#معرفی_کتاب
کتابخانه نیمه شب
رمان «کتابخانۀ نیمه شب»؛ نوشتۀ «مت هیگ» روزنامه نگار و نویسندۀ بریتانیایی که خود در ۲۴ سالگی دچار افسردگی شدید بود اما به زندگی بازگشت و اکنون از نویسندگان پُرفروش بینالمللی است که آثار زیادی برای بزرگسالان و کودکان نوشته است.
این اثر با هوشمندی نویسنده در انتخاب ژانر و برای نفوذ بیشتر و گسترده تر در طیف های مختلف مخاطبان، در فضایی فانتزی و با رویکردی انگیزشی نگاشته شده است تا هم بتواند حسرت های انباشته شده در ذهن را بازآفرینی کند و هم بتواند نقشۀ راه و فرصتی را برای رهایی از این احساسات منفی پیش روی مخاطب بگذارد؛ هرچند آن فرصت، بین مرگ و زندگی باشد
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
کتابخانه نیمه شب.pdf
9.04M
🌸#کتابخانه_نیمه_شب
🌸ژانر: #فلسفی #تخیلی #رمان
🌸 نویسنده: مت هیگ | Matt Haig
🌸 مترجم: محمدصالح نورانیزاده
🌸پیشنهاد میشود
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
825K
کتاب صوتی کودک🧚♂
#یک_عددمامان_به_فروش_میرسد
گوینده { سعیده بیات }
#داستان شب
قسمت اول
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
4_5805642228990741164.mp3
30.61M
کتاب صوتی 👇
#باشگاه_پنج_صبحیها
🦋قسمت هشتم🕊
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#درنگ_نکن_انجامش_بده.پارت۲.m4a
15.5M
📚کتاب صوتی: #صوتی_درنگ_نکن_انجامش_بده
✍🏻اثر: #ریچارد_برانسون
🗣روای:#مهساوهبی
《《پارت دوم》》
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
تلاش کن واسه
چیزی که میخوای
آدمی که دوسش داری
شرایط دلخواهِت
جایی که میخوای باشی و ...
از هرچیزی که حس میکنی
تو زندگیت باارزشه ساده دست نکش !
که حتی اگه آخرشم نشد تو از اینکه بی تفاوت نبودی
نسبت بهش پیشِ خودت و وُجدانت سربلند باشی..🌱
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
فصل سوم قسمت اول.mp3
25.79M
#چهل_وهشت_قانون_قدرت_صوتی
فصل سوم قسمت اول 🦋
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#درنگ_نکن_انجامش_بدهpart3.m4a
15.84M
📚کتاب صوتی: #صوتی_درنگ_نکن_انجامش_بده
✍🏻اثر: #ریچارد_برانسون
🗣روای:#مهساوهبی
《《پارت سوم》》
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
فصل سوم قسمت دوم .mp3
22.68M
#چهل_وهشت_قانون_قدرت_صوتی
فصل سوم قسمت دوم 🦋
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
4_5884080160155633335.mp3
4.72M
📖کتاب صوتی🎙
💎#برتری_خفیف💵
#فصل یازدهم قسمت اول 🤍
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
4_5812386616135648956.MP3
6.78M
🦋کتاب صوتی🦋
#از_حال_بد_به_حال_خوب
قسمت دوازدهم
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب
به بزرگترین مجموعه دانشآموزی در #ایتا بپیوندید.
🌺دریافت #نمونهسوال، #جزوه و کلی اطلاعات دیگر برای افزایش نمره شما ✈️ 👇
کلاس اولی ها 👇👇👇
@tadriis_yar1
کلاس دومی ها 👇👇👇
@tadriis_yar2
کلاس سومی ها 👇👇👇
@tadriis_yar3
کلاس چهارمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar4
کلاس پنجمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar5
کلاس ششمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar6
کلاس هفتمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar7
کلاس هشتمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar8
کلاس نهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar9
کلاس دهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar10
کلاس یازدهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar11
کلاس دوازدهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar12
کانال کلی برای معلمان
@tadriis_yar
کانال ضمن خدمت و اطلاع از مسابقات
@ltmsme
کانال ایده و نقاشی و داستان
@naghashi_ghese
پکیج دوم تبلیغات
با سلام و عرض ادب
بنا به درخواست دوستان و همکاران و اولیا
گروه درسی پایه های مختلف درسی تشکیل میشود.
لینک را به همکاران گرامی بدهید .
پایه اول دبستان
https://eitaa.com/joinchat/2838561015C9b93b1c1bd
پایه دوم دبستان
https://eitaa.com/joinchat/2346058024C62b0905ada
پایه سوم ابتدایی
https://eitaa.com/joinchat/2348548343Ccc7ed234f2
پایه چهارم دبستان
https://eitaa.com/joinchat/3129409822C99b9231cd9
پایه پنجم ابتدایی
https://eitaa.com/joinchat/4038852895C73efe08774
پایه ششم ابتدایی
https://eitaa.com/joinchat/2426208538C231a05d739
پایه هفتم متوسطه
https://eitaa.com/joinchat/3152085278Cb69fdb9dd1
پایه هشتم متوسطه
https://eitaa.com/joinchat/2360607016Cd3b70332c6
پایه نهم متوسطه
https://eitaa.com/joinchat/2469003546C8ef86ce53b
برای رفاه حال همکاران عزیز
گروه ضمن خدمت فرهنگیان نیز ایجاد گردید
لطفا لینک را برای سایر همکاران نیز ارسال کنید
https://eitaa.com/joinchat/4057465145C48dce29c89
گروه درسی پایه دهم
https://eitaa.com/joinchat/2882535809C38eafe0144
گروه تبادل و تجربه رشته ریاضی پایه دهم
https://eitaa.com/joinchat/1326056022Cbf9dab867d
بنا به اصرار دوستان
گروه پایه دهم مختص رشته تجربی
https://eitaa.com/joinchat/4017357328C231f520f64
گروه پایه دهم مختص رشته انسانی
https://eitaa.com/joinchat/3406234129Cbd8ec73677
گروه درسی پایه یازدهم
https://eitaa.com/joinchat/2898329985Cdde9923434
گروه درسی پایه دوازدهم.
https://eitaa.com/joinchat/2899509633Ca8a135c550
گروه هنر و ایده نقاشی و کاردستی
https://eitaa.com/joinchat/1079640406C7505d58e34
پکیج سوم تبلیغات
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان
مطالب مفید علمی و فرهنگی
پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی
@madrese_yar
#لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان #معلم
✅ مجله کودکانه
فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو
آنچه شما دوست دارید 🧑🎄
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی
ایده ها و ترفندهای خانه داری
@ashpaziibaham
#آشپزی #خانواده #آموزش
یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب
با ما خلاق شو
@khalaghbashh
#ایده #خلاقیت #آموزش
هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑🎄
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
#کودک #قصه #بازی
🔆 #پندانه
خیلیها فکر می کنند، زشت ترین بخش بدنشان بینی شان است!
بعضیها هم با دهانشان مشکل دارند، فکر می کنند دهانشان خیلی زشت است!
و دیگران زیادی هم شکم بزرگشان، مشکلشان است و زشت شان کرده؛
همه اینها شاید زشت و زیبا باشد،
اما من می گویم:
زشت ترین بخش بدن آدم ها،
"ذهن شان" است؛
ذهن آدم ها، مثل یک حفره عمیق،
پر می شود از خیلی چیزهای زشت؛
از شک،
از بدبینی،
از برداشتهای بد،
از نگاه پر غرور به دیگران،
از توقع زیاد،
از خودبینی زیاد؛
ذهن آدم ها گاهی تبدیل می شود به عضو زشت بدن؛
آنقدر بدن را زشت می کند که صدتا جراحی زیبایی هم کاری از پیش نمی برد؛
کاش می شد،
جای بینی، جای شکم و پا،
آدم "ذهنش" را جراحی می کرد...
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
41.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_داستان_زندگی
#هانیکو
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب
ازدواج بدون شکست 11 (1).mp3
28.08M
کتاب صوتی💑
#ازدواج_بدون_شکست
💓 قسمت یازدهم بخش اول 💕
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب
#درنگ_نکن_انجامش_بده(پارت۴).m4a
16.43M
📚کتاب صوتی: #صوتی_درنگ_نکن_انجامش_بده
✍🏻اثر: #ریچارد_برانسون
🗣روای:#مهساوهبی
《《پارت چهارم》》
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب
رمان زبان اصلی چی بخونیم؟ :
¹- They both die at the end
²- It end with us
³- It starts with us
⁴- Reminders of him
⁵- Looking for alaska
⁶- The Hating game
⁷- Five feet
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
کتاب
چگونه با آرامش و بدون نگرانی زندگی کنیم
جول اوستین 🌹
شما باید از آرامش زندگی خودتان محافظت کنید. شما برای اینکه نگران باشید، خلق نشدید. به همین دلیل است که خیلی از مردم از لحاظ سلامتی مشکل دارند. مشکل خواب، هضم غذا، زخم معده؛ همه اینها به خاطر این است که اجازه نمیدهند ذهنشان استراحت بکند. دوستان ذهن شما نیاز به استراحت دارد، نمیشود همیشه این طور ادامه داد.
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
@TajvizeKetab_چگونه_با_آرامش_و_بدون_نگرانی_.pdf
250.6K
#چگونه_باآرامش_وبدون_نگرانی_زندگی_کنیم؟
جول_اوستین
Pdf ❤️
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب
4_6005660427923490283.mp3
8M
📚#محدوديت_صفر_صوتی
قسمت-۷
✍🏾نويسنده:جو ويتالى و دكتر ايهاليا كالاهولن
گوينده:طيبه نجفى
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
4_5884080160155633336.mp3
8.42M
📖کتاب صوتی🎙
💎#برتری_خفیف💵
#فصل یازدهم قسمت دوم 🤍
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب
اگر تاحالا هیچ کتابی نخوندی اینارو بخون، برای شروع عالی هستن:
👇👇👇☘☘
• کتاب فانتزی:
هزار توی پن
پری دریایی
کتابخانه نیمه شب
فراطبیعی
• کتاب عاشقانه:
جاذبه میان ما
زیبای گمشده
نفرت بازی
ما تمامش میکنیم
• کتاب ترسناک:
سکوت بره ها
کابوک
جن شناسی
کارناوال وحشت
• کتاب جنایی:
نجواگر
سنگ کاغذ قیچی
تاوان
فهرست مهمانان
• کتاب روانشناسی:
هوگا
بی حد و مرز
قدرت شروع ناقص
هنر تلخ نکردن زندگی
• کتاب کلاسیک:
قصر آبی
آنی شرلی
زنان کوچک
تصویر دوریان گری
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
همزمان هفته کتاب؛
*💡عضویت رایگان و بخشودگی جرائم در کتابخانه های عمومی فارس اجرا می شود*
💠به مناسبت هفته کتاب و بزرگداشت روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار، عضویت رایگان از 23 تا 25 آبان و بخشودگی جرائم از 23 تا 30 آبان ماه در کتابخانه های عمومی فارس اجرا می شود.
🌐www.farspl.ir
✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ltmsme
#معلم #ضمن_خدمت #آزمون
#پندانه
اگر هزار مرتبه هم مادرت را بیشتر دوست میداری
به پدرت بیشتر محبت کن
نگذار غرور مردانه اش خدشه دار شود
جو گندمی های شقیقه اش را ببوس
نامرتبی های ابروانش را سامان بده
تصدق گرگ و میش چشمانش را بگو
چروکِ زیرِ چشمانش را ببوس
سرش را روی پاهایت بگذار
برایش لالایی بخوان
و کم پشتی موهایش را نوازش کن
به آغوشش برو
اما نه با قد رعنا
او گاهی دلتنگ دردانهی شیرین زبانِ دو ساله اش می شود
در خورشید وجودش ذوب شو
و خستگی هایش را به جان بخر
سرت را محکم به سینه اش بچسبان
آهنگ قلبش را حفظ باش
عطرش را با تمام وجود به مشام بکش
پرستار بد احوالی هایش باش
هرچقدر پدر باشد و کوه و تکیه گاه گاهی دلش می خواهد بچشد طعم فرزند تو بودن را ...
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#داستان_اخلاقی_توبه_نصوح
👇قسمت_اول
⭕️ داستان مردی را که در حمام زنانه کار می کرد را شنیده
💠 مردی که سالیان سال همه را فریب داده بود نصوح نام داشت.
نصوح مردى بود شبیه زنها، صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود با سوء استفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرار معاش می کرد هم ارضای شهوت.😱
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.😔
او دلاک و کیسه کش حمام زنانه بود.
آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند.😍
روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد.
دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.💥
از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت، از این حادثه دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود.
کارگران را یکى بعد از دیگرى گشتند تا اینکه نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایى ، حاضر نشد که وى را تفتیش کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او٬ سوء ظن دزدى را در مورد او تقویت مى کرد و لذا مأمورین براى دستگیرى او بیشتر سعى مى کردند.
نصوح هم تنها راه نجات را در این دید که خود را در میان خزینه حمام پنهان کند.
ناچار به داخل خزینه رفت و همین که دید مأمورین براى گرفتن اوبه خزینه آمدند و دیگر کارش از کار گذشته و الان است که رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه کرد.
✔️در حالی که بدنش مثل بید میلرزید با تمام وجود و با دلی شکسته گفت:
خداوندا گرچه بارها توبهام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم و از خدا خواست که از این غم و رسوایى نجاتش دهد.
نصوح از ته دل توبه واقعی نمود.
ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان٬ شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد وبه خانه خود رفت.
او عنایت پرودگار را مشاهده کرد.
این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم نرفت.
هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار نبودند دیگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به کسى اظهار کند.
ناچار از شهر خارج و در کوهى که در چندفرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
در یکى از روزها همانطورکه مشغول کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد.
از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟
عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود .
لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد تا سرانجام کاروانى که راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند.
داستان_اخلاقی_توبه_نصوح
👇قسمت_دوم
وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند
رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود.
از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند.
همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.
مامورین چون این سخن را به شاه رساندند شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.
پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد، پس پادشاه در آنجا سکته کرد و نصوح چون خبردار شد که شاه براى ملاقات و دیدار او آمده بود، در مراسم تشییع او شرکت و آنجا ماند تا او را به خاک سپردند....
و چون پادشاه پسرى نداشت، ارکان دولت مصلحت دیدند که نصوح را به تخت سلطنت بنشانند.
چنان کردند و نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه که ذکرش رفت، ازدواج کرد.
روزی دربارگاهش نشسته بود٬شخصى
بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را نزد تو یافته ام، مالم را به من برگردان.
نصوح گفت : درست است و دستور داد تا میش را به او بدهند.
مردگفت: چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنی.
گفت: درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
آن شخص گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم.
✔️ تمام این ملک و نعمت٬ اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند...✔️
✨به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، "توبه نصوح" گویند.✨
در قرآن هم داریم:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ / 8 : تحريم
ترجمه
اي كساني كه ايمان آورده ايد ، به سوي خداوند توبه كنيد ــ توبه اي خالصانه . اميد است كه پروردگارتان گناهان شما را بزدايد و شما را به بهشت ها و باغ هايي درآورد كه از زير [ابنيه و درختان] آن ها، جوي ها روان است ...
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
فقیر وغنی چه کسانی هستند؟؟!!!
💥متنی تامل برانگیز (منتسب به ایلان ماسک) درباره فقیر و غنی واقعی
ایلان ماسک توضیح میدهد چرا دخترش نمی تواند با یک مرد فقیر ازدواج کند؟!
چند سال پیش کنفرانسی در ایالات متحده در مورد سرمایه گذاری و امور مالی برگزار شد. یکی از سخنرانان، ایلان ماسک بود و در جلسه پرسش و پاسخ، سوالی از او پرسیده شد که همه را به خنده انداخت.
اگر او، یعنی ثروتمندترین مرد جهان، می توانست بپذیرد که دخترش با یک مرد فقیر یا متواضع ازدواج کند.
اما پاسخ او می تواند چیزی را در همه تغییر دهد.
ایلان ماسک می گوید اول از همه، این را درک کنید
ثروت به معنای داشتن حساب بانکی چاق نیست. ثروت در درجه اول توانایی خلق ثروت است.
مثال: کسی که در لاتاری یا قمار برنده می شود. حتی اگر 100 میلیون برنده شود، یک مرد ثروتمند نیست: او یک مرد فقیر با پول زیاد است. به همین دلیل است که 90 درصد میلیونرهای لاتاری بعد از 5 سال دوباره فقیر می شوند.
شما افراد ثروتمندی هم دارید که پول ندارند.
مثال: اکثر کارآفرینان.
آنها در حال حاضر در مسیر ثروت هستند، حتی اگر پولی نداشته باشند، زیرا در حال توسعه هوش مالی خود هستند و آن ثروت است.
▫️فقیر و غنی چه تفاوتی با هم دارند؟
به بیان ساده: ثروتمند ممکن است بمیرد تا ثروتمند شود، در حالی که فقیر ممکن است بکشد تا ثروتمند شود.
▫️اگر جوانی را دیدید که تصمیم دارد تمرین کند، چیزهای جدید بیاموزد، سعی می کند دائماً خود را بهبود بخشد، بدانید که او مرد ثروتمندی است.
▫️ اگر جوانی را دیدید که فکر میکند مشکل از دولت است و فکر میکند ثروتمندان همه دزد هستند و مدام انتقاد میکند، بدانید که او یک مرد فقیر است.
▫️ ثروتمندان متقاعد شده اند که فقط به اطلاعات و آموزش نیاز دارند تا پرواز کنند، فقرا فکر می کنند که دیگران باید به آنها پول بدهند تا بلند شوند.
💡 در خاتمه، وقتی می گویم دخترم با مرد فقیر ازدواج نمی کند، من در مورد پول صحبت نمی کنم. من در مورد توانایی ایجاد ثروت در آن مرد صحبت می کنم.
ببخشید که این را گفتم، اما بیشتر جنایتکاران مردم فقیر هستند. وقتی جلوی پول میروند، عقلشان را از دست میدهند، به همین دلیل دزدی میکنند، دزدی میکنند و غیره... برای آنها این یک لطف است، زیرا نمیدانند چگونه میتوانند به تنهایی درآمد کسب کنند.
یک روز نگهبان یک بانک کیسه ای پر از پول پیدا کرد، کیف را گرفت و رفت تا آن را به مدیر بانک بدهد.
مردم به این مرد احمق می گفتند، اما در واقع این مرد فقط یک مرد ثروتمند بود که پول نداشت.
یک سال بعد، بانک به او پیشنهاد شغلی به عنوان پذیرش داد، 3 سال بعد او مدیر مشتریان شد و 10 سال بعد مدیریت منطقه ای این بانک را بر عهده گرفت، او صدها کارمند را مدیریت می کند و پاداش سالانه او بیش از مبلغی است که می توانست داشته باشد. دزدیده شده.
ثروت اول از همه یک حالت ذهنی است.
پس... شما ثروتمند هستید یا فقیر؟
📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور
در کانال داستانکده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
#کتاب #داستان #رمان
داستان مدرسه
در آن ایام رؤسای قبایلی که مطیع وی بودند از آسیای صغیر اخراج می شدند نواحی متصرفی پسرانش مورد حمله و
داستان تیمور گورکانی
فصل بیست و ششم
جنگ سه ساله
الحمد وضعی که فاتح تاتار با آن مواجه گشت وضع خاصی بود زیرا برای رسیدن به دشمنان غربی تیمور باید هزار میل راه بپیماید در آن جا مرزهای دشمن اگر بشود چنان گفت به خط درازی به شکل نیم دایره از کوههای قفقاز تا بغداد
کشیده می شد این خط به شکل کمان تا شده ای بود که تا وسط آن به طرف عقب بر میگشت و سپاهیان تاتار که از جاده ی بزرگ خراسان پیش میرفتند از آخر قسمت پردار تیر به طرف سر تیر و وسط کمان جلو می.آمدند این پیشرفت تیمور به طرف مغرب عیناً پیشرفت ناپلئون در سال ۱۸۱۳ به طرف شرق شبیه بود ناپلئون در آن تاریخ بر ضد متحدینی پیش میرفت که به طور نیم دایره در برابر وی قرار داشتند. این حرکت پیش از جنگ لایپزیک اتفاق افتاد یعنی پیش از آن عقب نشینی هولناک و در عین حال درخشان به طرف پاریس که پیشوای فرانسه را در هم شکست و امپراتوری اول فرانسه را منقرض ساخت فاتح تاتار عیناً مانند ناپلئون سپاهیانی مجرب و کارآزموده را خود شخصاً در برابر دشمنهای پراکنده اداره میکرد اما ممالکی که تیمور و ناپلئون از آن می گذشتند به هم شبیه .نبودند ناپلئون از زمینهای حاصل خیز اروپا از میان جاده های هموار و متعدد از کنار ده های آباد میگذشت اما تیمور باید از رودخانه ها و کوه ها و باتلاقها و صحراهای آسیای غربی بگذرد
تیمور فقط از دو سه راه میتوانست عبور کند و همین که یک راهی را بر میگزید ناچار باید آن را تا پایان ادامه دهد در کنار این جادههای اصلی قلعه ها و سنگرهایی م نگاه کند بودند که مأمورین مسلح از آنها دفاع میکردند تیمور باید مرتب به تقویم و از محصول گندم و چراگاه اسبان خبر بگیرد بعضی از ممالک سر راه تیمور در زمستان غیر قابل عبور بودند و پاره ای دیگر به واسطه ی گرمای طاقت فرسا در تابستان بسته می شدند، خود ناپلئون هم به واسطه ی گرمای جانکاه سوریه و قلعه ی مستحکم عکا ناچار شد برگردد و همین سوریه و عکا در سر راه تیمور هم بودند. در طول آن نیم دایره ی مرزی دوازده دسته سپاهیان مختلف انتظار تیمور را می کشیدند.
گرجی های سلحشور از پناهگاههای قفقاز بیرون آمده بودند. ترک ها سر چشمه ی فرات را در تصرف داشتند قره یوسف با ترکمنهای خویش در جستجوی شکار میگشت. سوریه در تصرف سپاهیان نیرومند مصری بود. همین قسم مصریان بغداد را نیز در دست .داشتند اگر تیمور به بغداد میرفت ممکن بود سپاهیان ترک از پشت سر یعنی از طرف شمال به وی حمله کنند و اگر به طرف ترکان در آسیای صغیر توجه میکرد. مصریان میتوانستند از عقب بر وی بتازند با این وصف مسلم بود که تیمور نمیتوانست ابتدا به سنگرهای ترکان در اروپا راه بیابد به همین قسم قادر نبود که به پای تخت ممالیک مصر بتازد و خلاصه این که، تیمور نمی توانست به هیچ یک از آن دو سلطان بزرگ حمله ور شود و آنان را جنگ بکشد در صورتی که هر دوی آن ما قادر بودند هر موقعی که بخواهند به آسیا بتازند. ۱
۱ - مشکلات و موانع لشکرکشی تیمور عملاً در حملات جنگ سابق متفقین مشهود گردید. سپاهیان وی کمی از ارضروم جلوتر رفته بودند که ناگهان ارتش بریتانیا نزدیک بغداد در قسمت جنوبی مجبور به تسلیم شدند در قسمت سوریه، تقریباً دو سال تمام عربهای لارنس و ارتش بریتانیا برای تسخیر دمشق می.جنگیدند در صورتی که ارتش مهاجم متفقین نیروی دریایی در پشت سر خود داشتند و متفقین از ترکانی که در سالهای مهمتر از همه مسئله ی آب بود لشکر تیمور کاروان شتر آبکش داشت به علاوه تیمور پیلان را نیز آورده بود ولی قسمت عمدهی سپاهیان تیمور از سواره نظام تشکیل مییافت و هر مردی یک اسب هم یدک میکشید برای راه بردن پنجاه هزار تا دویست و پنجاه هزار اسب البته اطلاعات مربوط از وضع ممالک سر راه ضرورت داشت.
تیمور مرتب از تجار و علمای جغرافی ملازم اردو پرسش مینمود و با آنان مشورت میکرد و پیشقراولان وی اخبار لازم را به او میرسانیدند و وضع دشمن و وضع محیط را خبر میدادند و مقدم بر کارشناسان جاسوسان نیز از مرزها اطلاعاتی می فرستادند.
در ابتدا تیمور با حرمسرا حرکت میکرد سارای خانم و دو شاهزاده خانم دیگر و چند نوه پسری همراه می.آمدند جاده ی اصلی خراسان به این قسم جلالِ تیمور را در ضمن، افسران شهر تبریز را پایگاه عملیات نظامی غرب قرار دادند و دشت قرا باغ آسایشگاه و چراگاه اسبان یدکی شد تیمور هم سرگرم کاغذپرانی گشت. ابتداء هیئتی نزد خان تاتاری به نام ایدیکو فرستاد این خان در استپهای روسیه حکومت میکرد خان ایدیکو پاسخ عجیبی برای تیمور فرستاد. پاسخ وی چنین بود ای تیمور !خداوندگار از دوستی سخن میگویی من بیست سال در دربار تو بودم و حیله های تو را میدانم و تو را خوب میشناسم فقط شمشیر به دست میتوان با تو دوست شد.