eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.6هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
638 ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀 فرمانده گردان زرهی لشکر8 نجف‌اشرف بانگ رسای بچه ‏ها در فضای منطقۀ عملیاتی چون آذرخش بود که بر سر دشمنان بعثی فرود می‏آمد. می‏دیدیم که عراقی‌ها با ماشین‏هایی پر از نیرو می‎آمدند اما جرئت اینکه حتی از آنها خارج شوند را نداشتند لذا ارشدشان آنها را پرت می‎کرد پایین و آن بدبخت‎تان زبون با آن همه مهمات و تسلیحاتی که در اختیار داشتند به جای اینکه دفاع کنند به دنبال وسیلۀ نقلیۀ در حال حرکت می‎دویدند. تنها در آنجا آتش توپخانۀ دشمن بود که زمین را می‎لرزاند اما رزمندگان چون بنیان مرصوص، مسلح به نام الله بودیم و دل گرم به فرماندهی چون، آقا امام زمان. به هدف تعیین شده رسیده بودیم در حالی که اسرای زیادی گرفتیم. تعجب‎مان از این بود که آنها با آن همه تسلیحات و تیربار و فشنگ و اسلحه چگونه فوراً خود را تسلیم می‏کردند و مدام تکرار می‏کردند "انا مسلم" در حالی که سلاح دست‎مان، گاه خالی بود. راوی : 🕊 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 اگر سخت است، خدا را داريم اگر در سپاه هستيم، خدا را داريم اگر درد دوري از شهداي عزيز را داريم، خدا را داريم اي خداي شهدا اي خداي حسين (ع) اي خداي فاطمه زهرا (س) بندگي خود را عطا بفرما و در راه خودت شهيدم كن اي خدا يا رب العالمين شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 رفتم داخل .. به نگهبان گفتم با فرمانده تون کار دارم .. گفت الان ساعت ۱۱ هست و ملاقاتی قبول نمی کنن ‌ رفتم در اتاقش رو زدم ..رفتم داخل روی سجاده نشسته بود ‌و داشت ذکر میگفت .. چشماش سرخ بود و خیس اشک .‌ رنگ به رو نداشت . نگران شدم .. گفتم مصطفی چیزی شده ؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟ سرش رو انداخت پایین ، زل زد به مهرش و دانه های تسبیح رو یکی یکی رد میکرد .. آهی کشید و گفت از ساعت ۱۱ تا ۱۲ رو مخصوص خدا گذاشتم .. می شینم ، فکر می کنم و نگاه می کنم به کارهای خودم .. از خودم می پرسم . مصطفی کارهایی که کردی برای خدا بوده یا برای دل خودت ؟ صداش بغض داشت ، بغضی که به زحمت نگهش داشته بود.. دلم به حال خودم سوخت ، من کجا و مصطفی کجا !! 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 مگر می‌شود به‌عنوان یک مسلمان متعهد به خود اجازه داد تا به سرزمین ‌های اشغالی فلسطین عزیز، اسرائیل غاصب همچنان بتازد و مردم محروم و آواره مسلمان فلسطین را هر روز قتل‌عام کند. هرگز نمی‌توانیم ساکت بنشینیم، درحالی‌که آن‌ها در خانه‌های خود، اجازه نفس کشیدن را ندارند. آری، آن‌ها محکوم بر مرگ‌اند، زیرا مدافع ارزش‌های اسلامی‌اند. آن‌ها برای خدا می‌جنگند و همانا پیروزی از آن مسلمین است. 🌹 🕊 شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🌴🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 حوالی غروب ۲۸اردیبهشت ۱۳۶۴ مصادف با آخرین روز‌های شعبان بود. مدت‌ها از انتشار اعلامیه‌های منافقین مبنی‌بر اعدام و چند نفر دیگر از بچه‌های فدائیان اسلام می‌گذشت. عزم رفتن به کمیته کرد. کرکره مغازه را پایین می‌کشید که ۲‌خانم با چند بچه می‌آیند و درخواست لباس می‌کنند و می‌گویند که نیازمندند و از راه دور آمده‌اند. آقا سید - که اسلحه همراه‌شان نبوده - در را باز می‌کند و همزمان منافقان سوار بر موتور به داخل مغازه رفته و به سمت ایشان تیراندازی می‌کنند. مردم بلافاصله با شنیدن صدای رگبار گلوله در محل حاضر شدند و تا زمان رسیدن آمبولانس به هیچ ماشینی اجازه ندادند که ایشان را به بیمارستان برساند، زیرا بیم آن می‌رفت که دوباره به دست منافقین بیفتد. را پس از ۲‌ساعت به بیمارستان منتقل کردند، با وجود اینکه ۲‌گلوله به سر ایشان اصابت کرده بود، هنوز زنده بود؛ اما سرانجام ساعتی بعد به فیض عظیم نائل آمده و ایران اسلامی عزادار یکی دیگر از سربازان و فرزندان برومند خود شد. 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🌴🥀
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 ای ملت‌های دربند جهان، فقط با یک شیوه میتوان با ظالمان و ستمکاران و متجاوزان مبارزه نمود و حق از دست رفته خود را از آن‌ها باز پس گرفت و آن اسلام است و آن هم اسلام محمد (ص) و علی (ع) و حسین (ع) و فرزندان و شاگردان آن‌ها نه اسلام متولیانِ به ناحقِ حرمین شرفین و نه اسلام آمریکایی شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 در یک جمله برای شما عزیزان می گویم این انقلاب حاصل خون هزاران ، فداکاری و از خودگذشتگی امام خمینی و هدایت های پیامبر گونه امام بزرگوار بدست آمده است ، شما برای حفظ و حراست از آن تکلیف شرعی دارید. 🌹 @dashtejonoon1 🌼🌹
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 از زبان از زبان برادرمان مهندس ، دانشجوی سال چهارم دانشگاه علم و صنعت بود و رشته صنایع می‌خواند، در آن ایام ایشان مسئول سپاه همدان بود و فرماندهی جبهه قراویز در منطقه عملیاتی سر پل ذهاب را بر عهده داشت، می‌توانم به جرأت بگویم که ایشان از اول جنگ در تمام نبردهایی که علیه ارتش عراق در جبهه غرب انجام می‌گرفت؛ شرکت داشت، به جای اینکه توی سپاه استان بنشیند و پشت میزهای آنچنانی خودش را گم کند چنان که متاسفانه بعضی‌ها خودشان را گم کردند، همیشه در جبهه بود و در حال جنگ بود. 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد یاران خداوند خرمشهر رو آزادش کرد مکالمه با سردار غلامعلی رشید هنگام فتح خرمشهر یاد ایام یاد دفاع مقدس یاد 🇮🇷 @dashtejonoon1🇮🇷
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 پیش از نماز صبح به راز و نیاز با خداوند مهربان می پرداخت و آنقدر خالصانه به نیایش می پرداخت که گاهی صدای گریه های او موجب بیدار شدن اطرافیانش می شد. او عبادت های خود را تا طلوع آفتاب ادامه می داد. به طور مداوم در جبهه مجروح می شد و قبل از آنکه به طور کامل بهبود یابد مجدد به جبهه می رفت. شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🌺🌷🌺🕊🌹 دختر عزيزم! مي دانم كه حالا كوچكي و مرا به ياد نمي‌آوري. و ليكن دخترم، وقتي كه بزرگ شوي حتماً جوياي حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهي بود. بدان كه پدر تو يك پاسدار بود و تو نيز بايد پاسدار خون پدرت باشي. دخترم! مي‌دانم يتيمانه زندگي كردن و بزرگ شدن در جامعه مشكل است و ليكن بدان كه حسين و حسن و زينب يتيم بودند. حتي پيامبر گرامي اسلام نيز يتيم بزرگ شد. دخترم! هر وقت دلت گرفت، زيارت عاشورا بخوان و مصيبت هاي سرور شهيدان تاريخ حسين(ع) را بنگر و انديشه كن... اميدوارم كه در آينده وارث شايسته‌اي براي پدرت باشي. پروردگارا! مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعايم را بپذير. 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹