#زمینه_شور
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#رنگی_به_رخ_نداری
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
رنگی به رخ نداری
الهی مادر فدات
این قده گریه نکن
گرفت علی جوون صدات
.....
میدونم که تشنه ی آبی
تب داری و خیلی بی تابی
لالایی میخونم بخوابی(لالا لالایی)۲
محتضری نایی نداری
خدا کنه طاقت بیاری
داغ تو به دلم نذاری(لالا لالایی)٢
لای لای علی،لای لای علی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
امیدم این بود عمو
میره وآب میاره
ولی برگشته بابا
با مشک پاره پاره
.....
تشنه ای آروم نمیگیری
من ندارم واسه تو شیری
داری از تشنگی میمیری (لالا لالایی)۲
پیش چشمای مثل دریام
داری جون میدی توی دستام
نوگل لب تشنه ی تنهام(لالا لالایی)۲
لای لای علی , لای لای علی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
نداری راه چاره
داری میری تو میدون
مواظب خودت باش
فدات بشم مادرجون
.....
میری و من دلنگرونم
کاشکی برگردی بپوشونم
سفیدی گلوتو جونم. عزیزمادر۲
فدای خشکی لبات شم
میری زود برگردی فدات شم
نداری منتظر به رات شم عزیز مادر۲
لای لای علی لای لای علی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند4⃣
کی آخه اینجوری پس
أمانتی رو میده؟
تورو برام آوردن
باگلوی دریده
.....
اونا که ترسو و پلیدن
سفیدی گلوتو دیدن
سرتو گوش تا گوش بریدن عزیز مادر۲
منو ازبند غم رها کن
اصغر من چشماتو وا کن
منو یکبار مادر صدا کن. عزیز مادر۲
لای لای علی،لای لای علی
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
به قلم:
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سیدمرتضی_پیرانیان
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه
#ورودیه
#این_همه_شهر_کجا_آوردی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
این همه شهر کجا آوردی ما رو
باباجون
بوی غم و جدایی میاد از این
بیابون
.....
اینا کی ان با نیزه ها اومدن استقبال
چرا نیومدن بپرسن از شما احوال
اعوذ بالله من الکربلا که گفتی
دیدم که عمه زینبم رفته دیگه از حال
.....
بیا بریم از اینجا
که هواش دلگیره
اگه نریم از غصه
عمه جون میمیره
بابا حسین بیا بریم مدینه
اینا دارن از آل حیدر کینه
🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸
بند2⃣
دلشوره افتاد به دلم برگردیم
بابایی
ازین میترسم بی افته بین ما
جدایی
.....
انگاری که نقشه هایی رو توی سر دارن
با خودشون نیزه و شمشیر و تبر دارن
میترسم از اینکه کنن به ماها جسارت
وقت غروب لحظه ایی که بیان برا غارت
.....
تا دیر نشد برگردیم
که دلم بیتابه
غصم برا علیه
اصغر ربابه
بابا حسین بیا بریم مدینه
اینجا میبرن سرتو ازکینه
💠💠💠💠💠💠
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شور
#شب_دوم_محرم
#رسیده_کارون_به_منزل
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
رسیده کارون به منزل
دختر حیدر توی محمل
ابی عبدالله روی مرکب
میکشه آهی از ته دل
....
میگه علمدار من ،خیمه به پا کن اینجا
رسیدیم ما به مقصد ،همینجاست منزل ما
پیاده شو از محمل ،ای خواهر رشیدم
گرفته عباس رکاب ،قدم بزار روخاکا
.....
کوچه ی،محارم ها
تا خیمه ،شده بپا
برا تو ،ناموس حیدر
رسیدیم ،ما به مقصد
نگاهت ،آتیشم زد
تو هستی ،عشق برادر
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
اینجا کجاست دیگه برادر
دل نگرونه دل خواهر
میاد از هر گوشه ی این خاک
ناله های غریب مادر
....
عمریه ای حسین جان ،دلم با غم شد عجین
تو خواب دیدم میگیره ،تو رو از من این زمین
تا دست بالا گرفتی ،گفتی اعوذُبالله
مِن الکرب و بلا ،دلواپسیم شد یقین
....
تو هستی، تکیه گاهم
نباشی ، بی پناهم
ای همه ،صبر و قرارم
برگردیم ،به مدینه
خواهرت ،شد حزینه
حسین جان ،دلشوره دارم
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
چرا این قد تو بی قراری
زینب نکن گریه و زاری
اینجا تازه اول راهه
مصیبتها پیشه رو داری
.....
اینجا همون زمینه ،پرپر میشن گلامون
یکی بعد دیگری ،اینجا جلو چشامون
غروب روزه دهم ،سرم میره رو نیزه
انگشتمو میبُرِّ ،اون بی حیا ساربون
....
خواب تو ،میشه تعبیر
بین ما ،اینه تقدیر
خواهرم ،میری اسارت
دور تو ،خیل اغیار
میری به ،کوچه بازار
میبینی ،همش جسارت
امون از این غریبی
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
به قلم :
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
eitaa.com/daryaye_ashk315
#واحد_سنگین
#پنجم_محرم
#عبدالله_بن_حسن(ع)
#وقتی_تو_رو
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
وقتی تو رو
غریب و تنها دیدم
از روی تل
سوی تو پر کشیدم
با عجله
بی زره و بی شمشیر
بالاسرت
عموجونم رسیدم
......
دیدم پیکرت شده آماج نیزه هاشون
دیدم میزدن تو رو با سنگ و با عصاشون
دیدم یکی اومد تو گودال و حرف بد زد
دیدم یکی با چکمه محکم بهت لگد زد
......
میخوام فدا بشم
برای تو عمو
میخوام بگیرم از
خون خودم وضو
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸
بند2⃣
آرزومه
بشم فدات عمو جون
من بمیرم
جلو چشات عمو جون
میدونی که
چقدر دوست دارم من
غرق به خون
زدم صدات عمو جون
......
اومدم بالا سرت بجای بابام حسن
مثل دست علمدار دستم شد جدا از تن
اشکم میریزه واسه مصیبته جسارت
خوبه شهید میشم و نمیبینم اسارت
.....
صدای مادره
پیچید تو قتلگاه
خمیده و غمین
رسید به قتلگاه
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
💠💠💠💠💠💠
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#الیاس_محمدشاهی
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_دوم
#سبک_خبرخبر
#داره_میاد_اربابمون
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول ورودیه
داره میاد ،اربابمون ،با اکبر و با اصغرش
باخواهر و برادر و دوتا گلای خواهرش
با نجمه و ربابه ویتیمای برادرش
.....
رقیه ی سه ساله هم گره نمی افته به موش
از اول سفر فقط نشسته رو دوش عموش
.....
زینب کبری شدحزین توی دلش پر ازغمه
میگه داداش اینجا کجاست نگوکه دشت ماتمه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند دوم
دل نگرونه زینبت، داداش حسین اینجا کجاست
بوی جدایی میرسه ،نگو که وادیّه بلاست
اون پیره مرد بهت چی گفت ؟نکنه اینجا کربلاست؟
.....
حالم عجیب گرفته و ،دلشوره افتاد به دلم
انگاری اینجا میگیرن ،ازم تموم حاصلم
تورو خدا برگرد داداش بریم به سمت مدینه
میترسم اینجا ببینم جسمت به روی زمینه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
حسین واااااای
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند سوم
الهی که من بمیرم/ برای چشمای ترت
نمیدونی تو این زمین چیا میارن به سرت
روز دهم تنها میشی نامحرمام دور و برت
....
روخاک صحرا میمونه ،غرقه به خون برادرو
جسمم رو پامال میکنن ،ده تا یه عده ای کافر مست
تو رو اسارت می برن یه عده بی حیای پست
....
میشی تو بعد از من وما آواره ی بیابانونا
پسسهمت میشه بااسرا ، سیلی و تازیونه ها
.....
سنگ میخوری از روی بام زینبم زینبم زینبم
توی محله های شام زینبم زینبم زینبم
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_سوم
#سبک_خبرخبر
#رسیده_سومین_شب و
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
رسیده سومین شب و ،شبه رقیه خاتونه
همون سه ساله دختری ،که خیلی شیرین زبونه
شد عایدش بعد بابا/سیلی ها و تازیونه
.....
امون ازون شبی که تو بیابونا گم شده بود
تا که اومد زجر لعین/شدتن نازدونه کبود
گرفت به زیره دست و پاش / لگد میزد به پهلوهاش
از شدّت مشت و لگد ،جای سالم به تن نبود
..........
ببین شکسته کمرم بابایی بابایی بابایی
یه جای سالم ندارم بابایی بابایی بابایی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بنددوم
مَن الذی ،اَیتَمَنی ،تو بابای خوب منی
ای ماه من ،چیزی بگو ،چرا ؟تو خونین دهنی
چطور بابا،دلت اومد ،از دخترت دل بکنی
..........
دیر اومدی بابا جونم ،دختره تو محتضره
عمرم شبیه اصغرت ،ببین چقدر مختصره
عمه همش بهم میگفت ،بابات رقیه سفره
زحمت و باید کم کنم ،بودن من دردسره
.........
دیگه دارم جون میکنم ،بابایی بابایی بابایی
شبیه تو بی کفنم ،بابایی بابایی بابایی
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_پنجم_محرم
#سبک_خبرخبر
#امشب_شب_کریمه
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
امشب شب کریمه و شبه امامه حسنه
هرکسی مجتباییِ /غرقه عزا و مهنه
فاطمه با ذکر حسن داره به سینه میزنه
...........
آقای با کرم حسن ،مولای عاشقا حسن
ذکر لب پیر و جوون ،سیدی یا مولا حسن
انشالله که روزی آقا ،واست میسازیم یه حرم
به روی گنبد میزنیم ،پرچم سبز یا حسن
..........
ای صاحب بذل و کرم حسن جان حسن جان حسن جان
مولا امام بی حرم
حسن جان حسن جان حسن جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
دهه به نیمه رسید و ،دلا به غصه عجینه
شبه یتیمه حسنه همون آقای مدینه
برای غربت باباش یه عمریه که غمینه
...
میگه عمو تو بوده ای ،برای من مثِل پدر
کاش بازوی کوچیک من ،واسه ی تو بشه سپر
حیدری ام حیدری ام عبداللهم عبداللهم
ذکر لبم همین بوده من عاشق ثاراللهم
........
منم یتیم حسنت عموجون عموجون عموجون
جونم به قربون تنت عموجون عموجون
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
زمینه_شب_ششم_محرم
#سبک_خبرخبر
#امشب_شب_کریمه
⚫️⚫️⚫️⚫️
☑️بنداول
امشب شب کریمه و شبه امامه حسنه
هرکسی مجتباییِ /غرقه عزا و مهنه
فاطمه با ذکر حسن داره به سینه میزنه
...........
آقای با کرم حسن ،مولای عاشقا حسن
ذکر لب پیر و جوون ،سیدی یا مولا حسن
انشالله که روزی آقا ،واست میسازیم یه حرم
به روی گنبد میزنیم ،پرچم سبز یا حسن
..........
ای صاحب بذل و کرم حسن جان حسن جان حسن جان
مولا امام بی حرم
حسن جان حسن جان حسن جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
سینه زنا ،امشب شبه ،گل پسره کریمه
سنگه تموم باید گذاشت /آخه قاسم یتیمه
جواب اهلی عسلش ،یه بلای عظیمه
....
گفتم بلای عظیم و ،یادم اومد از محنش
با سنگ و تیر و نیزه ها ،هر چی که داشتن زدنش
یه عده ایی با مرکبا ،رد شدن از رو بدنش
اینو بگم ختم کلام ،کش می اومد کلِّ تنش
.....
خورد شده کل بدنم عمو جان عمو جان عمو جان
کش اومد اعضای تنم عموجان عمو جان عمو جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند سوم
میزد صدا ،عمو عمو ،شکسته دست و پای من
به زیره نعل مرکبا ، گم شده این صدای من
ببین شبیه مادرت ،خورد شده دنده های من
.......
چیزی نمونده از پرم ،باید بگیری به برم
تو هاوَنِ این مرکبا ،له شده کلِّ پیکرم
بادله زار و آتشین /هی میکشم پا رو زمین
حنای دامادیم شده ،خون تن و فرق سرم
...........
خورد شده کل بدنم عمو جان عمو جان عمو جان
کش اومد اعضای تنم عموجان عمو جان عمو جان
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_هفتم_محرم
#سبک_خبرخبر
#شبه_عطش_رسیده_و
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
شبه عطش رسیده و شب شبه قحطه آبه
از تشنگی اصغرش/رُباب دلش کبابه
میخونه لالایی علی بلکه علی بخوابه
....
بخواب علیه اصغرم
قلب منو کباب نکن
شیری نداره مادرت
اینقد منو عذاب نکن
لای لای علیه اصغرم
دیگه شدی تو نیمه جون
تَلَظی کردنت علی
از مادرت گرفت امون
چیکار کنم علی برات
مادر به قربون نگات
یه کم دیگه طاقت بیار
عمو میاره آب برات
....
عموی تو رفته که آب بیاره علی جان علی جان علی جان
کار عموی تو نشدنداره علی جان علی جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
تا که به دست بالا گرفت ،قنداقه ی شیر خواره رو
یکی تو دست گرفته بود ،کمون و یک سه شعبه رو
به دستور یه بی حیا ،نشونه رفت شش ماهه رو
..........
دستان من با خون تو ،شده خضاب ای پسرم
این قده دست و پا نزن ، ای گل ناز پرپرم
چه کرده تیر حرمله ، با نازنین گلوی تو
به پوستی بند شده سرت ،می سوزه بابا جگرم
..........
اصغر من کی به زبان آمده واویلا
حرمله با نیرو کمان آمده واویلا
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استاد_مرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_هشتم_محرم
#سبک_خبرخبر
#آی_جوونا_پیر_غلاما
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
آی جوونا ،پیر غلاما ،شب علیه اکبره
جوون رعنای حسین ،مثه امیره خیبره
وقتی سواره مرکبه ،همه میگن پیمبره
.............
جوونه رعنای حسین حیدرکربلا علی
که شدتنش غرق به خون از تیغ کوفیاعلی
باجسم پاره پاره رو/ خاکای داغ افتاده بود
از بس که زخم رو زخم زدن ،جایی سالم به تن نبود
بابای پیره کربلا ،تا که رسید به اکبرش
چه کرده داغ این جوون ،دو زانو رفت بالا سرش
............
جوانان بنی هاشم بیاید ،علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم ،علی را بر ،در خیمه رسانم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
میوه ی قلب من ببین بابات چقد پریشونه
ببین که از داغ غمت هراسونه هراسونه
چیکار کنم با بدنت علی که دریای خونه
...........
کاشکی میشد به خاطرم ،یه بار دیگه پا میشدی
دیگه ندارم رمقی ،عصای بابا میشدی😭
داره میسوزه جگرم ،ببین علی محتضرم😭
کمتر تو دست و پا بزن ،می کشی ام ای پسرم
امکان نداشت من بیام و پا نشی از جات پسرم😭
حالا چه جوری تنهایی تو رو به خیمه ببرم
............
جوانان بنی هاشم بیاید ،علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم ،علی را بر ،در خیمه رسانم
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استاد_مرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_نهم_محرم
#سبک_خبرخبر
#شب_نهم_از_راه_رسید
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
شب نهم ازراه رسید /شد تاسوعای عباس
ارمنی هام امشب میان،تو روضه های عباس«ع»
امشب همه اهل حرم/میگن جیب المآی عباس«ع»
یا قَمَرِ امِّ بَنین ،تویی علمدار حسین
در همه جا تو بوده ای،یاره وفادار حسین
عالم فدای ادبت ،هیچ وقت نیوفتاد ازِلبت
سیدی یا مولا حسین ،سیدتی به زینبت
.............
سقای دشت کربلا ،ابالفضل ابالفضل ابالفضل«ع»
دستت شده از تن جدا ،ابالفضل ابالفضل ابالفضل«ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
ازسمت میدون تا اومد/ناله ی ادرک یا اخا
دیدم چقد میزدنت نانجیبای بی حیا
دلم شکست ،قدّم خمید ،تاافتادی روی خاکا
.......
وایلتا واویلتا ،چه کرده اند با بدنت
زدن عمود روی سرت ،کم شده از حجم تنت
دستات شده از تن جدا ،پاشو بریم به خیمه ها
خمیدنم کناره تو ،شد موجب این خنده ها
..........
سقای دشت کربلا ،ابالفضل ابالفضل ابالفضل«ع»
دستت شده از تن جدا ،ابالفضل ابالفضل ابالفضل«ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند سوم
با رفتنت برادرم ،پاشیده لشگر من و
نمونده تاب و توونی ،دیگه به پیکر من و
رو لب داره امّن یُجیب خواهر مضطر من و
..........
بعدتو عباسم بدون ،خیمه ها میره به غارت
زینب و با اهل حرم ،می برن برا جسارت
اسیری و زخم زبون ، زینب میشه قدش کمون
تو بازارای شهر شام ،میشه ربابه نیمه جون
..........
بعد تو میشه نگرون رقیه رقیه رقیه
توی خرابه میده جون رقیه رقیه رقیه
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
t.me/daryeye_ashk315
#زمینه_شب_دهم_محرم
#سبک_خبرخبر
#دهه_به_پایان_رسید_و
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
دهه به پایان رسیدو /دیگه شبای آخرِ
حسین حسین گفتنارو/ مادرسادات میخرِ
هر چیزی که میخوای بگیر از اقایی که بی سرِ
.......
تو خیمه ی برادرش/زینب باقلب مضطره
که فردا از تل میبینه/خنجری روی حنجره
می بینه که یه مرد پست /یه خنجری داره به دست
باچکمه ی نحسش روی ،سینه ی داداشش نشست
.........
چکمه گذاشت روبدنش واویلا واویلا
خورد شده اعضای تنش واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
نمیتونم ،آروم باشم ،آخه تویی قراره من
خیلی برام سخته داداش ،که نباشی کناره من
از بچگیم تویی فقط ، ماه شبای تاره من
...........
نمک روی رحمان نذار ،دلشوره داره خواهرت
ترسم اینه که فردا عصر،بره رو نیزه ها سرت
....
یادم میاد مادرمون ، دلش واسه تو سوخته بود
کاشکی بجای پیروهن ،کفن برا تو دوخته بود
............
فردا میشی بی پیرُهن برادر برادر برادر
میشی غریبِ بی کفن برادر برادر برادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈
بند سوم
اینو میدونی خواهرم تسکین غصه های من
من میرم اما عزیزم ،گریه نکن برای من
تو می مونی و گریه وناله ی بچه های من
............
اگه یه وقتی نبودم ،مراقب رقیه باش
کمی واسش قصه بگو ،وقتی میاد اشک از چشاش
انگار صدا رباب میاد ،میگه لالایی اصغرم
فردا غروب باید بگه ،لالایی طفل بی سرم
..........
می مونی و اهل حرم واویلا واویلا واویلا
گریه نکن پشت سرم واویلا واویلا واویلا
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شهادت_امام_سجاد
#سبک_خبرخبر
#راحت_شدم
🔘🔘🔘🔘
راحت شدم دیگه خدا ،ازین همه غم و عذاب
بسته میشه چشایی که ،یه عمریه نرفته خواب
این دیده بارونی میشد،به لحظه ی خوردن آب
............
داره میسوزه جگرم ،از اثره زهر جفا
رسیده وقت رفتنم ،حاجت من شده روا
من کشته ی اون بدنم ،لب تشنه شد سرش جدا
بی غسل وبی کفن سه روز ،موندش رو خاک کربلا
............
زینت دوش مصطفی واویلا واویلا واویلا
کفن نداشت جز بوریا ،واویلا واویلا واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
کابوس هر شبم شده ،مصیبت های شهر شام
واغربتا ،نا محرما ،بودن و هتک احترام
سرم شکست ،با سنگایی،که میزدن از روی بام
..........
این قوم پست و کینه جو با سیلی و باتازیون
باخاک و خاکستراشون اتیش زدن به دلامون
بد دهنا توهرمسیر،همه رو میدادن آزار
امون از اون لحظه ایی که ،بردن ماها رو به بازار
.......
اومدی از بالای نی بابا جون بابا جون بابا جون
خوش اومدی مجلس مِی بابا جون بابا جون بابا جون
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند سوم
پیش چشام، تو شهر شام،/چه طعنه ها که نشنیدم
کاشکی میشدبا چوب میزد /روی لبات نمیدیدم
همونجا بود که دیگه از، همه ی عالم بریدم
-----
خیلی عذابمون دادن،میونه اون بزم شراب
هنوز به روی دستامه، اثره اون ردطناب
به دست بی جون و نحیفِ بچه ها بود سلسله
یادمه آب وریخت زمین جلو ربابه حرمله
..........
حرمله با مشک پر آب واویلا واویلا واویلا
همه ش میخندید به رباب واویلا واویلا واویلا
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈
#شعرایی_آیینی
#سید_محمد_کمپانی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استاد_کربلایی_مجید_مرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315