eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🌈🌈🌈🌈 بسم الله الرحمن الرحیم یه ربعی که گذشت مامان گفت : زهرا جان چای بیار چای طرف همه گرفتم ۵دقیقه نگذشته بود که مرضیه خانم گفت : اگه اجازه میدید بچه ها برن حرفهاشون بزنن بابا: زهراجان امیرآقا راهنمایی کن وارد اتاق شدیم هردو سکوت بودیم تا امیرآقا گفت : زهراخانم سوالی ندارید -خب من نمیدونم چی بگم 😔😔 امیر: میدونم تیپ ظاهری و شغل من براتون سخته و شاید بد برداشت کنین در مورد من اما زهراخانم به خدا من هم نماز میخونم هم روزه میگیرم خمس و زکاتم میدم درمورد اینکه شمارا انتخاب کردم بعدا اگه جوابتون مثبت بود میگم درمورد شهدا هم ترجیح میدم عملی بهتون ثابت کنم - اجازه بدید من بعد برگشتم از کربلا جوابتونو بدم امیر :باشه حتما اشکال نداره از اتاق خارج شدیم مامان: حاج خانم زهرای ما بعداز کربلا جوابشو میده یه نیم ساعت نشستن رفتن هتل رفتم تو اتاقم عکس شهید میردوستی گرفتم دستم گفتم :آقاسید خودت کمکم کن همش ۷روز تا کربلام مونده ۷روزی اندازه ۷ساله .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🌈🌈🌈🌈 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌸❤🌸❤🌸❤🌸❤ بسم الله الرحمن الرحیم بعد از ناامنی جایش را به امنیت داده و امنیت در سراسر جهان طنین انداز میشود أمیرالمومنین (ع): «««در آن زمان گرگ و میش در یک جا میچرخن کبکان با مار و عقرب بازی میکنن و آسیبی نمی بیند شر و بدی درسراسر از میان میرود »»» عقدالدرر،ص۲۱۱ فقر و تنگدستی رخت بربسته آبادی همه جا فرا میگیرد بازرگانی رونق میابد رودخانه پرآب میشود بحارالانوار،ج ۵۱،ص ۲۱،۱۲،۴۹،۳۲۶ بعداز ظهور، حضرت عیسی(ع) میکنند و پشت حضرت مهدی(عج) نماز میخوانند با این عمل خیلی از مسیحیان به اسلام گرایش می یابند و آنان که در دین خود باقی بمانند اهل ذمه حساب شده و به حکومت ذمیه میپردازند تا حکومت مهدوی امنیت آن ها تامین کنند حضرت رسول اکرم:«« از نشانه های ظهور حضرت مهدی(عج) این است که مال و ثروت همانند سیل در میان مردم به جریان می افتد و دانش ظاهر میگیرد و بازرگانی گسترش میکند و شکوفا می گردد»» منبع : عیون الاخبار ،ج۱،ص ۱۲ .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🌸❤🌸❤🌸❤🌸❤ 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌸🌸🌸🌸🌸 بسم الله الرحمن الرحیم مامان :زهرا پاشو بریم خونه فامیل خداحافظی کنیم -باشه مامان همه فکرم تو این چندروز شده حرفای امیر رفتم سمت دیوان حافظ باز کردم شروع کردم ب زمزمه شعر ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست شب تـار است و ره وادی ایمـــن در پیش آتش طــور کـــجا موعــــد دیــدار کــــجاست هــر کــــه آمـــد به جهان نقش خرابـــــی دارد در خـــرابات بگــــویید کــــه هشیـــار کـــجاست آن کــــس است اهـــل بشارت کــــــه اشارت داند نکــــته‌ها هست بســـی محـــرم اســـرار کــجاست هـــــر ســــر مـــوی مــــرا بـا تـــو هـــزاران کــــار است مـــا کـــجاییـــم و مـــلامـــت گـــر بـــی‌کـــار کـــجاست… پیش خودم گفتم زهرا دین مگه به لباس یقه آخوندی و محاسن هست یا امام حسین خودت کمکم کن که چه تصمیمی بگیرم فقط سه روز مونده به سفرم کربلا .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🌸🌸🌸🌸 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 بسم الله الرحمن الرحیم اولین تکیه لباس برای کربلا گذاشتم گوشه کمدم چادر مشکی معمولیم و روسری کرمی صدای زنگ گوشی با اهنگ ارغوان پخش شد زینب بود -الو سلام عروس عمو زینب: سلام کوفته کربلایی -هههه😂😂😂😂 زینب :کم بخند زهرا توروخدا بحث مهدویت ‌کی تموم میکنی همش یه هفته دیگه میری کربلا ما همینجوری سرگردانیم -غر نزن یکی دو روزه تمومش میکنم زینب :آفرین کربلایی زهرا فعلا یاعلی -یاعلی رفتم سمت کمد کتابام کتاب آوردم بیرون بخش ظهور باز کردم که محدثه صدام کرد : آجی بیا مامان میگه بریم خرید برات -باشه جزوه و کتاب گذاشتم رومیز خریدمون چندساعتی طول کشید بعد که برگشتم شروع کردم به تایپ بزرگترین اتفاق بشریت که از آدم تا خاتم از علی بن ابی طالب تا حسن بن علی همگی بشریت به آن نوید داده اند بعد از انجام نشانه های ظهور توسط باری تعالی که احتمال هم به اعتقاد است بدا چیست؟ انجام شدن تمامی نشانه ها در یک روز زمان ظهور از غیبت های الهی است از غیب های الهی هستن حضرت مهدی(عج) در مکه مکرمه ظهور میکنند و بانگ نوای در جهان طنین انداز میشود اولین کسی که با حضرت مهدی (ع) بیعت میکنند است روش بیعت بانوان با امام مهدی(عج) همانند بیعت بانوان در غدیر خم با حضرت علی(ع) است ظرفی پرآب برده در میان ظرف بانوان دست در یک طرف ظرف امام زمان(عج) دست در آب فرو میکنند اولین دادگاه بعداز ظهور مربوط به قتل حضرت محسن است .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
❤💕❤💕❤💕❤💕 بسم الله الرحمن الرحیم فردا راهی کربلا هستم برای همین تصمیم گرفتم امروز بحث مهدویت با موضوع تمومش کنم تو گروه مهدویت پیام گذاشتم سلام خدمت تمامی عزیزان بابت تاخیری که در موضوع مهدویت انجام شد حلال کنید آخرین موضوع بحث : تقیه،بدا،رجعت جزو اعتقادات خاص شیعیان است یعنی سایر شاخه های اسلام به آن معتقد نیست رجعت چیست ؟ از ریشه رجع است به معنی بازگشت به بازگشت فرد از سرای قیامت بعد از مرگ بازگشت به دنیا میگویند ۱.زنده شدن حضرت عزیز بعداز صد سال ۲.زنده شدن اصحاب کهف بعداز ۳۱۳سال ۳.رجعت حضرت مسیح از آسمانها حضرت مسیح و حضرت خضر از انبیای غایب هستن ۷۶آیه قرآن درباب است سوره نمل آیه ۸۳ سوره کهف آیه ۴۷ سوره مومن آیه ۱۱ زیارت جامعه زیارت رسول الله زیارت امام حسین(ع) زیارت وارث دعای ندبه در تمامی ادعیه نام ببرده به رجعت اشاره شده است .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 💕❤💕❤💕❤💕❤ 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
💕💕💕💕 بسم الله الرحمن الرحیم بعداز پایان عمر شریف امام مهدی(عج) به اعتقاد شیعه رجعت میکنن در رجعت خیلی خوبها و خیلی بدها رجعت میکنند (ع) حضرت مهدی(عج) در واپسین روزهای عمر خود حضرت سیدالشهدا را به جهانیان معرفی میکنند امام حسین(ع)،حضرت مهدی(عج) را غسل و کفن میکنند و زمام حکومت مهدوی را بدست میگیرن حالا زمان آن است که خود قاتلین اباعبدالله الحسین به دنیا بازگردنند بنا به متون و احادیث اسلامی رجعت آنقدر برایشان سخت است که حاضر هستن در جهنم عذاب را تحمل کنن احادیث تنها امامی که دوبار رجعت میکنن است خوشا آنان که رجعت را درک کنند و در ضمه یاران عالی قرار بگیرن درمورد رجعت ائمه و معصومین است بحث مهدویت😊😊 تعجیل در فرج و سلامتی اقا امام زمان(عج) سه صلوات محمدی بفرستین .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 💕💕💕💕 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥 بسم الله الرحمن الرحیم کمتراز ده ساعت به سفرمون مونده بود انگار رو زمین نبودم فوق العاده عالی بود اتوبوس مارو تا تهران میبرد یکسری از دانشجوها متاهل بودن منو حنانه تنها -حنانه من میترسم چه شلوغه حنانه :نترس گم نمیشی بعداز دوساعت انتظار صدامون کردن مسافرین محترم پرواز ۴۵۷به مقصد نجف همه گریه میکردن سه ساعت دیگه تو نجف نشستیم 😭😭😭 منتظر بودیم چمدون روی ریل نمایان بشه -حنانه حنانه چمدونای ماست حنانه: تو چرا آدم نمیشی آقای صادقی مسئول کاروانمون گفت خواهرا زود باشید هتلمون تا حرم نیم ساعتی فاصله داشت تا اتاقمون بگیریم یک ساعتی طول کشید من ی روسری کرم و چادرلبنانی و حنانه یه روسری سفید و چادر عربی سر کرد رفتیم حرم 😭😭😭😭 حرم اول مظلوم عالم وااااای خیلی باصفا بود ی عده از خانمای عراقی تو حیاط قسمت زنونه حلقه زده بودن و سینه زنی میکردن ما ک متوجه نمیشدیم چی میگن ولی با سینه زدن و نیگا کردن همراهیشون کردیم دوسه ساعتی حرم بودیم -حنانه بیا از بازار بریم سوغاتی هامون بخریم حنانه:✋✋✋خاک هول سوغاتیه برای خودم یه دور نجفم خریدم یه انگشتر عقیق مردونه هم خریدم تصمیمو گرفته بودم جواب من به امیر مثبت بود تو هتل که به حنانه گفتم چقدر جیغ و هورا کشید سه‌روز اقامتمون تو نجف مثل برق و باد گذشت رفتیم کربلا وای وسط دوراهی بین الحرمین هنگ بودیم فقط اشک میخریم بالاخره تصمیم گرفتیم بریم حرم آقا قمربنی هاشم 😭😭😭😭 توصیف حالم گفتنی نیس پر از شوق بودم و ناباورانه، باورم نمیشد جایی ک همیشه ارزوم بود باشم هستم ، دلم نمیخاست از صحن برم بیرون 😔😔 بعدش رفتیم حرم سیدالشهدا ضریح 6 گوشه رو دلم میخاست ب اغوش بکشم ولی حیف ک حصار زده بودن و فقط در حد چند ثانیه اجازه زیارت داشتیم ک ضریح لمس کنیم زیارت کردیم و رفتیم ی گوشه نشستیم و نماز و ادعیه خوندیم بعدش ب طرف ضریح ابراهیم بن مجاب ک تو حرم سیدالشهداس و مورد عنایت حضرت قرار گرفت به لطف دعای پدرو مادرش رفتیم. موقعه برگشت دوتا چفیه یه مدل گرفتم دفعه بعد که رفتیم حرم هردوتاشو متبرک کردم همون شب خواب دیدم با امیر لباس عروس تنمه مزار شهید میردوستی هستم قرارشد بریم دو طفلان به حنانه میگفتم حنان همه الان اونجا قزوین هستن سفرمون تموم شد 😔😔 .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🔥💥🔥💥🔥💥🔥💥 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
💥❤💥❤💥❤💥❤ بسم الله الرحمن الرحیم همه برام بنر زده بودن اما ب اسم جوجه هاشون 👼👶🐤 همون روز مرضیه خانم زنگ زد واس زیارت قبولی و جواب خواستگاریشون مامانم گفت جواب من مثبته 🙈🙈 اونم گفت سه روز دیگه میان برای عقد و نشان سه روز مثل برق و باد گذشت روسری که کربلا تبرک کرده بودم سر کردم کت شلوار سفید پوشیدم روسری سفید مامان و بابام رو زمین بند نبودن امیر هم خوشحال بود خانواده امیر هم رفتن خونه فاطمه اینا قرار شد یک ماه بعداز عقد عروسیمون باشه همزمان با ولادت آقا قمربنی هاشم زینب و علی هم بجای عروسی میرفتن کربلا مارو تو محضر عقد کردن پدرشوهرم برام رستوران هماهنگ کرده بود امیر گفت : میدونم عاشق شهدایی پس قبل از رستوران میبرمت مزار شهدا -واااای مررسی همسری آقا امیر گفتی اگه جواب مثبت باشه میگین چرا منو انتخاب کردی خب بگو دیگه امیر:خانمم شب عروسیمون میگم .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 💥❤💥❤💥❤💥❤ 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
❤💥❤💥❤💥❤💥 بسم الله الرحمن الرحیم امیر بعدازسه چهار روز رفت شیراز یه قرارداد خیلی خوب تجاری داشت با یه کشور اورپایی همش میگفت :این از پاقدم خانممه وگرنه من دوساله دنبال این قراردادم عصر قبل از رفتنش رفتیم مزارشهدا سر مزار شهید حجت بهم قول داد هروقت حضرت آقا حکم جهاد همگانی دادن امیر جز اولین نفرا باشه که اعزام جنگ بشه فردا روزی که امیر برگشت شیراز منم تصمیم گرفتم با زینب برم سپاه، فرماندهی پایگاه را انتقال بدم به زینب چون یه ماه دیگه عروسیم بود -الو سلام زینب کجایی ؟بیام دنبالت زینب :بیا خونه عموت نگهبانی گوشیمونو تحویل دادیم رفتیم اتاق فرماندهی قرار شد تا دوهفته دیگه جواب استعلام زینب بیاد گوشیمونو که گرفتم تو این دو ساعتی ک دستم نبود دیدم ۱۰تماس بی پاسخ از امیر داشتم 😶 الان طلاقم میده 😁😁 شمارشو گرفتم -سلام امیر:سلام کجا بودی خانمی؟ نگران شدم -ببخشیددددد اومده بودم سپاه امیر:باشه عزیزم زهرا جان قرارداد بستم چون اولین قرارداد بعداز عقدمون بود برات هرچی بخای میخرم -اووووم من ببر مشهد و قم امیر :چشم خانمم -آقا شما کی میای بریم تالار و کارت دعوت و .... ببینیم امیر: عزیزم فردا میام -باشه امیر: مراقب خودم باشم 😉 -دقیقا فعلا یاعلی آقایی امیر:یاعلی عزیزم زینب :بریم شیرینی بخریم بریم -چشمم وای صدای جیغ داد بود که از پایگاه میرفت امیر که زنگ زده بود میخندید میگفت آدم یاد پیش دبستانی های دخترونه میفته فردا آقای همسر تشریف میارن قزوین .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🔥❤🔥❤🔥❤🔥❤ 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
💕💥💕💥💕💥💕💥 بسم الله الرحمن الرحیم امیر بعداز ناهار رسید یکم استراحت کرد بعدش رفتیم بیرون اول رفتیم تالار دیدیم الحمدالله سریع برای ولادت آقا قمربنی هاشم وقت داشت رزرو کردیم قرار شد یکی از مداحا هم واس خوندن مولودی بیاد😍 وای پاهام درد گرفت ده تا مزون رفتیم امیر: زهرا جان غصه نخور ان شالله اینجا پیدا میشه آخیش بالاخره پیدا شد یه شنل بلندم گرفتم چادر عروس هم گرفتم -امیر جان خسته شدی بریم خونه کارت ها رو فردا صبح میایم میگیریم امیر:باشه چشم فردا عصرم میریم قم بعد مشهد -آخجون صبح ده تا کارت عروسی جداگانه و خاص گرفتم رسیدیم خونه اون ده تا کارت برداشتم پشتش نوشتم خدمت حضور محترم شهید حجت اسدی منتظر حضور گرامیتان هستیم برای شهید حجت ،عبدالرحمان عبادی ،ابوالفضل ململی کارتا رو نوشتم نوبت کارت بی بی حضرت معصومه(س) ،مادرم حضرت زهرا(س) و آقا امام زمان(عج) و آقا سیدالشهدا و حضرت عباس(ع) و امام رضا(ع)شد همه کارت ها را نوشتم اول رفتیم مزار شهدا قزوین کارتاشون دونفری دادیم سرراهمون به قم دوتا کارت دیگه هم نوشتم برای شهید میردوستی و شهید مکیان بازم مزار آقاسیدمحمدحسین بد شدن حال من 😔 کارتای قم دادیم رفتیم جمکران دو نفری تو حیاط جمکران نشستیم آقا اومدیم دعوتتون کنیم عروسیمون مادر کارت آوردم براتون میای راهیم کنی خونه بخت بعد از قم رفتیم مشهد کارتا انداختم تو حرم آقاجان میای عروسی کنیزت فقط ۲۰روز مونده بود به عروسیم رفتیم شیراز جهازمو خریدم چیدم .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 💕💥💕💥💕💥💕💥 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌈💥🌈💥🌈💥🌈💥 بسم الله الرحمن الرحیم بالاخره روز عروسیم رسید بعدازظهر با فاطمه راهی آرایشگاه شدیم کارم ساعت هفت تموم شد گوشیم برداشتم شماره امیر گرفتم -الو سلام آقای داماد کجایی؟ امیر:سلام عروس قشنگم سر خیابون خانمم گوشی که قطع کردم شنل پوشیدم صدای زنگ اومد فاطمه رفت تو یه اتاق دیگه امیر که اومد گفت:وای چه ماه شدی عزیزم چادر دادم دستش تا سرم کنه با حجاب کامل از آرایشگاه خارج شدم به فاطمه گفتم مادر عروسم بیا 😃😃 وارد تالار ک شدیم موقع اذان بود اول رفتیم نمازمونو خوندیم بعد رفتیم قسمتی ک مهمونا بودن بعد از اتمام جشن بغض کرده بودم چون دیگه از خانوادم جدا میشدم و باید میرفتم شیراز زندگی میکردم 😔😔 امیر: باید دوجا بریم منم امشب بهت میگم چرا تو را انتخاب کردم اول رفتیم مزار شهدا 😭😭😭 بعد تپه نورالشهدا امیر:زهرا بخاطر مال ثروتم دخترای زیادی میومدن سمتم دوسه هفته قبل از اومدن شما ب شیراز من رفتم مشهد اونجا یه همسر خوب و محجبه از خدا خاستم یکی که بین دین و عشق، دین انتخاب کنه زهرا به همین مکان خواب دیدم بعداز رفتن شما از شیراز که یه جایی مثل مزارشهدام لباس عروس تنته روی مزار پراز گلای سرخ خم شدم گلها زدم روش زده بود شهید مدافع حرم سیدمحمدحسین میردوستی بعدش درمورد تو شهید میردوستی تحقیق کردم خانم عالی بود وقتی فهمیدم عقدت چرا بهم خورده رو پاهام بند نبودم الحمدالله آخرشم بدستت آوردم -امیر😢😢 خیلی دوستت دارم تو تپه نورالشهدا دو رکعت نماز خوندیم قرار شد در اولین فرصت بریم تهران مزار شهید میردوستی شهیدی ک خودش ازدواجمو رقم زد .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🌈💥🌈💥🌈💥🌈💥🌈 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🌹❤🌹❤🌹❤🌹❤ بسم الله الرحمن الرحیم ۱۰_۱۵روزی بود ازدواج کرده بودیم هر پنجشنبه میرفتیم مزار شهدا داشتم مداحی منم باید برم گوش میکردم مثل همیشه اشکام جاری شد زینب و علی سه روز دیگه از کربلا میان یه شهید از تیپ فاطیمون میارن قزوین قراره ماهم بریم قزوین سر راهمون کهف الشهدا و مزار بریم اشکام پاک کردم رفتم تو آشپزخونه امیرم وارد شد امیر:سلام عزیزم همونجوری که سرم پایین بود گفتم سلام خسته نباشی سرم آورد بالا و گفت :چرا گریه کردی؟ -مداحی گوش میکردم امیر:باشه صورتتو بشور راه بیفتیم بعداز ۱۵ساعت رسیدیم کهف است بالاخره رسیدیم قزوین دلم خیلییی برای مامان و بابام تنگ شده بود😔 زینب و علی هم از کربلا اومدن راهی تشیع شهید شدیم بچه آبگرم قزوین بود ک بعداز وداع بردنش شهر خودش منو زینب علی و امیر رفتیم سر مزار شهید حجت زینب:زندگیت چطوریه زهرا؟ راضی هستی؟ -خداروشکر اره خیلی زینب میدونی همیشه فکر میکردم چون خودم محجبه ام باید همسرمم ظاهرش نشون بده مذهبیه غافل از اینکه دین و مذهب و حیا هم باید ظاهری باشه هم باطنی امیر چشم دل پاکه و حواسش به و من زندگیمون هست و از همه مهمتر خدا را ناظر بر اعمالش میدونه پاتوقمون هرهفته مزار شهداست زینب شهدا واقعا راه نجات هستن کافیه بریم سمتشون وازشون بخوایم ک کمکمون کنن اونا حتما نجاتمون میدن😊 پایان😊 التماس دعا نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🌹❤🌹❤🌹❤🌹❤ 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662