eitaa logo
داستان مدرسه
649 دنبال‌کننده
541 عکس
332 ویدیو
165 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
جیگی جیگی محبوب شمس‌الشموس.pdf
1.69M
نویسنده: 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
196_62539573789374.mp3
13.36M
.          ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈             ⚜قصه های: ⚜        🔹قسمت سوم🔹        💜شهید مهدی باکری💜 (دوران شهرداری و خدمت به مردم) 🔴 مهدی باکری به پیرزن👵🏼 گفت: مادر جان وسایل هاتون رو بردیم پشت بوم، کار دیگه ای اگه دارین بگین انجام بدیم‌... ‌♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━ 🌱 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
183_62549578414924.mp3
20.16M
.          ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈             ⚜قصه های: ⚜        🔹قسمت چهارم🔹        💜شهید عباس بابایی💜      (ماجرای رفتن به آمریکا 🇺🇸 ) 🔴 عباس با هواپیما✈️ اطراف قزوین دور می‌زد تا بتونه روستاهای دورافتاده رو شناسایی کنه و به مردمش کمک کنه... ‌جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
222_62561588495285.mp3
16.13M
.          ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈             ⚜قصه های: فرماندهان⚜        🔹قسمت پنجم🔹        💜شهید محمد جهان آرا💜      (ماجرای مقاومت در خرمشهر ) 🔴 محمد به سربازهاش گفت: بچه ها خرمشهر سقوط کرد عیبی نداره یک روزی پس میگیریم ولی مواظب باشین ایمان تون سقوط نکنه...🥺 ‌♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━ 🌱 جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
232_62568600099495.mp3
18.21M
.          ┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈             ⚜قصه های: ⚜        🔹قسمت ششم🔹      🧡شهید حسین خرازی🧡 (ماجرای گرفتن سنگرهای دشمن) 🔴 حاج حسین به فرمانده عراقی گفت: من یه پات رو قطع کردم، می‌خوام بیام پای دیگه‌ت رو هم قطع کنم... ‌♡   (\(\     („• ֊ •„)  ♡ ┏━∪∪━━━━━ 🌱 جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
237_62541569612700.mp3
5.72M
داستان کتابخانه قلابی جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
هدایت شده از کانال قرآنی نور
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
عطر بهارنارنج (۹) مرضیه ولی حصاری نامه نگاری بین ماهچهره و نصرت حسابی کفر صفورا را درآورده است. نصرت این بار حد و مرز را هم رد کرده و نامه را جلوی در عمارت به دست صفورا سپرده تا به ماهچهره برساند. حالا دل توی دل ماهچهره نیست و انتظار فرصتی را می کشد که بتواند نامه ی این عاشق دل خسته را بخواند... و اینک ادامه داستان... جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
عطر بهارنارنج.pdf
1.35M
نویسنده: جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
گنج پای درخت گردو مرضیه ذاتی آینه ی جیبی اش را از کیفش در می آورد و مقابل صورتش می گیرد تا چسب بینی اش را محکم کند. زیرچشمی از آیینه ی جلو به امتداد خط چشم هایش که کمی از پلکش آن طرف تر رفته نگاه می کنم. با انگشت کوچکش دارد رژ صورتی ماسیده ی کنار لبش را تمیز می کند. فرمان ماشین را محکم تر می گیرم و سعی می کنم نگاهم را به امتداد جاده متمرکز کنم تا کمتر قروفرش کلافه ام کند. درد کمر بی خیالم نمی شود. کمردرد همیشگی که تازگی ها شدت گرفته. بالأخره پانزده سال پشت فرمان نشستن باید یک جایی خودش را نشان بدهد. راهنما را می زنم و جایی در کناره جاده می مانم. شاید کمی چایی آرامم کند. در را باز می کنم و بی آنکه نگاهش کنم می گویم: اگه چای می خوری بیا پایین.» جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
گنج پای درخت گردو.pdf
2.35M
نویسنده: جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
آن‌ها که باورم نکردند (۱) ماه منیر داستانپور هندوانه را از ننه علی گرفتم و گذاشتم وسط مجمعه ی مسی... ـ اگه بدونی ننه، این یارو اکبری داشت عین گندم برشته بالا پایین می پرید. انگار می خوان درجه شو ازش بگیرن. فکر کن طرف زیر پای کلی آدمو خالی کرده که این درجه رو بگیره، بعد حالا دارن مزد آدم فروشیشو این طوری میدن. ننه نشست کنار سماور و در حالی که دمپای شلوار چیتش را داخل جوراب فرو می کرد، با مشت به سینه اش کوبید. ـ الهی که جِزّ جیگر بزنه! خون پسر حاج یونس داره دامنشو می گیره... آخ که وقتی یاد قد و قامت عین شاخ شمشادش میوفتم دلم خون می شه... یه ماه مونده بود تا عروسیش که نیست و نابودش کردن... بیچاره مادرش که پاک عقلش به باد رفت... هنوز حرفش تمام نشده بود که آقاجان با ناراحتی وارد شد و در بین دو اتاق را بست. می خواست صداها را همان جا خفه کند، مبادا اهل خیابان بفهمند ما داریم درباره ی سروان اکبری، رئیس کلانتری محل حرف می زنیم... جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
آنها که باورم نکردند.pdf
1.52M
نویسنده: جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
عطر بهارنارنج.pdf
1.35M
نویسنده: جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
این درد مرهم می‌شود سیده زهرا طباطبائی زن جلوی کعبه ایستاد. دستانش را بالا برد. بت کوچکی، چون طفل تازه متولد شده، روی دو دستش خوابیده بود. زن دستش را به آرامی تکان داد و برای بتش لالایی خواند؛ صدایش پر از غم و غمزه بود. آواز زن، افکار هوس انگیز شیطانی را در وجود زید شعله ور ساخت. همه چیز را فراموش کرد و دلش دوباره جوان شد. چون روزگار گذشته، به تماشای زن ایستاد. زن موهای مجعدش را پریشان کرد. صورتش زیر انبوه موهای مشکی پنهان شد. صدایش را با بغض درآمیخت و لالایی اش بوی دلتنگی گرفت. قدم برنداشت؛ پا روی زمین کشید و سلانه، چون آوارگان، خانه ی خدایان را طواف کرد. زن دور کعبه چرخید و افکار هوس انگیز دور سر زید جان گرفت. زید کلمات را کنار هم چید. خیره به زن بداهه ای سرود. ـ ای گل سرخ به پیشم چرخ زن / ای مه زیبا به گیسو چنگ زن... زن ایستاد... جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
این درد مرهم می‌شود.pdf
2.36M
نویسنده: جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
آن‌ها که باورم نکردند (۲) ماه منیر داستانپور داستان «آن ها که باورم نکردند...» با روایتی از خانه ی علی شروع شد. علی می خواهد به خواستگاری دختر ممدزاغول برود کسی که در محله به خبرچینی برای ساواک معروف است. خانواده ی علی با این ازدواج مخالفند مخصوصا پدر او که طعم نامردی یکی از نیروهای ساواک هنوز زیر زبانش هست ولی علی معتقد است حساب دختر از پدرش جداست و نباید گناه پدر را به حساب دختر نوشت. و اینک ادامه داستان... جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
آنها که باورم نکردند.pdf
1.48M
نویسنده: جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
📖پنج شنبه های داستانی📖 ✅داستان(قسمت اول) ❇️آنقدر کتاب نخواندید تا مرد 📝نویسنده : رضا هاشمیان سی سخت 🖊انسان چیست؟موجودی نیازمند یا بهتر است بگویم موجودی که می‌تواند با شناخت به کمال برسد امّا به‌سبب عدم‌آگاهی، از خود نیازمندی می‌سازد که تا پایان عمر به دنبال نیازها، کوچه‌های بن‌بست را سراسیمه یکی پس ‌از دیگری می‌پیماید و سرانجام، در حسرتِ دَمی زندگی، می‌میرد. انسانِ قرنِ بیست‌ویک، موجودی است که زندگیِ روز را، در بردگیِ عصرِ وابستگی‌های بیرونی، عصرِ احساساتِ مصنوعی و عصرِ ماشین، تلف می‌کند و شب، با رویاها، زندگیِ نکردۀ روز را، زندگی می‌کند! عصری که تکنولوژی، همه‌‌چیز را برای‌مان مهیّا نموده تا همه‌چیزمان را بگیرد! سردرگم، فرسوده، مُرده و تلخ‌کام! و آن‌گاه که به چیزهایی که به نام زندگی به ما تحمیل کرده‌اند می‌رسیم، دوباره خلأ عجیبی درون‌مان پدیدار می‌گردد که گویا اصلا به چیزی نرسیده‌ایم! ما چیزی کم داریم، آری، بی‌شک خود را گم کرده‌ایم و هرگز هم تلاشی نکرده‌ایم تا پیدایش کنیم! ما قاتلان خویش را به ‌طرز عجیبی تا پایان زندگی، عاشقانه زندگی می‌کنیم! شاید هم ادای زنده بودن را درمی‌آوریم! به‌راستی که ما فریب نشانه‌های حیات را خورده‌ایم! ما تبدیل به سوختِ ماشین‌هایی شده‌ایم، برای بنا‌کردنِ برج های بلندی که درون اتاق‌هایش همه‌چیز یافت می‌شود جز احساس، جز عشق! من هم سال‌های زیادی فریب نشانه‌های حیات را خورده بودم و تصوّر می‌کردم زنده‌ام و زندگی می‌کنم! امّا امروز که کنار پنجره، رو به خیابان، روی صندلی نشسته‌ام و چای می‌نوشم و خیابان‌های شهر را تماشا می‌کنم، با خودم می‌گویم ای‌کاش همۀ مردم این شهر، آسمانش، خانه‌هایش، هوایش، همه و همه، آن اتّفاقی را که زندگیِ مرا دگرگون کرد، در زندگی‌شان تجربه کنند. پنج سال قبل، در یکی از روزهای سرد زمستانی از خواب بیدار شدم -با همان تلخ‌کامیِ همیشگی و احساسِ ناخوشایندِ نارضایتی ‌که همه‌چیز دارم و هیچ‌‌چیز ندارم! از زمانی‌که به خاطر می‌آورم، همیشه چنین احساسی همراهم بود. با اینکه پزشک بودم، پس‌انداز زیادی داشتم، خانة بزرگ و ماشین گران‌قیمتی زیر پایم بود، همسری داشتم که همیشه مطابق میل من رفتار می‌کرد، مطابق میل من می‌پوشید و مطابق میل من زندگی می‌کرد، با این وجود، یک خلأ وحشتناک، درونم را می‌خراشید و هر لحظه، مزۀ زندگی را برایم تلخ‌تر می‌کرد. من به هر‌چیزی که می‌خواستم رسیده بودم امّا هر روزِ این زندگی، برایم عاری از لذّت بود. همیشه احساس می‌کردم چیزی کم دارم و سرسختانه تلاش می‌کردم آن را پیدا کنم امّا از آن جایی که نمی‌دانستم آن خلأ چیست، ناخشنود و سردرگم باقی می‌ماندم! به‌خاطر دارم همیشه عجله داشتم امّا هیچ‌گاه، دلیل مشخّصی برای آن پیدا نمی‌کردم! لباس‌هایم را با عجله می‌پوشیدم، با عجله راه می‌رفتم، حرف می‌زدم، فکر می‌کردم درصورتی‌که هرگز قرار ملاقات مهمّی نداشتم و اگر دیر هم می‌رسیدم احتمالا کسی ناراحت نمی‌شد. حتّی سیگارهایم را هم با عجله می‌کشیدم، به نصف که می‌رسید آن را دور می‌انداختم و چند لحظه بعد، سیگار دیگری را آتش می‌زدم. تا فراموش نکرده‌ام برویم سراغ آن صبحِ سردِ زمستانی! چون این روزها، انسان به‌گونه‌ای زندگی می‌کند که کافی است فقط چند ثانیه، چشم و حواسش را از چیزی یا کسی بردارد، در یک چشم‌برهم‌زدن، طوری نفی بلد می‌شود که اصلا انگار هرگز وجود نداشته‌است! آن صبح هم با تلخ‌کامی، روزم را شروع کردم. بعد از گرفتن دوش، صبحانه خوردم و به همسرم گفتم شاید بعد از پایان کار به خانه بازنگردم و شب را جایی بمانم. او نیز، چون به نیامدن‌هایم عادت داشت، با حرکت سر و نگاهی غمگین، خداحافظی کرد. 💢دبیرخانه ی قطب کشوری ادبیات و علوم انسانی              جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
207_62698725509097.mp3
6.48M
تغییر جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
هدایت شده از تدریس یار پایه پنجم
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
22.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان هم نام با او زنگ که خورد با عجله رفتم توی کلاس. هر هفته این ساعت که میشه برای دیدن خانم پرورشیمون، لحظه شماری میکنم،خانم رحمتی با کلی برگه رنگ آمیزی و لبخند رو لب وارد کلاس شد. تصویر رنگ آمیزی این هفته، خانمی بود با هاله نوری در اطراف صورتش، و ایشون کسی نبودن جز، حضرت فاطمه معصومه(س) عرض تسلیت به مناسبت وفات این خانم بزرگوار جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
209_62761787069995.mp3
5.73M
هم نام با او 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
هدایت شده از Ltms
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh تفسیر و مطالب قرآنی داستان‌ها و حکایات قرآنی خواندن روزانه یک صفحه از قرآن کریم 🥰 مطالب قرآنی 😍 @noorholy فروشگاه بزرگ مجموعه تدریس یار 🦾 کمک حال شما🏠 در خرید محصولات با کیفیت .❤ @tadriis_yarshop
هدایت شده از مدرسه من
مجموعه کانالهای بانوان و کودکان مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی @madrese_yar ✅ مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوچولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks کلیپ های زیبای آشپزی ایرانی و خارجی ایده ها و ترفندهای خانه داری @ashpaziibaham یه کانال پر از ایده ها و مطالب جالب با ما خلاق شو @khalaghbashh هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh ✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑‍🎄 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh تفسیر و مطالب قرآنی داستان‌ها و حکایات قرآنی خواندن روزانه یک صفحه از قرآن کریم 🥰 مطالب قرآنی 😍 @noorholy فروشگاه بزرگ مجموعه تدریس یار 🦾 کمک حال شما🏠 در خرید محصولات با کیفیت .❤ @tadriis_yarshop