‌طلب نبودند و به او پیوستند چند نفر بودند ؟؟؟ لذا با وضعی که ما داریم با این عافیت‌طلبی ها خیلی هم آرزوی را نکنیم مشکل‌ها می‌آید، آزمایش‌ها می‌آید، وظایف می‌آید، عافیت‌طلبی کار به دست شما می‌دهد امام رضا فرمود «لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا عیه السّلام لَمْ يَكُنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَق‏ ...........» الآن راحت هستید، اگر قائم ما قیام بکند نخواهد بود مگر عرق و خون و همیشه سوار بر مرکب‌ها... لباس خود حضرت قائم (ص) بسیار لباس خشنی است. طعام او هم بسیار درشت و خشن است. لباس او و غذای او بسیار خشن است، یاران او هم همین‌طور یعنی همه‌ در سختی‌ها هستند. همه روی مرکب، همه در حال جنگ، همه در بین عرق و خون این مشکلات هست الآن راحت هستید زمان قیام (ص) مشکل‌ها خواهد افتاد و بعد کسی هم که با آن مشکل‌ها نساخت اصلاً خود نساختن او و تبعیّت نکردن او از امام و خود عافیت‌طلبی برای او جهنّم درست می‌کند «فَمُعَالَجَةُ الْأَغْلَالِ فِي النَّار» مطلب بعد اینکه انسان (ص) را هم دریافت می‌کند ولی به لحاظ گناهانی که دارد توفیق تصدیق را به دست نمی آورد. این هم یک جهت است. چون توفیق تصدیق توفیق بالایی است. یعنی خلاصه سزای گناهان گذشته‌ی خود را می‌بیند و آن روز از درک حقیقت و از نیل به حقیقت و از افتادن به صراط مستقیم محروم می‌ماند. این هم یکی از مخاطرات است که خیلی‌ها را تهدید می‌کند یعنی قبلاً آرزو داشتند، معتقد بودند اما وقت ظهور که شد چون اعمال ناصالحی داشتند، چون گناهان زیادی داشتند و از این جهت که باید سزای گناهان خود را در یک جایی ببینند همان زمان سزای گناهان خود را می‌بینند و (صلوات الله علیه) را رد می‌کنند..... Eitaa.com/Darharameyar
حضرت موسی ع، هشت یا ده سال برای حضرت شعیب ع چوپانی کردند، یک روز یکی از این بزهای دونده در دامنه کوه فرار کرد و رفت. موسای کلیم ع خیلی دنبال این بز دویدند و خیلی خسته شدند تا بالاخره این حیوان را گرفتند ، نوازشش کردند و بعد فرمودند: حیوان من برای تو می دَوم، گرگ که من را نمی خورَد، تو را می خورد کسی که از یک بز نمی گذرد از آدم می گذرد؟ انبیاء اینگونه بودند، خدا بی جهت به کسی نمی گوید که «النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»(احزاب/6)، حق ولایت را که خدا بی جهت نمی دهد بلکه اول یک محبت و یک رأفتی می گذارد. هرچه نبی اکرم (ص) را اذیت می کردند دعا می فرمود «اللّهم ارحم» خدایا ببخششان، «اللَّهُمَ‏ اهْدِ قَوْمِي‏ فَإِنَّهُمْ لَايَعْلَمُون‏» اگر سنگ می زنند ساق پای من مجروح می شود و خون جاری می شود، اگر بر سر من خار و خاشاک می ریزند «اللهم اهد قومی انهم لا یعلمون»؛ این می شود «أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ»، این پیغمبر از پدر و مادر مهربان تر است و هیچ کسی را هم رها نمی کند... Eitaa.com/darharameyar
دانستن علم اخلاق به تنهایی خیلی فضیلت نیست مثلاً من بدانم حسد بد است طمع بد است بخل بد است یا ایثار گذشت فداکاری و تواضع خوب است... این‌ها را بدانم ولی عمل نکنم پیاده نکنم فایده ندارد یا علم فقه همینطور علم احکام همینطور بدانم ولی عمل نکنم به درد نمی‌خورد یا طبابت به همین صورت اما توحید علمی است که دانستن آن خودش کمال است برای نفس انسان توحید علمی است که خود علمش ارزش دارد خود این علم نور است. Eitaa.com/darharameyar
مباحث توحید هیچ چیزی در این عالم بی جا و بی مکان و معطل نیست عالم چنان دقیق مهندسی شده است که هر فکری هر عملی هر نیتی که تولید شد در کاروان و چرخه ای می افتد و به مقصدی میرسد و میشود علت چیز دیگری در عالم هیچ چیزی معطل نمی ماند ما در مباحث معاد اثبات کردیم که فنا و نابودی در هیچ موجودی نیست و هر چیزی که موجود شد بی اثر نیست و از جایی سردرخواهد آورد در این عالم درب ورود و خروج مشخص است راه و مسیر هر مخلوقی و هر فکر و عمل و نیتی مشخص است و اگر از راهش نرود سر به سنگ خوردنش حتمی است تمام نظام این عالم بر مبنای حق پایه ریزی شده است نه باطل مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ آسمان و زمین و انسان و هر چه در این میان است به حق خلق شده و به حق قوام دارد و حق در همه چیز وهمه کس سریان دارد اگر خاطرتان باشد در بحث توحیدذات مشخص شد وجود وهستی مطلق همراه کل ذرات عالم است و مفهوم (هو معکم ) اثبات شد اینکه همه موجودات عالم یک ملکوت دارند یعنی همه موجودات در ظاهر کثرت دارند ولی در باطن امر همه یک موجود واحد و یک امر واحد هستند یک حقیقت واحد هستند لذا در خصوص قیامت میفرماید درب ودیوار وآسمان و زمین همه علیه شما شهادت خواهند داد همین الان شعوردارند و می‌فهمند که شهادت می‌دهند وگرنه شهادت موجودی که فهم و شعور نداشته باشد که باطل است و معنا ندارد زمین میگوید روی من ایستاده بودی این حرف را زدی این کارراکردی و... ما با چنین عالمی روبروهستیم یادتان نرود وقتی میگویند هر کارمیکنی اگر در خلوت هم باشد خدا میبیند وعالم محضر خداست نه به این معنا که فکر کنیم خدا یک موجود نامرئی است و از بالا اعمال ما را نظاره میکند ولی ما اورا نمیبینیم خیر بعد از این مباحث توحیدی باید متوجه شده باشید و ذوق داشته باشید که وقتی همه ذرات عالم به حق بنا شده و آنچه در عالم است یک وجود مطلق است که فقط در مراتب مختلف حد و حدود مختلف به خودش گرفته پس یعنی شما اگر کنار این دیوارهم ایستاده باشید و کسی هم نباشد و حرفی بزنید حق تعالی درون این دیوارهم هست سریان دارد با خود شما هم همراه است خود این دیوار هم چیزی جز حق نیست چیزی جز آن وجود مطلقی که مقید شده نیست همان وجود مطلقی که قید و حدود دیوار بودن به خود گرفته و تجلی اسما و صفات اوست وقتی وجود مطلق در تمام اجزا عالم سریان دارد یا در همه ذرات وجود شما سریان دارد و لحظه لحظه با شما و همه چیز است پس راه فراری نیست وقتی مصالح این دیوار و ذرات گچ و آجر چیزی جز وجود نیست (هو معکم ) و با حق بنا شده و حق از آن جدا شدنی نیست معنای شهادت آنها بهتر درک میشود معنای شعور و علم و فهم و تسبیح موجودات بهتر درک میشود ما با چنین عالمی روبرو هستیم که اصلا باطلی در آن راه ندارد.... Eitaa.com/darharameyar
(ره) : امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: در برخورد با همه مومنین توأم با حرمت و احترام و بشاشیت و ادب و دلسوزی باشیم این غیر از این است که در برابر کسی برای دنیا خضوع و خشوع بکنیم فرمود از این جهت عزت خود را حفظ کن مواظب باش در مقابل کسی که در دستش از دنیا چیزی هست نلغزی مواظب باش اینجا خضوع نکنی و عزت خود را حفظ کن هر دو را دستور داده‌اند هم عزت خود را حفظ کن و هم عِرضُ و آبروی خود را حفظ کن همینطور اگر کسی طمع را از دلش بیرون کرد ولی در ظاهر این استغنا را نشان نداد ناقص است چه قدر بد است برای مومن که رغبتی به کسی و چیزی نشان دهد که او را کوچک کند صریح روایت این است آنچه از منزلت‌های عبودی به دست آورده باشد دو ثلثش با یک خشوع از بین می‌رود و اگر دو بار این کار را انجام داد مقداری هم بدهکار می‌شود فهمیدید چه گفتم؟ روایت می‌فرماید کسی که در برابر یک غنی (پول یا مال یا سمت....) هرچه باشد تواضع کند دو ثلث دین او می‌رود حالا بقیه‌اش را حساب کن اگر شما توفیق داشتید و در طریق عبودیت موفق بودید آن وقت می‌فهمید که آنچه به دست آوردید از دستتان رفته الان که نمی‌فهمید الان غوطه وریم ماهی که نمی‌فهمد در آب است ماهی وقتی از آب بیرون آمد می‌فهمد... Eitaa.com/darharameyar
بنا نیست ما بی زحمت به جایی برسیم مهم این است که نتیجه ی زحمت ما چیست انسانی که سراغ راه پر پیچ و خم گناه می رود فکر می کنید که زحمت نمی کشد؟ اتفاقا سختی که او دارد می کشد خیلی بیشتر است منتها ناپیدا است گناه کردن هم سختی خودش را دارد دردسر خودش را دارد شخصی که در مسیر مثبت حرکت میکند سختی پیدایی را دارد و آرامش پنهان و شخصی که در مسیر منفی حرکت میکند آرامش پیدایی دارد و سختی پنهان بله مسیر حرکت درست و مثبت مشکلات و سختی پیدایی دارد اما مشکلات یعنی چه؟ مشکلات چه نقشی را برای ما ایفا میکند؟ نوع نگاه ماست که مشکل آفرینی می کند علی ع می فرماید ضعف ماست که ما آنرا به مشکلات تعبیر می کنیم من اگر بگویم که آن مشکلی که در بیرون میبینم حاکی از ضعف من است ضعف خودم را برطرف می کنم ما اگر ضعف جسمی داشته باشیم فیزیوتراپی نمی رویم؟ این عصب خشک شده و ضعیف شده ماهیچه را چگونه تقویت میکنیم؟ چقدر ورزش و فیزیوتراپی می رویم؟ آنقدر نرمش و ورزش میدهیم تا قوتش برگردد و قوی بشود و بعد چندین برابر بار روز اول را برمی دارد وقتی بار چند برابر شد ، چرا من احساس نگرانی نمی کنم؟ چون خودم را تقویت کردم ما همانطور که در مسائل جسمی نیاز به تقویت جسمی داریم و احتیاج به ورزش داریم در مسائل روحی هم باید ورزش کرد. فضای عبادات ورزش و تقویت روحی است یعنی نگاه صحیح و منطقی به عبادات کردن این است که این عبادات بستر تقویت های روحی است و ما باید قوای درونی خودمان را سامانه ی درستی بدهیم نماز برای این است (ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر ) یعنی نماز قدرتی میدهد که سراغ بدی ها نمی رود نه اینکه بدی ها برایت خیلی قشنگ است ولی به زور سراغش نرو خیر بلکه بقدری که نورانیت درون داشته باشی و نوع نگاهت هم درست باشد اصلا به گناه گرایش نداری اما در مقابل شقاوت و گناه مسیری است که اگرچه شاید لحظه ای آرامش پیدایی داشته باشد اما اتفاقا زجر دنیا را نیز علاوه بر آخرت دارد وقتی شما به خلوت دل انسان گناه کار میروی ظاهرا خیلی بانشاط است ولی اگر خلوت و تنهایی دلش را کالبد شکافی کنی می بینی غصه ی زیادی دلش را فرا گرفته است این گناهی که می کند نشانه ی ضعف اوست که اینجا زمین میخورد هیچ کس از ضعف و زمین خوردن خوشش نمی آید منتها یک حالت گیجی و مستی پیدا میکند نعشه میشود و فکر میکند که الان خوش است در حالیکه نعشگی غیر از نشاط است یک آمپول مسکن زده و فکر میکند که سلامتی را بدست آورده است قرآن می فرماید : من رحمت خودم را به اندازه ی ظرفیت های دلتان به شما می دهم حالا کسی درب دلش را محکم بسته و نمی گذارد که رحمت الهی در دل او ریزش کند گناه کیست ؟ میگویند شما که این قدر سفارش خدا را به ما می کنید به خدا هم سفارش ما را بکنید خدا خودش سفارش ما را به خودش می کند سفارش ما را پیامبر کرده است سفارش ما را امام زمان (عج) کرده است تمام اولیاء الهی سفارش ما را کرده اند اما قبول کنید که کم لطفی هم بد است آیا درست است یکنفر مدام با واسطه و بی واسطه به من لطف می کند ولی من همچنان حالت غرور و سرکشی دارم؟ شما دائم به من مهرورزی و محبت می کنید و من هیچ اعتنایی به مهرورزی های شما ندارم بعد هر چه هم کمبود دارم ، گردن شما می اندازم آیا درست است ؟ خدایی که این قدر مهربان است پیامبر فرستاد و گفت من با تساهل و تسامح با شما برخورد می کنم و همه بدیها را نادیده می گیرم ولی اگر خودتان ، خودتان را آتش می زنید من دیگر چکار کنم ؟ من درهای آتش را به روی شما می بندم و خطرات را به شما تذکر می دهم اما خودت را به آتش می کشی و میگویی که من باید عنایت کنم ؟؟ من به تو عقل دادم ، هشدار دادم و تو این همه زندگی ها را عبرت ها را ندیدی که راه خلاف رفتند و سوختند ؟ در دعای عرفه می فرماید : خدایا زندگی ما را عبرت برای دیگران قرار نده یعنی کاری نکن که من بسوزم ، بیچاره بشوم و دیگران با بیچارگی من متوجه بشوند و عبرت بگیرند زندگی ام طوری باشد که الگو و اسوه باشم خدا پیامبر درونی و بیرونی فرستاده ، عقل داده ، امکانات رشد داده، بینایی ، شنوایی ، استعداد ، قدرت انتخاب به ما داده و بیراهه ها را مشخص کرده .... مثل یک اداره راه که همه ی کارهای ایمنی از جمله تابلو ها و مسیرها را مشخص کرده هشدارها هم داده که مانند کمربند ، معاینه فنی ، و سرعت مجاز و ... همه را انجام میدهد تا شخص سالم به مقصد برسد و علی رغم همه این ها شخص با سرعت غیر مجاز می رود یا بیراهه میرود و خطری برایش پیش می آید خب از چه کسی باید توقع داشته باشد ؟ باید فریاد علیه قانون و پلیس بزند یا علیه خودش بزند ؟ Eitaa.com/darharameyar
گاهی بچه ای آرام است می خواهی نماز بخوانی یک تسبیح به او می دهی شروع می کند با تسبیح بازی کردن بعد شما هم نمازت را می خوانی؛ اما یک موقع بهش می دهی شروع می کند خراب کاری کردن ازش می گیری شروع می کند صدا کردن، نمی گذارد کارت را بکنی، نفس اینطور است می گوییم بگذار یک کم به حظش برسد ما را راحت بگذارد؛ اگر چیزی می‌خواهد به او بدهم صدایش در نیاید مثلا دلش می‌خواهد بخوابد خب بخوابد تا من را آرام بگذارد، حالا سر شب بخوابد که سحر بتوانم بلند شوم..... بعد سر وقتش باز نمی‌گذارد بلند شوی.... اگر بر او سخت بگیری بگویی امشب تا صبح نمی خوابم تو دیشب نگذاشتی من نماز شب بخوانم، امشب من هم نمی گذارم تو بخوابی؛ خب وقتی بر او سخت می گیری تا صبح بیچاره ات می کند، نه می گذارد نماز بخوانی نه می گذارد عبادت کنی، حالا نه خوابیدی نه عبادت کردی، نفس اینطوری است، باج به او بدهی قانع نمی شود؛ اینطور نیست که تو را رهایت بکند، با همان امکانات هم برعلیه تو نقشه می کشد، سخت برایش می گیری یقه ات را می گیرد سر و صدا میکند نمی گذارد آرام باشی، آرامشت را می گیرد آسان میگیری حرص و طمع دارد و زیاده خواهی می‌کند باز آرامشت را میگیرد «إن مسّها الشرّ تجزع و إن مسّها الخیر تمنع» ؛ شیفته به لهو و لعب است، «میّالة إلی اللعب و اللهو» نه میل، بلکه میّال است یعنی خیلی دلداده، لعب آن بازیگری هایی است که آدم با ظاهر و جسمش انجام می دهد؛ لهو آن بازیگریهای دل و غفلت های دل است؛ اگر از همه طرف ظاهر و باطن رهایش کنی دنبال لهو و لعب است هیچ با قاعده و حقیقت کاری ندارد «تُسْرِعُ بِي إِلَى الْحَوْبَة» به سرعت به طرف گناه می برد؛ یعنی همین که اسم گناه می آید شتاب در انسان ایجاد می کند. همه ما متناسب با درجاتمان تجربه کردیم، هوس ها که می آیند آنچنان انسان را از جا می کَنند آدم گاهی خودش تعجب می کند من چطوری از جا بلند شدم. من که وقت های دیگر برای نماز خواندن [کاهلی می کردم] واهل این شتاب ها نبودم.... در امور دیگر و نفسانی چقدر پر شتاب شدم... Eitaa.com/darharameyar