ادامه نکته ها 👉🏻
٣- هجو
گر هجو نیست در سخن من ز عجز نیست
حیف آیدم که زهر در آب بقا کنم
هجو به سخنی گفته می شود که نیشدار و رکیک بوده و غالبا برای نمایاندن ضعف ها و کاستی های انسان های دیگر و با لوث کردن شخصیت آنان بیان می گردد. در این قسم از سخن با این که خنده وجود دارد.
ولی هدف مسرور نمودن انسان ها نیست، بلکه آزردن و مسخره کردن آنان است.
این گونه برخورد با دیگران که از عقده ها و غرض های انسان سرچشمه می گیرد بسیار زشت او ناپسند است و گویندگان این سخنان در نزد مردم نه تنها محبوبیتی ندارند که مورد تنفر نیز هستند، و دیگران از ترس سخنان نیشدارشان از آنان گریزانند.
متأسفانه این گونه سخن در ادبیات فارسی - چه نظم و چه نثر زیاد به چشم می خورد. و در میان گلزار ادب فارسی بسان بوته ای خار سر برآورده و خودنمایی می کند. بسیاری از شاعران در اثر عدم پالايش روحی و اخلاقی به هجوگویی پرداخته و تا آنجا پیش رفته اند که قلم از بازگو کردن گفته های آنان شرم می کند. در اجتماع کنونی ما نیز هنوز کسان بسیاری هستند که بین مزاح و هجوگویی تفاوتی نمی گذارند و برای خنداندن دیگران و یا رفع عقده های حقارت خود مردم را به استهزاء و تمسخر می گیرند. و از وسیله قرار دادن نقص های جسمی و روحی دیگران در این راه هیچ ابایی ندارند.
هجوگویان و هجوشنوندگان باید بدانند که قطعا عمل آنان گناه مستوجب خشم و عذاب الهی است. قران کریم در این زمینه می فرماید :
ای کسانی که ایمان آورده اید هیچ قومی حق ندارد قومی دیگر را مسخره کند چه بسا که آنان بهتر باشند... و زنهار لقب بد برای یکدیگر نگذارید. این بد رقم یادآوری از یکدیگر است...)
سوره حجرات - قسمتی از آیه ۱۱.
پیامبر بزرگوار اسلام (ص) نیز در همین زمینه می فرماید :
«سخت ترین ناسزاها هجو است و کسی که هجو را نقل کند یکی از ناسزاگویان است» .
نهج الفصاحه - سخن ۲۶۰.
4 - هزل و مسخرگی : این نیز ریشه در بلاهت و سفاهت آدمی دارد. هزل از بی ارزش ترین نوع نوشته یا سخن است که هیچ گونه سازندگی و جهت مثبتی در آن وجود ندارد و غالبا بی معنا و بی مفهوم است و تنها برای وقت گذرانی و یا خودنمایی بیان می شود.
هزل گویان و مسخرگان هم هرگز نتوانسته اند در اجتماع و دل مردم فرزانه جایی برای خود باز کنند. بخصوص در روزگار کنونی ما که علم و هنر میدان وسیعی یافته و قله های بزرگی را فتح کرده است، در عرصه اجتماع فعال انسان ها جایی برای مسخرگی و هزل نیست و کسانی که تلاش می کنند از این طریق خود را مطرح کنند قطعا با شکست مواجه خواهند شد.
گفتنی است: در بسياری از کتاب ها مثل اين کتاب، با اينکه، طنز و مزاح با هدف تنوع به هم آمیخته است. ولیکن چون « در راستای ارج نهادن به ارزشهای جامعه اسلامی و فرهنگ والای انسانی تهيه شده» سعی شده، از نقل مطالب زننده و دور از شأن انسان پرهیز شود.
امید است با شفاف سازی موضوعی «مؤسسه فرهنگ سازان حجة بن الحسن (عج)» هم اين کتاب ها معرفی و شناخته شوند و هم دستيابی مردم شريف ما به طنز و ... در موضوع دلخواهشان سريعتر انجام شود. به اميد موفقيت همگان
📚والسلام مرتضوی
----
https://eitaa.com/dastan_latifeh/13
🌷نمونه #کاربردی_کردن_طنزها_
🔺روباهی از شتری🐪 پرسید: «عمق این رودخانه چه اندازه است؟»
شتر جواب داد: «تا زانو.»
ولی وقتی روباه توی رودخانه پرید، آب از سرش هم گذشت و همین طور که دست و پا میزد به شتر گفت: «تو که گفتی تا زانو!»
شتر 🐪جواب داد: «بله، تا زانوی من، نه زانوی تو.»
👈پيام اين طنز اينکه : هنگامی که از کسی مشورت میگیریم یا راهنمایی میخواهیم باید شرایط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگیریم. لزوما" هر تجربهای که دیگران دارند برای ما مناسب نیست.
تغيير صورت مسئله
البته بعضاً اين گونه گفتن حکمتی دارد.
اشکال هم ندارد چرا که در اسلام #توريه هم هست «#دروغ #مصلحت آميز به ز #راست #فتنه انگيز» هم هست »
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰دانائى
🌷لقمان دانا
https://eitaa.com/dastan_latifeh/40
درد و بيماری
🔰درد و دل
🎂ممنوعيت درد و دل
https://eitaa.com/dastan_latifeh/64
درستكارى
🔰قدردانی از درستکاران
📚#داستان_کوتاه
✍️📔حکایت شوهر آهنگر
حکیمی جعبهاى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد. زن خانه وقتى بستههاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:شوهر من آهنگرى بود که از روى بىعقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.
✍️وقتى هنوز مریض و بىحال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مىگفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود. من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمىخورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آنها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.
با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بستههاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم. اى کاش همه انسانها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند! حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بستهها را نفرستادم. یک فروشنده دورهگرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!
👌حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود. در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود.
🌷دعوت به درستکاری
https://eitaa.com/dastan_latifeh/35
درگيرى
🔰درمان
🌷نمونه راه های درمان
https://eitaa.com/dastan_latifeh/364
🔰درود و صلوات
🔰دوروغ
https://eitaa.com/dastan_latifeh/20
🎂آثار شوم دروغگويي
https://eitaa.com/dastan_latifeh/91
🗯#دروغ
▫️مردی نزد پیامبر(ص) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک میکنم.
▫️پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفتهام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری میشود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید.
▫️به نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسولالله! تو همه راهها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم.
📚میزان الحکمه، ج۸، ص۳۴۴
🔰درون
🔰دزدى
🌷بيچاره شدن دزد
https://eitaa.com/dastan_latifeh/35
🎂رسوا شدن دروغگو
https://eitaa.com/dastan_latifeh/105
دستبرد
دستگيرى
دشمن
دشمنى
دشنام
https://eitaa.com/dastan_latifeh