eitaa logo
داستانهای کوتاه و آموزنده
2.8هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
36 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم بیایید از گذشتگان درس عبرت بگیریم تاخود عبرت آیندگان نشدیم ⭕️ @dastan9 🇮🇷 ⭕️ http://Splus.ir/dastan9 🇮🇷 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🇮🇷 ادمین کانال https://eitaa.com/yazahra_9 تبادلات 🌹 https://eitaa.com/yazahra_9
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 انتقال حسنات شخصی می‌گفت: من غیبت کسی را کرده بودم. یکی دو روز بعد دیدم آن شخص به خانه ما آمد و گفت: آقا خواب دیدم باربرها مرتب اثاثیه به خانه ما می‌آورند و می‌گویند: شما آنها را فرستاده ای. من نفهمیدم یعنی چه؟ این آقا می‌گوید: من فهمیدم یعنی چه. چون غیبت این آقا را کرده بودم، هر چه کار خوب می کنم، صلواتی، زیارتی، نمازی، ثوابش را برای او می فرستند. یکی دو روز گذشت. به سراغش رفتم و گفتم: فلانی من را حلال کن. گفت: چرا؟ گفتم: غیبت تو را کردم، من را ببخش. او هم حلال کرد. بعد از دو سه روز او را دیدم. گفت: خواب دیدم شما باربرها را فرستاده اید تا آن اثاث هایی را که برای من فرستاده بودید پس بگیرید. 📚 قیامت و حشر ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ⭕️ splus.ir/dastan9 🦋 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🦋
🔴وضعیت یك در قبر 🌺✨محضر استاد بودیم یكى از دوستان خیّر و ارادتمندان به استاد، خدمت آیت الله معزّى آمد و گفت: آقا الان شخصى را داخل قبر گذاشتیم من هم به علت آشنایى كمك كردم تا جنازه را داخل قبر بگذاریم ولى یكباره دیدم داخل قبر جانورانى است تا جنازه را داخل قبر گذاشتیم آن جانوران ( سوسك و عقرب) به طرف جنازه آمدند و من سریع از پایین قبر بالا آمدم و به كسى چیزى نگفتم. حضرت آقا تأمّلى كرد و فرمودند: این آقا بازارى بود؟ ایشان گفت: بله. سپس استاد فرمودند: براى كسى نقل نكن گویى او اهل و بوده و حال همان ها تبدیل به این جانوران شده اند و در داخل قبر او را رها نمى كنند. 📚گنجینه معارف 3 (110 موضوع) محمد رحمتی شهرضا ⭕️ splus.ir/dastan9 🦋 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🦋
بیوگرافی شهید آرمان علی وردی طلبه بسیجی طلبه بسیجی آرمان علی وردی ۲۱ ساله از شهدای ناآرامی ها و اغشتاشات اخیر است که چهارشنبه شب (۴ آبان ۱۴۰۱) در منطقه اکباتان تهران مجروح و به شهادت رسید. شهید آرمان علی‌وردی در تجمعات چهارشنبه ۴ آبان در اکباتان تهران بر اثر جراحت شدید ناشی از حمله و شکنجه وحشیانه اغتشاشگران مجروح و به بیمارستان منتقل شد و سپس به شهادت رسید. شهید علیوردی ۲۱ سال داشت و متولد دهه ۸۰ بود. او دارای تحصیلات حوزوی و در حال تحصیل در مدرسه علمیه آیت الله مجتهدی (ره) و مربی کانون تربیتی حوزه و همچنین عضو بسیجیان یگان امام رضا (ع) سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ بود. مدیریت حوزه علمیه استان تهران شهادت مظلومانه طلبه بسیجی شهید علی‌وردی را به عموم طلاب و اساتید حوزه استان تسلیت گفته و خواستار برخورد جدی و قاطعانه با عوامل این جنایت شده است. امروز نیز (۷ آبان) مراسم بزرگداشت طلبه شهید علی وردی در مدرسه علمیه آیت‌الله مجتهدی (ره) تهران با حضور روحانیون و خانواده این شهید والامقام و بسیجیان برگزار شد. ⭕️ splus.ir/dastan9 🦋 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۹ آبان ۱۴۰۱ میلادی: Monday - 31 October 2022 قمری: الإثنين، 5 ربيع ثاني 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️5 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️29 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️37 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️57 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ⭕️ @dastan9 🌼
🔴 نگرانی دروغین دقت کرده اید کسانی که برای تعطیلی کسب و کارهای اینترنتی داخل اینستاگرام داد و فریاد می کنند ، در برابر تعطیلی بسیاری از مغازه ها و مشاغل و نیز افت شدید بازار بورس به خاطر اغتشاشات و ناامنی هایی که همین اینستاگرام از مهمترین بسترهای ایجاد آن ها بوده ساکتند؟! واقعا انتظار دارند باور کنیم که نگران و دلواپس شغل و درآمد مردم هستند؟!! ✍️قاسم اکبری ⭕️ splus.ir/dastan9 🌼 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ✖️ مطمئنم شوهرم داره بهم خیانت می‌کنه! ✖️ به خانمم مطمئنمااا، به مردایِ محل کار همسرم مشکوکم! ✖️بالاخره یه روز مچشو می‌گیرم! حتی اگر به خیانت دیگران مطمئنید، این چند دقیقه رو ببینید لطفاً ❌ ⭕️ splus.ir/dastan9 🌼 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌼
💠 | آخرین پیچ کوچه ✊ داستان مردم سرزمینی که برای حفظ حجاب مبارزه کردند 😔 عمه خانم شش ماه تمام از خانه بیرون نیامد. آخر هم از غصه دق کرد و مُرد. صدیقه حامله بود که توی کوچه مأمورها دنبالش کردند. افتاد توی جوی آب و بچه‌اش سقط شد. فاطمه خانم، با آن تن مریض و پاهای دردناک، زمستان‌ها یخ حوض شکست و حمام کرد و از ترس آژان‌ها تا گرمابه سر کوچه هم نرفت. روضه و زیارت تعطیل شده بود. هرچند روز یک‌بار می‌نشستم یک‌ دل سیر از دل‌تنگی گریه می‌کردم. 👴 آقاجان گفته بود جمع کنیم برویم. سید می‌گفت تا کی؟ چند وقت می‌توانیم این‌طور زندگی کنیم؟ من می‌گفتم تا مرگ رضاشاه. گاهی یکی می‌آمد همراه سید و نصفه‌شب‌ها با ترس‌ولرز از کوچه‌پس‌کوچه‌ها من را می‌بردند خانه آقاجان. راه زیاد بود و از پشت‌بام نمی‌شد رفت. چند روزی می‌ماندم تا سید بیاید دنبالم. ولی همیشه نمی‌شد. خطرش زیاد بود. خطر آژان‌های بی‌غیرت که یک‌دفعه در تاریکی کوچه پیدا می‌شدند و رحم نداشتند. آخرین بار ما را دیدند و چادرم را پاره کردند. به خانه آقاجان که رسیدم دو روز تب کردم. حالم بهتر شد و برگشتم، همان دیدارهای چند وقت یک‌بار هم قطع شد. ☕️ من توی این فکرها بودم و غلامرضا خیره به استکان چای. از همان اول پیدا بود خبری آورده که این‌قدر مضطرب است. جانم به لبم آمد تا دهان باز کرد. چایی‌اش نصفه بود که گفت مادر مریض شده. چند هفته است. حالا حالش بدتر شده بود و دیگر دلشان نیامده به من نگویند. بی‌معطلی بلند شدم: بریم غلامرضا. قند توی دستش را پرت کرد توی قندان و با عصبانیت گفت: کجا بریم؟ چطور برویم خواهر؟ دندان روی‌هم فشرد و زیر لب بدوبیراه گفت. سرم را گذاشتم روی زانوهایم و زدم زیر گریه: خدایا نگذر از این بی‌دین و ایمان‌ها! ببین چه می‌کنند با ما… 🌅 غروب شده بود که سید آمد. غلامرضا گفته بود بی‌اجازه شوهر نمی‌برمت. صبر می‌کنیم تا خودش بیاید. چشم‌های قرمز و حال آشفته‌ام جای چک‌وچانه برای سید نگذاشت. بچه‌ها را سپردم به بی‌بی رقیه و با بسم‌الله چادر پوشیدم. بی‌بی از زیر قرآن ردم کرد و گفت تا برسی چهارقل و آیت‌الکرسی بخوان. یک ختم انعام نذر کردم که به دردسر نیفتید. 👌 نیمه‌راه بودیم و غلامرضا داشت به سید می‌گفت بیا ما هم مثل حسن آقا جمع کنیم برویم کربلا. آنجا لااقل ناموسمان در امان است. سید غر می‌زد که کاروبار را چه کنیم. خانه و زندگی‌مان را به کی بسپاریم. من داشتم دعا می‌کردم خدایا یا مرگ ما را برسان یا این‌ها را به تیر غیب گرفتار کن. توی این مدت طاقتم طاق شده بود. یک‌دفعه صدای پا شنیدیم. یکی داشت از دور به طرفمان می‌دوید. غلامرضا گفت مأمور امنیه‌ست. شما بدوید. خودش دوید سمت مأمور و گلاویز شد. سید، دست من را گرفت و شتابان برد. داشتم می‌دویدم که چادرم رفت زیر پایم و افتادم. صدای کوبش قلبم را می‌شنیدم. بدنم از ترس می‌لرزید. گفتم الان است که برسند و وسط کوچه چارقدم را هم بردارند. سید سریع بلندم کرد. مرا دنبال خودش می‌کشید. به پیچ خانه که رسیدیم دو طرف را نگاه کرد و هولم داد جلو: به خیر گذشت. برو تا من بروم ببینم چه بلایی سر غلامرضا آمد. 🖐 پشت‌هم در زدم و هنوز تقه‌هایم تمام نشده بود که محمدعلی در را باز کرد. خودم را انداختم تو و نفس‌نفس‌زنان تکیه دادم به دیوار. برق خشم و غیرت توی چشم‌های محمدعلی همانی بود که در چشم‌های سید و غلامرضا هم دیده بودم. با صورت خیس از اشک دویدم سمت اتاق خانم‌جان. 🌺 ⭕️ splus.ir/dastan9 🌼 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دختران ایرانی برای سگ‌های آمریکایی😔 ⭕️ وقتی حقایق را نگفتیم، آنها شروع به وارونه نمایی می‌کنند! 🔰 عذرخواهی بابت پخش این کلیپ ⭕️ splus.ir/dastan9 ⭕️ http://eitaa.com/dastan9
این حرف درگوشیه.mp3
10.11M
📣📣📣📣📣 استاد امینی خواه سلام دوستان خواهش می کنم خواهش می کنم گوش کنید و حتما برای دیگران ارسال کنید التماس می کنم دغدغه داشته باشید. ⭕️ @dastan9 🌼
* شهدا* 🎞 🔷مراسم چهلم شهید بابایی 💠ناشناس آمد و ناشناس رفت در مراسم چهلم شهادت تیمسار بابایی در میان ازدحام سوگواران ، مرد میان سالی با کلاه نمدی و شلوار گشاد که معلوم بود از اطراف اصفهان است بر مزار عباس خاک بر سر می ریخت و به شدت گریه می کرد. گریه اش دل هر بیننده ای را به درد می آورد .آرام به او نزدیک شدم و با بغضی که درگلو داشتم پرسیدم : پدر جان این شهید با شما چه نسبتی دارد؟ مرد گفت: من اهل روستای ده زیار هستم .اهالی روستای ما قبل از اینکه شهید بابایی به آنجا بیاید از هر نظر در تگنا بودند . ما نمی دانستیم که او چه کاره است ؛ چون همیشه با لباس بسیجی می آمد . او برای ما حمام ، مدرسه و حتی غسالخانه ساخت . همیشه هر کس گرفتاری داشت برایش حل میکرد. همه اهالی او را دوست داشتند . هروقت پیدایش می شد همه با شادی می گفتند : اوس عباس آمد . او یاور بیچاره ها بود . تا اینکه مدتی گذشت وپیدایش نشد گویا رفته بودتهران . روزی آمدم اصفهان ، عکس هایش را روی دیوار دیدم . مثل دیوانه ها هر که را می دیدم می گفتم : اودوست من است . گفتند: پدر جان ، می دانی او چه کاره است ؟ گفتم: او همیشه به ما کمک می کرد. گفتند: اوتیمسار بابایی فرمانده عملیات نیروی هوایی بود. گفتم: اوهمیشه می آمد برای ما کارگری می کرد . دلم از اینکه اوناشناس آمد و ناشناس رفت آتش گرفته بود. ❥|پرواز تا بی نهایت صفحه 266| شهید خلبان سرلشکر بابایی در عید قربان سال ۱۳۶۶ به درجه رفیع شهادت نائل شدند. شادی روحش صلوات ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ *الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ* ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─ ╲\╭┓ ╭🌕╯ ┗╯\╲ ⭕️ splus.ir/dastan9 🦋 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🦋
☕️ این داستان جالب کاملاً تمثیلی از معنای زندگی در لحظه و بدون قضاوت است. یک روز، کشاورزی از خدا خواهش کرد، لطفاً اجازه بده من بر طبیعت حکمرانی کنم، برای این که محصولاتم بتواند پربارتر باشد. خداوند موافقت کرد. وقتی کشاورز باران خواست، باران بارید. وقتی تقاضای خورشید درخشان زیبا داشت، مستقیم می تابید. هر آب و هوایی درخواست کرد، اجابت شد. جز این که موقع برداشت محصول وقتی دید تلاش هایش طبق انتظارش ثروت زیادی به بار نیاورده است، غافلگیر شد. از خدا پرسید چرا برنامه ریزی اش شکست خورد. خداوند پاسخ داد، تو چیزهایی را خواستی که خود می خواستی، نه چیزی که به آن نیاز بود. هرگز درخواست طوفان نکردی که برای تمیز کردن محصول واجب است، که پرنده ها و حیواناتی که آن ها نابود می کنند، دور نگه می دارد و از آلودگی هایی که آن ها را از بین می برد، پاک کند. ما هیچ وقت نمی دانیم حادثه ای نعمت است یا بدبیاری. پس بهتر است به این یکی یا آن یکی نچسبیم و نه برای یکی خوشحال و نه برای دیگری افسوس بخوریم. واقعیت همیشه در چشم ناظر است. یادتان باشد هوش (عقل) تصویر کامل را ندارد فقط بابت هر چه سر راهت قرار می گیرد بگو "متشکرم" و رها کن. لطفاً بدانید برنامه های جهان همیشه کامل هستند و چیزی به نام خوشبختی یا بدبختی وجود ندارد. ⭕️ splus.ir/dastan9 🦋 ⭕️ https://eitaa.com/dastan9 🦋
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۱۰ آبان ۱۴۰۱ میلادی: Wednesday - 01 November 2022 قمری: ، الثلاثاء6 ربيع ثاني 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹هلاکت هشام بن عبدالملک لعنة الله علیه، 125ه-ق 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️4 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️28 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️36 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️56 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ⭕️ @dastan9 🌼
1_1303173307.mp3
2.2M
😍 💥من‌قهرمی‌کنم و‌لی‌تو‌برای‌آشتی‌کردن ، پا‌پیش‌میزارۍ . . عجیب خدایی هستی تو😍💕 گوش بدین تا بدونید چه خدای بامعرفتی داریم ما☺️ 🎤- 🚨 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ⭕️ @dastan9 🌼
🔆 ✍️ چه اهمیتی دارد که بدنمان کجا خاک شود 🔹عارفی را گفتند: بدن ما به چه مانَد؟ 🔸گفت: باید بدن ما شبیه به یک بیل باشد که تا ۴۰سالگی دنیای خود و فرزندان خود می‌سازد و بعد از آن، دنیای خود در سرای دیگر را (با کار نیک) می‌سازد. 🔹گفتند: آیا از مرگ نمی‌هراسی؟ 🔸گفت: اگر بنای خود را در سرای دیگر ساخته باشم، دیگر بیل (بدنم) مرا چه کاری آید؟! چون هیچ‌کس بعد از ساختن خانه‌اش بیل را داخل ‌اتاق نمی‌گذارد و نیازی به بیل ندارد. 🔹اگر خانۀ خود در سرای دیگر با بیل وجودم در دنیا ساخته باشم از این‌که این بیل (تن) را کجا بیندازند (خاک سپارند) مرا ملالی نیست. ⭕️ @dastan9 🌼
⛔️ خانم و آقای محترم لطفا مراقب حرف زدنتون باشید ! چرا ⁉️ 💢 چون باید در همه ی فضاها حالا چه مجازی باشد و چه واقعی ! تقوا پیشه کنید و طوری حرف نزنید که نامحرم ازتون خوشش بیاد و وابسته بهتون بشه و ازتون تعریف و تمجید کنه و آخرم فریب بخورید و نفهمید چکار می کنید و چه تصمیمی می گیرید 🔶 خصوصا آنهم در فضای مجازی و فضاهای دیگر ... پس مراقب باشید. ⛔️ خیلی وقتها در فضای مجازی این حد و حدودها اصلا رعایت نمی شود و همین امر بعدها باعث فحشا و نابودی در خانواده ها می شود. 💢 دقت کنید ! خدا که بیکار نبوده این مسائل رو فرموده!🚫 🔹برای این گفته که هوای نفس رو به خوبی میشناسه و میدونه 👈 که هوای نفس خاصیتش اینه که : 🔴 اگه ازش پیروی کنی و بهش لذت حرام بدی 💯بدبختت میکنه آنهم در دنیا و آخرتت ❗️ ⭕️ پس تو حرف زدن با نامحرم چه در فضای حقیقی و چه در "فضای مجازی" حسابی مراقب باشید 🔻 دقت کن تا دیدی انگار از حرف زدن با یه نامحرم "یه ذره داری لذت میبری" سریع قطعش کن اصلا ارتباط نگیر ، تقوا پیشه کن. ❌ به خودت بگو: چه خبرته؟! ادامه نده اگرم ادامه دادی و همینطوری جلو رفتی 🔶به میزانی که ادامش دادی " چوب بیشتری " دنیا بهت میزنه! 🔸گاهی اوقات باید بدانی که بعضی ها حد و حدود ارتباط با نامحرم را نمی شناسند و آفتهای آن را نمی دانند. یا بهتر بگم درک و فهمی از قدرت هواهای نفسانی و اذیتهایش ندارند. 🌷 اما کسی که دنبال اطاعت دستور خداست، آدم خیلی فهمیده ای هست... 🔸فقط اونه که از زندگیش لذت میبره... اونه که آرامش داره و عزتمند زندگی میکنه... 🌺 شما هم سعی کنید زندگی و خانوادتون رو در مسیر آرامش قرار بدید و اصلا با نامحرم ارتباط نگیرید تنها در حد ضرورت ارتباط بگیرید و همیشه سعادتمند و عزتمند زندگی کنید . ⭕️ @dastan9 🌼
🔰همسرداری مومنانه 🔹انسان مؤمن هرچه می‌گذرد علاقه‌اش به همسرش بیشتر می‌شود. 💬 فرمود: علامت مؤمن این است هرچه جلوتر می‌رود علاقه‌اش به همسرش بیشتر می‌شود. این اثر عقل است؛ این اثر زندگی رحمانی است. ✅ دربارۀ انسان صحبت می‌کنیم، نه زندگی حیوانی که اصلش مال غرب است. ❇️ یاد کن این نعمت را، ببین خداوند چه نعمتی به تو داده؛ نعمت همسر، خوبی‌هایی که این همسر دارد؛ خوشی‌هایی که با این همسر داشتی. 🔸قرآن به این مسئله تصریح می‌کند که لذت‌هایی را که با همسر بردی فراموش نکنی. 🔹نتیجۀ این ذکر، مدارا و رفق و صمیمیتی است که با همسرت پیدا می‌کنی. این‌ها همه مصداق ذکر است. 🔸چنین است که می‌بینیم در بزرگان دین و اولیای الهی توجه به نیازهای همسر و توجه به علاقه‌مندی‌های او خیلی وجود دارد. ✅ غذاخوردن با همسر در یک ظرف محبت‌ها را زیاد می‌کند؛ رزق را زیاد می‌کند و شیطان را دفع می‌کند. اگر به همسر یک لیوان آب بدهی، هفت در جهنم به رویت بسته می‌شود. 📍برگرفته از جلسات گریز از رجیم استاد امینی خواه ⭕️ @dastan9 🌼
✍آیت الله مجتهدی تهرانی : کسی که هر روز حساب کار خودش را نکند که من امروز چه کار کرده ام، کار خوب انجام داده ام یا کار بد، اگر کار خوب انجام داده، الحمدلله بگوید و اگر کار بد انجام داده استغفار کند، اگر کسی این کار را نکند، حضرت امام کاظم(علیه السلام ) می فرماید: "این فرد از ما نیست" باید همانطور که بازاری ها شب به شب حساب کار خودشان را می کنند که امروز چقدر واردات جنسی، صادرات جنسی، واردات نقدی و صادرات نقدی داشتند و چرتکه می اندازند، ما هم باید دفتری داشته باشیم و از صبح تا غروب هر کاری کردیم، شب به شب در آن بنویسیم. خدای نکرده به نامحرم نگاه کردیم بنویسیم، غیبت کردیم بنویسیم، آواز حرام گوش کردیم بنویسیم. بعد اگر دیدیم کار بد انجام داده ایم استغفار کنیم و اگر کارهای خوب انجام داده ایم خدا را شکر کنیم ⭕️ @dastan9 🌼
به کجا چنین شتابان... صبح سر ایستگاه بودم منتظر خط بودم یه خانم مسنی گفت دخترم مراقب باشی با شخصی نرو دیروز یه اقای ایستاد و اصرار داشت که باهاش برم اخه من پیر چیکارداشت.... 🛑 اعضای محترم کانال شماهم دوست‌داشتید تو این چالش🥊 شرکت کنید 👍 💖 @dastan9 💖