eitaa logo
داریوش سجادی
943 دنبال‌کننده
916 عکس
342 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #داریوش_سجادی :آنچه #اصلاحات را زمین گیر کرد، شامل شدن آن از "سروش تا گوگوش" بود. اصلاح‌طلبان در تله دموکراسی گیر افتادند. آدرس کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/dariushsajjadi1344 آدرس کانال در سروش👇 https://sapp.ir/dariushsajjadi44
جنبش اصلاح طلبی در ایران مُبدل به کژراهه و خودفریبی سیاسی و اجتماعی برای پاک کردن و ندیدن صورت اصلی مساله شد. مطالبه اصلی و ضروری در ایران قبل از اصلاح‌طلبی می بایست ناظر بر احراز‌طلبی باشد! جنبشی که دغدغه اش قبل از مطالبه باید معالجه باشد. فراخوانی جهت معنایابی و خودیابی و «چیزی شدن» بر اساس مبانی معرفت شناختی بومی و تاریخی و اقلیمی ایرانیان. جنبشی بمنظور «خودیابی» از طریق نفی و طرد و ذم و نکوهش «خودبینی» و «خودبرتربینی» تاریخی و بالینی مبتلابه ایرانیان
‍ واضعان خشونت! مصاحبه اخیر خبر‌آنلاین با «عباس عبدی» در رابطه با نتیجه انتخابات مجلس، صرف‌نظر از محتوا از منظری پاتالوژیک شاخصی از کژراهه «خویش‌بیش‌بینی» و «متفرعنانه‌ای»است که تالی فاسد اصلاحات و اصلاح‌طلبان در ایران شد و این جنبش بالنده را به غمزه مسئله‌آموز صد متکبر کرد! عبدی در این مصاحبه و در پاسخ به توفیق جذب آرای خاکستری توسط اصولگرایان در انتخابات اسفند گذشته می‌گوید: رای اصولگرایان رأی خاکستری نبود، رأی خاک بر سری بود(!) اخر در تهران با حدود ۲۲ درصد مشارکت چه چیزی را باید پیروزی نامید؟ و اگر کسی این موضوع ساده را متوجه نشود باید معلولیت فکری برای او در نظر گرفت(!) هر چند اظهارات عبدی طعنه به رقابتی نبودن انتخابات است اما فلتات زبانش قرینه شعاری است که از عمق تنفر و تفرعن در فردای پیروزی حسن روحانی توسط پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان در سطح شهر و با این مضمون ابراز شد: بدون هیچ دلیلی ـ خاک تو سر جلیلی(!) اصلاح‌طلبی با چنین خوانشی مبنای زایش و پردازش و گدازش عنصر خشونتی است که تصادفا اصلاحات خود را نافی آن معرفی می‌کرد و اکنون همان اصلاحیون با چنین انانیتی خواسته یا ناخواسته دامن زننده حلقه بسته خشونت جدلی‌الطرفینی در زمین رقابت‌های سیاسی ایران شده‌اند. در ۸۸ نیز همین آزموده مبنای جنگی مغلوبه بین طرفین شد و آنموقع نوشتم و اکنون نیز بازنوشت می‌کنم: خشونت در موسع ترین تعریف ناظر بر قول یا فعلی است که توسط آن عنصر خشونت‌ورز «عواطف یا جوارح» فرد یا افراد را مورد جراحت قرار می‌دهد. بر مبنای این تعریف با «مشت و لگد و چماق» بینی کسی را شکستن همان قدر خشونت است که با «فحش و متلک و ناسزا» روح و روان و عواطف و احساسات و شخصیت کسی را خوار و تحقیر و تخفیف کردن! خشونت‌ورزی از طریق جریحه‌دار کردن روحیات رقیب و هل دادن ایشان به تنگنای واکنش ،هم‌تراز با تعریف خشونت و بالتبع بازتولید خشونت در سیکل بسته و هم افزای تحقیر و زنجیراست. خشونت امری خلق‌الساعه نیست تا در خلاء بجوشد و برای اعمال خشونت ابتدا باید تولید نفرت کرد تا به اقتفای آن بتوان غول خشونت را از بطری خارج کرد! ـــــــــــــــــ