eitaa logo
دشت جنون
4.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀💐🕊🌸🕊💐🥀 یکی از دوران ، از میان همه ی تصویر های آن روزها ، یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند : یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستانهای صحرایی هم زیادی را به ما منتقل می کردند. اوضاع به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگهایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی شدیدی داشت. را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکتر اتاق عمل این را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای آماده اش کنم. من آن زمان به سر داشتم . دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم را جابه جا کنم . همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و را دربیاورم ، که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو را در نیاوری. ما برای این داریم می رویم... در مشتش بود که شد. از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم را کنار نگذاشتم. شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🕊💐
💐🕊🌴🥀🌴🕊💐 بر آفرین ای ایران زمین چون تجلے می کند از نور یقین این تو ، نشان و است هر که باشد با در دو جهان با است 🌼 @dashtejonoon1🌺💐
💐🕊🌴🌺🌴🕊💐 دختری که زیر سایه مشکی اش هر روز طعم حیای فاطمی را مزه مزه کرده..... می رسد روزی که می شود یک غیرت ناب علوی ان شاءلله اگر را یک پیام بدانی، و یا یک اسلحه ، در محیط کفر هم بروی از خودت دورش نمی کنی، اما اگر ندانی چرا داری و یا می پوشی هر از گاهی در مقابل جوانی که می ایستی سعی می کنی در برابر باد باشی تا کمکی باشد برای کنار رفتن ، همان که ندانستی چرا پوشیدی. بله خواهرم تو می تواند یک عادت باشد، یک تظاهر باشد، و یا یک اجبار باشد ... اما بیا کاری کن که تو یک انتخاب عاقلانه و حافظ پاکی و عصمت تو باشد . نمایی از بندگیت باشد . 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 🌴 @dashtejonoon💐🌹
💐🌺🕊🌹🕊🌺💐 من میروم ولے رسالت به دوش شما همسر با اشاره به زمان اعزام ، مسافر گفت : من به ایشان گفتم : دوری شما برای من سخت است و نمی توانم تحمل کنم . ولی او تاکید داشت که می توانید و من وقتی پرسیدم چرا می خواهید بروید؟ با اشاره به فرازی از بـِاَبي اَنْتَ وَ اُمـــّي به من گفتند : که این فراز را برای من معنی می کنید؟ من هم گفتم : معنایش که مشخص است ، یعنی پدر و مادرم به فدایتان و ایشان گفت : به خاطر همین ! و را در دست گرفت و گفت : به خاطر این می روم تا این محکم تر بر سرتان بماند و دست بیگانه و ظالم نیفتد تا از سرتان بکشند... راوے : 🌹 @dashtejonoon1💐🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 رگ هاش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت. وقتی دکتر این مجروح رو دید به من گفت بیارمش داخل اتاق عمل. من به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که رو در بیارم تا راحت تر بتونم مجروح رو جابه جا کنم... مجروح که چند دقیقه‌ای بود به هوش اومده بود، به سختی گوشه رو گرفت و بریده بریده گفت: "من دارم می‌رم تا تو رو در نیاری. ما برای اسلام داریم می‌ریم..." تو مشتش بود که شد... از اون به بعد تو سخت ترین شرایط هم رو کنار نگذاشتم... شادی روح و 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹