•
_مامان.
+هوم
_برات قصه بگم؟
+آره
_قصهی گرگ رو بگم یا سگ؟ فقط همین دوتا رو بلدم.
+قصهی گرگ رو بگو.
_یکی بود یکی نبود. یه زرافه بود که اسمش دایناسور بود...!
#قصهگویی_به_سبک_نوین
@daroniyat
هدایت شده از «پاراگراف»
•
هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ.
[قرآن / سورهٔ مبارکهٔ فتح]
@paragerafat
•
این عجیب نیست که ما همیشه قربانیِ همان سایههایی میشویم که روزی در برابرشان، طغیان کردهایم.
|فئودور داستایفسکی|
@daroniyat
107.7K
.
وقتی اومده بود بغلم و سرش رو گذاشته بود روی شونم میخوند.
#حسنا_گلی
#شیرینتر_از_بغل_مادر
@daroniyat
.
گاهی آدم به خاطرِ عبور از مرحلهای چنان درد میکشد و تغییر میکند که دیگر خودش هم نمیتواند خودش را بشناسد.
[ محمدرضا کاتب ]
@daroniyat