eitaa logo
دارالسلام
104 دنبال‌کننده
91 عکس
39 ویدیو
2 فایل
دارالسلام جایی است که سلامت و صلح در کنار هم معنا می‌شوند، برای هر این دو باید از زمین تدبیر گذشت، همان که سیاست می نامندش .این یک کانال شخصی و یادداشت ها همه تراوشات ذهنی قابل نقد نویسنده است . مجید احمدی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴پیرزن زرتشتی عقبِ دسته عزاداران اسفند دود میکند 🔆وقتی غاصبان وصی رسول خداص،شاهزادگان ایرانی را به بردگی آوردند،خدای ادب - علی ع- مسئولیت برخی ازآنها را بر عهده گرفت و سپس حضرت #شهربانو رو بارضایت خود و خانواده اش به همسری حسین ع درآورد...و آن دختر عفیف،از کاخ کسری عروج کرد و شد: عروس حضرت زهرا س/برخی #شیعیان_شناسنامه ای راباید سر کلاس ادبِ این #پیرزن_زرتشتی نشانید #یزد ⚜ @darossalamm
💠امروز،در و در حجم انبوه شیعیان انقلابیِ اباعبدالله ،بساط معرکه گیری مروجان گم بود، قمه زنی شان که تمام شد آمدند پیش خودمان که سر و کتف شان را بخیه کنیم! @darossalamm
💎 را "سُّرِ مَن رای ء" نامیده اند -آنجا که چشم هر بیننده ای از دیدنش شاد می شود- من اما در آن خاک چه دلگیری غریبی را احساس میکردم گویی هنوز از ورای ۱۲۰۰ سال میشود حجم ‌نفس گیر غربت امام و امام‌عسگری علیهماسلام را در افق خاکستری این شهر به نظاره نشست. وقتی از جاده های ناهموار، خاکی و خسته در اولین ‌میدان شهر رهایت میکنند ، احساس میکنی هزار چشم نامحرم از لابلای دیوارهای بلند بتنی تو را تا دم خانه حضرت خورشید تعقیب میکنند، خانه ای که ناموس های شیعه را در کنار دو امام مان صیانت میکند ؛ هر چند هنوز هم جای زخم کفتارها بر صحن و گلدسته های این بهشت کوچک مشهود است کفتارها خوب میدانند قبرهای ائمه ما، مامن شیر های دنیا خواهد شد؛ و سرداب مقدس آن حرم، مهبط اسرار است سِّر غیبت سِّر ظهور سِّر رجعت؛ وقتی پله ها را با بّهتی سیال طی میکنی، کسی را نمیبینی اما قلبت با اطمینان میگوید که "او" به تو خوش آمد میگوید و پاسخ سلامت را میدهد هر چند هزار توی حجاب ، چشمت را از رویت حضرت خورشید باز داشته و آنجاست که دوست داری جای خود را در سپاهش تثبیت کنی سپاه آخرالزمان ، به پیش قراولی میراث دار تورات و زبور و انجلیل و قرآن . نوری که رسول خدا ص در خطبه غدیر این گونه توصیف اش میکند: 🔅مَعاشِرَالنّاسِ، أَلا و َإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى،... أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِى . آنجاست که با اطمینان میگویی: 🔅اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً، فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي مُجَرِّداً قَنَاتِي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي 🔅دجله، داغ خود را در گلدسته ویران شده حرم فرومینشاند و باد نوحه گر نوید طلوع عشق را از لابلای نخل های گیسو پریش به مسجد سهله می‌رساند و تو با بغضی شیرین، در انبوه زائران گم میشوی؛ "گم شدنی" که ابتدای پیدا شدن است. 🔅 ای از زیارت ۱۰ آبان ۹۷ @darossalamm
🌿همه بضاعت پیرزن ،در موکبش دو کتری چایِ ذغالی بود و یک سبد خرمای نیمه خشک و چند شانه تخم مرغ 💠گفتند در خیل خریداران یوسف، پیرزنی بود که سرمایه اش چند کلاف نخ بود وقتی خلق به او خندیدند: پیرزن گفتا که دانستم یقین کین پسر را کس بنفروشد بدین لیک اینم بس که چه دشمن چه دوست گوید این زن از خریداران اوست... 🔅دل رئوف یوسف فاطمه را میشود با یک استکان چای به خود جلب کرد،اگر خلوص و همت بلند باشد @darossalamm
✏حاشیه نگاری بر یک تاتر #آزاد_راه 👇 #نذر_فرهنگی #دارالسلام ⚪ darossalamm دارلسلام
دارالسلام
✏حاشیه نگاری بر یک تاتر #آزاد_راه 👇 #نذر_فرهنگی #دارالسلام ⚪ darossalamm دارلسلام
‍ 💎دیشب به دعوت دوست عزیزم مهندس حامد حکیمی در یزد به یک دعوت شدم؛ نمایشی به نام که در آن کارگردان تلاش کرد از دریچه روزمرگی های چهار انسان متفاوت در عاشورای سال ۹۷ ، که مثل بسیاری از جوانان امروز درگیر روزمرگیها و مشکلات خودساخته یا حقیقی اند، نقبی به کربلای سال ۶۱ هجری بزند . 💎ضمن احترام به همه هنرمندان متعهد و جوان این اثر هنری، برای حقیر بازی دختر بچه شش ساله ، خانم بیش از سایرین من را به حِس تلخ و تَعب آور "دختران کربلا" نزدیک میکرد، در آخرین صحنه های تاتر ، کودک از فریاد بلند "شمر" خود را در محاصره بینندگان مستأصل میبیند و به "بازیگر شمر " پناه میبرد همو که در ابتدای نمایش یادآوری میکند که سالهت نقش عباس ع را روی سِن بازی میکرده و به سفارش پدر مرحومش نقش شمر را پذیرفته تا مظلومیت اهل بیت ع را در ذهن بیننده نمایش باورپذیری کند. 💎به نظر حقیر این‌نمایش علاوه بر آغار یک سنت حسنه در حوزه هنرهای مدرن ، و ترویج عنوان فاخر ، توانست در حوزه تخصصی نمایش ، جلوه های از زیبایی شناسی حادثه عاشورا را به زبان هنر برای جامعه که شاید کمتر توانسته باشند با هیات های مذهبی و یا ( که در ادبیات یزد به آن میگویند) بازنمایی کند. 💎پر شدن کامل محل بینندگان و ازدحامشان در اطراف سِن ، نشستن آنها بر نیمکتهای چوبی تا پاسی از پایان نمایش در کنار اشک های پنهانی برخی از این جوانان و نوجوانان که بعضا ظواهر مذهبی هم ندارند ، همگی دلایل روشنی بر اثرگذاری مطلوب یک تلاش هنری از بعد سوژه و ابژه و تکنیک است ، بی شک حمایت واقعی دستگاه های عریض و طویل فرهنگی از این قبیل اقداماتِ میتواند بخشی از پاسخ موثر به مسئله بغرنج "نحوه انتقال ارزشها و هنجارها به نسل چهارم" باشد. ⚜ @darossalamm دارالسلام#
وسط کانال گردی ها ناگهان عکس بالا میخکوبم کرد، یک سرباز آمریکایی در جمع دوستانش دارد برای تفریح شکم یک نوجوان ویتنامی را زنده زنده با چاقو باز میکند؛ دقت کنید یک ویتنامی در کشور خودش دارد توسط سرباز تمدن تراز اول غرب همان که منشور حقوق بشر را نوشته و پروتکل هایش در همه حوزه ها برای شبه لیبرالهای وطنی ما حکم وحی را دارد، به وحشیانه ترین شکل شکنجه میشود...وسط آن بهت، ناگهان یادم آمد امروز سالگرد شهادت کسی بود به نام ،فکر میکنم برای آنکه عظمت و برکت وجود این ادم هاو سالگردهایشان را کمی درک کنیم ،خوب است چند عکس نظیر این نوجوان ویتنامی را در گوشیهایمان ذخیره کنیم، برای تنهایی که فکر میکنند میشود با همه دنیا شب شعر برگزار کرد،شاید یکی از ابزارهای تنبه و هوشیاری باشد . @darossalamm
🔆 در سالگرد شهادت خورشید عالم افروز #سامراء ، حضرت ابن الرضا امام #حسن_عسگری ع دوستان خود را میهمان حدیثی بسیار امیدآفرین میکنم، حدیثی که میتواند برای ما و به ویژه برای برخی مسئولین کشور که گاه همه نقطه امید و تدبیرشان را به ابزارها و الزامات مادی و قدرتهای دنیایی گره میزنند، و "باور به یاری خواستن از امام" را در پای آموزه های انسان محور ذبح میکنند ،عبرت زا باشد: شیخ مفید در الارشاد صفحه ۳۲۳ می‌نویسد ابوهاشم جعفری از نوادگان جعفر طیار می گوید از نظر مالی در مضیقه بودم خواستم وضع خود را طی نامه‌ای به امام عسکری ع بنویسم و طلب کمک کنم ولی خجالت کشیدم و صرف نظر کردم وقتی وارد منزل شدم دیدم امام ع صد دینار برای من فرستاده و طی نامه‌ای نوشته بودند: 💠 "هرگاه احتیاج داشتی خجالت نکش و پروا مکن از ما بخواه که به خواست خدا به مقصود خود می رسی " . #دارالسلام ⚜ @darossalamm
🖋"برشی از تاریخی که قابل تکرار است" به بهانه سالگرد شهادت سردار نهصت جنگل ، میرزا کوچک خان . 🔅 ⚜ darossalamm
دارالسلام
🖋"برشی از تاریخی که قابل تکرار است" به بهانه سالگرد شهادت سردار نهصت جنگل ، میرزا کوچک خان . 🔅 #دار
✒️ "برشی از تاریخی که قابل تکرار است" 💡امروز سالگرد شهادت میرزاکوچک خان جنگلی است، جنبشی ایدئولوژیک که در مدت کوتاه عمرش توانست دامنه نهضت خود را از تقابل صرف با استبداد رضا شاه به استعمار شوروی و انگلستان و آلمان بسط دهد، در زمینه نهضت ‌جنگل کتابی به نام "خاطرات ژنرال دنسترویل: سرکوبگر جنگل" نوشته لایونل چارلز دنسترویل و ترجمه حسین انصاری - علی دهباشى موجود است، در بخشی از این کتاب به حقایق تاریخی اشاره شده که میتواند برای امروز ما درس آموز باشد؛ "حقیقت تلخ عدم اعتماد به دشمن" در سطور زیر به قلم ژنرال آلمانی به روشنی تصریح شده که گیلان در شرایطی که ایران دچار قحطی بود چگونه با مدیریت میرزا ،دچار قحطی نشد حال آنکه یکی از دلایل شکست ، ، استحاله و حلقه اول یاران نهضت و نیز عملیات روانی بود که دستگاه تبلیغات با آن توانست پشتوانه مردمی نهضت را بشکند و نهایتا به اقرار تاریخ بین برخی طارمی ها و طالشی ها بر سر جدا کردن سر در ارتفاعات طالش دعوا شد، محور عملیات روانی این بود : اگر به یاران ‌میرزا پناه دهید ارتش قزاق شما را تحریم و دچار قحطی و جنگ خواهید شد. تاریخ اثبات کرد ‌که این بلاها پس از آن خیانت ها نازل شد. 👈ژنرال دنسترویل آلمانی در خاطراتش مینویسد: ...گیلان و مازندران به دلیل کنترل ارزاق به دست جنگلی ها و رهبری به هیچ روی دچار مشکل مواد غذایی نبود، اما پس از شکست جنگلی ها در ژوئن 1918 از انگلیسی ها، رشت به دام افتاد. بروز قحطی در گیلان به طور کلی ناشی اجبار صادرات غله به باکو بوده . باکو به دلیل ملی شدن کشتیرانی از سوی بلشویک ها دچار وضعیت نا بسامانی شده بود، ها برای مقابله با قحطی در باکو تصمیم می گیرند با رفع مانع میرزا، از گیلان مواد غذایی خریداری و به باکو ارسال کنند. این تصمیم در واقع سر آغاز محرومیت مردم گیلان از منابع غذایی خود، همچون برنج، هندوانه و حتی خاویار می شود و در این میان تصمیم دولتی ایران برای ممنوعیت صدور مواد غذایی از گیلان بی ثمر می ماند...در ماه های بعد نشانه های قحطی فراوان بوده و ما به کرات شمار زیادی از افراد فقیر، ژنده پوش و گرسنه را که تاب و توان از دست داده اند، در کنار جاده دیده ایم. 🔅@darossalamm
🖋در محضر یک غواص کربلای چهار. ⚜ دارالسلام ⚜ @darossalamm
دارالسلام
🖋در محضر یک غواص کربلای چهار. ⚜ دارالسلام ⚜ @darossalamm
⚜ در محضر یک غواص کربلای چهار . 🖌در این روزهایے ڪه برخے جنگ ندیده هاے خوش نشین، همانهایے ڪه موزمار وار ڪنار گود زمانه می‌نشینند و پس از خوابیدن گرد و غبار معرڪه، پاپیون نقادے میبندند ، افتخار آن را داشتم ڪه دقایقے از محضر نورانے یڪے از رزمندگان گردان غواصان عملیات ۴ بهره مند شوم، او علاوه بر ڪسوت استادے دانشگاه علم و صنعت، سالهاست در حوزه نظریه پردازے در حوزه تمدن ایرانی_اسلامے مجاهدت میڪند ، جملات زیر تنها بخشهاے از این گفتگوے شبانه بود : 🌿 ما ۳۰۰ غواص عضو گردان حضرت رسول ص به فرماندهے شهید در لشڪر نجف اشرف بودیم، لشڪرے به فرماندهے شهید ، بیش از ۸ ماه آموزشهاے طاقت فرسا طول ڪشید؛ بیشترین تفریح غواص ها بعد از آموزش، مطالعه و مناجات و دعا بود ، من بیشتر از هر زمان در عمرم در آن مدت ڪتاب خواندم "عشق به دانستن" و "شور ما در بحثهاے باز معرفتی" ... من در آن ایام حتی رفتم کتابهای دست خطی آیت الله مصباح را کپی کردم و همراه با کتابهای تفسیر آیت الله برای مطالعه خودم آوردم ، ما عاشق بودیم و سرخوش شما امروز با کدام راه میتوانیم آن خوشی و حال را ایجاد کنیم؟ بچه ها در کمدشان انواع شیشه های عطر را داشتند اگر آن روزها پیش از نزول قرآن بود بدون شک جز قصص قرآن میشد. 🌿در سیصد نفر گردان غواصان، چهل دانشجو ،دوازده و شانزده خانواده دو برادری داشتیم و حالا که جنگ ندیده ها از محاسبه صحبت میکنند، عرض کنم از این شانزده خانواده دو برادری، دقیقا یک برادر به رسید و یکی ماند و از آن خانواده ای که سه پسرشان در گروهان بود، هم دو نفرشان آسمانی شدند و یکی را "محاسبه گر اصلی" برای این روزها نگه داشت. 🌿 تبلور عینی نظام بود؛ نظامی که باید به اصرار فرد شایسته را متقاعد میکردی مسئولیتی را بپذیرد همه ما دوست داشتیم یک رزمنده ساده باشیم تا راحت و آزاد سرِ گروهان به خط بزنیم اما حالا ، طعمه شده و پاسخگویی هم در قبالش وجود ندارد. میگویند کربلای ۴ فلان تعداد تلفات داد، آنها تلفات نیستند ما تلفاتیم ... میگویند محاسبات ، آیا قرار است همه محاسبات را ما بکنیم؟ خداوند کجای محاسبات شماست؟ اواسط دوره آموزشی بچه ها منتظر بودند در یک‌ عملیات که پیش از کربلای ۴ بود شرکت کنند و شهید احمد کاظمی آمد و با سختی گفت که ما در این عملیات شرکت نمی کنیم بچه ها کلی داد و فریاد و جیغ کشیدند که اگر ما را نبرید ما که سرباز وظیفه و نیروی نظامی نیستیم ما از دوره خارج ‌میشویم و میرویم در گردانی که بتوانیم در عملیات شرکت کنیم شهید کاظمی گفت : من حرفم زو زدم و تشخیص ام رو بیان‌کردم اما تسلیم تشخیص شما هستم بروید فکر کنید ... ما چند جلسه گرفتیم بچه ها با اتکا به مطالعات عمیق تاریخی و قرآنی و فلسفی استدلال میکردند که چه کنند ... آن روزها آنقدر بزرگ بود که نمیشود در مجادلات کوچک امروز جایش داد .... 🌿فرماندهان آن روز مگر چه کسی بودند؟ آقای که بود یکی از متن همین جامعه ،او یک فرد نظامی نبود ،متن همین نبرد آنها را تربیت کرد ، زمانه را در نظر بگیرید: آنها هم باید به جبهه میرفتند، هم نظامی نبودند هم باید با آن ‌نبود امکانات و شرایط بغرنج آنقدر بهینه عمل میکردند که بعد از ۳۰ سال وقتی با ذره بین بگردی بتوانند به همه سئوالات شما پاسخ بدهند... این کجایش منصفانه است؟ آنها همه تلاش و محاسبه ممکن را انجام می دادند و مهم هم همین بود . 💠 دقایق صحبت با آن رزمنده نورانی تمام شد، و ساعت از ۲۲ گذشت، رزمنده خوب میدانست ،دُّر های که او سی سال پیش از "شطِ جهاد اصغر" گرفته است را دشمنان زیادی است از نفس اماره در خویش، تا دنباله نفوذی های که عملیات را لو دادند، تا آواکسهای که هنوز بالا سرمان میچرخند . 🔅 @darossalamm