eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
831 ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺💐🕊🌸🕊💐🌺 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌼 بسیجی محمد خزائیلی (قربانعلی) 🌼 سرباز جعفر کافی موسوی (رضا) 🌼 سرباز ابراهیم ابراهیم پور (محمود) 🌼 سرباز جمشید احمدی (محمدعلی) 🌼 @dashtejonoon1💐🌺
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌺 سردار مهدی قربعلی 🍁 (محمد حسین) ـ ۲۷ ساله ـ نجف آباد 🌺 سردار حسینعلی سمندری 🍁 (حیدر) ـ ۲۴ ساله ـ مفقودالاثر 🌺 بسیجی مرتضی شکرانه 🍁 (محمدعلی) ـ ۲۳ ساله ـ نجف آباد 🌺 جهادگر رضا جمشیدیان 🍁 (محمدعلی) ـ ۲۲ ساله ـ نجف آباد - قلعه سفید 🌺 جهادگر عبداله نصرالهی 🍁 (عباس) ـ ۵۳ ساله ـ نجف آباد 🌺 محمدقلی رستمی 🍁 (حسنقلی) ـ ۳۴ ساله ـ فردیدن 🌺 ارتشی علی کدخدائی 🍁 (مصطفی قلی) ـ ۲۶ ساله ـ نجف آباد 🌺 ابوالقاسم عزیزیان 🍁 (حسن) ـ ۳۰ ساله ـ نجف آباد - علویجه 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه روایت است که : هر زمان جوانی دعای فرج مهدی (عج) را زمزمه کند، همزمان امام زمان دستهای مبارکشان را به سوی آسمان بلند می کنند و برای آن جوان دعا می فرمایند . پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 @dashtejonoon1 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ سال‏ها می ‏گذرد از روزهای جنون و عاشقی، از لحظه ‏های شیرین و چهره ‏های لبریز صلابت. این روزها، سیم خاردار فاصله روحم را می ‏خراشد. من، پاسدار حرمت آن روزهایم. شقایق دلسوخته من، دست رد به سینه ‏ام نزن، مرا به پرستاری شقایق ‏های شرحه شرحه قبول کن، آستان پرمهر تو، عطر لحظه ‏های ناب ایثار را می ‏پراکند. وقتی فضای شهر و کوچه لبریز غربت جوان‏ه ای راه گم کرده می ‏شود، شب، بوی خاطرات تو سر بر می‏ آورد و همه ‏جا از شمیم دل‏ انگیز پر می ‏شود. یاد تو و خاطرات همیشه جاوید جبهه و جنگ و جنون، لحظه ‏های شعر و شعور و شهادت و پرسه‏ زدن در کوچه ‏های پایداری، پریشانی این روزهای شب‏زده را از بین می ‏برد. در نهانخانه دلم، یادت را تا ابد جاودانه خواهم کرد و هرگزلبخند تو را در انتهای جاده زمین و ابتدای راه آسمان از یاد نخواهم برد . ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 29 اسفندماه 1402ه.ش 🗓 8 رمضان 1445 ه.ق 🗓 19 مارس 2024 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای مهربانترین مهربانان 🔸صفحه 206 🔸جزء 11 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
فطرُكَ أخاكَ الصّائِمَ أفضَلُ مِن صيامِكَ افطارى دادن تو به برادر روزه دارت، فضيلتش بيشتر از روزه داشتن توست 📚 الكافی جلد ۴ ، صفحه ۶۸ @dashtejonoon1
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀 💐 مبادا در دنيا به هواي نفستان دل بسته و فقط به فكر دنیا باشيد . از شما مي خواهم كه تقوا را پيشه كار خود كنيد و تقوا را فراموش نكنيد و هر كاري را انجام مي دهید ، رضاي خدا را در آن بيابيد و بعد انجام دهيد و هميشه هدفتان الله باشد و مبادا از خدا غافل شوید . 🌹 🌴 🌹 🌹 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دعای روز هشتم بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین. خدایا روزیم کن در آن ترحم بر یتیمان وطعام نمودن بر مردمان وافشاء سلام ومصاحبت کریمان به فضل خودت ای پناه آرزومندان @dashtejonoon1
PAR08.MP3
18.85M
🌺🌼💐🌴💐🌼🌺 هر کس در یک آیه از کتاب خدا را کند، مثل این است که در ماه‌هاى دیگر را کرده باشد. ترتیل خوانی استاد پرهیزکار 💐 💐 🌺🌼💐🌴💐🌼🌺
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 یاد باد آن روزگاران یاد باد در جبهه ها تیر ماه سال ۶۲، با عده ای از دوستان تصمیم گرفتیم هدیه به روح مقدس خیبر روزه بگیریم. تیر ماه و جنوب و گرمای بالای پنجاه درجه حقیقتا تصمیم سختی بود، ولی مصمم بودیم، عده ای گفتند ممکن نیست، ولی عشق به دوستان ما را مصمم کرده بود. سحری حال و هوای خاصی داشت، سفره ی رنگین که املت بود و پیاز و سبزی چون روز جمعه بود بعد از سحری و نماز صبح، دعای ندبه و اشک دوستان در فراق یاران، بسیار دلچسب بود. تا نماز ظهر، حال عمومی دوستان پر بدک نبود، بعد از نماز جماعت ظهر، کم کم تشنگی و گرامای آتشین دشت جنوب، برای هممون اثر گذاشته بود. همدیگر را به صبر و استقامت دعوت می کردیم، حقیقتا عطش امانمان را بریده بود ولی خللی در تصمیم وارد نشده بود در اوج تشنگی که کم کم ضعف و بی حالی در همه هویدا شده بود، گمنام ، دستور برپا داد کجا ان شاءالله ... دوستش داشتیم، با صفا بود ... از چادر خارج شدیم و دنبالش راه افتادیم... ما را برد به گوشه ای از اردوگاه و زیر آفتاب سوزان فرمود دایره وار بنشینیم سپس با دعای فرج شروع کردند به خواندن زیارت عاشورا ..... خدایا چه کرد اسماعیل با ما، اشک امان دوستان را بریده بود، دیگر از عطش خبری نبود وسط زیارت عاشورا جمله ای فرمود و آتش به دل دوستان زد، هنوز هم که هنوزه جگرم آتیش می گیره از آن جمله یه ریز که اشک می‌ریخت فرمود: دوستان با اشک چشاتون، لب های خشکیده را خیس کنید. شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 یک روز دیدم علی با محمدرضا دعوا می کند. محمدرضا، علی را تهدید کرد و گفت : اگر کوتاه نیایی به بابا می گویم در مدرسه چکار می کنی. من با شنیدن این حرف کمی ترسیدم، اما آن موقع به روی خود نیاوردم. آنها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و با اوضاعی که آن روزها داشت، حسابی هوایشان را داشتم. مدتی بعد محمد را کنار کشیدم و گفتم بابا، علیرضا در مدرسه چکار می کند؟ محمد گفت: بابا نمی دانی با پول توجیبی که بهش می دهی چه می کند؟ من ترسم بیشتر شد و حسابی مضطرب شدم، خوب بابا بگو با آن پول چه می کند؟ جواب داد: دفتر و مداد می خرد و می دهد به بچه هایی که خانواده شان فقیر هستند. راوی : 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 شهیدی که امام حسین (ع) جمجمه اش را به کربلا برد قبل از عملیات بدر غلامرضا جلوی من و مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت نگاه کنید، دیگر این جسم را نخواهید دید ، همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید . 12 سال در انتظار بودم و با هر زنگ به سمت در می‌دویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را می‌بینم تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند . فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان ، فرزندش را شناخت . در نزد ما رسم است که بعد از دفن ، سه روز قبر به صورت خاکی باشد . شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند . گفتم : چکار می‌کنید؟ گفتند : مأمور هستیم او را به کربلا ببریم . گفتم : من 12 سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟ گفتند : مأموریت داریم و یک مرد نورانی را نشان من دادند . عرض کردم : آقا این فرزند من است . فرمودند : باید به کربلا برود ، او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم . یکباره از خواب بیدار شدم ، با هماهنگی و اجازه، نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا مأوا گرفته ‌بود . راوی : 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌺💐🌸🌹🌸💐🌺 هواے عید از ریه‌های این خانه دور نمے شود وقتے اشڪهاے من خانه تڪانے هر روزِ عڪس هاے باشد 🌹 @dashtejonoon1💐🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا