فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌 #چهارجمله از چهار کودک که در تاریخ بشر به خط سیاه حک شده است.
✍اولی : دختربچۀ سوری بود که در لحظات آخر زندگیش گفت: همه چیز را به خداوند خواهم گفت.
▫️دومی : دختر معصومی که از وحشتِ جنگ سوریه از صحنه جنگ فرار میکرد خطاب به خبرنگاری که میخواست ازش فیلم بگیرد در حالت گریه و زاری گفت:
عمو به خاطر خدا عکسم را نگیر چون بی حجابام.
▫️سومی : دختر کوچکی بود که از گرسنگی چنین گفت :
ای الله! چیزی نمانده از گرسنگی بمیرم، نانِ خوردن نداریم مرا به جنّت خود ببر که در آنجا نان بخورم.
▫️چهارمی : دختر افغانی بود که در انفجار، دستش زخمی شده بود دکتر در حال آمادگی برای عمل جراحی بود تا دستش را قطع کند دخترک گفت:
آقای دکتر! آستینم را پاره نکن جز این لباسِ دیگر ندارم.
🤲 الهی به ناله های طفلان معصوم و مظلوم فلسطین و غزه #عجللولیکالفرج💔😢
🤲 جهت تعجیل در فرجِ تنها چاره و پناه عالَم حضرت منتظَر(علیهالسلام) بفرستیم #صلوات با وعجلفرجهم💔
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
🔻مهم نیست که این تپه مال کی باشه، این مهمه که ما با هم دوست باشیم!
✍سرلشکر ارفع ، یکی از همراهان رضاخان در سفر به ترکیه بود. او در خاطراتش میگوید؛
🔹من مسئول مذاکره برای تعیین مرز با ترکیه بودم، یه روز بحثمون با ترکها خیلی بالا گرفت،
مامور ترکی گفت :
هرچی رضاشاه بگه ما قبول داریم
من نقشهها و کاغذهارو جمع کردم و یه راست رفتم کاخ سلطنتی.
🔹شاه تا نقشهها رو دیدن فرمودن :
موضوع چیه؟
من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه و فلان منطقه چه اهمیتی برامون داره و چرا مورد نیازمونه
مدتی با حرارت حرف زدم ولی اعلیحضرت چیزی نمیفرمودن.
🔸سرم رو که بلند کردم دیدم شاه با حالت خاصی بهم نگاه میکنن.
فرمودن:
«اختلاف ما با ترکیه به ضرر هر دو کشوره، مهم نیست که این تپه مال کی باشه، این مهمه که ما با هم دوست باشیم.»
🔹من شرمنده شدم، کاغذهامو جمع کردم و برگشتم وزارت امور خارجه،
و خلاصه اینجوری بود که آرارات کوچولو رو شوهر دادن به ترکیه!
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📝#حکایت
✍نابینائی در شبِ تاریک چراغی در دست و سبوئی بر دوش در راهی میرفت.
فضولی به وی رسید و گفت :
ای نادان!
روز و شب پیش تو یکسان است و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر، این چراغ را فایده چیست؟
نابینا بخندید و گفت :
این چراغ نه از بهر خود است،
از برای چون تو کوردلانِ بی خرد است،
تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند.
حالِ نادان را به از دانا نمیداند کسی
گرچه در دانش فزون از بوعلی سینا بُوَد
طعن نابینا مزن ای دم ز بینائی زده
زآنکه نابینا به کار خویشتن بینا بُوَد
#جامی
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
24.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند کامل پیدایش اسرائیل
یهودیان سراسر دنیا با چه روشی توانستند فلسطین را اشغال و بر آن حکومت کنند
🔹ریشه درگیری اسرائیل و فلسطین از کجا شروع شد؟!
از بیانیه بالفور چه میدانید؟
سیر تا پیاز پیدایش اسرائیل رو توی این مستند ببینید.
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
#محمدعلیکلی :
✍وقتی پاهایت چنان خستهاند که به زور راه میروی
یک راند دیگر مبارزه کن!
وقتی بازوانت آنقدر خسته اند که توان گارد گرفتن نداری
یک راند دیگر مبارزه کن!
🔹وقتی که خون از دماغت جاریست
و چنان خسته ای که آرزو میکنی
حریف مشتی به چانه ات بزند و کار تمام شود…
یک راند دیگر مبارزه کن!
و به یاد داشته باش
مردی که تنها "یک" راند دیگر مبارزه می کند
هرگز شکست نخواهد خورد…
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
▫️#ازحرفتاعمل
✍در زمـان پیغمبر اکرم (ص ), طفلی بسیار خرما می خورد.
هر چه اورا نصیحت می کردند که زیاد خوردن خرما ضرر دارد, فایده نداشت .
مادرش تصمیم گرفت او را به نزد پیغمبر(ص ) بیاورد تا او را نـصـیـحت کند .
🔹وقتی او را به حضور پیغمبر آورد, از پیغمبر خواست تا به طفل بفرماید که خرما نخورد, اما آن
حضرت فرمود : امروز بروید و او را فردا دوباره بیاورید.
روز دیـگر زن به همراه فرزندش خدمت پیغمبر(ص ) حاضر شد .
حضرت به کودک فرمود که خرما نـخورد .
🔸در این هنگام زن , که نتوانست کنجکاوی و تعجب خود را مخفی کند، از ایشان سؤال کرد :
یارسول اللّه , چرا دیروز به او نفرمودید خرما نخورد ؟
حـضـرت فـرمـود :
دیـروز وقتی این کودک را حاضر کردید, خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصیحت می کردم , تاثیری نداشت.
🔹امام صادق (ع ) فرمود :
به راستی هنگامی که عالم به علم خود عمل نکرد، موعظه او در دل های مردم اثر نمی کند، همان طور که باران از روی سنگ صاف می لغزد و در آن نفوذ نمی کند.
📚حمیری قمی , عبداللّه بن جعفر : قرب الاسناد, مکتبة النینوی الحدیثه
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
🔹#آیامیدانستید
✍این عبارت را به هنگام دعوت از طرف دوستان بسیار شنیده ایم، :
منت بگذارید و تشریف بیاورید، #نانوپیازیهست و دورهم می خوریم،
که کنایه از ساده گرفتن پذیرایی است.
اصطلاح "نان و پیاز "، ریشه در یک واقعه تاریخی دارد، "یعقوب لیث "موسس سلسله صفاریان،
رویگر زاده ای بود که در سیستان به عیاری مشغول بود و در مقابل ظلم و ستم خلفای عباسی دست به قیام زد.
اقدامات او باعث کاهش نفوذ اعراب در ایران شد.
🔹باری یعقوب پس از فتوحات بسیار، قصد حمله به بغداد را کرد و در جنگی در کنار دجله از سپاه خلیفه شکست خورد و اکثر سپاهش در این جنگ کشته شدند،
اما خود یعقوب از این جنگ جان سالم به در برد.
در این زمان خلیفه که هنوز از یعقوب می ترسید، قاصدی را به همراه هدایایی به نزد یعقوب فرستاد،
یعقوب با دیدن هدایا دستور داد، تا مقداری نان و پیاز با یک قبضه شمشیر را به نزد او بیاوردند،
🔸پس از آنکه بساط حاضر شد، یعقوب رو به فرستاده می کند و می گوید :"
خلیفه را بگوی که من خسته و وامانده ام و شاید بمیرم و تو از دست من خلاص شوی و من نیز از تو.
اما اگر زنده ماندم این شمشیر میان من و تو حکم می شود. در صورتی که تو غالب آمدی من با این #نان_و_پیاز می سازم و ترک امارت می کنم. در آن زمان ساده ترین غذای مردم عادی نان و پیاز بود.
🔹اما متاسفانه عمر، یعقوب کفاف نداد و در اثر بیماری قلنج، در صورتی که فاصله چندانی با بغداد نداشت،
در گندی شاپور (جندی شاپور) درگذشت.
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
هدایت شده از داستانهای آموزنده
🍃✨⚡🍃✨⚡🍃✨
✍هرصبح دلخوش سلامی هستیم که جوابش واجب است.
🤚✨اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ،
🤚✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
🤚✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ،
🤚✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ .
🤚✨ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ،
🤚✨ اَلسَّلامُ عَِلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ، وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️ تقسیم ارث منصفانه...🤣😜
🎙 حمید ماهیصفت
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
✍دزدی مقادیر زیادی پول دزدید،
دزد دیگری هم به کاهدان زد و مقداری کاه دزدید.
هر دو را گرفتند و نزد قاضی بردند.
قاضی دزد پول را آزاد کرد و دزد کاه را به دو سال حبس با اَعمال شاقه محكوم كرد.
🔹كاه دزد به وكیلش گفت :
چرا قاضی پول دزد را آزاد كرد و من كه فقط مقداری كاه دزدیدم به دو سال حبس با اَعمال شاقه محكوم شدم؟!
وكیل گفت : آخه قاضی؛ كاه نمی خورد!
📚#عبیدزاکانی
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📝قسمت جالبی از متن کتاب "تسخیر شدگان" نوشته ''داستايوفسكى''
✍هر #پرهیزکاری گذشته ای دارد
وهر گناه کاری آینده ای!
پس قضاوت نکن.
میدانم اگر:
قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم،
دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد...
🔹تا به من ثابت کند.
در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم.
محتاط باشیم، در سرزنش
و قضاوت کردن دیگران
وقتی؛
نه از دیروز او خبر داریم،
نه از فردای خودمان
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝چکیدهٔ حکمت ایرانی در شعر حکیم فردوسی
ز روز گذر کردن اندیشه کن!
پرستیدن دادگر پیشه کن!
به نیکی گرای و میازار کس!
ره رستگاری همین است و بس
🎙دکتر حسین الهی قمشهای
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande