فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🌷سلام به روز قشنگ
🌸به آفتاب ونسیم
🌷به شروع پرانرژی
🌸سلام به هوا
🌷به آسمان پرازمهر
🌸به شاخه و برگهای دوستی
🌷به سبزی دلهای عاشق
🌸و سلام به دوستان گلم
🌷امروزتان شادتراز هر روز
✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱
#داستان_آموزنده
🔆مهدورالدم عفو میشود
🌱هبّار بن اسود کسی بود که بهواسطهی ترساندن او، دختر پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم – زینب- بچهاش را سقط کرد و پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم او را بهعنوان اینکه خونش حلال است یعنی کشتن او رواست، معرفی نمود. او بعد از اسلام آوردن، خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمد و گفت: «ای پیامبر خدا! ما اهل شرک بودیم، خدا بهواسطهی تو ما را هدایت نمود و از هلاکت نجات بخشید، پس از جهلِ گذشتهام درگذر، من به ساحت خانوادهی شما جرم کردم و معترف به گناهم هستم.»
🌱پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «تو را عفو کردم و خدا به نیکی تو را به اسلام دعوت و یاد کرده و اسلام، گذشتهات را کنار میگذارد.»
📚سفینه البحار، ج 1، ص 412
✨✨✨امام صادق علیهالسلام فرمود: «اِنّا أَهْلُ بَیتٍ مَرُوّتُنا الَّعفُو عَمَّنْ ظَلَمَنا: ما خاندانی هستیم که جوانمردی ما این است که هر کس به ما ظلم کند، از او درمیگذریم.»
📚تفسیر معین، ص 110 -بحار، ج 71، ص 401
✾📚 @Dastan 📚✾
❄️🔅❄️🔅❄️🔅❄️🔅❄️
#داستان_آموزنده
🔆ملّا صالح و آمنه بیگم
☘ملّا محمد صالح مازندرانی فرزند ملّا احمد، با فقر برای تحصیل به اصفهان رفت. سهم مادی او از دنیا، تحصیل ناچیز بوده و شبها از چراغ عمومی آن زمان مدرسه استفاده میکرد.
پس از مدتی که تحصیلات علمی را آموخت، به درس ملّا محمدتقی مجلسی رحمهالله علیه (پدر علامه مجلسی رحمهالله علیه) راه یافت. مجلسی که استاد او بود، روزی بعد از درس به او گفت: «اجازه میدهی همسری برایت انتخاب کنم؟»
☘ و سپس به درون خانه رفت و به دختر دانشمندش آمنه بیگم که فاضله بود، فرمود: «شوهری برایت پیدا کردهام که فقیر ولی فاضل است.»
☘آمنه عرض کرد: «فقر عیب مردان نیست» با این جمله رضایت به ازدواج داد و پدرش او را به عقد ملّا صالح درآورد.
☘در شب عروسی، ملّا صالح مشغول مطالعهی مطلب علمیای بود که برایش مشکل بود. آمنه بیگم با فراست درک کرد که همسرش دچار مشکل شده است، از این رو مسئلهی علمی را با شرح و حلش نوشت.
☘شوهرش فهمید که آمنه آن را حل کرده است، بنابراین سر به سجدهی شکر نهاد و به خاطر این تفضّل به عبادت مشغول شد. شب زفاف سه شب طول کشید؛ تا اینکه مجلسی مطلع شد و به وی فرمود: «اگر این زن مناسب شأن شما نیست، بگو تا دیگری را به عقدت درآورم.»
او گفت: «نه بلکه خدا را به خاطر این نعمتی –زن فاضلهای- که به من داده است شکر میگذاردم، ازاینرو به تأخیر افتاده است.» مجلسی رحمهالله فرمود: «اقرار به عدم قدرت برای شکر گذاری خداوند، نهایت شکر بندگان است.»
✾📚 @Dastan 📚✾
🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁
#داستان_آموزنده
🔆پنج دعای مستجاب
🌻حمّاد بن عیسی گوید: از امام صادق علیهالسلام خواستم برایم دعا کند تا خدا حج بسیار و باغ و خانهی خوب و زوجهای از خانوادهی محترم و اولاد نیکوکار به من بدهد.
امام علیهالسلام دعا کرد که «خدایا! پنجاه حج و باغ و خانهی خوب و زوجهی صالحه از اقوام کریمان و اولاد نیکوکار به حمّاد بده!»
🌻کسی که در مجلس حاضر بود، گفت: چندین سال بعد در بصره به خانهاش رفتم و او گفت: «دیدی امام صادق علیهالسلام دعا کرد و مستجاب شد؟ تابهحال چهلوهشت مرتبه حج رفتم، باغ و خانهی خوب در بصره دارم که مثلش نیست و زنی از نژاد کریمان نصیبم شد و فرزندان نیکوکارم را که میشناسی.»
🌻بعدازآن، حمّاد، دو بار به حج رفت و بار پنجاه و یکم در سرزمین جحفه هنگام غسل احرام در سیل افتاد و وفات نمود و غلامان جنازهی او را گرفتند.
📚محجبه البیضاء، ج 4، ص 266
✾📚 @Dastan 📚✾
✨✨✨
👈 اگه میخوای بچه ات بخاطر خدا نماز بخونه
👈بخاطر خدا حجابش رو رعایت کنه
👈 بخاطر خدا پایبند مسائل دینی باشه
👈 بخاطر خدا از برادرش گذشت کنه
👈 بخاطر خدا با مدارا رفتار کنه
✅✅ پس بايد اول خودت اینجوری باشی.
‼️یکی از مشکلات ما پدر و مادرا اینه که خودمون تربیت نشديم.
✅ ما باید با روش زندگی مون بقيه رو تغيير بدیم!!!
✍استاد عباسی ولدی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#گراى_مهاجر
- « مهاجر مهاجر... مهاجر ۱»
- « مهاجر ۱ بگوشم...»
🌷دیده بان بود. ساعت ۱۱:۳۰ شب آمده بود روی خط. گرای نقطهای را داد و گفت: «هرچقدر آتش دارید بریزید، بدون ملاحظه.» چشمانم گرد شد. گرای خودش بود. با تعجب پرسیدم: «اخوی! مطمئنی که اشتباه نمیکنی؟ اینکه گرای خودته!» گفت:«کماندوهای ویژه عراق جرأت کردند، آمدند جلو. اگر همین الان هرچه آتش دارید نریزید، تا صبح همه را قتل عام میکنند.»
🌷اشکم درآمده بود. گفتم: «وصیتی نداری؟» گفت: «همسرم شش ماهه باردار است. بگویید اگر من شهید شدم به یاد حضرت زینب سلام الله علیها صبر کند. فرزندمان هم اگر پسر شد، اسمش را بگذارد حسین و اگر دختر زهرا.»
🌷صدها گلوله و خمپاره آن شب علی را مهاجر کرد و اثری از جنازهاش نماند. سال ۷۵ بود و جنازه علی بعد از ۱۰ سال آمده بود. داشتم در جمع خانواده شهدا خاطره علی را میگفتم که دختری ۱۰ ساله به سمتم دوید...«عمو، عمو... من دخترش «زهرا» هستم....»
❌️❌️ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅ماجرای شهادت غلام سیاه حبشی در کربلا و رفتار امام حسین(ع) با او
🔰#مقام_معظم_رهبری
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
📚سبیل کسی را چرب کردن
از ابتدای حکومت صفویه ریش و سبیل بلند رواج زیادی پیدا کرد ولی بتدریج از ابهت ریش کم و به ابهت سبیل اضافه شد تا جایی که در دوران شاه عباس اول دیگر ریش تقریبا محو شد و در عوض سبیلهای کلفت و چخماقی و بلند باب شد. سبیلهای از بناگوش در رفته محبوب سلطان بود و همه سعی میکردند در بلند کردن سبیل با یکدیگر رقابت کنند تا محبوب سلطنت باشند و راحتتر به مرادشان برسند. اما برای رو به بالا نگهداشتن این سبیلها باید روزی چند بار آن را چرب میکردند و جلا میدادند و برای این کار مستخدمهایی داشتند و هر گاه این مستخدمان کار خود را خوب انجام میدادند و صاحب سبیل از زیبایی و ابهت سبیل خود شاد میشد، اطرافیان هر تقاضایی که داشتند میگفتند و صاحب سبیل نیز اجابت میکرد.
بنابراین عبارت " سبیل کسی را چرب کردن" در آن زمان بین مردم معنایی معادل اخاذی کردن و گرفتن چیزی از صاحب سبیل داشت.
اما امروزه این اصطلاح به معنای رشوه دادن است. یعنی کسی به صاحب سبیل رشوه میدهد تا وی کارش را انجام دهد.
دقیقا معنایی برعکس معنای آغازین آن.
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
🍂 با همه بله ، با ما هم بله
🍂بازرگانی ورشکست شد و طلب کارانش او را به دادگاه کشاندند ، بازرگان با یک وکیل مشورت کرد و وکیل به او گفت : در دادگاه هر کس از تو چیزی پرسید بگو : (بله)
بازرگان هم پولی به وکیل داد و قرار شد بقیه پول را بعد از دادگاه به وکیل بدهد
🍂روز بعد در دادگاه در جواب قاضی و طلبکارانش مدام گفت : (بله ، بله) تا اینکه قاضی گفت : این بیچاره از بدهکاری عقلش را از دست داده و بهتر است شما ببخشیدش
طلب کارها هم دلشان به حال اون سوخت و او را بخشیدند
فردای آن روز وکیل به خانه ی بازرگان رفت و بقیه پولش را طلب کرد و مرد بدهکار در جواب گفت: (بله)
وکیل گفت: "باهمه بله با ما هم بله "
✾📚 @Dastan 📚✾
✨﷽✨
🌼خاطره ای از زبان مرحوم حجت الاسلام حاج کافی رضوان الله تعالی علیه
✍شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم.
لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین.
رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم…
فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟
آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند…
وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛
ولو به جواب دادن سوال رهگذری..
✾📚 @Dastan 📚✾
✅اگر بخواهيم خزاين ملكوت را بگشاييم كليد می خواهد، اين كليد معرفت نفس است؛ چون معرفت نفس باب همه خيرات است و انسان نزديكتر از خودش چيزى ندارد و اگر بخواهد راهى براى رسيدن به حقايق پيدا كند، از همه نزديكتر به خودش، خودش است.
📚شرح فارسی اسفار/علامه حسن زاده آملی ره
#علامه_حسن_زاده_آملی
✾📚 @Dastan 📚✾
زمانے ڪه بخواهید
"وصیت نامه" بنویسید؛
متوجه خواهید شد
تنها ڪسے ڪه از
داراییتان سهمے ندارد
"خودتان" هستید.!
پس تا مے توانید از
زندگیتان لذت ببرید..
✾📚 @Dastan 📚✾
✨✨انتهای شب
✨✨نگرانی هایت را به خدا بسپار
✨✨آسوده بخواب خدا بیدار است
💥💥شبتون بخیر
و سرشار از آرامش آسمونی
✾📚 @Dastan 📚✾
⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️
#داستان_آموزنده
🔆بخشیدن قاتل
❄️در جنگ خیبر به تحریک یهودیان، زینب، دختر حارث، دست گوسفندی را پخته و زهرآلود نمود و بهعنوان هدیه نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآله آورد. پیامبر صلیالله علیه و آله ردّ احسان نکردند و لقمه اول را که به دهان گذاشتند، احساس مسمومیت کردند و دستور دادند آن زن را احضار کنند. پس از گفتگو، پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم این گناه بزرگ او را بخشیدند. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم در روزهای آخر عمر در بستر بیماری فرمودند: «این بیماری، اثر آن غذای مسموم است.»
🌴امام صادق علیهالسلام فرمود: «اِنّا أَهْلُ بَیتٍ مَرُوّتُنا الَّعفُو عَمَّنْ ظَلَمَنا: ما خاندانی هستیم که جوانمردی ما این است که هر کس به ما ظلم کند، از او درمیگذریم.»
📚تفسیر معین، ص 110 -بحار، ج 71، ص 401
✾📚 @Dastan 📚✾
🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱
#داستان_آموزنده
🔆بر بالای کعبه
🌺بلال در سفر و حَضَر همراه پیامبر اذان میگفت. اولین اذان برای همگان تازگی داشت؛ مخصوصاً با دیدن مرد حبشی سیاهپوست و کلمات تازهای که میشنیدند.
🌺پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم ظهر وارد مکه شد، بلال به امر پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم روی بام کعبه رفت و اذان عمومی اعلام کرد.
🌺تمام بتها بر اثر صدای اذان درافتادند. بعضی گفتند: «رفتن در شکم خاک، از شنیدن این صدا گواراتر است.» دیگری گفت: «شکر میکنم که پدرم تا امروز زنده نماند تا پسر رباح را ببیند که در بالای بام کعبه، بانگ الاغ میدهد.» حارث بن هشام گفت: «مگر محمد غیر از این کلاغ سیاه، کسی را نداشت تا به موذّنی برگزیند.»
🌺ابوسفیان گفت: «من چیزی نمیگویم؛ زیرا میترسم این دیوارها به محمد خبر دهد.» پیامبر از گفتهی آنان باخبر شد و کسی را نزد آنان فرستاد.
🌺یک نفر از آنها اقرار کرد و استغفار نمود و مسلمان واقعی شد.
✾📚 @Dastan 📚✾
🌺🔆🌺🔆🌻🔆🌺🔆🌺
#داستان_آموزنده
🔆ازدواج پیرمرد با دختر جوان
🦋سعدی میگوید: پیرمردی برایم تعریف کرد که با دختر جوانی ازدواج کردم و اتاق آراسته و تمیزی برایش فراهم نمودم. در خلوت با او نشستم و دل و دیده به او بستم. شبهای دراز نخفتم، شوخیها با او نمودم و لطیفهها برایش گفتم به این امید که با من مأنوس گردد و دلتنگ نشود. ازجمله به او گفتم:
🦋بخت بلندت یار بود که همنشین پیری شدهای که پخته و تربیتیافته و جهاندیده و نیک و بد را آزموده است و شرط دوستی بهجا میآورد. دلسوز و شیرینزبان است. خوشبخت شدهای که همسر من شدهای، نه همسر جوانی خودخواه و تندخو و گریزپای که هرلحظه به دنبال هوسی است و هر شب درجایی بخوابد و هرروز سراغ یاری تازه رود.
🦋همسر جوانم در جوابم گفت: آنهمه سخنان تو در ترازوی عقل من، هموزن یک سخنی نیست که از قابله (مامای) خود شنیدم که میگفت: «زن جوانی را اگر تیری در پهلو نشیند، بِه که کنار پیری نشیند.»
🦋سرانجام بین من و او جدایی رخ داد. پس از مدت عدهی طلاق، با جوانی تهیدست و بداخلاق ازدواج کرد و از او ستم میکشید. درعینحال شکر نعمت میکرد و میگفت: «حمد خدا را از آن عذاب الیم (پیرمرد) برهیدم و به این نعیم مقیم (جوان) برسیدم.»
📚حکایتهای گلستان، ص 231
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#پهلوانى_كه_شكمش_را_دوشكا_پاره_كرد!!
🌷پهلوان شهید سعید طوقانی يك پسر بچه ای که در شش سالگی بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود کرد، بازوبندی که خیلی ها آرزو داشتند با آن فقط یکبار هم که شده عکس یادگاری بگیرند، رکورد دار چرخ ورزش باستانی بود، ۳۰۰ دور را در سه دقیقه چرخیده بود.
🌷در زمستان ۱۳۶۳ با اینکه مریضی سخت کلیه داشت، از بیمارستان فرار کرد و خود را به عملیات بدر رساند، وقتی در شرق دجله پیک گردان میثم بود، گلوله دوشکای دشمن شکمش را پاره کرد و او مظلومانه خود را از دسته نیروها جدا کرد و به گوشه ای رفت تا کسی نفهمد سعید طوقانیِ معروف به شهادت رسیده است، او مراد و محبوب گردان میثم بود.
🌷متأسفانه سعید طوقانی در قبل از انقلاب مشهورتر بود تا بعد از انقلاب، هر روز عکس و خبرش در روی جلد روزنامه ها و مجلات چاپ می شد، خیلی ها آرزو داشتند او را از نزدیک ببینند ولی او پشت پا به تمام اینها زد و گمنامی را انتخاب کرد، وقتی چند روز بعد از شهادتش تلویزیون خبر شهادت او را اعلام کرد، دیگر برای همیشه فراموش شد....
🌹خاطره ای به یاد پهلوان شهید سعید طوقانی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴داستان زندگی حضرت قاسم بن حسن(ع)
✾📚 @Dastan 📚✾
💫🌴💫🌴💫🌴💫🌴💫🌴💫
#داستان_آموزنده
🔆انصاف اباذر
🌻در راه رفتن به جنگ تبوک (واقع در صد فرسخی شمال مدینه)، ابوذر سواریاش کند بود و عقب افتاد، به پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم عرض کردند: ابوذر عقب ماند؛ فرمود: اگر در او خیری باشد خداوند او را به شما ملحق میسازد.
🌻ابوذر چون از شترش مأیوس شد، آن را رها نمود و به راه افتاد. در یکی از منازل، پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرود آمدند و یکی از مسلمین گفت: یک نفر از راه دور دارد پیاده میآید. فرمود:
🌻 خدا کند ابوذر باشد. چون خوب دقت کردند، گفتند: یا رسولالله اباذر است، سپس فرمود: «خدا بیامرزد اباذر را؛ تنها راه میرود، تنها میمیرد، تنها برانگیخته میشود.»
چون پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم اباذر را دید فرمود:
🌻 «او را آب دهید که تشنه است.» هنگامیکه اباذر شرفیاب حضور پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم شد، دیدند ظرف آبی همراه دارد.
🌻فرمود: اباذر آب داشتی و تشنگی کشیدی؟
عرض کرد: آری یا رسولالله پدر و مادرم به قربانت، در راه تشنه شدم، به آبی رسیدم وقتی چشیدم، آب سرد و گوارایی بود با خود گفتم:
(انصاف نباشد) از این آب بیاشامم مگر آنکه اول پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم بیاشامد. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «اباذر خدا تو را بیامرزد، بهتنهایی زندگی میکنی و غریبانه میمیری و تنها داخل بهشت میشوی.
🌾🌾امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: «هر کس از خود به دیگران انصاف دهد، خداوند بر عزّتش میافزاید.»
📚جامع السعادات، ج 1، ص 368
✾📚 @Dastan 📚✾
داستان_آموزنده
#خیلی_زیباست👌
✨محله ما يک رفتگر دارد.
صبح که با ماشين از درب خانه خارج ميشوم
سلامي گرم ميکند و من هم از ماشين پياده ميشوم
و دستي محترمانه به او ميدهم؛
حال و احوال را ميپرسد و مشغول کارش ميشود.
✨همسايهي طبقهي زيرين ما نيز دکتر جرّاح است.
گاهي اوقات که درون آسانسور ميبينمش
سلامي ميکنم و او فقط سرش را تکان ميدهد
و درب آسانسور باز نشده براي بيرون رفتن خيز ميکند...
✨به شخصه اگر روزي براي زنده ماندن نيازمند اين دکتر شوم،
جارو زدن سنگ قبرم به دست آن رفتگر، به شدّت لذّتبخشتر از طبابت آن دکتر براي ادامهي حياتم است.!!
تحصيلات مطلقاً هيچ ربطي به شعور افراد ندارد.
✾📚 @Dastan 📚✾
🌹همت بلند🌹
🌷انسان نباید خود را با افراد فاسق و منافق بسنجد و بگوید:
الحمد لله ما به دام کفر و نفاق نیفتادیم.
⏪امام مجتبی (ع) می فرماید: هرگز خود را با بدان و اهل دنیا نسنجید و گرنه ضرر کرده اید. خود را با شهدای کربلا و یاران پاک اباعبدالله الحسين (ع) بسنجید،
🌷 تنها همت ما این نباشد که به جهنم نرویم، خداوند در قیامت بسیاری از افراد را نمی سوزاند، بچه ها، دیوانه ها، مستضعفانی که دسترسی به معارف و احکام الهی نداشته اند به جهنم نمی روند، به جهنم نرفتن هنر نیست.
⏪امیر مؤمنان از رسول خدا نقل میکند خداوند همتها و فکرهای بلند را دوست دارد و کارهای پست و فرومایه را اکراه دارد.
🌹آیتالله جوادی آملی حفظالله
✾📚 @Dastan 📚✾
🤲دعا میکنم برای تو ، برای خودم
🤲برای همه مان ، کسی چه میداند
🤗شایدخدا دسته جمعی نگاهمان کرد
💫💫شبتون بخير
✾📚 @Dastan 📚✾
ســــــــــــلام
صبح زیباتون بخیر و نیکی
صبحتون شاد و پرانرژی
روزتون معطر به نور الهی
سر آغاز روز تون
سرشار ازعشق و شادی
و خبرهای خوش و عالی
✾📚 @Dastan 📚✾