eitaa logo
داستان مدرسه
663 دنبال‌کننده
559 عکس
352 ویدیو
165 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
فتح خون 2.mp3
5.55M
کتاب صوتی قسمت دوم 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
┃📓 ما به طور کلی از انتقاد بدمان می آید و از تعریف مسرور می شویم بی آنکه ببینیم کدامیک صحیح است. عاطفه و احساسات ما همیشه قویتر از منطق ماست و آنچه از دور یا نزدیک، گوشه از عاطفه و احساس ما را جریحه دار سازد، عقل ما بیم دارد که آن را مورد بحث و تحقیق قرار دهد و واقع امر را روشن سازد. ◆📔آیین_کامیابی ◇📝 ❖‌¦ 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
AUD-20211125-WA0001.mp3
10.15M
قهوه ات را بنوش کتاب مورد علاقتو بخون و این بیکلام را بزار 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
┃📓 هیچ کس هیچ وقت مسئول وضعیت شما نیست، جز خودتان؛ افراد زیادی ممکن است در ناراحتی شما مقصر باشند؛ اما هیچ کس هیچ وقت مسئول ناراحتی شما نیست، جز خودتان. دلیلش این است که همیشه شما هستید که تصمیم می‌گیرید هرچیزی را چگونه ببینید، چگونه به هر چیزی واکنش نشان دهید و چگونه بر هر چیزی ارزش بگذارید. همیشه شما هستید که معیاری را انتخاب می‌کنید که تجارب‌ِتان را با آن بسنجید. ◆📔هنر‌ظریف‌رهایی‌از‌دغدغه ◇📝 ❖‌¦ 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
1_5157157864430633056.mp3
4.25M
فایل صوتی کتاب 👇 . 🌱(روز یازدهم)🌱 🌹خدایاشکرت 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ میلادی: Friday - 20 September 2024 قمری: الجمعة، 16 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: 🌺1 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام 🌺18 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🌺22 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️24 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺48 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ltmsme
سپاسگزارم به خاطر بینی و حس بویایی که به من اجازه می‌دهد بوی غذاها را بفهمم و مزه‌شان را بهتر درک کنم. سپاسگزارم به خاطر دست‌هایم که باعث می‌شوند بتوانم عزیزترین‌هایم را در آغوش بگیرم. سپاسگزارم به خاطر دست‌هایم که باعث می‌شوند بتوانم هر چیزی که دوست دارم، از زیبایی یک گل تا یک شیء را لمس کنم. سپاسگزارم به خاطر چشم‌هایم که کمکم می‌کنند زیبایی‌های یک نوزاد تازه متولد شده را مشاهده کنم. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
اغلب بهترین قسمت‌های زندگی زمانی بوده اند که هیچ کاری نکرده‌ای و نشسته‌ای درباره‌ی زندگی فکر کرده‌ای. منظورم اینست که مثلا می‌فهمی که همه چیز بی معناست، بعد به این نتیجه می‌رسی که خیلی هم نمی‌تواند بی معنا باشد. چون تو می‌دانی بی معناست و همین آگاهی تو از بی معنا بودن، تقریبا معنایی به آن می دهد. می‌دانی منظورم چیست؟ بدبینی خوش بینانه... 📚عامه پسند _چارلز بوکوفسکی 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
فتح خون 3.mp3
6.23M
کتاب صوتی قسمت سوم 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
📚 مادر وقتی با آدم‌ها صحبت می‌کنی محتاط باش ! تو نباید به مردم اعتماد کنی ، همه از هم بیزارند ! نسبت به هم حسودند و از بدی کردن خوششان میاد. تو اگه بخوای حقیقت را برای اون‌ها بگی ، همه این رو نمی‌پذیرند ، چون نمی‌فهمند ، به همین خاطر از تو متنفر میشن و تورو به کشتن میدن ! ماکسیم گورکی ❖‌¦ 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
1_5159045146074939415.mp3
2.91M
فایل صوتی کتاب 👇 . 🌱(روز دوازدهم)🌱 🌹خدایاشکرت 🌹خدایاشکرت 🌹خدایاشکرت 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh
جیگی جیگی محبوب شمس‌الشموس زهرا زارعی با دست های لرزانش اشک چشمانش را پاک کرد. نگاهی به صورت سرخ شده ی مادر انداخت. امکان نداشت چنین اتفاقی بیفتد. تلقین خوان را کنار زد. خم شد و زانوهایش را بالای تپه ی خاک گذاشت. به اندازه ی گردی صورت مرد پیدا بود. آن هم نیم رخش که به سمت قبله خوابانده بودند. با بدنی نحیف و لاغر که از داخل کفن معلوم بود. خادم حرم هم جلو آمد. خم شد و به چهره ی مردی که درون قبر خوابیده بود، نگاه کرد. به خوبی او را می شناخت. صدای آهنگ جیگی جیگی ننه خانوم و بز قندی اش را هنوز می شنید. جوان به خادم نگاه کرد. خادم سری به نشانه ی تأیید تکان داد و از جا بلند شد. 📚هر روز یک پارت داستان و معرفی کتب مشهور در کانال داستانکده ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh