🍀🌺🌸💐🌸🌺🍀
امروز
#بیست_و_هفتم_آبان_ماه
سالروز طلوع
چند آسمون نشین شهرستانمونه
تولدتان مبارک
#شهیدان_عزیز
💐 پاسدار #شهید غلامعلی حبیب الهی 🌸 (حسینعلی)
🌼 بسیجی #شهید نوراله اکبری 💐 (یداله)
💐 بسیجی #شهید علیرضا عینی 🌸 (اسحاق)
🌼 جهادگر #شهید ناصر جلالی 💐 (مصطفی)
#هدیه_تولدشون
#شادی_روحشون
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐 @dashtejonoon1💐🌸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهیدانه
#شهادت طلوعی دوباره است ...
که تو را میخواند
#عقل و #عشق در رگهای #شهادت جاریست
#عقل می گوید برو
و
#عشق میخواند بیا ...
آنگاه در آغوش #معشوق و #معبودت "الله" جای میگیری
سلام برشما #شهیدان که خدا #عاشقتان شد و شما را #آسمانی کرد
#شهدا با #نگاهتان ما را هم #آسمانی کنید
#اللهم_ارزقنا
#شهاده_فی_سبیلک
🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
44.mp3
9.76M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#من_زنده_ام
#خاطرات_اسارت
#معصومه_آباد
💐 #قسمت44💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
دشت جنون 🇵🇸
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #منصور_قشقائی #قسمت_دهم آن روز اتفاقی افتاد؛ در تپه چال
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
#آزاده_سرافراز
#منصور_قشقائی
#قسمت_یازدهم
یک گروهبان به نام ملت داشتیم که اسلحه دار بود. گفتم: ملت بیا با من برویم. سوار تویوتا شدیم و به دره سانواپا، که یکی از درههای خطرناک و سخت منطقه بود، رفتیم. قدم به قدم این دره پر از خطر و پیچ بود. سانواپا به پیچ مرگ یا دره مرگ معروف بود. یک ارتفاعی به نام کلهقندی که مشرف به دره بود. وقتی ماشین رد میشد گلوله میانداختند و میزدند. بالاخره به سنگر رسیدیم. هنوز پوتین را در نیاورده بودیم که سرباز همراهم گفت: چه چیزی میخورید؟ گفتم: چای خوب است. گفت: نه. شربت خاکشیر درست کنیم و بخوریم. هنوز داشت شربت درست میکرد که دیدم آتش تهیه شروع شد. درواقع سنگین ترین آتش تهیهای که در طول جنگ دیدم، همان آتش بود. دشمن وجب به وجب را میزد و جایی نبود که گلوله نخورد. یک دفعه دسته یک و دو و سه اعلام کردند که عراقیها وارد کانالهای ما شدهاند. تپه ما را به طور کامل گرفته بودند.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🕊 @dashtejonoon1🕊🌹