مجسمه پدر و پسر در برزیل
نکته جالب توجه این مجسمه آن است که مجسمه پسر تماماً از اجزای پدر تشکیل شده و نو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
👈هشت فایده پیادهروی که شاید نمیدونستید
(ما عبد الله بشيء أشد من المشي ولا أفضل؛ با هیچ چیزی بهتر از پیاده روی نمی توان خدا را عبادت کرد! ؛ التهذیب ج 5 ص 11)
👟 فوائد پیادهروی
1️⃣ پیادهروی انعطاف و ترمیمپذیری مغز رو بالا میبره
🔸کم تحرکی رو ماهیچههای بدن تاثیر میگذاره و این در حالیکه پیادهروی کمک میکنه شبکه خونی توی مغز فعالیت بیشتری داشته باشه و سلولهای مغز رو فعالتر نگه داره.
2️⃣ پیادهروی قلب رو سالم نگه میداره
🔸پیادهروی تاثیر عمدهای بر قلب ما داره. انسانهای اولیه که شکارچی بودن چیزی بین ۲۵-۲۷ کیلومتر در روز پیادهروی میکردن، برای همین محققان عقیده دارن انسانهای اولیه قلبی سالمتر داشتن.
3️⃣ پیادهروی ما رو برای حل مشکلات خلاقتر میکنه
🔸پیادهروی کمکمیکنه در زمانی که بامشکلی روبرو شدیم خلاقتر عمل کنیم، راه رفتن بهتر از نشستن و منفعل بودن و حس ناامیدیه.
4️⃣ پیادهروی به هضم غذا کمک میکنه
5️⃣ پیادهروی به پیشگیری از افسردگی کمک میکنه
6️⃣ پیادهروی باعث میشه کمتر برنجیم، پذیرا و برونگرا باشیم.
7️⃣ پیادهرویبیشتر از باشگاه رفتن به سوخت و ساز بدن کمک میکنه
8️⃣ پیادهروی به بهتر شدن حالت بدن ما کمک میکنه
وخلاصه پیاده روی به شخص تواضع داده و سبب هم سطحی وملاقات متواضعانه با دیگران را فراهم میکند.
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مسک 52.pdf
1.51M
#مسک
پنجاه و دومین شماره نشریه مسک منتشر شد
📚 @DasTanaK_ir
طنز 😂🤣😆
🔹خانومی تعریف میکرد: من و همسرم با هم بگو مگو کردیم؛ از دست شوهرم ناراحت شدم و با سرعت از اتاق خارج شدم.
لباسم رو از پشت گرفت و مانع خروجم شد.
در حالیکه من به شدت ناراحت بودم گفتم:
ولم کن...
بخدا نمیخوام حرفاتو گوش بدم؛
سعی نکن منو راضی کنی بمونم؛
من خیلی از دستت ناراحتم..
نمیخوام حتی صداتو بشنوم حتی یک کلمه، پس خواهش میکنم ولم کن...
وقتی سرم رو به عقب برگردوندم دیدم پیراهنم به دستگیره درب گیر کرده و شوهرم سر جای خودش نشسته و از خنده روده بر شده..!😂
خدا هیچکسو اینجوری ضایع نکنه!
ــــــــــــــــ
🔹یارو تو سرپايينى دنبال اتوبوس ميدويد!
یکی از مسافرا ازپنجره سرشو مياره بيرون با خنده ميگه:
فكر نكنم برسى !😏
یارو ميگه:
نرسم که بیچاره اید ، راننده منم😂
ــــــــــــــــ
زندگیمون الان بین ۲بیت شعر گیر کرده😴
سعدی میگه: برخیز و مخور غم جهان گذران😨😦
تا پا میشم حافظ میگه: بنشین و دمی به شادمانی گذران😦😥😠
فعلا نیم خیز موندیم تا تکلیفم تو بیت بعدی روشن بشه!😀😆😂
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سلیمانی خطرناکتر برای دشمنان از سردار سلیمانی💓
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#اگر_زینب_نبود
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
چشمه فریادمظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا می ماند اگرزینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوارو بی لگام
در بیابان ها رها می ماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا می ماند اگر زینب نبود
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدانا_عظمت_زینب_کبری_مقام_معظم_رهبری_علی_فانی.mp3
5.84M
🏴 #وفات_حضرت_زینب(س)
♨️عظمت زینب کبری(س)
👌 #پادکست بسیار شنیدنی
🎤 #مقام_معظم_رهبری
🎤 #علی_فانی
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی نادر از مرحوم آیتالله حاج سید عبدالکریم کشمیری که حاکی از پیشبینی ایشان از وقوع انقلاب اسلامی و پیروزی امام خمینی بر رژیم ستمشاهی و برقراری حکومت اسلام در ایران است.
پ.ن:
صدای نفسزدنهایی که در طول فیلم به گوش میرسد صدای اذکار تنفسی آیتالله کشمیری است؛ ایشان در هر بار نفسکشیدن، ذکر شریف #یا_حی را میگفتند به این روش که با هر دم، حرف "یا" و با هر بازدم، اسم "حی" را بر زبان جاری میکردند و بدینترتیب در تمام ساعات و حتی در حال تنفس عادی هم مشغول به ذکر خدا بودند.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✂️ برشی از یک کتاب
#اثبات_وجود_خدا
دکتر پیتر : دلیل شما بر وجود خداوند چیست ؟
علامه : #عقل_سالم ، این عالم را جلوگاه #نظم می داند و از آن جا که #نظم ، از خودِ اشیای ناآگاه تولید نمی شود ، پس این کارگاهِ هستی ، ناظمی دارد که در لغتِ ادیان #خدا نامیده می شود .
دکتر پیتر : پس چرا عده ای او را ( خدا را ) قبول ندارند ؟
علامه : در دنیا آنهایی که وجود خدا را انکار می کنند ، دو تکیه گاه بیشتر ندارند :
۱- #ایراد_گرفتن به دلایل اثبات کنندگانِ وجود خدا
۲- محسوس نبودنِ خدا ؛ یعنی اینکه ما خدا را احساس نمی کنیم ( با حواس پنجگانه ) و نمی بینیم ، پس خدا وجود ندارد .
درباره اولین تکیه گاهشان باید گفت ، ایراد گرفتن به دلیل ، خودش دلیل نیست ؛ پس به تکیه گاه دوم آنها میپردازیم و میگوییم : اگر محسوس نبودنِ یک حقیقت ، دلیل بر #نیستی و #نبودن آن باشد ، پس اولین حقیقتی که باید انکار شود ، همین قوانین اداره کننده طبیعت است ( مثل جاذبه ) که هرگز محسوس نیستند ، بلکه ما با #عقل و #علم ، آنها را درک میکنیم و پی به وجود آن قوانین می بریم .
📚 تکاپوی اندیشه ها ، محمد تقی جعفری ، جلد ۱ ، ص ۹۳
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از سخنان دکتر قربانیمقدم
شیطان و انسان.mp3 - حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم.mp3
9.9M
#جمعههای_مهدوی
🔹 با توجه به اینکه شیطان در زمان ظهور توسط امام زمان علیهالسلام کشته میشود:
۱. آیا انسانها به انجام کار زشت، وسوسه نمیشوند؟
۲. چرا خدای سبحان شیطان را زودتر از بین نبرد و این همه به او فرصت گمراه کردن انسانها را داد؟
🎙 حجتالاسلام دکتر قربانی مقدم
📚درسها و سخنرانیها👇
✅ @ghorbanimoghadam_ir
امیرالمومنین روی قبر سلمان فارسی چه شعری نوشتند؟
اصبغ بن نباته مي گويد: همين که سلمان از دنيا رفت و هنوز ما جنازه ي او را از قبرستان برنداشته بوديم، ناگهان مردي را سوار بر استر ديديم که خيلي غمگين بود.از استر پياده شد و بر ما سلام کرد و ما جواب سلام او را داديم، گفت: «در مورد غسل و نماز وکفن و دفن جنازه ي سلمان، جديت و شتاب کنيد.» ما او را کمک کرديم، او براي حنوط و کفن و دفن، کافو آورده بود. به دستور او آب آورديم، او جنازه ي سلمان را غسل داد وکفن کرد و نماز بر جنازه خوانديم و جنازه را دفن نموديم.
آن مرد، اميرمؤمنان علي عليه السلام بود که خودش لحد قبر سلمان را چيد و قبر را پوشانيد. حضرت علی (علیه السلام) در آخر کار با دست خود بر روی قبر سلمان شعر زیر را نوشتند:
وفدت علی الکریم بغیر زاد
من الحسنات والقلب السلیم
وحمل زاد اقبح کل شیی
اذا کان الوفود علی الکریم
ترجمه: بدون هیچ زاد و توشه ای از حسنات و قلب سلیم بر شخص کریمی وارد شدم و حمل زاد و توشه زشت ترین کار است؛ اگر میهمان شخص کریمی باشید
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
#مهدویت
#ملاقات_با_امام_زمان
📚 @dastanak_ir
یکی از هموطنان ایرانی یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد، با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (علیهالسلام) برپاست، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) هستند. در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (علیهالسلام) فعالیت میکردند، شد و وقتی از حال آنها جویا شد، متوجه شد که آن دو مسیحی بودهاند و مسلمان شدهاند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان.
برایش جالب بود که در انگلستان، برخی از مردم این طور عاشق اهل بیت (علیهالسلام) باشند و مخصوصاً دو پزشک مسیحی، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (علیهالسلام) نوکری کنند. کمی نزدیکتر رفت، با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست؟، او گفت: «درست است، شاید عادی نباشد، اما من دلم ربوده شده، عاشق شدم و این شور و حال هم که میبینی به خاطر محبت قلبی من است.» از او پرسید: «دلربای تو کیست؟ چه عشقی و چه محبتی!؟»
پاسخ داد: «من وقتی مسلمان شدم، همه چیز این دین را پذیرفتم، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و میدانستم بیجهت به دین دیگری رو نمیآورد. نماز و روزه و تمام برنامهها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم. فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه میکردم دلم آرام نمیگرفت و آن مسئله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر میکردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند و اصلاً پیر نشود. در همین سرگردانی به سر میبردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم. شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوهترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند.
وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم. تمام وجودم میلرزید و بیاختیار اشک میریختم و گریه میکردم. روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کردهام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو میبرد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمیفهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن میدیدم، با سرعت به طرف آنها میرفتم، ولی وقتی نزدیک میشدم متوجه میشدم که اشتباه کردهام. خیلی خسته شدم، واقعاً نمیدانستم چه کنم. دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم خدایا خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من میآید. جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهرهاش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کرده ای؟ بیا تا من قافلهات را به تو نشان دهم.» او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت : «به شوهرت سلام مرا برسان». من بی اختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت : «بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای!» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم، پیدایش نکردم. آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کردهام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد.
از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که میرسید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را میکنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست.»
منبع: کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر، ابوالفضل سبزی
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنشهایی زیبا از امام خمینی در برابر گفتهها و تعریف های دیگران از ایشان
#خیلی_زیبا
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
گربه در حال بالا آمدن است یا پایین رفتن؟
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
💠 یکی از دلایل پرخاشگری فرزندان، عدم توجه به نیازهای آنهاست
#تربیت_فرزند
#محسن_عباسی_ولدی
📚 @DasTanaK_ir
#ضرب_المثل جنگ زرگری
جنگ زرگری کنایه از جنگی است ساختگی و ظاهری، جدال و نزاعی است دروغین که میان دو تن برای فریفتن شخص سوم در میگیرد و پایه و اساسی جز فریب و نیرنگ و زیاده طلبی ندارد.
جنگ زرگری به این ترتیب بود که گاهی مشتری چاق و پولداری برای خریداری جواهر گرانبها و سنگین قیمت به دکان زرگری مراجعه میکرد و از کم وکیف وعیار و قیمت جواهر میپرسید.
در این موقع زرگر قیمت جواهر مشتری را به چند برابر قیمت واقعی اعلام میکرد و ضمنا با چشمک زدن، زرگر رو به رویی را و یا به وسیلهی شاگردش زرگر مغازهی همسایه را خبر میکرد تا به ترتیبی که مشتری متوجه جریان قضیه نشود سروگوش آب دهد و وارد معرکه شود. زرگر دومی که گوشی دستش بود به بهانه ای خود را نزدیک میکرد و بدون تمهید مقدمه، مطلبی قریب به این موضوع به مشتری میگفت :« من این جواهر را درمغازه دارم و به این قیمت – کمتر از قیمتی که زرگر اولی گفته بود میفروشم و بدین تریب زرگر اول با زرگر دومی به جدال و نزاع ساختگی برمیخاست و فی المثل میگفت: «چرا جلوی مغازه من آمدی و چه حق داری که در گفتگوی ما دخالت کنی ؟» زرگر دومی جواب میداد :« تو دین نداری ! تو انصاف نداری ! تو دروغگویی و میخواهی مالی را که این مبلغ قیمت دارد به چند برابر بفروشی. من نمیگذارم سر این آقای محترم – یا خانم محترمه – کلاه بگذاری و پولش را بالا بکشی!»
زرگر اولی میگفت :« دروغگو تو هستی که میخواهی جنس بنجل کم عیارت را آب کنی.»
زرگر دومی میگفت:« اگر جنس من کم عیار باشد میتواند به سنگ محک بزند تا سیه روی شود هرکه دروغش باشد. کاسبی و زرگری حساب و کتاب دارد. تو میخواهی برای چند دینار زیادتر از قیمت واقعی آبروی تمام زرگرها را ببری و ما را کنفت کنی !»
خلاصه این بگو و آن بگو، جنگ در میگرفت و قشقرقی برپا میشد.
مشتری ساده لوح که این صحنه را حقیقی و از روی خیرخواهی تلقی میکرد بدون اعتنا و توجه به سر و صدای زرگر اولی به مغازهی زرگر دومی میرفت وجنس مورد نظر را به قیمتی که زرگر دومی گفته بود، بدون کمترین تحقیق و چانه زدن میخرید و قیمتش را تمام و کمال میپرداخت.
در نتیجه مشتری بیچاره ضرر میکرد و دو نفر زرگر مورد بحث، سود حاصله را با یکدیگر تقسیم میکردند.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
⭕️ شما بهش میگید آبکش
شیرازیا میگن تُرُشپاله(مختصر شده[شیرازی شده] "تراوش پیاله")
اصفهانیها بهش میگن سماق پالون!
توی سرزمینهای اشغالی بهش میگن گنبد آهنین🤣🤣🤣
👤 حاج فیدل🇮🇷
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📚 افطار روزه قبل از حد ترخص
💠 مسافری که از شب قبل قصد سفر کرده و پیش از ظهر به مسافرت می رود، نمی تواند تا قبل از رسیدن به حد ترخص روزۀ خود را افطار کند و در صورتی که پیش از آن افطار کند، بنابر احتیاط کفاره افطار عمدی روزۀ ماه رمضان بر او واجب است؛ البته چنانچه از حکم مسأله غافل بوده، کفاره ندارد.
✅ ملاک تشخیص حدّ ترخص، آن است که از آخرین خانۀ شهر به اندازه ای دور شود که صدای اذان متعارف شهر را بدون بلندگو نشنود؛ خواه دیوارهای شهر را ببیند یا نه.
🔰منبع: رساله نماز و روزه مسأله ٩٤٠
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
🔴کانال #فوق_تخصصی_اعتقادات
👈آیا خداوند میتواند شُتری را از سوراخ سوزن رد بکند که نه سوراخ بزرگ بشود و نه شتر کوچک بشود❓
👌✅کی خدا را درست کرده❓خدا چطور به وجود آمد⚠️
✅👌آیا ما انسانها اختیار داریم یا نه؟ آیا ما مثل بازیگر داریم فیلم نامه را اجرا میکنیم یا نه❓⚠️⚠️
👌👌لا اکراه فی الدین یعنی چه؟به نظر ما این آیه بیشتر برای کشورهای غربی است تا مسلمانان اما چطوری❓👇👇
👌👌چرا ارث و دیه زنان از مردان کمتر است تا الان این طوری جواب شنیدین❓❓
👌👌یکی از برترین و بهترین کانال حوزه علمیه قم 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/301400148C71113bbd3e
🔴👌مبلغ #یک_میلیون تومان(۱۰۰۰۰۰۰) هدیه برای کسی که مثل این کانال پیدا بکند😋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 وقتی انسان با ظواهر و اطوارش «حرف» میزند
#کلام_مطهر
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
مرحوم آیت الله محمد تقی آملی نقل میکردند : «در خواب دیدم دشمن به من حمله کرد و من با آن دشمن درگیر و گلاویز شدم.
آن دشمن مرا رها نمیکرد و من برای اینکه از شرّ او نجات پیدا کنم هیچ چاره ای نداشتم جز آنکه دست او را به شدت گاز بگیرم تا مرا رها کند.
در همان حال از خواب بیدار شدم و دیدم دستم در دهان خودم است و به شدت دستم را گاز گرفته ام!
به من فهماندند که دشمن تو کسی جز خودت نیست؛
از خودت نجات پیدا کن!»
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از عماد
🌙نبی همه چیز دارد، شمشیر دارد، نبی جنگ دارد، نبی صلح دارد، یعنی جنگ اساسش نیست، برای این که اصلاح را در دنیا توسعه بدهد، برای اینکه مردم را نجات بدهد جنگ می کند.
🌙مطلب بالا از سخنان گهر بار حضرت امام خمینی در آذر ۱۳۶۳هجری خورشیدی است ، صحیفه نور، جلد ۱۹، ص۸۴
🌺اسامی سلاحهای پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم به همراه معانی
🌷شمشیر :ذوالفقار به معنای دارای تیغه ها
🌷سپر: ذات الفضول به معنای بسیار بخشنده
🌷نیزه : مثوی به معنای جایگاه
🌷کمان : الکتوم به معنای رازدار
🌷جعبه تیر : کافور، از درخت کافور
🌺حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، شمشیرهای زیادی ، از طریق غنائم، هدایا و یا میراث پدر داشتند و هریک را نامی بر او می نهادند.
✅خاطر نشان می شود ، سلاحهای دفاعی زمان معاصر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، نظیر زره، کلاهخود، سپر، کلاهخود و... از شام ، یمن یا هند وارد حجاز می شد و بعضی از آنها را نیز سازندگان داخلی می ساختند.
👇👇👇👇👇
🆔https://eitaa.com/joinchat/2700804115Cb7c0563901
یه عمه کوکبی داشتم که یه شوهری داشت به اسم مراد که خیلی خیلی بداخلاق بود فحش میداد، معتاد بود، دست بزن هم داشت. خلاصه بگم عمه کوکب که سه تا فرزند قد و نیم قد داشت، گفت میخوام از مراد طلاق بگیرم. مراد هم گفت بچه ها رو جای مهرت بردار برو.
عمه کوکب طلاقشو گرفت و بعد چندسال شوهر کرد به مش رجب.
زندگی با مش رجب داشت خوب پیش میرفت که یه دفعه بیکار شد و دست تنگی یه مقدار بد خلقش کرد. خلاصه بگم که دعوا و مرافعه با مش رجب هم شروع شد.
عمه کوکب هم برای اینکه لج مش رجب رو در بیاره موقع دعوا مرافه از خوبیهای شوهر قبلی اش( مراد ) میگفت اگه مراد دست بزن داشت حداقل خرجی میداد اما تو چی؟ مراد حداقل یه قیافه ای داشت تو چی؟ مراد لااقل موقعی که نشئه بود به ما محبت میکرد تو چی و….. با گفتن این حرفا عمه کوکب هم خودشو خالی میکرد هم لج مش رجب رو در میاورد.
اما جالبش اینجا بود که که بعد چند وقت کم کم خود عمه کوکب هم باورش شده بود که مراد آدم خوبی بوده پاک یادش رفته بود که مراد چه بلایی سرش آورده بود کتکهایی هم که خورده بود یادش رفته بود تا جایی که بچه هاش به عمه کوکب میگفتند تو که شوهر به این خوبی داشتی چرا طلاق گرفتی که ما را هم آواره کنی؟
کار به جایی رسیده بود که همه اونایی که مراد رو ندیده بودن فکر میکردن مراد یه شوهر ایده آلی بوده که احتمالا کوکب خانم زبونم لال زیر سرش بلند شده و عاشق مش رجب شده.
بعدش سر ناسازگاری برداشته تا مراد طلاقش بده و بشه زن مش رجب.
🔹داستان امروز ما با مملکتمون منو یاد عمه کوکب با مراد و مش رجب میندازه.
ملت سال ۵۷ انقلاب کرد تا از دست خاندان پهلوی راحت بشه و حالا که بعضی هامون منتقد وضع موجود هستیم یه جوری از پهلوی صحبت میکنیم انگار اون موقع مردم ما تو بهشت زندگی میکردن و ما با پشت پا زدن به مدینه فاضله ای که پهلوی برامون ساخته بود خودمون رو انداختیم تو بغل مش رجب.
واقعیت اینه که هیچ ملتی را در هیچ جای تاریخ سراغ نداریم که خودش رو بندازه وسط خیابون و با خوردن گلوله بخواد حکومت را عوض کنه. اینکه به ما القا میکنن که ایرانیها از سر سیری و یا دخالت اجنبی علیه پهلوی ها قیام کردن نوعی توهین به مردم ایران نیست؟
چطور میشه ۹۵ درصد مردم یک کشور فریب خوردند؟!!
حالا مذهبیها فریب خوردن، توده ای ها، مارکسیستها، حزب فرقان و مجاهدین باصطلاح خلق چرا با ملت همنوا شدند؟
امروزه بعضی از ما در یک تفکر غلط گیر افتاده ایم و نقد وضع موجود را مساوی با تایید حکومت پهلوی میدانیم که البته با فضاسازی رسانهای همراه است و خلاصه تلاش میشه استبداد پهلوی را بزک کنیم.
اما نباید فراموش کرد که کودتای ۲۸ مرداد دروغ نبود، اشغال ایران در زمان متفقین داستان نبود.
آیا گزارش سازمان عفو بین الملل درسال ۵۴ را میتوان انکار کردکه در این گزارش ایران را بدترین نقض کننده حقوق بشر معرفی میکند، رای کمیته بین المللی حقوقدانان ژنو مبنی بر نقض حقوق شهروندی توسط حکومت وقت را چگونه میتوان توجیه کرد؟
کتاب فردوست در مورد خاندان پهلوی را که از فساد خاندان پهلوی پرده بر میدارد را که وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی چاپ نکرده.
کشته شدن دانش آموزان و دانش جویان در ۱۳ آبان را چطور؟
عکسهاو فیلمهای کشتار مردم در میدان ژاله در ۱۷شهریور که فتوشاپ نیستند.
گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل را مبنی بر قاچاق سازمان یافته مواد مخدر توسط خاندان پهلوی را میتوان دروغ فرض گرد؟
خلاصه اگه ۸ سال با رأی غلط خودمون، گرفتار مش رجب شدیم، مراد را هم زیادی تطهیر نکنیم. پیشرفتها را فراموش نکنیم. ضعفها را بیش از اندازه خودش بزرگ نکنیم.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
﷽/ ﮔﺮﮒ ﺑﺎﻻﻥ ﺩﯾﺪﻩ،
ﯾﺎ ﮔﺮﮒ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﺪﻩ؟!!
🆔 @dastanak_ir
ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻘﺎﻭﻡ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﺍﺯ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﻪ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ،
ﻣﯽﮔﻮﯾﯿﻢ ﮔﺮﮒ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﺪﻩ!
ﺩﺭ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻠﯿﻠﻪ ﻭ ﺩﻣﻨﻪﯼ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﻣﯿﻨﻮﯼ،
ﺩﺭ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﮔﺮﮒ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ:
ﮔﺮﮔﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺰﯾﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻣﯿﻨﻮﯼ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ﺑﺎﻻﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ.
ﺑﺎﻻﻥ ﯾﻌﻨﯽ تلهای که برای حیوانات میگذارند...
ﮔﺮﮔﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﻥ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﻘﺎﻭﻡ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ.
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @DasTanaK_ir
سه داستان زیبای 3 ثانیه ای برای یادآوری:
🆔 @dastanak_ir
روزى روستاييان تصميم گرفتند براى بارش باران دعا كنند در روزيكه براى دعا جمع شدند تنها يك پسربچه با خود چتر داشت.
👈این یعنی ایمان...
كودك يك ساله اى را تصور كنيد زمانيكه شما اورابه هوا پرت ميكنيد او ميخندد زيرا ميداند اورا خواهيد گرفت.
👈اين يعنى اعتماد...
هر شب ما به رختخواب ميرويم ما هيچ اطمينانى نداريم كه فردا صبح زنده برميخيزيم با اين حال هر شب ساعت را براى فردا كوك ميكنيم.
👈 اين يعنى اميد...
برايتان "ایمان ، اعتماد و امید به خدا" را آرزو ميکنم ..
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
دانابی شو؛ دانا شو!👇👇
📚 @DasTanaK_ir
ابن عبّاس ضمن حدیثى حکایت کند:
روزى جمعى از بنى امیّه در محلّى نشسته بودند و در جمع ایشان یک نفر از اهالى شام نیز حضور داشت و امام حسن مجتبى علیه السلام به همراه عدّه اى از بنى هاشم از آن محلّ عبور مى کردند، مرد شامى به دوستان خود گفت:: اینها چه کسانى هستند، که با چنین هیبت و وقارى حرکت مى کنند، گفتند: او حسن، پسر علىّ بن ابى طالب علیه السلام است؛ و همراهان او از بنى هاشم مى باشند.
مرد شامى از جاى برخاست و به سمت امام حسن مجتبى علیه السلام و همراهانش حرکت نمود؛ و، چون نزدیک حضرت رسید گفت:: آیا تو حسن، پسر علىّ هستى؟
حضرت سلام اللّه علیه با آرامش و متانت فرمود: بلى.
مرد شامى گفت:: دوست دارى همان راهى را بروى که پدرت رفت؟
حضرت فرمود: واى بر تو! آیا مى دانى که پدرم چه سوابق درخشانى داشت؟
مرد شامى با خشونت و جسارت گفت:: خداوند تو را همنشین پدرت گرداند، چون پدرت کافر بود و تو نیز همانند او کافر هستى و دین ندارى.
در این لحظه، یکى از همراهان حضرت سیلى محکمى به صورت مرد شامى زد و او را نقش بر زمین ساخت
امام حسن علیه السلام فورا عباى خود را روى مرد شامى انداخت و از او حمایت نمود؛ و سپس به همراهان خود فرمود: شما از طرف من مرخّص هستید، بروید در مسجد نماز گذارید تا من بیایم.
پس از آن امام علیه السلام دست مرد شامى را گرفت و او رابه منزل آورد و پس از رفع خستگى و خوردن غذا، یک دست لباس نیز به او هدیه داد و سپس روانه اش نمود.
بعضى از اصحاب به حضرت مجتبى علیه السلام گفتند: یا ابن رسول اللّه! او دشمن شما بود، نباید چنین محبّتى در حقّ او شود.
حضرت فرمود: من ناموس و آبروى خود و دوستانم را با مال دنیا خریدارى کردم
همچنین در ادامه روایت آمده است: پس از آن که مرد شامى رفت، به طور مکرّر از او مى شنیدند که مى گفت: روى زمین کسى بهتر و محبوبتر از حسن بن علىّ علیهما السلام وجود ندارد.
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
این الرجبیون؟
توصیهای امام خمینی رحمهالله
#داناب (داستانکونکاتناب)
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b